شناسهٔ خبر: 69798448 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

پیدا و پنهان روابط روسیه و اعراب

سرنوشت جهان در دستان پوتین و بن‌سلمان

ناظران بر این باورند عربستان و روسیه فارغ از اختلاف‌ها و همچنین تجربه‌ای که از جنگ قیمت‌ها در ذهن دارند، بعد از جنگ در اوکراین و افزایش تقاضای غرب برای انرژی‌های جایگزین، هم‌صداتر شده‌اند؛ دلایل این هم‌صدایی بسیار است، با این‌همه این وضعیت موجب‌شده تا قدرت نوظهوری چون چین به پادشاهی‌ها نزدیک شده و زمینه را برای هم‌آوایی با این گروه از بازیگران هموار کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش «تابناک» به نقل از اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی کارنگی با انتشار یادداشتی مدعی شد، حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 نه‌تنها شبح جنگ کره در دهه 1950 و بحران موشکی کوبا در دهه 1960 را احیا کرد، بلکه شکافی بزرگ و در عین حال بی‌سابقه‌ای را بین روسیه و کشورهای غربی ایجاد کرد. همین گزاره موجب شده تا روسیه روابط قدرتمندی را با دیگر کشورها از جمله کشورهای خاورمیانه برقرار کند.

از آنجایی‌که روابط روسیه-آمریکا و روسیه-اروپا همچنان در آثار علمی متعدد کالبدشکافی و واکاوی می‌شود، روایت دیگری نیز مطرح است؛ روایتی که به اتحادهای رو به تکامل روسیه با جهان عرب مربوط می‌شود. روسیه پس از فروپاشی شوروی تا حد زیادی وارث سیاست خارجی شوروی در قبال خاورمیانه است. در تحلیل پویایی معاصر همکاری روسیه و اعراب، درک ریشه‌های تاریخی این تعامل و پیامدهای آن برای ژئوپلیتیک جهانی ضروری است. پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی با رژیم‌های «مترقی» و سوسیالیستی در الجزایر، مصر، عراق، لیبی، یمن جنوبی و سوریه رابطه برقرار کرد و در عین حال با سلطنت‌های «ارتجاعی» خلیج‌فارس مخالفت کرد.

تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979 وجهه اتحاد جماهیر شوروی را در چشمان اعراب، به‌ویژه در کشورهایی مانند عربستان سعودی که از مبارزان چریکی ضد شوروی در طول جنگ شوروی-افغانستان حمایت می‌کردند، کاهش داد. در همان زمان، اتحاد جماهیر شوروی با کشورهای تولیدکننده نفت در جهان عرب به واسطه اهرم‌های پیچیده‌ای در ارتباط بود.

 

روابط اتحاد جماهیر شوروی و اعراب بین همکاری و رقابت چرخش داشت، در حالی که به‌طور قابل توجهی تحت تأثیر استراتژی‌های تولید نفت بود. از آنجایی‌که عربستان سعودی نقش پیشرو در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را ایفا می‌کرد و یک تولیدکننده مهم در این زمینه بود، روابط مسکو و ریاض اغلب شاهد فواصل دوستانه و بیگانگی بود.

 

قمار پادشاهی در بازار نفت

روابط نزدیک پوتین و ایگور سچین، مدیر اجرایی بزرگ‌ترین شرکت نفتی روسی -روس نفت-، اهمیت توافق اوپک‌پلاس را برای پوتین نشان می‌دهد. سچین که به‌طور گسترده به‌عنوان یکی از نزدیک‌ترین ستوان‌های پوتین به‌شمار می‌رود، موفق می‌شود امتیازهای بسیاری را به‌دست بیاورد. سچین منتقد سرسخت توافق اوپک‌پلاس بوده، زیرا این توافق مانع از جاه‌طلبی‌های امپراتوری او می‌شود و توجیه سرمایه‌گذاری‌های چند میلیارد دلاری در پروژه‌های بزرگ جدید که از طریق کاهش مالیات تامین می‌شود را دشوارتر می‌کند. خلاف بسیاری از «توصیه‌های سیاستی»، درخواست سچین از پوتین در سال 2019 برای خروج از اوپک‌پلاس نادیده گرفته شد.

