شناسهٔ خبر: 69822967 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

نسبت خشونت در نمایش‌خانگی با قتل‌های اخیر

چقدر صحنه‌های خشونت‌آمیز و نمایش فضایِ نامتعارف در سریال‌های نمایش‌خانگی می‌تواند در جامعه تأثیرگذار باشد و به گونه‌ای پیش رود که جامعه را به سمتِ خشونت، قتل و جنایت هدایت کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها حجم بالایی از سریال‌های جنایی و تلخ را در شبکه نمایش‌خانگی شاهد هستیم. در گذشته ساخت و تولیدات سریال‌های تلویزیونی و نمایش‌خانگی آنقدر شاهد صحنه‌های رنج‌آور، فجیع و خشونت‌های بی‌منطق و خارج از اصول دراماتیک نبوده است. حتی روزهایی که سریال «قلب یخی» ساخته می‌شد.

روزهایی که تازه داماد به بی‌رحمانه‌ترین شکلِ ممکن در «گردن‌زنی» چاقو چاقو می‌شود، عروس به قتل می‌رسد، دندان فرد خاطی بدون حسی با هدف شکنجه بیرون آورده می‌شود و الی آخر این حجم خشونت کماکان در این سریال موج می‌زند. در سریال دیگری به نام «داریوش» فردی زنده زنده در آتش سوزانده می‌شود، گلوی یک نفر را در درگیری جِر می‌دهند و مردی برای انتقام دیگری را با نعره‌های مستانه توسط ضربه‌های مداوم کارد، زخمی و خونین می‌کند.

در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.

البته در سریال‌های تلویزیونی خیلی کمتر این اتفاق می‌افتد.

سؤال اینجاست چقدر این صحنه‌های خشونت‌آمیز و نمایش فضایِ نامتعارف در سریال‌های نمایش‌خانگی می‌تواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟ به گونه‌ای که جامعه را به سمتِ خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. در روزهایی که خبرنگار یک خبرگزاری معتبر توسط همسرش سلاخی می‌شود و یک خواننده لس‌آنجلسی مورد سوء قصد قرار می‌گیرد و بدنِ مثله‌شده‌اش را می‌سوزانند.

شاید این نکته مطرح شود که هشدار رده‌سنی برای این سریال‌ها اعلام شده خصوصاً که سریال «بازنده» چند روز قبل از پخش جدیدترین قسمتِ خود هشدار برای پخش صحنه‌های ناراحت‌کننده و آزاردهنده را داده بود. اما پرسش اینجاست چرا آنقدر سازندگان و عوامل سریال‌ها ترغیب شده‌اند خشونت را در قالبِ ساخت آثار نمایشی‌شان به نوعی آموزش دهند؟
نه با «قهوه پدری» و نه با «گردن‌زنی» اتفاقی نمی‌افتد!

از استعمال دخانیات و مواد مخدر حالا به ترفندهای سرقت‌های مدرن و خشونت‌های عجیب و غریب رسیده‌اند. خشونت‌هایی که بعضاً حتی در نمونه‌های خارجی با رده‌بندی‌های سنی دقیق و اعمال محدودیت‌های متعدد همراه است و کمتر دیده می‌شود؛ در سریال‌های ایرانی رو به افزایش است.

مخاطب چه در شکل اثرپذیر و چه فعال و پویا، در مصرف این پیام‌ها و صحنه‌های دلخراش، حتی اگر با لذت به این شکل خشونت نگاه کند، باز از تأثیرات سوء آن در امان نیست. خشونتی که خشونت می‌آورد، نفرت به دنبال دارد و پیکره‌ی لطیفِ آدمی را آزرده می‌کند.

بعضاً از سوی برخی کارشناسان این نکته مطرح شده با تماشای این صحنه‌ها، مخاطب در معرض آسیب روانی قرار خواهد گرفت.

