شناسهٔ خبر: 69791060 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

فیلمنامه‌نویسان جوان چطور می‌توانند بورسیه شوند؟

محدثه پیرهادی مدیر مرکز فیلم جوان سوره درباره روند شکل‌گیری و رویکردهای این نهاد توضیح و از بورسیه کردن فیلمنامه‌نویسان خبر داد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محدثه پیرهادی مدیر مرکز فیلم جوان سوره درباره شروع کار این مرکز گفت: در سال ۱۴۰۰ که سازمان سینمایی سوره در دوران مدیریت جدید گسترش دامنه فعالیت‌های خود را کلید زد، یکی از پایه‌های این تغییرات جدید را تمرکز بر رشد و استعدادیابی فیلمسازان جوان و تازه‌نفس قرار داد. این ماموریت سال ها بود که در حوزه‌ هنری مهم و اساسا نطفه اولیه شکل‌گیری حوزه‌ هنری هم بود. خود سازمان سینمایی سوره هم در دوره‌های مختلف تلاش‌هایی برای این موضوع انجام داده بود؛ چه در قالب جشنواره فیلم «صد»، یا جشنواره فیلم دینی «رویش» و در سال‌های اخیر تاسیس باشگاه فیلم سوره. اما هنوز این نیاز احساس می شد که این ماموریت ستادی‌تر، متمرکزتر، مستمرتر و در گستره‌ای بزرگ‌تر دنبال شود.

وی ادامه داد: در سال اول رویکرد ما این بود که پروژه های محدود و مشخصی با فیلمسازان تازه‌نفس و جوان تعریف شود و از این طریق بتوانیم استعدادهای جدید را شناسایی کنیم. ابتدای مسیر خیلی خوش‌بین نبودم و به واسطه ۶ سال حضور در باشگاه فیلم سوره فکر می کردم که ما همه افرادی را که ظرفیت داشتند، شناسایی کرده ایم. ولی کمی که جلوتر رفتیم و برخی از پروژه‌ها به نتیجه رسید و حجم قابل توجهی از ایده و سوژه و نمونه‌کار به دست ما رسید، شگفت‌زده شدیم. دیدیم که ظرفیت ده‌ها برابر تصور ماست و این حجم امکان و استعداد نیازمند توجه بیشتر است. اینجا بود که ایده شکل‌گیری مرکز فیلم جوان سوره شکل گرفت. من ششمین فیلم خود را تهیه کرده بودم و دو فیلم آخرم یعنی «گزینش» و «پیش از بهشت» موفقیت‌های خوبی کسب کرده بودند و در عمیق‌ترین لایه‌های ذهنم تصور نمی‌کردم، قرار است کار مدیریتی انجام بدهم. انگیزه بالا و نگاه راهبردی آقای جعفریان مدیر سازمان سینمایی سوره به موضوع «رشد»، من را متقاعد کرد که حتی به قیمت توقف موقت پروژه‌ تهیه‌کنندگی وارد عالم ترسناک مدیریت فرهنگی شوم و امروز مطمئن هستم که انتخاب درستی داشته ام.

ما انجمن سینمای جوان نیستیم

مدیر مرکز فیلم جوان سوره در بخش دیگری از صحبت های خود بیان کرد: سال ۱۴۰۱ سال هویت‌یابی مرکز بود. برای ما روشن بود که ما انجمن سینمای جوانان نیستیم و قرار هم نیست یک دفتر تولیدی یا شبه تولیدی باشیم. لیست اهداف و ماموریت‌هایمان نیز در طول زمان و در بستر عملیات شکل گرفت. سال ۱۴۰۱، به این سمت رفتیم‌ که تیم‌های کوچک فیلمسازی را در سراسر کشور شناسایی کنیم که تا حدی هم موفق بود و توانستیم با آنها به پروژه‌های خوبی برسیم. همان سال با وجود شرایط پیچیده و ملتهب کشور توانستیم ۱۵۰ فیلم صد ثانیه‌ای در ۲۵ استان کشور تولید کنیم. برای خود من این کار شبیه معجزه بود چون هنوز ابعاد ماجرا برایم ناشناخته بود. در همین روزها بود که آرام آرام زمزمه ایده «نهادسازی» جدی شد. از ابتدا که مرکز را تاسیس کردیم، مشخص‌ترین گزاره برایم این بود که این مرکز باید برای کل ایران و نه فقط تهران باشد و باید مسیری را برویم که استعدادهای کل ایران مخاطب ما باشند. تاکید حوزه ‌هنری و سازمان سینمایی روی «فرا تهران» هم این ایده را پررنگ‌تر می‌کرد. بحث‌های طولانی ‌ما در شورای سیاستگذاری مرکز فیلم جوان سوره هم بیشتر حول بسط همین ایده نهادسازی بود که بالاخره در مشهد کلید خورد. جایی که بعدها «باشگاه فیلم رویش» اولین نهاد «فرا تهران» مولود مرکز فیلم جوان سوره شد.