از سال 2016 تا اواخر سال 2019، توافق اوپک‌پلاس به خوبی عمل کرد و قیمت نفت تثبیت و افزایش یافت. پس از سقوط قیمت نفت در سال 2014، سرمایه‌گذاری جهانی در صنعت نفت 45 درصد کاهش یافت و به زیر سطوح جایگزین کاهش تولید طبیعی رسید. در پایان دهه، ظرفیت مازاد قبل از سال 2014 جذب شده بود. توافقات روسیه و عربستان در بخش انرژی با روابط شخصی قوی بین 2 وزیر انرژی و دستیاران آن‌ها تسهیل شد. طرفین تلاش کردند، همکاری‌های گسترده‌تری بین آرامکوی عربستان سعودی و شرکت‌های نفتی روسیه برقرار کنند، اما چندان موفق نبودند. هیچ شانسی برای شرکت‌های نفتی روسی برای شرکت در پروژه‌های عربستان سعودی وجود نداشت و آرامکو عربستان به هیچ پروژه‌ای در روسیه روی خوش نشان نداد.

هم‌زمان روابط عربستان و روسیه در جریان جنگ قیمت نفت در سال 2020 مورد آزمایش قرار گرفت. اوپک‌پلاس از سال 2016 تا 2019 بر ثبات بازار نفت تمرکز داشت. هدف استراتژی آن‌ها، مدیریت انتظارات بازار، حذف مازاد عرضه و جبران کمبودهای ناشی از تحولات ناگهانی، بدون بالابردن قیمت‌ها به بالاتر از سطح پایدار و یا تشویق رقابت از طریق قیمت‌های بالاتر بود.

در پاییز 2019، سعودی‌ها در اوپک‌پلاس از بازگشت به سیاست‌های قدیمی حمایت کردند؛ رخدادی که به‌معنای کنارگذاشتن سهم بازار به امید کاهش حجم تولید و بالابردن قیمت‌ها انجام شد. این تغییر در سیاست نتیجه تغییر رهبری بود. در سپتامبر 2019، شاهزاده عبدالعزیز بن‌سلمان، برادر ناتنی محمد بن‌سلمان و اولین عضو خانواده سلطنتی که وزیر انرژی عربستان سعودی بود، جایگزین الفالح کهنه‌کار در صنعت نفت عربستان سعودی شد.

ولیعهد برنامه‌های بلندپروازانه‌ای را برای پادشاهی تنظیم کرده بود و به‌دنبال درآمد اضافی برای تأمین مالی این پروژه بود. برادرش، عبدالعزیز بن‌سلمان فکر می‌کرد که می‌داند چگونه می‌تواند درآمدها را افزایش دهد: کاهش تولید نفت برای افزایش قیمت‌ها. در ابتدا، عربستان سعودی سعی کرد با نشان‌دادن رهبری و کاهش یک‌جانبه و داوطلبانه تولید نفت خود، شرکای اوپک‌پلاس را متقاعد کند؛ به این امید که دیگر اعضا، به‌ویژه روسیه، تولید خود را کاهش دهند، بنابراین برای روس‌ها، پیروی از این رویکرد دشوار بود. الکساندر نواک، معاون نخست‌وزیر روسیه در حال مبارزه با درخواست‌های سچین برای کنارگذاشتن کامل اوپک‌پلاس بود. سایر بخش‌های صنعت نفت روسیه نیز نگران بودند که کاهش تولید منجر به نتیجه دهه 1980 شود، زمانی‌که کاهش تولید عربستان با رشد تولید در دریای شمال و خلیج مکزیک جبران شد. رابطه بین نواک و عبدالعزیز کاملاً رسمی بود.

