آیا تقلیل مناسبات اختلافی دیرپای ایران و امریکا به بحث پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا معقول است؟ آیا مجموعه مشکلات کشورمان پس از حل اختلافات با امریکا حل میشود یا اینکه ایران باید اصلاحات لازم را در داخل هم انجام دهد؟ دولت چگونه میتواند از فرصتهای دیپلماسی ایجاد شده در راستای تامین منافع حداکثریاش بهرهبرداری کند؟
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود و در گفت و گو با دو فعال سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا به این چند سوال پاسخ داده و نوشته است؛
محمد صادق جوادی حصار: نباید فرصت پایان دادن به تحریمها را از دست داد
محمد صادق جوادیحصار فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با اعتماد در پاسخ به این پرسش که ایران با چه دورنمایی باید روند تامین منافع ملی خود را از دل مذاکره و رابطه با امریکا دنبال کند؟ میگوید: «استدعا میکنم هر فردی که وارد دایره تحلیلگری در حوزه مناسبات ارتباطی ایران و امریکا میشود به مقوله رابطه ایران و امریکا فارغ از اینکه چه شخصی رییسجمهور امریکاست، نگاه کنند. ترامپ مانند باقی ریاست جمهوران امریکا، درصدی از اثرگذاریهای شخصی را دارد و درصد بالاتری هم اثراتی است که جایگاه این فرد و الگوی تصمیمسازیهای نظام امریکا شکل میدهند. در تاثیرات شخصیتی ممکن است رییسجمهوری تندتر و دیگری ملایمتر، یکی آرامتر و دیگری خشنتر و... باشد، ولی موضوع رابطه ایران با امریکا در مناسبات جهانی و منطقهای فراتر از وابستگیها به شخصیت رییسجمهور امریکاست.»
جوادیحصار در ادامه یادآور میشود: « برخی از سختگیریهایی که در دوره باراک اوباما علیه ایران به کار گرفته شد، حتی در دوره ترامپ هم اعمال نشدند. در واقع زنجیره فشارها و سختگیریهایی که اوباما علیه ایران انجام داد به رغم اینکه اوباما خود را ملایم و سهلگیر نشان میداد، بسیار مستحکمتر از سایر روسای جمهور امریکا بود. بنابراین فکر میکنم تقلیل دادن یک مساله دیرپا به شخصیت و شمایل رفتاری یک رییسجمهور، نوعی انحراف در مسیر ارزیابیها است. معتقدم حتما باید به موضوع رابطه با امریکا در پکیج مناسبات ایران با سایر قدرتهای جهانی نگاه شود. ایران از این فرصت باید در راستای بالانس مناسبات ایران- چین، ایران- روسیه و در کل تعادل بخشیدن به ایده نگاه به شرق (در عین موازنه با غرب) استفاده کند. میشود و حتما باید از این فرصت استفاده کرد و با برداشتن گامهای جدی برای حل مناقشات ایران و اروپا، ایران و امریکا و... سکوی نگاه به شرق را ارتفاع داد و از افقی بلندتر و دست بالاتر با شرق تعامل کرد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به این نکته که این فرصتها همیشه فراهم نمیشوند، یادآور میشود: «اینکه ترامپ به عنوان رییسجمهور امریکا بیاید و رسما اعلام کند من آمدهام تا تحریمهای ایران و روسیه را بردارم (با هر استراتژی که مد نظر دارد) برای ایران مغتنم است. ما نباید به تاکتیک و استراتژی ترامپ کار داشته باشیم، باید به نتیجه آن در راستای تحقق منافع ملیمان نگاه کنیم. اگر بتوان در دوره ترامپ، تحریمهای ایران را کاهش داد، برای ایران یک فرصت است. اینکه ایران نفس بکشد، دریچهها را باز کند و از زیر بار فشار تحریمها خارج شود یا تحریمها کاهش یابد و سپس با قدی برافراشتهتر، گردنی ستبرتر، سینهای فراختر و بازوانی تواناتر به حل مناقشات منطقهای و بینالمللی خود بپردازد، ضرورتی است که وزن ایران را در عرصه مناسبات داخلی و جهانی ارتقا میدهد.»
