برترینها: در چند روز گذشته یک اتفاق جالب توجه در حوزه فرهنگ و هنر رخ داده است، نمایشگاه «چشم در چشم» موزه هنرهای معاصر با استقبال زیاد مردم همراه شده است، صفهای طولانی مردم در خیابان کارگر برای بازدید از این نمایشگاه در فضای مجازی منتشر شده است.
این استقبال باعث شد که زمان نمایشگاه تمدید شود، البته آثار گنجنیه موزههنرهای معاصر تهران همواره مورد توجه علاقمندان به هنرهای تجسمی بوده است و در صورت انتخاب درست موضوع، معمولا بازدید قابل قبول از این دسته نمایشگاههای موزه هنرهای معاصر تهران را تضمین میکند.
پوریا عالمی روزنامه نگار در صفحه اینستاگرامش به این موضوع پرداخته و با طرح پرسش از منظری جالب به این قضیه نگریسه است.عالمی در بخشی از نوشتهاش آورده است:
«سوالم به همین سادگی است، چرا وقتی این همه اتفاق ریز و درشت زندگیبخش و زندگیساز در این سرزمین میافتد و صدایش را در نمیآوریم؟ پوشش نمیدهیم؟ چرا قایمکی زندگی میکنیم؟
مثلا این استقبال که از موزه هنرهای معاصر شد و یک هفته تمدیدش کرد، جز ما «مردم» چه کسی توش دخیل بوده؟ چرا پزش را نمیدهیم؟ چرا دست بچهمان را نمیگیریم و ببریمش توی صف موزه، آن هم در سرزمینی که صف جز معنای بدبختی و رنج چیزی با خود ندارد
خبر قطع درختان خیابان ولیعصر را بولد میکنیم که باید بکنیم، اما چرا خبر رویش دوباره این شهر را، که میخواهد زندگی کند، به هر بهانه کوچک و سادهای زندگی کند، خبر زنده بودن مردم این سرزمین را، تیتر نمیکنیم؟
سوالم این است خودمان هیچی، چرا همین چیزها، همین کور سوها، همین نمادهای ساده زندگی را، زیرش خط نمیکشیم و پزش را به بچهمان نمیدهیم؟ و به بچهمان نمیگوییم بابا، مامان، زندگی شکل قشنگش را هیچوقت، حتی در سختترین لحظهها، از ما دریغ نمیکند… و همین سخاوتمندی زندگی است که ما را زنده نگه میدارد.
سوالم ساده است…»
شاید برخی بگویند که با این همه مشکلات اقتصادی که وجود دارد دیگر برای مردم و یا علاقمندان به فرهنگ و هنر توانی باقی نمانده است ولی نمایشگاه اخیر موزه هنرهای معاصر در نقض این تصور ساده انگارانه است.
همواره باید یک گروه پیشرو و نخبه در میان تصمیم گیران وجود داشته باشد که آنها جامعه را به دیدن، شنیدن و فهم بهتر هنر سوق دهند، نه آنکه مدیر فلان مجموعه یا تصمیم گیرندگان آن خود از نسل امروز سالها عقب مانده باشند، طبیعتا در چنین حالتی فقط آن گسل فرهنگی رخ میدهد که ترمیم کردن آن کار چندان آسانی نخواهد بود.
باور کنید این مردم تشنه دیدن و شنیدن هنر متعالی و برتر هستند، آن را عرضه کنید تا نتیجه را ببینید.
برخی کاربران در توییر به این استقبال چشمگیر از نمایشگاه «چشم در چشم» واکنشهای مثبت و جالی داشتهاند:
مجمد جهانگرد: یکی از بهترین اتفاقات میتوناند صف بستن برای هنر، ورزش، شادی و زندگی باشه. این صف موزه هنرهای معاصر به هر دلیلی باشد مبارک است.
هم تفریح است هم ممکن است چند نفر رغبت پیدا کنند استعدادشان را کشف کنند هم پول وارد بخش میراث فرهنگی و موزهها میشود. دم همه آنهایی که در صف ایستادند گرم.
کاربر اِری: اگر واقا از حجم کاری که از آسمان روی سرم ریخته بود پاره نشده بودم حتما منم در این صف حضور داشتم.
فروغ قادری: این تصاویر دلگرمکننده است. این مردم دلگرمکنندهاند. تا زمانی که «فرهنگ» زنده است و مردم زنده نگهش میدارند، یک جامعه زنده است. «ایران» زنده است.
حامد: منم دوست دارم توی این صف باشم، بعدش هم بروم بازارچه خوداشتغالی پیش آقا رامین، دو تا چایی زعفرانی بگیریم و سیگاری روشن کنیم و راجع به آنچه دیدیم فک بزنیم.
پیمان طالبی، روزنامهنگار اما واکنش عجیب و متفاوتی نسبت به این استقبال باشکوه نشان داد و مردمی که از این نمایشگاه استقبال کردند را تازه به دوران رسیده خواند. طالبی در این توئیت نوشت: صف بازدید از موزه هنرهای معاصر، همانقدر که دلگرمکننده است، ترسناک هم هست. کی؟ وقتی سلفیهای تازهبهدورانرسیدهها را یکی پس از دیگری با طرحهای پیکاسو و اندی وارهول در اینستاگرام میبینی. این ترس، مدتها پیش که طرحی از علی گلستانه را در خانه یک کارخانهدار دیدم، به جانم افتاد.
این توئیت پیمان طالبی با واکنش تند کاربران روبرو شد:
کاربر جاستبی: به به، به نظر میاد قلمروی نویسنده به خطر افتاده و از "تازه به دوران رسیده" استفاده شده تا یه مرزی بین کسی که داعیهدار هنره و دیگری بکشه. هنر برای همهست و هرکسی از یه اثر یه دریافتی داره. ببخشید اگر خریدار پول داره اما شاید اثر را اون طوری نمیبینه که شما میبینید.
کاربر محمود: چرا سلفی گرفتن ترسناکه ، چرا به مردم صفت تازه به دوران رسیده میدید؟ چرا کارخانه دار اگر حتی برای پز دادن اثر علی گلستانه بخره ، مسأله داره.
شما چه کسی هستید که برای مردم تعیین میکنید چه کاری بکنند یا نکنند یا چی خوبه و بده، چون ۴تا کتاب خواندید گمان میکنید آدم خاصی هستید.
کاربر غروب یکشنبه: یاد ۱۵ سال قبل افتادم از یکی پرسیدم چقد این آهنگ قشنگه، خوانندهاش کیه؟ گفت نمیتونم بگم، دلم نمیخواد موزیکایی که من میشنوم همه بشنون. حالا اینم شده کاسهی داغتر از آش، مبادا همه برن وارهول ببینن چون فقط مال آدمای خاصه.
فریدخت: خیلی دوست دارم بدونم پشتوانه این نگاه از بالا به پایینتون به مردم چیه؟!
معین: والا من از توییتِ نارسیستیک، بالا به پایین تو بیشتر ترسیدم.