دسامبر 2019، اوپک‌پلاس با کمترین کاهش تولیدجمعی 500 هزار بشکه در روز موافقت کرد؛ در حالی‌که عربستان سعودی متعهد شد تولید خود را تا 400 هزار بشکه در روز کاهش دهد. در ژانویه و فوریه 2020، در بحبوحه بهبود تولید نفت شیل ایالات متحده، فشارهای فزاینده‌ای برای کاهش عمیق‌تر و طولانی‌تر برای ایجاد احساس کمبود پایدار در بازار وجود داشت. با این حال، روسیه با این استراتژی مخالفت و استدلال کرد که به‌طور موثر کف قیمتی را برای تولیدکنندگان شیل ایالات متحده تضمین و آن‌ها را تشویق به افزایش سرمایه‌گذاری و تولید می‌کند. این به نوبه خود احتمالاً کاهش تولید بیشتر از سوی اوپک‌پلاس را در آینده ضروری و چرخه کاهش را تشدید می‌کند.

 

آغاز جنگ قیمت‌ها

اوایل مارس 2020، اختلاف میان دو بازیگر زمینه‌ساز افزایش تنش‌ها شد. عبدالعزیز باید کارآمدی خود را در نقش جدیدش ثابت و اقتدارش را تثبیت می‌کرد. او استدلال کرد که همه‌گیری کووید-19 می‌تواند تقاضای چین برای نفت را کاهش دهد. اما روس‌ها استدلال می‌کردند که بهتر است منتظر تصویری روشن باشیم و بر اساس داده‌های قطعی به‌جای پیش‌بینی‌های متناقض، تولید نفت را کاهش دهیم.

از منظر روس‌ها، استدلال عبدالعزیز گزینه‌های بود برای پیشبرد دستورکار عربستان سعودی، بنابراین روسیه پیشنهاد کرد از کاهش پیشگیرانه خودداری شود، سهمیه‌ها به میزان یک‌چهارم حفظ، و در صورت نیاز کاهش قیمت نفت خام بین 5 تا 8 دلار لحاظ شود. عربستان سعودی در ادامه از کاهش جمعی 1.5 میلیون بشکه در روز برای حداقل یک سال حمایت کرد. زمانی که روسیه از موافقت با کاهش تولید بیشتر امتناع کرد، سعودی‌ها در پاسخ هشدار دادند که این موضع منجر به عدم توافق بر سر محدودیت‌های تولید می‌شود و عملاً نشان‌دهنده شروع جنگ قیمت‌ها است. با وجود این، روس‌ها بر تصمیم خود ثابت قدم ماندند و تسلیم نشدند. در نتیجه سعودی‌ها در آستانه نشست احتمالی مشاجره‌آمیز با روس‌ها، ذخایر زیادی از نفت را در انبار و تانکرهای دیگری را اجاره کردند تا بتوانند حجم بیشتری از نفت را به بازار بریزند. روز بعد، عربستان سعودی تخفیف‌های زیادی را برای قیمت‌های اعلام شده خود برای آوریل 2020 اعلام و پیشنهاد کرد که می‌تواند تا 12.5 میلیون بشکه بیشتر از فوریه، تولید کند.

کشورهای نفتی دیگر با پیروی از این الگو شروع به تولید در بالاترین ظرفیت خود کردند. این افزایش تولید هم‌زمان با کاهش شدید تقاضای جهانی نفت به‌دلیل قرنطینه‌های گسترده کرونا بود که باعث عدم تطابق قابل‌توجه بین عرضه و تقاضا در بازار جهانی نفت شد.این بن‌بست یک ماه به‌طول انجامید و ایالات متحده به عنوان میانجی بین عربستان سعودی و روسیه عمل کرد. واشنگتن تهدید کرد که هرگونه حمایت نظامی از ریاض، منوط به بازگشت آن‌ها به میز مذاکره است و در نهایت توافق حاصل شد. اوپک‌پلاس با کاهش بی‌سابقه تولید موافقت کرد و تولید خود را تقریباً یک‌چهارم نسبت به سطح فوریه 2020 کاهش داد، اما بیش از یک سال طول کشید تا مازاد تولید در طول جنگ قیمت‌ها پاک شود.