نکته‌ای که بسیاری امروز از تداوم و ادامه‌ی آن که البته سرعت هم گرفته، ابراز نگرانی می‌کنند، رواج خشونت در شبکه نمایش‌خانگی و به نوعی آدرس خشونت به جامعه دادن است. روزگاری که شبکه نمایش‌خانگی به نوعی قبحِ اخلاق و مفاهیم معرفتی را با برخی از سریال‌هایش شکسته بود.

امروز نیاز است صاحبان پلتفرم‌ها، سریال‌سازان دغدغه‌مند و اهالی فرهنگ و هنر به سمتِ ساخت سریال‌های خانواده‌پسند و با نشاط‌ تر بروند تا جامعه هم به همین تناسب حرکت کند. وگرنه چرخه ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها با دست‌فرمانِ خشونت، حتماً جامعه را هم به همین شدت و عدت، در منجلاب خشونت و جنایت و آسیب‌های بیشتر اجتماعی فرو خواهد برد.

هنرمندان و سینماگران ما می‌دانند سریال‌سازی قطعاً فقط برای سرگرم کردن مخاطب نیست. به دلیل مخاطب انبوه باید تمهیدات ویژه‌ای برای پردازش قصه در نظر گرفت و خشونت بی‌دلیل می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه داشته‌باشد.

یادمان باشد این آثار روی برخی اقشار و طبقات که بیشتر تحت‌تأثیر سبک زندگی غربی هستند، تأثیرات مخربی می‌گذارد و اگر شاهد این مسئله بودیم که آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفت، به طور قطع سینما و شبکه نمایش خانگی در این فرآیند نقشی انکارناپذیر ایفا کرده‌است.

هرچه قدر این روزها سینما به کمکِ نشاط و شادی در جامعه آمده، در سریال‌های ما این خبرها نیست. خصوصاً در شبکه نمایش‌خانگی که هر سریالی را مرور می‌کنیم یا به خشونت، جنایت و یا قتل‌های عجیب و غریب می‌رسد. باید به سرعت در این روند و رویکردها، تجدیدنظر کرد.

در این رابطه با مونا فلسفی روانشناس اجتماعی گفت‌وگویی انجام شده که او به موضوع تأثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است.

او تأکید کرد: من اولاً خواهش می‌کنم از خانواده‌ها که حتماً کودکان‌شان چنین کارهایی را نبینند، چون اختلال «تروما» اتفاق می‌افتد و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بی‌محابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه برای‌شان‌ به وجود می‌آید، قطعاً چنین آثاری برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست، البته در برخی اوقات می‌تواند روی نوجوانی که آغاز دوران جوانی است مؤثر باشد به‌شرط اینکه آموزش خانواده‌ها هم در ادامه‌اش اتفاق بیفتد.

این روانشناس اجتماعی، افزود: برخی از این آثار یک هشدار و تلنگری را به دنبال دارند که بسیاری از خانواده‌ها از آنها بی‌اطلاع‌اند و ساخت چنین کارهایی می‌تواند «آگاهی اجتماعی» را گسترش دهد، جایگاه مناسبی را برای برخی از این سریال‌ها قائل هستم چون هوشمندانه درباره معضلات اجتماعی صحبت می‌کنند، اما باز تکرار می‌کنم علاوه بر نمایش معضلات و مشکلات، حتماً نیاز به راهکارها هم داریم.

فلسفی اما برخی از این سریال‌ها را محرکِ خشونت بی‌محابا دانست و افزود: کارشناسان و روانشناسان بایستی در پشتِ چنین کارهایی باشند. استفاده بی‌محابا و عریانِ برخی از خشونت‌ها، آسیب‌زاست. حال روحی و روانی جامعه را به هم می‌ریزد و یک نوع اختلال ایجاد می‌کند.

