شناسهٔ خبر: 69830988 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

توسط نشر افق؛

«تماما مدرن‌ها» به کتابفروشی‌ها آمدند

رمان «تماما مدرن‌ها» نوشته ژِروم مِزو با ترجمه اصغر نوری توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «تماما مدرن‌ها» نوشته ژِروم مِزو به‌تازگی با ترجمه اصغر نوری توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب صدوهفتادمین رمان از مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

ژروم مزو متولد سال ۱۹۶۷ در سوئیس است. او در ناحیه‌ وَلِه که فرانسوی‌زبان است به دنیا آمده و مردمی کاتولیک و به‌گفته نوری متعصب دارد. شغل قالب مردم این‌ناحیه هم کشاورزی و تولید پنیر است. ژروم در خانواده‌ای کارگر و چپ‌ متولد شد و پس از پایان تحصیل ابتدایی به لوزان رفت. او سال ۲۰۰۰ از رساله دکترای ادبیاتش دفاع کرد که البته پیش از آن، مقالات زیادی درباره ادبیات نوشت. او سپس در جایگاه استاد ادبیات، تدریس را در دانشگاه‌های زوریخ و ژنو آغاز کرد و امروز در لوزان تدریس می‌کند.

«مرده‌ها یا زنده‌ها» اولین اثر داستانی این‌نویسنده است که سال ۱۹۹۹ منتشر شد. او رمان‌های دیگری ازجمله «سردرگم‌ها»، «زمین‌های خالی»، «زلزله‌ها» و «ساختن پسر» را در کارنامه دارد که همگی از نظر ساختار شبیه هم هستند؛ خاطرات و عکس‌ها و تصاویری که ممکن است با هم اشتباه شوند و بدون پیرنگ،‌ قطعات یک‌رمان را می‌سازند. اما این‌نویسنده رمان‌های دیگری هم دارد که شیوه روایت منظم و مرتبی دارند؛ مثلا «اُ والِ گرگ‌ها» درباره یک‌پرونده قتل است که مزو در آن رمانی نیمه‌پلیسی نوشته و یک‌پرونده قتل واقعی را دست‌مایه قرار داده است. «خشم‌های مقدس» و «زمان‌های مرده» هم به همین‌شکل نوشته شده‌اند.

«تماما مدرن‌ها» درباره ادبیات است. مزو درباره نویسنده‌های فرانسوی‌زبان سوئیسی تحقیقات زیادی داشته و این‌کتابش را براساس همین‌تحقیقات نوشته است. در این‌داستان، ادبیات فرانکوفون‌ که یک‌ادبیات فرانسوی است اما در نقاط دیگری چون سوئیس مورد استفاده قرار می‌گیرد، دستمایه موضوع نوشتن قرار گرفته است.

پس از متن رمان هم گفتگوی اصغر نوری با ژروم مزو درج شده که حاصل دو ملاقات این‌مترجم با نویسنده اثر است. این‌ملاقات‌ها پاییز ۲۰۲۱ و بهار ۲۰۲۲ در لوزان انجام شده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

موقع حرکت، با ساک‌هامان که برای یک‌هفته پر بودند، جلوی مادرهای جمع‌شده پای اتوبوس کمی گریه می‌کردیم. معلم‌ها این‌اشک‌ها را دوست نداشتند؛ به نظرشان غم ما شکل دیگری از تنبلی بود، یا نشانه ایمان متزلزل. همین آینده ما را به حبس می‌کشید.

همه ما باید اسکی یاد می‌گرفتیم. ایستگاه‌های مرتفع منتظر نسل تازه بودند. فعلا دندان‌های بچه‌ها به هم می‌خورد، کشیش/راهنما سفارش‌هایش را می‌کرد. ستون ما خیلی آهسته جلو می‌رفت، روی فلاتی برفی. آن بالا که رسیدیم، روی صخره‌ها، عشای ربانی را خواهم خواند. بعد رویایش را با صدای بلند از سر می‌گرفت. بچه‌های من، بدانید که تلاش تقدیس می‌بخشد ... شما فرستادگان کلیسا در دنیا خواهید شد ... رنج‌های ما به بزرگ‌تر از خودمان پیشکش می‌شد. در برابر خداوند، غرور مدرن به‌یکباره خرد می‌شود ... و اضافه می‌کرد که ما اکنون فروتن و بینوا هستیم.

بعد دست‌های عریان برگزارکننده مراسم نان مقدس شبرنگی را بالا می‌آورد، تکه‌نانی گرد و یخ‌زده، کامل، انگار از صخره کنده شده بود و ما باید با کمال میل لیسش می‌زدیم.

و خدا، با لبخندی نصفه‌نیمه، از نوک کوه‌ها نگاهمان می‌کرد.

این‌کتاب با ۱۷۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۵ هزار تومان منتشر شده است.