جوادی حصار با اشاره با شکلگیری تابوی رابطه ایران و امریکا میگوید: «ایران کشور ناتوانی نیست، اما باید قبول کنیم به اندازهای غل و زنجیر به دست و پای ایران بسته شده که آخرین انتظاری که از ایران میتوان داشت، آن است که راه رود و نایستد. از ایران در شرایط تحریمی انتظار دویدن و چابکی و بادپایی را نمیتوان داشت. باید کاری کنیم که ایران به عنوان مفهومی توانا، تناور، توانمند و تیزپا که همواره در مناسبات جهانی یادآور شیر و ببر بوده است، به یک غزال دست و پا بسته تبدیل نشود. باید از این فرصتها نهایت استفاده را برد و دست و پای ایران عزیز را از بندهای ناخواسته و دیگرخواسته و بعضا از سر جهالتی که بر پیکره ایران بسته شده، رها کرده و در عرصه جهانی فضایی ایجاد شود تا ایران و ایرانی آنگونه که شایسته است حاضر شوند.»
او خاطرنشان میکند: « ایران باید نقش واقعی خود را در عرصههای منطقهای و جهانی ایفا کند، این کشور نباید نقش واسطهای و پشت صحنه داشته باشد. ایران در متن رخدادها باید حضور جدی داشته باشد و نباید اجازه داد به جز ایران و نمایندگان قانونی ایران که وزارت امور خارجه است، سایر کشورها با کارت ایران بازی کنند. هیچ کشوری نباید تصور کند در مذاکرات خود با قدرت جهانی میتواند با کارت ایران روبه روی امریکا بایستد و منافع خود را تامین کند.»
جوادی حصار در پایان یادآور میشود: «معتقدم اگر به این ضرورتها توجه شده و به این بایدها توجه شود، به مرحله گرهگشایی میرسیم. پس از گرهگشاییها هم ایران میتواند رفاه عمومی مردمش را مد نظر قرار داده و در مناسبات جهانی به اندازه وزن و جایگاه خود عمل کند. بنابراین در بحث مذاکره و رابطه با امریکا موضوع مهم و کلیدی استیفای منافع ملی ایرانیان است، اینکه چه کسی با چه ویژگیهایی در راس هرم اجرایی دولت امریکا قرار گرفته، موضوعات ثانویه هستند.»
منصور حقیقتپور: بنای اول حل اختلافات با امریکا مذاکره مستقیم است
در شرایطی که جوادیحصار از حرکت گام به گام برای حل تعارضات و اختلافات با امریکا صحبت میکند، منصور حقیقتپور فعال سیاسی اصولگرا و یکی از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی در گفتوگو با اعتماد از منظر متفاوتی به بحث ورود کرده و میگوید: « معتقدم اصل و بنای حل مسائل سیاسی و بینالمللی کشور باید مبتنی بر دیپلماسی باشد. اگر دیپلماسی جواب نداد و پاسخ مناسبی از این رهگذر نصیب ایران نشد، میتوان راههای دیگر را امتحان کرد. تا وقتی دیپلماسی پاسخ میدهد و افراد و طرفهایی وجود دارند که به ایران به عنوان یک قدرت و یک کشور اثرگذار احترام میگذارند و تعهدات فیمابین را پاره نکرده و زیر پا نمیگذارند، ایران هم باید اهداف خود را از طریق دیپلماسی، گفتوگو و مدارا پیش ببرد. »
حقیقتپور با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی نکته پنهانی ندارد و سیاستها، برنامهها و چشماندازهای مورد نظر خود را شفاف اعلام کرده، یادآور میشود: «از آنجا که ایران به منطق قوی و اثرگذار خود متکی است، بنای اول حل معضلات و مشکلات موجود با امریکا را بر مذاکره مستقیم میگذارد. (اگر نیاز به مذاکرات غیر مستقیم هم بود میتوان از آن بهره برد) در این رابطه هم ایران اجازه نمیدهد، امریکا ملت ایران را تحقیر کند. ادبیات تحقیر در سطح جهان دورهاش به سر آمده است. امریکا ۴۵ سال است، سیاست فشار حداکثری را در مورد ایران امتحان کرده و نتیجهای نگرفته است. به نظرم باید هیات حاکمه امریکا تصمیمات خود را با چاشنی عقل همراه کنند. ایران هیچ درخواستی جز استیفای حق و منافع ملی خود را ندارد. امریکا هر حوزه تحریمی ممکن که وجود داشته را امتحان کرده است اما ایران راه خود را رفته و اهداف خود را دنبال کرده است.»