وی افزود: متأسفانه برخی از سریال‌ها اصلاً توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکته‌ای که در این سریال حائز اهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایه‌های داستانی غافل می‌شوند. مثلاً نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

مونا فلسفی در پاسخ به این سؤال که سهمِ سریال‌های نمایش‌خانگی در خشن شدن جامعه و اتفاقات اخیر چقدر است، گفت:‌ من می‌گویم حتماً سهم دارند اما خودش را به تدریج نشان می‌دهد. بحث تأثیر اثر تلویزیونی یا سینمایی یا ویدئویی (نمایش‌خانگی) از خشونت، یک نکته غیرقابل انکار است، هم در کتب علمی، فراوان درباره‌اش پژوهش شده است و هم در جامعه، نمود عینی خودش را دارد؛ برخی می‌گویند کاملاً مؤثر است و با اختلاف دیدگاهی که در این زمینه شاهدیم نمی‌توانیم حکم واحدی برای همه آثاری که دارای خشونت‌اند در همه فرهنگ‌ها قائل شویم، باید ببینیم جامعه‌ای که مصرف‌کننده این تصاویر و ویدئوها و فیلم‌ها هست فرهنگ بازخوانی و تفسیر و رمزگشایی‌اش در این آثار چگونه است. چرا که برخی از خشونت‌ها هم احتمال دارد آثار بالعکسی از خودشان نشان دهد؛ در واقع حاصلش تنفر از خشونت باشد.

وی در ادامه اضافه کرد: نشان دادن هر خشونتی به‌معنای این نیست که حتماً مصرف‌کننده (مخاطب)، خشن‌تر خواهد شد، گاهی اوقات ممکن است مهربانی‌هایی را نشان دهیم؛ کیفیت نمایش آن به‌گونه‌ای باشد که آدمی، میل به خشونت پیدا کند، بنابراین حکم واحد نمی‌توان داد.

رواشناس اجتماعی تأکید کرد: اگر طوری بپردازیم که احساس ترس در جامعه ایجاد شود و مخاطب، کلّیت جامعه را فوق‌العاده ناامن تصور کند این اثر منفی است که از یک اثر می‌تواند برای مخاطب ایجاد کند، اما در این سریال ما هشدارهایی می‌بینیم که می‌تواند برای جامعه فرهنگ‌ساز باشد و فرد را به‌سمت پیشگیری سوق دهد.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها حجم بالایی از سریال‌های جنایی و تلخ را در شبکه نمایش‌خانگی شاهد هستیم. در گذشته ساخت و تولیدات سریال‌های تلویزیونی و نمایش‌خانگی آنقدر شاهد صحنه‌های رنج‌آور، فجیع و خشونت‌های بی‌منطق و خارج از اصول دراماتیک نبوده است. حتی روزهایی که سریال «قلب یخی» ساخته می‌شد.

سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،

روزهایی که تازه داماد به بی‌رحمانه‌ترین شکلِ ممکن در «گردن‌زنی» چاقو چاقو می‌شود، عروس به قتل می‌رسد، دندان فرد خاطی بدون حسی با هدف شکنجه بیرون آورده می‌شود و الی آخر این حجم خشونت کماکان در این سریال موج می‌زند. در سریال دیگری به نام «داریوش» فردی زنده زنده در آتش سوزانده می‌شود، گلوی یک نفر را در درگیری جِر می‌دهند و مردی برای انتقام دیگری را با نعره‌های مستانه توسط ضربه‌های مداوم کارد، زخمی و خونین می‌کند.

در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.

البته در سریال‌های تلویزیونی خیلی کمتر این اتفاق می‌افتد.

سؤال اینجاست چقدر این صحنه‌های خشونت‌آمیز و نمایش فضایِ نامتعارف در سریال‌های نمایش‌خانگی می‌تواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟ به گونه‌ای که جامعه را به سمتِ خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. در روزهایی که خبرنگار یک خبرگزاری معتبر توسط همسرش سلاخی می‌شود و یک خواننده لس‌آنجلسی مورد سوء قصد قرار می‌گیرد و بدنِ مثله‌شده‌اش را می‌سوزانند.

