این فشارها از سوی اروپا نشان‌دهنده این است که غربی ها سازوکار خود را متناسب با یک درگیری جبهه‌ای علیه ایران تنظیم کرده اند. در واقع ما شاهد انسجام فکر و عمل غرب نسبت به خودمان هستیم و آنها توان خود را علیه ما بسیج کرده اند اما در چنین شرایطی در داخل کشور‌ نوعی تشتت در سطوحی از نخبگان و دست‌اندرکاران به چشم می‌خورد.همان‌طور که اشاره شد در این خصوص یک اتفاق جبهه‌ای در جریان است. به عبارت دیگر بین آنچه غرب علیه مقاومت در غزه، لبنان، سوریه، یمن و جمهوری اسلامی ایران انجام می‌دهد، باید ارتباطی وجود داشته باشد. ‌ارتباطی که در این بین وجود دارد، این است که ‌آنها سازوکارهای خود را تنظیم کرده و متناسب با یک درگیری جبهه‌ای به یک هدف حمله کرده‌اند.غرب ‌در شرایط فعلی جبهه مقاومت را دارای قدرت می‌داند. اعضای محور مقاومت سال‌هاست که مقابل سیاست های غرب در منطقه ایستاده‌اند و در یکسال گذشته قدرت خود را به رخ جهانیان کشیده، ثابت کرده اند که این قدرت‌ عملا مانع سیاست‌های آنهاست.در چنین شرایطی اروپایی ها که رویای تسلط گذشته خود بر سایر کشورها را در سر می پرورانند، سیاست هایی را پیگیری می کنند تا مانند قرن گذشته زمینه حکمرانی آنها بر جهان را فراهم کند و این در حالی است که شرایط کاملا متفاوت از آن دوران است و رویای غربی ها قابل تعبیر نیست.اروپایی ها در حالی در خواب و خیال هستند که در غرب آسیا یک قدرت رو به رشد‌ به نام جبهه مقاومت ایجاد شده و آنها سعی می‌کنند این قدرت را تضعیف کنند تا به این شکل بتوانند جهانی را براساس منافع و مصالح خود بازسازی کنند. بنابراین فشار کشورهای غربی از جمله آمریکا و قدرت‌های اروپایی بر ایران و جبهه مقاومت، تعجب برانگیز نیست. در واقع ما باید خود را آماده کنیم تا بتوانیم‌ در این مناقشه جبهه‌ای به پیروزی دست پیدا کنیم.برای این مهم نیز نیاز است که به درستی ببینیم، بشناسیم، بفهمیم و ‌برنامه‌های‌مان را تنظیم کنیم.در چنین شرایطی باید به این نکته مهم توجه کرد که تشتت غلط است و ما باید همان‌طور که در خارج در برابرمان صف ایجاد شده، صف داخلی خود را منظم کنیم‌. 

سعدالله زارعی / تحلیلگر مسائل بین‌الملل