شفقنا رسانه_ معاون سابق امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ویژگی مدیران رسانه های دولتی می گوید: این نوع مدیران باید سوژه های مهم جامعه را پیدا کنند که می تواند مرتبط با ماموریت دولت هم باشد و به آنها بپردازند. یعنی بیشتر از انتقال نقل قول مسئولان، به برنامه های و اهداف و ایدههای وزارتخانه و دستگاه های دولتی فکر کنند که نیاز به توجه، تمرکز و تبادل و دیدگاه کارشناسان دارند و آن را تبدیل به دغدغه دستگاه و مردم کند.
محمد خدادی درباره ویژگی های یک مدیر رسانه به نوع عملکرد آنها در دستگاه ها و سازمان های رسانه ای می پردازد و به شفقنا رسانه می گوید: مدیر رسانه در دولت در دو لایه تفکیک می شود، یک لایه در دستگاه هاست و لایه دیگر رسانه هایی است که منابع مالی شان از دولت تأمین و هدفش در بستر اطلاع رسانی دولت تعریف می شود. روابط عمومی باید پل بین دستگاه ها و رسانه ها شوند نه اینکه خود تبدیل به رسانه شوند. بزرگترین اتفاق تاسف بار این است که روابط عمومی ها جانشین رسانه ها شدند. این اتفاق نه تنها ارزش اطلاع رسانی ندارد بلکه بر ضد اطلاع رسانی تبدیل می شود.
او ادامه می دهد: روابط عمومی ها بیشتر گزارش کار ارائه می دهند تا تبادل آرا و نظرات و بازخوانی نقدها و اصلاح رویه ها انجام دهند. کار روابط عمومی ها اغلب تبلیغ رییس دستگاه هاست و تصورشان این است هر چه بیشتر عکس رئیس دستگاه کار شود، مردم بیشتر راضی می شوند. همچنین خبرهای بسیار کلیشه ای کار می کنند که هیچ ارزش خبری برای مردم ندارند.
این فعال رسانه ای بیان می کند: وظیفه روابط عمومی در دستگاه ها، فراهم کردن دسترسی اطلاعات برای رسانه هاست و باید پل بین همه رسانه ها با دستگاه ها باشد و با ذره بین دنبال انتقادات مربوط به دستگاه ها باشند.
او با تاکید بر نوع نگاه مدیران رسانه های دولتی و حاکمیتی بیان می کند: حال سراغ لایه دیگر می رویم با این مقدمه که دنیای امروز رسانه شبیه هیچ روزی نیست و دنیای دیگر است. رسانه ها با مدل و کارکرد پروپاگاندایی و تبلیغی نه تنها اثر مثبت ندارند بلکه به ضد خود تبدیل می شوند. مگر اینکه وارد دنیای جدید رسانه شود و با قبول این مساله که رسانه های جمعی بخشی از رسانه های اجتماعی هستند و برای کارکرد سوژه ای تلاش کنند.
خُدادی می گوید: این نوع مدیران، باید سوژه های مهم جامعه را پیدا کنند که می تواند مرتبط با ماموریت دولت هم باشد و به آنها بپردازند. یعنی بیشتر از انتقال نقل قول مسئولان، به برنامه های و اهداف و ایدههای وزارتخانه و دستگاه های دولتی فکر کنند که نیاز به توجه، تمرکز و تبادل و دیدگاه کارشناسان دارند و آن را تبدیل به دغدغه دستگاه و مردم کنند.
او با توضیح درباره نوع نگاه و رویکرد مدیران رسانه ای می گوید: ممکن است گفته شود هجمه هایی به دولت می شود و رسانه های دولتی باید جواب بدهند، پیشنهادم این است، رسانه های دولتی و خاصه مدیران آن، به جای جوابیه آن را تبدیل به سوژه کنند. مثلا اگر گفته می شود دولت در فلان حوزه موفق نبوده در یک بستر کاملا کارشناسی آن را به اشتراک و بررسی بگذارد و خروجی آن را هم منتشر کند. مدیران رسانه های دولتی باید نگاه حمایتی را تبدیل به نگاه واقع بینانه کنند.
خُدادی توضیح می دهد: مثلا با توجه به کمبود و محدودیت منابع انرژی-که این روزها سرخط خبرهاست- اینکه مدام بگوییم این دولت ناتوان است که مسأله ای حل نمی شود، اولا باید بدانیم بحران انرژی تنها برای ما نیست و برای جهان است. اگر رسانه ها با این موضوع برخورد منطقی داشته باشند جریان مخرب، خلع سلاح می شود ولی اگر وسط بازی تخریب برود، نتیجه عکس می دهد، همه این موارد بر عهده و وظیفه مدیریت است که بازی را عوض کند.
او در ارزیابی انتصابات اخیر مدیران رسانه می گوید: رسانه ها دولتی و رسانه های خصوصی ما با یک بحران بنگاه داری روبرواند. مدیریت رسانه های ما در ایران از نوع، مدیریت بر بنگاه رسانه ای است نه مدیریت بر محتوای رسانه. عموما مدیرانی که انتخاب می شوند مدیر سازمان رسانه می شوند نه مدیریت در کارکرد رسانه.
او بیان می کند: در دنیا دو لایه مدیریت رسانه دارند یک لایه مدیریت بنگاه، که اصلا در رسانه نیست و نقش مالک رسانه را دارد. اما در قسمت مدیریت رسانه، همان مالک کار را بر عهده یک فرد کاربلد و حرفه ای و باتجربه می گذارد. در ایران اما ما به فکر تولید مدیر عالیرتبه هستیم و کاری به دغدغه و تجربه و حرفه فرد در رسانه نداریم. بسیار مهم است که مدیران رسانه ای از بدنه رسانه باشند.
خدادی با انتقاد می گوید: شاهدیم تعداد مدیران یک رسانهی دولتی کشور، بعد از انقلاب که از بدنه خود رسانه باشند، بسیار کم است. در واقع اینکه مدیران گمارده شده، شاغل در خود رسانه و از بدنه رسانه باشد، بسیار محدود و انگشت شمار است.
او می گوید: از دیگر مسائل ما در مدیریت رسانه این است که آن فرد مدیر بعد از اتمام مدیریت خود در سازمان های رسانه ای، تغییر شغل و حوزه می دهد و به نوعی کار رسانه را رها می کند، این هم خود می تواند یک آسیب جدی در انتصابات مدیران ما باشد. ما به جای اینکه دنبال مهارت باشیم دنبال شاغل هستیم.