شاید این نکته مطرح شود که هشدار رده‌سنی برای این سریال‌ها اعلام شده خصوصاً که سریال «بازنده» چند روز قبل از پخش جدیدترین قسمتِ خود هشدار برای پخش صحنه‌های ناراحت‌کننده و آزاردهنده را داده بود. اما پرسش اینجاست چرا آنقدر سازندگان و عوامل سریال‌ها ترغیب شده‌اند خشونت را در قالبِ ساخت آثار نمایشی‌شان به نوعی آموزش دهند؟
نه با «قهوه پدری» و نه با «گردن‌زنی» اتفاقی نمی‌افتد!


از استعمال دخانیات و مواد مخدر حالا به ترفندهای سرقت‌های مدرن و خشونت‌های عجیب و غریب رسیده‌اند. خشونت‌هایی که بعضاً حتی در نمونه‌های خارجی با رده‌بندی‌های سنی دقیق و اعمال محدودیت‌های متعدد همراه است و کمتر دیده می‌شود؛ در سریال‌های ایرانی رو به افزایش است.

مخاطب چه در شکل اثرپذیر و چه فعال و پویا، در مصرف این پیام‌ها و صحنه‌های دلخراش، حتی اگر با لذت به این شکل خشونت نگاه کند، باز از تأثیرات سوء آن در امان نیست. خشونتی که خشونت می‌آورد، نفرت به دنبال دارد و پیکره‌ی لطیفِ آدمی را آزرده می‌کند.

بعضاً از سوی برخی کارشناسان این نکته مطرح شده با تماشای این صحنه‌ها، مخاطب در معرض آسیب روانی قرار خواهد گرفت.

نکته‌ای که بسیاری امروز از تداوم و ادامه‌ی آن که البته سرعت هم گرفته، ابراز نگرانی می‌کنند، رواج خشونت در شبکه نمایش‌خانگی و به نوعی آدرس خشونت به جامعه دادن است. روزگاری که شبکه نمایش‌خانگی به نوعی قبحِ اخلاق و مفاهیم معرفتی را با برخی از سریال‌هایش شکسته بود.

امروز نیاز است صاحبان پلتفرم‌ها، سریال‌سازان دغدغه‌مند و اهالی فرهنگ و هنر به سمتِ ساخت سریال‌های خانواده‌پسند و با نشاط‌ تر بروند تا جامعه هم به همین تناسب حرکت کند. وگرنه چرخه ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها با دست‌فرمانِ خشونت، حتماً جامعه را هم به همین شدت و عدت، در منجلاب خشونت و جنایت و آسیب‌های بیشتر اجتماعی فرو خواهد برد.

هنرمندان و سینماگران ما می‌دانند سریال‌سازی قطعاً فقط برای سرگرم کردن مخاطب نیست. به دلیل مخاطب انبوه باید تمهیدات ویژه‌ای برای پردازش قصه در نظر گرفت و خشونت بی‌دلیل می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه داشته‌باشد.

یادمان باشد این آثار روی برخی اقشار و طبقات که بیشتر تحت‌تأثیر سبک زندگی غربی هستند، تأثیرات مخربی می‌گذارد و اگر شاهد این مسئله بودیم که آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفت، به طور قطع سینما و شبکه نمایش خانگی در این فرآیند نقشی انکارناپذیر ایفا کرده‌است.

هرچه قدر این روزها سینما به کمکِ نشاط و شادی در جامعه آمده، در سریال‌های ما این خبرها نیست. خصوصاً در شبکه نمایش‌خانگی که هر سریالی را مرور می‌کنیم یا به خشونت، جنایت و یا قتل‌های عجیب و غریب می‌رسد. باید به سرعت در این روند و رویکردها، تجدیدنظر کرد.

در این رابطه با مونا فلسفی روانشناس اجتماعی گفت‌وگویی انجام شده که او به موضوع تأثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است.

در این رابطه با مونا فلسفی روانشناس اجتماعی گفت‌وگویی انجام شده که او به موضوع تأثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است.

