به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، فریدون داوری" نویسنده، پژوهشگر و شاعر حماسی و آیینی استان به دلیل مشکلات گوارشی در بیمارستان شیراز بستری و پس از تحمل بیماری بامداد امروز پنج شنبه درگذشت.
فریدون داوری را بهتر بشناسید:
فریدون داوری از شاعران پیشکسوت در استان کهگیلویه و بویراحمد است که سرودههای حماسی و آیینی وی همراه با نوای موسیقی محلی زمزمه گوش و دل هم استانیها و لرتباران است و مردم این دیار نیز با خاطرات و شعرهای این شاعر نام آشنا زندگی میکنند.
داوری ورود به عالم شعر و شاعری را از همان دوران نوجوانی و جوانی و با آن طبع شاعرانه و شیرین سخنی آغاز کرد و امروز به یکی از اسطورهها در عرصه هنر و ادبیات و شعر آیینی در میان دوستداران و اصحاب فرهنگ و هنر شناخته میشود.
کسب رتبه نخست کنکور تربیت معلم، کسب رتبه ۲ در کنکور سراسری و ورود به دانشگاه شیراز در فارغ التحصیلی جز ۲۰ نفر اول بخش ارشد در دانشگاه آزاد نجف آباد از جمله سوابق تحصیلی داوری است.
او در سال ۱۳۶۶ به دانشگاه شیراز راه یافت و در رشته زبان وادبیات فارسی همچون دوره تربیت معلمی خود با رتبه ممتاز فارغ التحصیل وکارشناس شد.
پس از تحصیل در سمتهای امور تربیتی آموزش و پرورش دهدشت، مسئول آموزش دانشگاه پیام نور، رئیس اداره ارشاد اسلامی گچساران، معاونت اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان کار کرد.
داوری در قالبهای کلاسیک غزل، مثنوی، قصیده و دو بیتی شعر میسراید ولی شاهکارش را در غزلهای ایلیش نمایانده است.
اشعار محلی را در دو قالب غزل و مثنوی سروده و زیبایی سخن او همراه با سادگیش باعث دلنشینی شعرش شده به گونهای که در حا فظه ایلی و فرهنگی استان از او چهرهای ماندگار ساخته است.
نگاهی مختصر به آثار و فعالیتهای فریدون داوری
صدای سخن عشق {فر هنگ نامه مو ضو عی وصایای شهدای فرهنگی ودانش اموزان استان در ۴جلد}، جاویدانههای عشق، ایل احساس، تصحیح دیوان شعر ابراهیم ملتجی نسخه فعلی منحصر به فرد داوران محمد علی شاه قاجار، تاریخ شعر استان از اغاز تا امروز{از ۲۵۰قمری تا امروز}، اشعار تنظیم شده از قصههای عامیانه با آواها و نواهای تنظیم شده است.
طرح بررسی فرهنگ جامع استان شامل موسیقی، نمایش، ادبیات هنرهای دستی وهنرهای نمایشی، هشت سال عضو شورای فرهنگی عمومی استان، ۹ سال رئیس انجمن شعر وادب دنای استان، دو دوره دو ساله رئیس انجمن نمایش گچساران، ۱۱ سال عضو شورای پژوهشی استان، یک دوره دو ساله عضو هیئت مدیره انجمن مو سیقی، ۱۳ سال مدیر عامل انجمن فرهنگ وهنر استان، تدوین نخستین کاست موسیقی استان تحت عنوان تش دل، تهیه نخستین نوار شیون افتاب مجمو عه مراثی کربلا و تهیه و تدوین ۱۸۰ سرود و آهنگهای انقلابی در طول سه دههی انقلاب که بیشتر انها توسط اموزش وپرورش در جشنوارههای کشور حائز رتبه شدند.
او آغازگر غزل و طنزهای محلی استان، صاحب اَثار ایل احساس (شعر) از هر خرمن خوشهای (شعر) جاودانههای عشق (نثر) ایل خورشید، شروههای اَلالههای سرخ، شاعر برگزیده جشنواره فجر ۱۳۸۶، کتابخوان نمونه کشوری در سال۱۳۸۷، چهار دیپلم افتخار ملی و دارای ۳۶ لوح تقدیر و هفت مقاله بر گزیده علمی وپژوهشی است.
