شناسهٔ خبر: 69799892 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

تخریب و انتقاد، عشق و نفرت و وفاق و نفاق؛ این بود «تا پای جان برای ایران؟»

تهران-ایرنا- نقد فنی به هر فرد یا گروهی وارد است اما این روزها می‌بینیم که انتقادها علیه تیم ملی فوتبال ایران جنبه انتقام‌جویانه به خود گرفته و باعث شده تا نفاق جای وفاق را بگیرد و عشق جایگزین نفرت شود. اتفاقی که به هیچ وجه نمی‌تواند به موفقیت فوتبال ملی ما کمک کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، بیایید کمی واقع‌بین باشیم. حداقل در مورد تیم ملی و انتقادهایی که در روزهای اخیر، شبیه به سیل سمت و سوی امیر قلعه‌نویی، همکاران او و بازیکنان رفته و آن‌ها را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است. بهتر است نمونه‌هایی بیاوریم تا هم منتقدان کمی فتیله را پایین بکشند و هم اعضای کادر فنی تیم ملی میزان انتقادپذیری خود را بالاتر ببرند.

میان انتقاد و تخریب، نفاق و وفاق و عشق و نفرت مرزهایی وجود دارد که متأسفانه هیچ‌یک از آن‌ها را رعایت نمی‌کنیم. ابتدا مثالی درباره انتقادها می‌زنیم؛ جایی که پیشکسوتان فوتبال در کشورهای صاحب فوتبال هم بعضاً به سبک بازی و نتایج تیم‌های ملی خود نقد دارند، البته محترمانه و به دور از سهم‌خواهی و جنجال.

تخریب و انتقاد، عشق و نفرت و وفاق و نفاق؛ این بود «تا پای جان برای ایران؟»

برتی فوگتس، سرمربی افسانه‌ای تیم ملی آلمان که همراه با این تیم فاتح جام ملت‌های اروپا در سال ۱۹۹۶ شد، در خلال مسابقات یورو ۲۰۲۴ و حتی بعد از صعود مانشافت به نیمه‌نهایی نقدهایی انجام داد و گفت: نباید از پیروزی ۲ بر صفر برابر دانمارک بیش از حد تمجید کنیم. این پیروزی در حد کلاس جهانی نبود. تیم ملی آلمان در لحظات مهم بازی خوش شانس بود؛ دانمارک هم آن تیم بزرگی که انتظارش را می‌کشیدیم، نبود. یک یا دو بازیکن از تیم ملی آلمان توانایی دارند که عملکرد بهتری داشته باشند و باید بدانند که این تیم نمی‌تواند اشتباهات بچگانه‌ای که مقابل دانمارک انجام داد را برابر تیم‌های بزرگی مانند اسپانیا تکرار کند. بنابراین باید عملکرد بهتری داشته باشد.

کمی آنطرف‌تر می‌رویم؛ به انگلیس، مهد فوتبال. بعد از تساوی یک بر یک سه‌شیرها مقابل دانمارک در یورو ۲۰۲۴، جیمی کاراگر که سال‌ها در تیم ملی و همچنین باشگاه لیورپول بازی می‌کرد، به انتقاد از عملکرد شاگردان گرت ساوت‌گیت پرداخت و گفت: بازی‌های زیبایی را در رقابت‌های یورو شاهد هستیم اما انگلیس در دو بازی نخست خود در این رقابت‌ها بسیار ضعیف ظاهر شده است.

همچنین پل اسکولز، ستاره سابق تیم ملی انگلیس و منچستریونایتد هم با انتقاد از ترکیب انتخابی ساوت‌گیت مقابل دانمارک، این نظر را داشت: مارکوس رشفورد یا جک گریلیش می‌توانستند تفاوت بزرگی ایجاد کنند و باعث شوند انگلیس در نیمه دوم از تنوع تاکتیکی زیادی در خط حمله بهره‌مند شود ولی گرت ساوت‌گیت هیچ‌کدام از این دو بازیکن را در لیست قرار نداد.

این انتقادها در تمام دنیا وجود دارد و کمتر مربی بزرگی را می‌بینیم که مقابل آن‌ها موضع بگیرد و تمرکز خود و تیمش را صرف پاسخگویی به نقدها کند. با این حال باید بپذیریم که نقدها علیه تیم ملی، تا حدود زیادی هم غیر منطقی و غیر فنی است و بیشتر جنبه انتقام‌جویانه دارد تا اینکه دلسوزانه و از روی علاقه و عشق باشد.