البته کاهش قیمت و افزایش ذخایر ناشی از کووید-19 حتی اگر روس‌ها توافق پیشنهادی اوپک‌پلاس عربستان را هم می‌پذیرفتند، اتفاق می‌افتاد، اما احتمالاً به این اندازه مهم یا تأثیرگذار نبود؛ جنگ قیمت پرهزینه بود. از منظر خارجی، این وضعیت برای روسیه و عربستان سعودی موجب کاهش اعتبار 2 بازیگر شد؛ اما هر یک از آن‌ها به احتمال زیاد خود را پیروز قلمداد کردند.

 

انتقال انرژی: تهدید مشترک؟

روسیه و عربستان سعودی رویکرد مشابهی برای انتقال انرژی هم دارند: طرفین اذعان دارند که کربن‌زدایی جهانی ضروری است و نفت ممکن است دیگر به عنوان منبع اصلی انرژی جذاب نباشد، اما آن‌ها به کاهش تدریجی تولید به‌جای سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی معتقدند. این باور به‌ویژه در طول بحث‌های منتهی به کنفرانس تغییرات آب‌وهوایی سازمان ملل در سال 2021 (COP 26) در گلاسکوی اسکاتلند، جایی‌که روسیه و عربستان سعودی نظرات خود را در باب انتقال انرژی بیان کردند، مشهود بود.

روسیه و عربستان سعودی آمادگی خود را برای ادامه عرضه نفت در دوره انتقال به کشورهایی که ممکن است وابستگی زودهنگام به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهند، اعلام کردند. مسکو و ریاض با به تعویق انداختن تاریخ هدف، اعلامیه‌های بین‌المللی مبنی بر کنارگذاشتن سوخت‌های فسیلی را مورد بررسی قرار دادند که می‌تواند اثرات زیست‌محیطی سوخت‌های فسیلی را کاهش و در عین حال امکان استفاده مداوم از آن را فراهم کند. در این زمینه، روسیه و عربستان سعودی خود را به‌عنوان متحدان طبیعی در حفظ دوران نفت معرفی کرده‌اند.

هنگامی که روسیه در سال 2022 به اوکراین حمله کرد؛ کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در برابر فشار ایالات متحده برای محکوم‌کردن این حمله مقاومت کردند. همچنین در حالی‌که آن‌ها در نهایت به قطعنامه سازمان ملل در محکومیت روسیه رای دادند، این اقدام تا حد زیادی نمادین بود و به معنای تعهد اساسی نبود. برای کشورهای خلیج‌فارس، درگیری روسیه و اوکراین موضوعی بی‌اهمیت تلقی می شود و به نظر می‌رسد که ترجیح می‌دهند بی‌طرف بمانند تا اینکه جانبداری کنند. اما موضع آن‌ها در مورد این موضوع به این معنی نیست که آنها علاقه‌ای به تأثیرات آن ندارند. این درگیری باعث جنگ تجاری در بخش انرژی شده است، زیرا غرب به دنبال منابع جایگزین برای جایگزینی نفت روسیه است. کشورهای غربی در فکر تحریم نفت روسیه بودند، اما باید به دنبال منبع جایگزین نیز می‌بودند اما با وجود تماس‌های متعدد با عربستان سعودی، این کشور با تولید اضافی نفت برای کاهش کمبود احتمالی خودداری کرد. مکانیسم سقف قیمتی که توسط کشورهای اتحادیه اروپا و گروه هفت (G7) برای محدودکردن درآمد نفت روسیه معرفی شد، از سوی عربستان سعودی و امارات به عنوان تهدید تلقی می‌شد.

 

ترکش‌های جنگ در اوکراین

در این زمان امارات متحده عربی به عنوان پیوندی مهم در تجارت نفت روسیه ظاهر شد. این کشور به پایگاهی برای بسیاری از تاجران نفتی تازه تاسیس تبدیل شده که ناوگانی در سایه را مدیریت و معاملات نفتی را که بالاتر از سقف قیمتی معامله و به درهم (واحد پول امارات متحده عربی) تسویه می‌شود، را تسهیل می‌کنند. در سال‌های اخیر، امارات محل سکونت بسیاری از ثروتمندان روسیه شده و به عنوان پناهگاهی امن برای قایق‌های تفریحی و ثروت لوکس آن‌ها عمل می‌کند؛ به‌ویژه دبی به مرکز حمل و نقل بزرگی برای مسافران روسی تبدیل شده است.

