به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از اطلاعات آنلاین، امیر قلعهنویی، فوتبال را رسما بعد از انقلاب شروع کرد. قلعهنویی در سال ۱۳۴۲ در یک خانواده مهاجر نیشابوری در نازیآباد به دنیا آمد. در سنین کم، پدرش را از دست داد و خیلی زود با واقعیت های زندگی آشنا شد. همزمان، به فوتبال هم علاقمند شد و در همان زمینهای خاکی نازیآباد، به همراه برادر و بچهمحلهایش پا به توپ شد. او متعلق به نسل اول ستارههای فوتبال بعد از انقلاب است؛ در جوانی به اردوی تیم ملی دعوت شد و در اوج جوانی، در ۱۸ سالگی به راهآهن پیوست.
او که در دوران فوتبالش با شماره هشت مشهور بود، بازیکن محبوب مربی تیم، ناصر ابراهیمی، بود و دو سال بعد از میان همه ستارههای تیم، تنها انتخاب همین مربی برای رفتن به شاهین بود. شش سال حضور در شاهین، دوران باشکوهی برای قلعهنویی بود و او از یک جوان ناشناس، به یک فوتبالیست تاثیرگذار و مشهور تبدیل شد و از همین شاهین به تیم ملی رسید.
او ستاره جوان تیم پرستاره شاهین در کنار مجتبی محرمی، مهدی دینورزاده، مرتضی یکه، محمدحسین ضیایی، مرتضی فنونیزاده، کریم باوی و... بود. کاریزمای ذاتی باعث شد در ۲۰ سالگی و در غیبت مهدی دینورزاده، بازوبند کاپیتانی شاهین را ببندد. عادت به بازوبند، البته بعدها نام او را با جنجال پیوند زد. اولین بار سال ۶۴ توسط فریدون عسگرزاده به اردوی تیم ملی دعوت شد. در اردیبهشت سال ۶۵، زیر نظر پرویز دهداری اولین بازی ملی خود را برابر چین انجام داد اما به یکباره، وقفهای چندساله بین بازیهای ملی او روی داد.
در سال ۶۶، شاهین را به مقصد قطر ترک کرد و به السد رفت؛ این تجربه چنان طولانی نبود و قلعهنویی خیلی زود به ایران برگشت و مهمترین دوران زندگی حرفهای باشگاهیاش را شروع کرد. او در سال ۶۷ به استقلال پیوست و تا سال ۷۶ که از فوتبال خداحافظی کرد، در این تیم توپ زد. البته سرنوشت میتوانست طور دیگری رقم بخورد؛ هافبک سرشناس آن روزگار، در دو مقطع در آستانه پیوستن به پرسپولیس قرار داشت: یک بار سال ۶۶ توسط مرتضی فنونیزاده برای آمدن به پرسپولیس ترغیب شد و یک بار هم در زمستان ۶۷ که قرار بود به همراه دوستش مجتبی محرمی به پرسپولیس بپیوندد. به روایت مرتضی فنونیزاده بار اول علی پروین عذرش را در تمرینات خواسته بود و در مرحله دوم هم ظاهراً پیشنهاد مالی استقلال قابل توجه بود تا در نهایت قلعهنویی آبیپوش شود.
او همچون شاهین، در استقلال هم روحیه رهبری و کاریزمای زیادی داشت و در بیشتر سالهای حضورش در این تیم، بازوبند را میبست. این روحیه، حاشیههای زیادی هم ایجاد کرد از جمله گفته میشود در دو مورد، بر سر بازوبند، با بازیکنانی از جمله شاهرخ بیانی و صادق ورمرزیاد وارد حاشیه و جنجال شده است. قلعهنویی، برخلاف دوران باشگاهی، در تیم ملی چندان درخششی نداشت و در مجموع ۲۰ بازی بیشتر انجام نداد. بعد از دوران دهداری، او در دوران علی پروین هم دو تورنمنت مهم بازیهای آسیایی نود پکن و جام ملتهای آسیا ۹۲ را از دست داد؛ دلیل احتمالی، ترافیک در پست هافبک مرکزی بوده است. با این حال در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۹۴ یکی از بازیکنان تیم ملی بود و در بازی معروف ایران - الجزایر هم به اردو دعوت شده بود. پروین در چند بازی حساس مقدماتی جام جهانی ۹۴ از قلعهنویی استفاده کرد. قلعهنویی در فهرست استانکو سرمربی بعدی تیم ملی هم حضور داشت و بازیکن ثابت تیم ملی در بازیهای آسیایی ۹۴ بود. در اوایل حضور محمد مایلیکهن روی نیمکت تیم ملی، قلعهنویی به اردو دعوت میشد و تقریباً هم جایگاه ثابتی در ترکیب داشت. او یکی از هافبکهای فیکس تیم ملی در مقدماتی جام ملتهای آسیا ۹۶ بود ولی برای دور نهایی، مایلیکهن به اردو دعوتش نکرد و پرونده بازیهای ملیاش بسته شد.
قلعهنویی در نیمه اول زندگی شخصی بسیار سختکوش و زحمتکش بود و در کنار فوتبال، حتی با مسافرکشی گذران زندگی میکرد. او در سالهای آخر فوتبالش، چنان در استقلال بزرگی می کرد که حتی اسطورهای مثل منصور پورحیدری هم را هم به چالش میکشید و به خاطر نفوذ و اقتدارش در تیم، لقب ژنرال را از سوی هواداران و مطبوعات در همان سالها دریافت کرد...
۲۳۲۵۹