تخریب و انتقاد، عشق و نفرت و وفاق و نفاق؛ این بود «تا پای جان برای ایران؟»

اگر منصفانه‌تر موضوع را بررسی کنیم، باید به امیر قلعه‌نویی و هر نقد شونده‌ای کمی حق هم بدهیم. اولین و ساده‌ترین دلیلِ سخت بودن پذیرشِ انتقاد این است که مغز ما نقد را به معنی خطر و تهدید تفسیر می‌کند. در واقع وقتی یک مشت به سمت ما می‌آید، بدن‌مان فوراً حالت تدافعی به خود می‌گیرد و سعی می‌کند با گرفتن حالتی خاص، از خودش در برابر آن ضربه دفاع کند. انتقادها هم معمولاً در مغز ما به عنوان یک حمله تفسیر می‌شوند و این طبیعی است که روان ما هم مانند بدن‌مان نسبت به چیزی که برایش خطر محسوب می‌شود، حالت تدافعی بگیرد. حالا اگر یک انتقاد به شیوه درست‌تر و معقول‌تری بیان شود، احتمال اینکه ما حالت تدافعی بگیریم کمتر است.

روی کاغذ، تیم ملی از ۵ بازی اخیر خود ۱۳ امتیاز به دست آورده و عملکرد درخشانی را به لحاظ تعداد پیروزی‌ها، گل‌های زده و خورده و همچنین جایگاه جدولی ارائه داده است. تنها سه تیم موفق شده‌اند از ۵ بازی خود، ۱۳ امتیاز کسب کنند که یکی از آن‌ها ایران است و دو تای دیگر کره‌جنوبی و ژاپن هستند. عربستان، استرالیا، عراق، ازبکستان و حتی قطر که دو دوره متوالی قهرمان جام ملت‌های آسیا شده، نتوانسته‌اند این تعداد امتیاز به دست بیاورند. تیم ملی قهرمان جام ملت‌ها را با ۴ گل در هم کوبید و البته مقابل هیچ رقیبی شکست نخورده است.

از طرفی دیگر، ایران بعد از ژاپن که تنها یک گل خورده، با دریافت ۳ گل، دومین خط دفاع برتر رقابت‌ها محسوب می‌شود. بنابراین به لحاظ نتیجه، تیم ملی آنچنان که منتقدان می‌گویند، ضعیف نبوده و مشخص نیست این حجم از نقدها از کجا می‌آید و چطور بازیکنان، کادرفنی و حتی رئیس فدراسیون فوتبال را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

تخریب و انتقاد، عشق و نفرت و وفاق و نفاق؛ این بود «تا پای جان برای ایران؟»

در این مورد باز هم مثالی می‌زنیم. حتماً برای همه ما پیش آمده که در دوران کودکی با یکی از دوستان‌مان، بحثی کنیم و بعضاً حتی کار به برخورد فیزیکی هم کشیده است. در مباحثه میان دو نفر، بارها اتفاق افتاده که یک طرف ماجرا دیگری را تحریک می‌کند و در تلاش برای عصبانی کردن او است. همین جمله معروف که اگر جرأت داری، سمت من بیا و ...

ماجرای منتقدان و تیم ملی هم شبیه همان جر و بحث‌های دوران کودکی است. شبیه به همان جمله : «اگر جرأت داری.» عده‌ای سعی در تحریک تیم ملی دارند و بهتر بود ریاست فدراسیون، بازیکنان و حتی کادرفنی پاسخی ندهند و در این یک مورد خاص، تمرکز خود را حفظ کنند. این بهترین مسیر برای پایان دادن به این نقدها بود. مگر گرت ساوت‌گیت در خلال جام ملت‌های اروپا پاسخی به پل اسکولز و جیمی کاراگر داد یا یولیان ناگلزمن موضعی علیه برتی فوگتس گرفت؟

حالا تیم ملی آماده بازی با قرقیزستان می‌شود. نقدها شبیه به یک نفرت پنهان شده هستند. نفرتی که باعث می‌شود جایگاه نفاق و وفاق تغییر کند، تحقیر جای عشق را بگیرد و تخریب جایگزین نقد شود. اگر نقد فقط فنی باشد، هیچ ایرادی به آن وارد نیست اما متأسفانه انتقادها پشت پرده‌ای دارد که نه ما می‌توانیم درباره‌اش بنویسیم و نه بازیکنان و کادرفنی تیم ملی قادرند پیرامون آن صحبت کنند.

تخریب و انتقاد، عشق و نفرت و وفاق و نفاق؛ این بود «تا پای جان برای ایران؟»

در نهایت اینکه بهتر است نقدها کمی منصفانه و به دور از اغماض باشد و البته اعضای تیم ملی نیز سعه صدر خود را بالاتر ببرند و بی‌توجه به انتقادها فقط به فکر پیروزی در بازی‌های بعدی باشند. شاید آن‌وقت درصد نقدهای- باز هم تأکید می‌کنیم غیر فنی – پایین بیاید و همه در یک کشتی سوار شویم و برای موفقیت تیم ملی تا پای جان تلاش کنیم.