اعلام آمادگی حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده منافقین برای ادای شهادت علیه این گروهک در دادگاه، نه فقط روند برگزاری دادگاه یادشده را از جهت دسترسی به اسناد زنده در مسیر هموارتری قرار داد، تغییر آشکاری هم در جریان برگزاری این دادگاه ایجاد کرد.
سیدمحمدجواد هاشمینژاد، فرزند شهید عبدالکریم هاشمینژاد و دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) پیشتر در گفتوگو با میزان، درباره تاثیر شهادت این تعداد از افراد بر روند دادگاه، گفت: وقتی قرار است پرونده قربانیان یک گروهک مخوف مانند منافقین بررسی شود، باید ابعاد مختلفی بررسی شوند؛ به هرحال اعضای جداشده منافقین هم شهروندان کشور ایران هستند؛ جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضا در هنگام بررسی پرونده صرفنظر از موضوعهای مختلف ابعاد زیادی را در نظر دارد؛ این ۲۰۰ نفر بخشی از اعضای پر تعداد اعضای جداشده منافقین هستند که برای ادای شهادت اعلام آمادگی کردهاند؛ بسیاری از این اعضای جداشده در کشورهای مختلف هستند و اینها سند جنایتهای داخلی گروهک تروریستی منافقین هستند.
سیدمحمدرضا موسویفرد، استادیار گروه حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه آزاد که بهعنوان کارشناس مسائل حقوقی در چند جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده منافقین نیز حضور داشته است، درباره اعلام آمادگی ۲۰۰ عضو جداشده گروهک تروریستی منافقین برای ادای شهادت علیه این گروهک، در گفتوگو با میزان، تصریح کرد که این امر از منظر حقوقی یک ادله بسیار بسیار معتبر است و میتواند مبنای تصمیمها و احکام قضایی باشد.
حجتالاسلاموالمسلمین علی صداقت، کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه نیز در گفتوگو با میزان، ضمن تشریح ابعاد مختلف موضوع شهادت حدود ۲۰۰ عضو جداشده منافقین علیه گروهک تروریستی، گفت: اکنون ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده سازمان از جمله اعضای جداشده مستقر در اروپا اعلام کردند که آماده هستند درباره اعمال تروریستی گروهک شهادت دهند؛ هرجای دنیا باشد، با این تعداد شهود در یک پرونده بلادرنگ جرم مورد نظر از نظر قضایی ثابت میشود؛ اروپا اکنون در مقابل یک تصمیم تاریخی قرار گرفته است؛ چراکه اتفاق تاریخی در دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین میافتد و اروپا باید برای رفتار و قدم آتی خود باید تصمیم بگیرد؛ اروپاییها اکنون باید تصمیم بگیرند که آیا بازهم از منافقین میزبانی و طرفداری و آنها را از نظر سیاسی و مالی حمایت کند یا اینکه با مسائل کاملا واضح و صریح قانون بینالملل مواجه است.
رهاشده یا جداشده؛ مسئله این است
یکی از مهمترین اتفاقهایی که در روند برگزاری دادگاه منافقین رخ داد، صدور بیانیه «ما شهادت میدهیم» ازسوی حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده از منافقین بوده است؛ افرادی که سالها و حتی دههها از عمر خود را در این گروهک تروریستی گذرانده و اکنون خواهان ادای شهادت علیه آن هستند تا به زعم خود بتوانند گامی در مسیر رسواسازی آن بردارند.
قاضی دهقانی در توضیحات ارائهشده در ابتدای جلسه بیستوسوم اعلام کرد: حدود ۲۰۰ نفر حاضر به شهادت در دادگاه شدهاند و هر تعداد از اعضای این سازمان که جدا شده و در جلسه دادگاه حاضر شود، از تمام حقوق دفاعی برخوردار است و تمام ارفاقات قانونی در حدود قانون برای آنها قابل اعمال است.