اشعاری از داوری
(فرزند کوهستان)
فرزند کوهستانم و از نسل باران
دارم نشاط دیگری با چشمه ساران
رودخانه و جنگل صفای دیگری داشت
کوه دنا حال و هوای دیگری داشت
برف حواشی اندک اندک آب میشد
احساس ما هم بستر مهتاب میشد
ما صبحگاهان با طنین بانگ هی هی
تا قله دنا را طی کنیم طی
شاهین زنوک قله اش پرواز میکرد
آهو به روی صخره هایش ناز میکرد
اوراق گل را شبنمی غماز میکرد
قمری نوای دیگری از ساز میکرد
مردیم و با مردانگیها آشناییم
فرزند آریوبرزن از نسل دناییم
در کشمکشهای زمانه مرد هستیم
داماد رنجیم و عروس درد هستیم
(بی قرار)
ایل احساسُم و بارِ، بی قرارم تا بِیَی
دشت جونُم سی عزیزُم، گل بکارم تا بِیَیای
مو قربون قرارت، بی قرارم تا بِیَی
چینیِ احساسُم اِشکَهس، دردَ بارم تا بِیَی
دِلمَ بردن ایل لیلی، خَو نیارُم تا بِیَی
عید نوروز بهار، بی بهارم تا بِیَی
سی صیادِ غم نِشَهسهَ، مِن کشارم تا بِیَی
چی بِهونی بی خلال، بی مال بارم تا بِیَی
سرو باغ ارزومی، سی تو مَندُم منتظر
پشت ورد انتظارم، انتظارم تا بِیَیای مو قر بون قرارت
بی قرارم بی قرارُم تا بِیَی
دی
(مادر)
گلیم جون مو تَمدار دَیمَ
گلیم جون مو تمدار دَیمَ
وجودم نقطهی پرگار دَیمَ
دتا چشمم که هی خَرس واتر ایکه
گواه دردل بسیار دَیمِ
گلیم وسرفه وخورجین مفرش
صنایع دستی وکردار دَیمِ
دل نازکتر برگ گل مو
منای دنیا فقط غمخوار دَیمِ
تموم تار وپودم کار دَیمِ
وجودم جلوه رفتار دَیمِ
فریدون داوری را بهتر بشناسید:
فریدون داوری از شاعران پیشکسوت در استان کهگیلویه و بویراحمد است که سرودههای حماسی و آیینی وی همراه با نوای موسیقی محلی زمزمه گوش و دل هم استانیها و لرتباران است و مردم این دیار نیز با خاطرات و شعرهای این شاعر نام آشنا زندگی میکنند.
داوری ورود به عالم شعر و شاعری را از همان دوران نوجوانی و جوانی و با آن طبع شاعرانه و شیرین سخنی آغاز کرد و امروز به یکی از اسطورهها در عرصه هنر و ادبیات و شعر آیینی در میان دوستداران و اصحاب فرهنگ و هنر شناخته میشود.
کسب رتبه نخست کنکور تربیت معلم، کسب رتبه ۲ در کنکور سراسری و ورود به دانشگاه شیراز در فارغ التحصیلی جز ۲۰ نفر اول بخش ارشد در دانشگاه آزاد نجف آباد از جمله سوابق تحصیلی داوری است.
او در سال ۱۳۶۶ به دانشگاه شیراز راه یافت و در رشته زبان وادبیات فارسی همچون دوره تربیت معلمی خود با رتبه ممتاز فارغ التحصیل وکارشناس شد.
پس از تحصیل در سمتهای امور تربیتی آموزش و پرورش دهدشت، مسئول آموزش دانشگاه پیام نور، رئیس اداره ارشاد اسلامی گچساران، معاونت اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان کار کرد.
داوری در قالبهای کلاسیک غزل، مثنوی، قصیده و دو بیتی شعر میسراید ولی شاهکارش را در غزلهای ایلیش نمایانده است.
اشعار محلی را در دو قالب غزل و مثنوی سروده و زیبایی سخن او همراه با سادگیش باعث دلنشینی شعرش شده به گونهای که در حا فظه ایلی و فرهنگی استان از او چهرهای ماندگار ساخته است.