 

علیرغم این تحولات، فشارهای اخیر ایالات متحده، امارات را بر آن داشت تا مقررات سخت‌گیرانه در مورد جریان پول و کالاهای مرتبط با روسیه را کلید بزند؛ هرچندکه در 2 سال گذشته این سیاست برای این کشور بسیار سودآور بوده و سازگاری استراتژیک و اقتصادی را در مواجهه با پویایی‌های جهان در حال تغییر، را نشان می‌دهد. آگوست 2023، عربستان سعودی و امارات متحده عربی جزو 6 کشوری بودند که برای پیوستن به سازمان بین دولتی بریکس دعوت‌نامه دریافت کردند و آنچه به عنوان ائتلاف به ظاهر خودسرانه از بازارهای نوظهور تعریف شد -که توسط بانکداری سرمایه‌گذار ساخته شده بود - را به قدرتی موازنه‌کننده بالقوه برای گروه هفت تبدیل کردند. در این میان کشورهای خلیج‌فارس به دنبال فرصت‌هایی برای محافظت از نقش خود به عنوان شرکای کوچک ایالات متحده هستند.

برای چندین دهه، خلیج‌فارس  به دلیل اتکای آمریکا به واردات نفت از این منطقه مرکزی استراتژیک برای ایالات متحده بود، اما در سال‌های اخیر، ایالات متحده از واردکننده نفت به بزرگ‌ترین صادرکننده گاز طبیعی مایع در جهان تبدیل شده و خود را به عنوان رقیب سرسخت کشورهای خلیج‌فارس در بازار جهانی انرژی جلوه داده است. این تغییر بر هم‌سویی گسترده‌تر در سیاست انرژی جهانی تأکید می‌کند که به طور فزاینده‌ای تأثیر عمیقی بر انتخاب‌های ژئوپلیتیکی کشورهای خلیج‌فارس و روسیه خواهد داشت.

در عین حال، با وجود پیشروی چین در صنعت بادی، خورشیدی و خودروهای الکتریکی، واردات انرژی چین همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد. شاید بتوان استدلال کرد که چین در حال تبدیل‌شدن به شریک مهم‌تری برای کشورهای خلیج‌فارس است. عربستان‌سعودی چشم انداز 2030 خود را با طرح کمربند و جاده چین (BRI) مرتبط می‌کند. عربستان سعودی اخیراً به بزرگ‌ترین دریافت‌کننده سرمایه گذاری کمربند و جاده در منطقه تبدیل شده است. در عین حال، روسیه به‌طور فزاینده‌ای به چین به عنوان خریدار اصلی منابع طبیعی خود و تامین‌کننده اصلی واردات روسیه وابسته می‌شود.

در حال حاضر، روسیه و عربستان سعودی همکاری‌های دوجانبه را سودمند می‌دانند، اما این همکاری حول دستوری کار محدود و ثابت برای بازار نفت ساخته شده؛ متغیرهایی که ممکن است پایه‌ای متزلزل برای رابطه‌ای طولانی‌مدت باشد. روابط 2 کشور با احساسات ضدغربی و تمایل به جهانی چند قطبی نزدیک‌تر شده است. ریاض و مسکو همچنین بازیگران طبیعی در اردوگاه ژئوپلیتیک چین به نظر می‌رسند؛ قدرت‌های منطقه‌ای جاه‌طلب اما رو به زوال با آرمان‌های جهانی. پکن ممکن است بیشتر به جذب این کشورها تمایل زیادی داشته باشد و ممکن است بهترین موقعیت برای تسکین رهبران روسیه و عربستان سعودی، استخراج منفعت‌های واقعی برای منافع ملی چین باشد.