او تأکید کرد: من اولاً خواهش می‌کنم از خانواده‌ها که حتماً کودکان‌شان چنین کارهایی را نبینند، چون اختلال «تروما» اتفاق می‌افتد و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بی‌محابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه برای‌شان‌ به وجود می‌آید، قطعاً چنین آثاری برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست، البته در برخی اوقات می‌تواند روی نوجوانی که آغاز دوران جوانی است مؤثر باشد به‌شرط اینکه آموزش خانواده‌ها هم در ادامه‌اش اتفاق بیفتد.

این روانشناس اجتماعی، افزود: برخی از این آثار یک هشدار و تلنگری را به دنبال دارند که بسیاری از خانواده‌ها از آنها بی‌اطلاع‌اند و ساخت چنین کارهایی می‌تواند «آگاهی اجتماعی» را گسترش دهد، جایگاه مناسبی را برای برخی از این سریال‌ها قائل هستم چون هوشمندانه درباره معضلات اجتماعی صحبت می‌کنند، اما باز تکرار می‌کنم علاوه بر نمایش معضلات و مشکلات، حتماً نیاز به راهکارها هم داریم.

فلسفی اما برخی از این سریال‌ها را محرکِ خشونت بی‌محابا دانست و افزود: کارشناسان و روانشناسان بایستی در پشتِ چنین کارهایی باشند. استفاده بی‌محابا و عریانِ برخی از خشونت‌ها، آسیب‌زاست. حال روحی و روانی جامعه را به هم می‌ریزد و یک نوع اختلال ایجاد می‌کند.

وی افزود: متأسفانه برخی از سریال‌ها اصلاً توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکته‌ای که در این سریال حائز اهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایه‌های داستانی غافل می‌شوند. مثلاً نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

مونا فلسفی در پاسخ به این سؤال که سهمِ سریال‌های نمایش‌خانگی در خشن شدن جامعه و اتفاقات اخیر چقدر است، گفت:‌ من می‌گویم حتماً سهم دارند اما خودش را به تدریج نشان می‌دهد. بحث تأثیر اثر تلویزیونی یا سینمایی یا ویدئویی (نمایش‌خانگی) از خشونت، یک نکته غیرقابل انکار است، هم در کتب علمی، فراوان درباره‌اش پژوهش شده است و هم در جامعه، نمود عینی خودش را دارد؛ برخی می‌گویند کاملاً مؤثر است و با اختلاف دیدگاهی که در این زمینه شاهدیم نمی‌توانیم حکم واحدی برای همه آثاری که دارای خشونت‌اند در همه فرهنگ‌ها قائل شویم، باید ببینیم جامعه‌ای که مصرف‌کننده این تصاویر و ویدئوها و فیلم‌ها هست فرهنگ بازخوانی و تفسیر و رمزگشایی‌اش در این آثار چگونه است. چرا که برخی از خشونت‌ها هم احتمال دارد آثار بالعکسی از خودشان نشان دهد؛ در واقع حاصلش تنفر از خشونت باشد.

وی در ادامه اضافه کرد: نشان دادن هر خشونتی به‌معنای این نیست که حتماً مصرف‌کننده (مخاطب)، خشن‌تر خواهد شد، گاهی اوقات ممکن است مهربانی‌هایی را نشان دهیم؛ کیفیت نمایش آن به‌گونه‌ای باشد که آدمی، میل به خشونت پیدا کند، بنابراین حکم واحد نمی‌توان داد.

رواشناس اجتماعی تأکید کرد: اگر طوری بپردازیم که احساس ترس در جامعه ایجاد شود و مخاطب، کلّیت جامعه را فوق‌العاده ناامن تصور کند این اثر منفی است که از یک اثر می‌تواند برای مخاطب ایجاد کند، اما در این سریال ما هشدارهایی می‌بینیم که می‌تواند برای جامعه فرهنگ‌ساز باشد و فرد را به‌سمت پیشگیری سوق دهد.