او ادامه میدهد: «امروز شرایط جهانی حتی با دهه قبل تفاوت دارد؛ ایران میتواند شرکای اقتصادی متنوعی برای خود تدارک ببیند و مشکلات تحریمیاش را حل کند. بنابراین اصل ابتدایی که دولت و کلیت کشور دنبال میکند انسجام اجتماعی و افزایش مشارکت عمومی در داخل و مذاکره و گفتوگو در خارج است. اگر از مذاکره و گفتوگو و تعامل نتیجه مورد نظر حاصل نشد، ایران راهبردهای جایگزین و پلن BوCو...خود را عملی میکند.»
حقیقتپور در پاسخ به این پرسش اعتماد که نظر شما درباره اظهارنظر برخی تحلیلگران که معتقدند شاید بهتر بود مذاکره، دیدار و گفتوگو با ایلان ماسک تکذیب نمیشد چیست؟ میگوید: « به نظرم اصل مذاکره با ایلان ماسک یا هر فرد دیگری اشکالی ندارد. اتفاقا این پالس را به جهان ارسال میکند که ایران برای استیفای منافع ملی مردم خود با امریکا و هر قدرت مشروع دیگری مذاکره میکند. اما اگر ملاقاتی صورت بگیرد و بعد تکذیب شود، کار درستی نیست، بازخورد مناسبی هم در داخل نداشته است.»
این نماینده ادوار مجلس خاطرنشان میکند: « بدون تردید هر فردی که با ماسک ملاقات کرده، از مقامات بالا مجوز داشته است. مگر کسی بدون مجوز میتواند در یک چنین سطحی دیدار داشته باشد؟اتفاقا (اگر این دیدار انجام شده بود) ما باید سینهمان را ستبر کرده و میگفتیم (با ماسک) ملاقات کرده، منافع ملی و اهدافمان را تشریح کردیم. نهایتا به امریکا اعلام کردیم اگر امریکا برخورد تندی داشته باشد، جواب آن را دریافت خواهد کرد. عین این اظهارات را ایران در دیدار با گروسی هم مطرح کرد. ایران خطاب به گروسی اعلام کرد اگر آژانس در نشست شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کند، ایران فلان پاسخها و فلان عکسالعملها را خواهد داشت. ما امر پنهانی نداریم. از منافع ملی مان حفاظت کرده و نهایتا هم به اهدافمان دست پیدا میکنیم.»
حقیقتپور در پایان میگوید: « اگر دیداری با ماسک بوده، نباید پنهان میشد. تکذیب وزارت خارجه به نظرم میتوانست متفاوت باشد. ایران مدتهاست از طریق عمان، مذاکراتی با امریکا دارد و این مذاکرات ادامه هم خواهد داشت.ایران با امریکا در راستای تامین منافع ملیاش مذاکره میکند و اتفاقا افتخار هم میکنیم که ایران با وجود دیپلماتهای شجاع و قوی با دشمن تا دندان مسلح نیز گفتوگو، مذاکره و در صورت لزوم رابطه پیدا میکند.»
∎