وی در ادامه توضیح داد: با توجه به اینکه بسیاری از اعضای قبلی سازمان مجاهدین از این سازمان جدا شدند و در صحن دادگاه حاضر و به صورت حضوری یا بهصورت الکترونیکی از کشورهای دیگر به ادای شهادت پرداختهاند، اعضای فعلی ساکن در مکانهای وابسته این سازمان نیز هر زمانی که بخواهند، میتوانند با مراجعه به کنسولگریها، سفارتخانهها یا تمام نهادهای مرتبط به جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران، خود را معرفی کرده یا به هر طریقی با دادگاه یا نهادهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران مرتبط شده و آمادگی خود را برای حضور یا شهادت در دادگاه اعلام کنند.
حجتالاسلاموالمسلمین دهقانی، همچنین گفت که این افراد خواستار آن هستند که هنگام معرفیشان از عنوان اعضای رهاشده به جای اعضای جداشده استفاده شود.
بهنظر میرسد که این درخواست نباید بهعنوان تلاشی صرفا برای تغییر واژهها نگریسته شود؛ فرامتن این درخواست، حرفهای ناگفته و شاید کمتر گفتهشدهای از درد و رنجی است این افراد در دوران اسارت در اردوگاه اشرف متحمل شدهاند.
جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین را میتوان تا حدی متمایز از دیگر جلسههای این دادگاه دانست؛ چراکه عمده وقت این جلسه دادگاه پس از بیان اتهامهای مندرج در کیفرخواست ازسوی کاظمی، وکیل شکات، به شنیدن اظهارات و روایتهای اعضای رهاشدهای اختصاص داشت که تاکید داشتند در تمام این سالها در چنگال یک فرقه گرفتار بودند.
رهاشدهای که از رنج ۳۷ ساله سخن گفت
عیسی آزاده، عضو جداشده از گروهک تروریستی منافقین، نخستین شاهدی بود که در جلسه بیست وسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین در جایگاه حاضر شد؛ رهاشدهای که برای ادای شهادت از ۴ هزار و ۲۲۰ کیلومتر دورتر از فرانسه به تهران آمده بود و این کار را مسئولیت خود میدانست.
آزاده با بیان اینکه به دلیل اهمیت دادگاه از شهادت در یکی از پلتفرمهای ملاقات آنلاین خودداری کرده است، گفت: من از مسئولان و فرماندهان سابق و مدیریت اجرایی تشکیلات تروریستی منافقین هستم و حسب وظیفه و مسئولیت برای ادای شهادت در دادگاه حاضر شدم؛ من حدود ۳۷ سال عضو گروهک بودم و خدا را شاهد میگیرم که به خواست خود به اینجا آمدم و هیچ اجباری در این کار برای من نبوده است.
او با توصیف مسعود رجوی به شیطان مجسم، از تلاشهای گروهک منافقین برای ترور و بیاعتبارسازی خود گفت؛ آزاده اظهار کرد: دادگاهی در اروپا نیست که در آن منافقین از من شکایت نکرده باشد و حتی در جریان سفر به فرانسه برای سخنرانی در یک رویداد هدف یک سوءقصد قرار گرفتم.
این عضو جداشده منافقین گفت که جلسههای دادگاه را از طریق فضای مجازی دنبال کرده و نسبت به عمده متهمان جنایت تروریستی هشت شهریور ۱۳۶۰ و شهادت محمدعلی رجایی، رئیس جمهور و محمدعلی باهنر، نخست وزیر وقت، شناخت دارد.
شرح ماوقعی که آزاده در دادگاه ارائه کرد، با توصیفهایش از وضعیت گروهک تروریستی منافقین تاریخی مصور را ارائه کرد؛ اظهارات او فهرستی از جنایتهای داخلی منافقین را ارائه میکرد که شنیدنش از زبان یکی از اعضای سابق این گروهک به مراتب جالبتر از خواندن آن در اسناد بود.
او در بازخوانی مختصر از چند دهه از عمر هدر رفته خود در گروهک تروریستی منافقین، از روزی سخن گفت که بحث طلاق اجباری با ادبیاتی بسیار سخیف مطرح شد؛ روزی که فضای بسیار سنگینی را بر اعضایی که تبدیل به جنازههای متحرک شده بودند، تحمیل کرد.
لقبهایی برای بیهویتسازی اعضا
یکی از نکات مهمی که آزاده در جریان ادای شهادت در دادگاه مطرح کرد، این بود که در سازمان افراد اسامی مستعار و حتما لقبهایی داشتند که با آنها شناخته میشدند.
