اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
سفر یواشکی گلدا مایر
صبح شرفیاب شدم. عرض کردم گلدا مایر، نخستوزیر اسرائیل خودش شرفیاب میشود. پنجشنبه ۱۸ ماه مه خواهد آمد. فرمودند: «پس ترتیب کار را بده.» حالا چه اندازه من باید در اختفای این کار بکوشم، مسئول فقط و فقط من هستم. من نمیدانم که خود اسرائیلیها مبادا این مطلب را بروز بدهند. واقعاً ناراحتی عجیبی دارم. عرض کردم خبر قطعی دارم که روزنامهها اخباری را پخش خواهند کرد که عمل آمریکا را در ویتنام محکوم کند. فرمودند: «هر طور میتوانی جلوی آن را بگیر.» نامهای از سفیر شاهنشاه آریامهر در رباط رسیده بود، مربوط به کمک فلسطینیهاست و کمکی که به آنها میکنیم. فرمودند: «یک دفعه کردیم، بعد با دشمنان ما همصدا شدند که هیچ، تروریستهای ما را هم دارند بر علیه ما تربیت میکنند. جواب بده که دیگر هیچ کمک نخواهیم کرد.» درست هم همین است.51.2.20
هیرمند و خیانت نخستوزیر
حسین داودی، سفیر شاهنشاه در کابل را پذیرفتم. شرح مفصلی میگفت که قرارداد چند سال پیش دولت ایران با افغانستان را که دولت ایران درباره هیرمند بست و اول افغانها میگفتند بسیار بد است و امضا نمیکردند دولت انقلابی جدید، بعد که مطالعه کردند دیدند کاملاً به منفعت آنهاست، چون مسئله سیلابها که باید به سیستان برسد در آن نیست و باید در پروتکل علیحدهای مبادله میشد و دولت سابق هم رفت. اینها هم جز به متن قرارداد به چیز دیگری اهمیت نمیدهند و حالا میخواهند جلوی سیلابها را بگیرند و به گودزره بیندازند. آمدن نعیم هم برای این منظور بود. دولت هویدا هم توجهی ندارد. این خبر مثل پتک بر سر من فرود آمد و شب تب کردم، تا فردا یا پسفردا عرض کنم با آن که در مجلس ما و آنها تصویب شده، قرارداد مبادله نشود تا بعد ببینیم چه خاکی بر سر بریزیم. سر ناهار شاهنشاه خیلی با تغیُر به نعیم (برادرِ داوود، رئیسجمهوری افغانستان) فرمودند: «اگر خیال دشمنی دارید ما حرفی نداریم.» نمیدانم چهطور بعد هویدا، شاهنشاه را راضی کرده که قرارداد مبادله شود.56.2.21
یک نوکر مداخلهگر و فضول
امروز خدمت شاهنشاه عرض کردم وضع زلزلهزدگان بد شده و پس از آن که بازدید فرمودید، دیگر کسی آن جا نمانده. فرمودند: «فوری نخستوزیر و وزیر کشور و مدیر شیر و خورشید را بخواه و از آنها بازخواست کن. این از مواردی است که باید دربار مداخله کند.» آیا مفهوم مخالف فرمایش شاه این است که در کارهای دیگر فضولی نکن؟ من که بر حسب امر خودشان دائماً مشغول مداخله - ولی متأسفانه مداخله ناقص کم نتیجه - هستم.51.2.14
∎