نگاهی مختصر به آثار و فعالیتهای فریدون داوری
صدای سخن عشق {فر هنگ نامه مو ضو عی وصایای شهدای فرهنگی ودانش اموزان استان در ۴جلد}، جاویدانههای عشق، ایل احساس، تصحیح دیوان شعر ابراهیم ملتجی نسخه فعلی منحصر به فرد داوران محمد علی شاه قاجار، تاریخ شعر استان از اغاز تا امروز{از ۲۵۰قمری تا امروز}، اشعار تنظیم شده از قصههای عامیانه با آواها و نواهای تنظیم شده است.
طرح بررسی فرهنگ جامع استان شامل موسیقی، نمایش، ادبیات هنرهای دستی وهنرهای نمایشی، هشت سال عضو شورای فرهنگی عمومی استان، ۹ سال رئیس انجمن شعر وادب دنای استان، دو دوره دو ساله رئیس انجمن نمایش گچساران، ۱۱ سال عضو شورای پژوهشی استان، یک دوره دو ساله عضو هیئت مدیره انجمن مو سیقی، ۱۳ سال مدیر عامل انجمن فرهنگ وهنر استان، تدوین نخستین کاست موسیقی استان تحت عنوان تش دل، تهیه نخستین نوار شیون افتاب مجمو عه مراثی کربلا و تهیه و تدوین ۱۸۰ سرود و آهنگهای انقلابی در طول سه دههی انقلاب که بیشتر انها توسط اموزش وپرورش در جشنوارههای کشور حائز رتبه شدند.
او آغازگر غزل و طنزهای محلی استان، صاحب اَثار ایل احساس (شعر) از هر خرمن خوشهای (شعر) جاودانههای عشق (نثر) ایل خورشید، شروههای اَلالههای سرخ، شاعر برگزیده جشنواره فجر ۱۳۸۶، کتابخوان نمونه کشوری در سال۱۳۸۷، چهار دیپلم افتخار ملی و دارای ۳۶ لوح تقدیر و هفت مقاله بر گزیده علمی وپژوهشی است.
اشعاری از داوری
(فرزند کوهستان)
فرزند کوهستانم و از نسل باران
دارم نشاط دیگری با چشمه ساران
رودخانه و جنگل صفای دیگری داشت
کوه دنا حال و هوای دیگری داشت
برف حواشی اندک اندک آب میشد
احساس ما هم بستر مهتاب میشد
ما صبحگاهان با طنین بانگ هی هی
تا قله دنا را طی کنیم طی
شاهین زنوک قله اش پرواز میکرد
آهو به روی صخره هایش ناز میکرد
اوراق گل را شبنمی غماز میکرد
قمری نوای دیگری از ساز میکرد
مردیم و با مردانگیها آشناییم
فرزند آریوبرزن از نسل دناییم
در کشمکشهای زمانه مرد هستیم
داماد رنجیم و عروس درد هستیم
(بی قرار)
ایل احساسُم و بارِ، بی قرارم تا بِیَی
دشت جونُم سی عزیزُم، گل بکارم تا بِیَیای
مو قربون قرارت، بی قرارم تا بِیَی
چینیِ احساسُم اِشکَهس، دردَ بارم تا بِیَی
دِلمَ بردن ایل لیلی، خَو نیارُم تا بِیَی
عید نوروز بهار، بی بهارم تا بِیَی
سی صیادِ غم نِشَهسهَ، مِن کشارم تا بِیَی
چی بِهونی بی خلال، بی مال بارم تا بِیَی
سرو باغ ارزومی، سی تو مَندُم منتظر
پشت ورد انتظارم، انتظارم تا بِیَیای مو قر بون قرارت
بی قرارم بی قرارُم تا بِیَی
دی
(مادر)
گلیم جون مو تَمدار دَیمَ
گلیم جون مو تمدار دَیمَ
وجودم نقطهی پرگار دَیمَ
دتا چشمم که هی خَرس واتر ایکه
گواه دردل بسیار دَیمِ
گلیم وسرفه وخورجین مفرش
صنایع دستی وکردار دَیمِ
دل نازکتر برگ گل مو
منای دنیا فقط غمخوار دَیمِ
تموم تار وپودم کار دَیمِ
وجودم جلوه رفتار دَیمِ