آنچه براساس گفتههای آزاده در این باره، آشکار میکند، این است که این لقبها نه فقط جنبه به تمسخر گرفتن افراد را داشتند، بلکه آنها را از هویت واقعی خود تهی میکردند.
این عضو جداشده گفت: دادن لقبها دلایل مختلفی داشت و بر مبنای تمسخر، مسئولیت و کار یا شهر محل تولد اعضا بود که هر عضو انجام میداد؛ محمود قائمشهر، فاضل ۰۰۷، کریم رادیو، ...
- بیشتر بخوانید:
- سلاخی انسانیت در فرقه نفاق؛ از درون خانههای تیمی تا اردوگاههای منافقین
- فرقه جنایتکار در دادگاهی به جغرافیای ایران
شب باقر چیست؟
شب باقر بخشی از روایتگری آزاده از جنایتهای درونی گروهک تروریستی منافقین بود؛ شبی که مسعود و مریم رجوی آشکارا مسعود کشمیری، ملقب به باقر را به عنوان عامل جنایت هشت شهریور ۱۳۶۰ به اعضای گروهک معرفی کردند تا به زعم خود مانعی در مسیر جدایی او ایجاد کنند.
به گفته این عضو جداشده منافقین، کشمیری از ترس پیامدهای درخواستش برای جدایی از گروهک، آن شب با گریه و التماس از رجوی درخواست عفو بخشش میکرد؛ آن شب در گروهک منافقین به شب باقر معروف شد تا بهعنوان یک اهرم قدرت در دست رجوی باشد که علیه کسانی استفاده کند که خواستار جدایی از گروهک هستند.
ارتقاء درجه از آبدارچی به ریاست گروهک
آزاده گفت: مریم قجر عضدانلو، زمانی که مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر با هم زندگی میکردند، به دلیل اعتماد رجوی به مهدی ابریشمچی، همسر آن زمان مریم، بهعنوان آبدارچی و مسئول هماهنگیهای دفتر رجوی مشغول به کار شد.
او گفت: مریم رجوی خودش بارها گفت که خدمتکار بوده است؛ او اساسا آدم کودنی بود و درکی حتی از اتفاقهایی که در گروهک رخ میداد، نداشت.
مسخ شدن؛ چرایی ادامه حضور اعضای منافقین در گروهک
یکی دیگر از اعضای جداشده منافقین که در جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین حضور داشت، روایت خود را از مسخ شدن و ناتوانی در فکر کردن در زمان عضویت در گروهک گفت؛ او در پاسخ به این پرسش که چرا طی زندگی بیش از ۲ دهه در گروهک تروریستی منافقین به فکر جدایی از آن نیفتاد، گفت که اعضای گروهک در یک روند تدریجی بهشدت تغییر میکردند و قربانی استثمار جسمی و ذهنی گروهک میشدند.
این عضو جداشده منافقین گفت: من تا زمانی که در اشرف بودم، احساس ناراحتی نداشتم؛ وقتی به کمپ آمریکاییها رفتم، با تعجب از خودم پرسیدم که چطور ۲۰ سال از عمر خود را بدون احساس ناراحتی در آن زندان گذراندم.
او که حتی به دستور گروهک تحصیلاتش در رشته مکانیک را نیمهتمام گذاشته بود، از روزهای پس از رهایی خود و تلاشش برای بازگشت به زندگی گفت؛ این عضو جداشده منافقین اکنون مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی را دارد.
روایتی از یک بازمانده جنایت هولناک منافقین علیه خانوادهها
عضو جداشدهای از منافقین که در جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین بهصورت غیرحضور شهادت داد، فردی بود در سن ۱۱ سالگی از طریق مادرش وارد سازمان شده و به گفته خودش از ۱۶ سالگی بهصورت رسمی وارد گروهک شد.
او گفت: پس از ۲۳ سال حضور در گروهک، ۱۸ سال گذشته را پس از جدایی از منافقین در ایران زندگی کردم.
آنچه در گفتههای این عضو سابق منافقین بسیار تکاندهنده بود، روایت از زندگی خانوادگیش بود؛ او گفت: من با مادرم به گروهک پیوستم؛ خواهرم هم همینطور؛ پس از آن پدرم به منافقین در عراق پیوست؛ از سرنوشت هیچیک از اعضای خانوادهام اطلاعی ندارم.
این عضو جداشده منافقین اظهار کرد:، اما میدانم که پس از جدایی من مادرم مغضوب و از مسئولیتهایش در رده فرماندهی خلع شد؛ گاهی فکر میکنم که سر به نیستش کردهاند.
چه بر سر فرزندان اعضای منافقین رفت؟
این عضو جداشده منافقین با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد کودکان حاضر در اشرف ندارد، گفت: تخمین میزنم تعداد کودکان ۷۰۰ نفر باشند؛ من و همه این کودکان، اجازه ارتباط با خانواده را جز در زمان تعیینشده ازسوی گروهک نداشتیم و حتی در صورت برخورد اتفاقی با اعضای خانواده، باید سریع ازهم جدا میشدیم؛ من حتی نمیتوانم تاریخی برای پیوستنم به منافقین بگویم؛ چون من هیچوقت انتخاب نکردم که عضو این گروهک باشم، اما در دنیایی که ارتباطش با جهان خارج قطع بود، بزرگ شدم.
او گفت: از نظر منافقین، ارتباط خانوادگی یک نوع ایجاد زندگی، زندگیطلبی و گرایش به زندگی قلمداد میشد و به همین دلیل ممنوع بود؛ گروهک ۲ کودک زیر ۱۵ سال را برای حضور در عملیات فروغ جاویدان از مدرسه بیرون کشید و روانه میدان جنگ کرد؛ هر دوی این کودکان کشته شدند.
این عضو جداشده در توضیح سرنوشت کودکان و فرزندان اعضای منافقین، گفت: گروهک بسیاری از بچهها را در سال ۱۳۷۰ از پدر و مادرشان جدا کرد و به کشورهای خارج فرستاد تا میان هواداران سازمان پخش شوند و از بسیاری از آنها سوءاستفاده شد.
او گفت: در خود اشرف گزارشهایی از سوءاستفاده جنسی از کودکان داشتیم؛ در مواردی کودکانی که سنشان کم بود ،مورد تعرض قرار میگرفتند؛ من خودم شنیدم کسی را مورد تعرض قرار داده بودند.
روزنامه فرانسوی لوموند در خرداد سال جاری در گزارشی به موضوع سوءاستفاده نظامی گروهک تروریستی منافقین از کودکان پرداخته است؛ این گزارش بر مبنای مصاحبه با سه نفر از اعضای سابق این گروهک که در کودکی و نوجوانی به آن پیوسته بودند، تهیه شده است؛ سه مصاحبهشونده یادشده متولد دهه ۱۹۸۰ با والدینی نزدیک به گروهک تروریستی منافقین هستند.
تلاشی سخت برای رهایی
این عضو جداشده در توصیف روند جدایی خود از گروهک منافقین گفت: اعتراضهای من و درخواستهایم برای جدایی از گروهک به جلسههای مکرر با هدف قانعسازی و متقاعد کردن من به ادامه فعالیت در گروهک مواجه میشد؛ در نهایت موفق شدم آنها را به جایی برسانم که مرا رها کنند و کاری به من نداشته باشند.
او در ادامه گفت: من در اسفند ۱۳۸۵ به صلیب سرخ درخواست دادم که به ایران بازگردم؛ وقتی صلیب سرخ در ارتباط با دولت ایران درخواست من را مطرح کرد، دولت ایران این موضوع را پذیرفت که بدین ترتیب از طریق وزارت خارجه به طور قانونی به ایران برگشتم.
افزایش شمار امضاکنندگان بیانیه «ما شهادت میدهیم»
جلسه بیستوسوم دادگاه با اظهارات ابراهیم خدابنده، عضو جداشده گروهک منافقین و مدیرعامل فعلی انجمن نجات پایان یافت.
او در جایگاه حاضر شد تا اظهارات ناتمام جلسه پیش خود را تکمیل کند؛ خدابنده تاکید کرد که تفاوتی میان تاکتیکهای داعش و منافقین وجود ندارد.
این عضو جداشده همچنین از افزایش شمار افراد امضاکننده بیانیه ما شهادت میدهیم، خبر داد و اعلام کرد که تعداد امضاها در آینده نزدیک بازهم افزایش مییابد.
انتهای پیام/