سه ایده محوری مرکز فیلم جوان

وی ادامه داد: ما در پایان سال ۱۴۰۱ تقریبا سه ایده مرکزی را پیدا کرده بودیم. اول اینکه سقف رویای فیلمسازی در خارج از تهران را بلندتر کنیم و این اتفاق باید از مسیر ایجاد نهادهای پایدار و قدرتمند فیلمسازی رقم بخورد. جایی که پاتوق جوان‌های مستعد دلبسته انقلاب اسلامی باشد و جریان مستمری از تولید فیلم‌های خلاق و انقلابی را شکل بدهد. دوم اینکه استودیوهای کوچک فیلمسازی را شناسایی کنیم و تا پیوستن آن ها به بازار حرفه‌ای سینما همراهی‌ و حمایت‌شان کنیم و سوم اینکه در مسیر حمایت‌ از فیلمسازها تلاش کنیم به سمت ایجاد یک جریان تازه سینمایی برویم و نیمه‌های سال ۱۴۰۲ بود که اسم ما «مرکز فیلم جوان سوره» و سفر پر ماجرای ما آغاز شد.

پیرهادی با اشاره به اقداماتی که در این بازه زمانی در مرکز فیلم جوان سوره انجام شده است، توضیح داد: در این سه سال بیشترین وقت و انرژی مرکز فیلم جوان سوره برای «نهادسازی» صرف شد. نیمه اول سال ۱۴۰۲ همراه با آقای جعفریان سفرهای فشرده‌ای به ۱۵ استان کشور که کاندید تاسیس باشگاه فیلم بودند، داشتیم. در این سفرها حدود ۲۰۰ فیلمساز را دیدیم، با آن ها گپ زدیم و از وضعیت فیلمسازی هر استان به تحلیل رسیدیم. در نهایت جمع‌بندی ما تمرکز بر ۶ استان به عنوان پرچمدارهای تاسیس باشگاه فیلم بود. استان اول خراسان رضوی بود که مقدمات تشکیل آن سال ۱۴۰۱ طی شده بود و اولین نهالی بود که خیلی زود هم میوه داد. «باشگاه فیلم رویش» در همان سال اول تاسیس، حضور قدرتمندی در جشنواره «فیلم ۱۰۰» داشت و ما را به آینده مسیری که آغاز کرده بودیم، خیلی امیدوار کرد. بعد از آن در قزوین باشگاه فیلم «سمیر»، گیلان مدرسه سینمایی «سلام»، قم «پرواز فیلم» و یزد مدرسه فیلم «۱۲۸» مرحله ‌به مرحله تاسیس شدند و از تنوع اسامی‌ آن ها هم مشخص است که براساس ذائقه و سلیقه خود بچه‌های هر استان شکل گرفتند. یک استان دیگر هم در طراحی‌های ما بود که بعدتر به دلایلی ادامه پیدا نکرد. محور شکل‌گیری این پنج نهاد استانی دو رکن ظرفیت استان و حوزه هنری‌ در فیلمسازی داستانی و دوم پیدا کردن یک فرد خلاق و کاربلد که بتواند محور شکل‌گیری این نهاد شود، بود. هرکجا هر دو این مولفه‌ها را داشت ما به سمت تاسیس نهاد رفتیم.

وی افزود: دومین کاری که روی آن تمرکز کردیم، موضوع مهم و مغفول فیلمنامه‌نویسی بود. همه فعالان سینمایی معتقد هستند که مساله مهم سینمای ایران، فیلمنامه و ایده است اما عزم و اراده جدی برای ارتقای فیلمنامه و فیلمنامه‌نویسی وجود ندارد. فیلمنامه‌نویس‌ها چه در حقوق مادی و چه در حقوق معنوی مظلوم‌ترین صنف سینما هستند. یک نفر که مبنای شکل‌گیری یک پروژه سینمایی یا سریال ایده و جهان خلق‌شده اوست و ده‌ها نفر دور هم‌ جمع می شوند تا تصویرهای ساخته ذهن خلاق او را به تصویر تبدیل کنند، مهجورترین فرد پروژه‌ها است و حتی به لحاظ دستمزدی هم معمولا درصد خیلی کمی از هزینه پروژه به او تعلق می‌گیرد. مهم‌تر از آن اینکه فیلمنامه‌نویسی اساسا شغل نیست! یعنی عموما تصور آدم‌ها از فیلمنامه‌نویس‌ها این است که نشستن و نوشتن کار محسوب نمی شود و کار سختی هم نیست. این معادله در فیلم کوتاه که خیلی پیچیده‌تر و اساسا مفهومی به اسم اقتصاد در رابطه با فیلمنامه‌نویسی فیلم کوتاه معنایی ندارد. بنابراین تعداد اندکی از آدم‌ها حاضر می شوند وقت و انرژی‌ خود را برای فیلمنامه نوشتن بگذارند و دوران گذار تبدیل شدن به یک فیلمنامه‌نویس معروف و مورد رجوع را به جان بخرند. فیلمنامه‌نویسی هم امری به‌ شدت مهارتی است که نیاز به ممارست و استمرار دارد.

جزییات بورسیه فیلمنامه‌نویسان

مدیر مرکز فیلم جوان سوره بیان کرد: ما یک مسیر تازه برای فیلمنامه‌نویس‌ها به نام «بورسیه فیلمنامه‌نویسی» ایجاد کرده و اسم آن را «سفر قهرمان» گذاشتیم. در «سفر قهرمان» که به ‌زودی یک‌ساله می شود، ما جوان‌های خلاقی که کارهایی در حوزه فیلمنامه‌نویسی انجام دادند ولی هنوز وارد عالم حرفه‌ای سینما نشدند و از طرفی به یک دوره تمرکز و ممارست برای افزایش مهارت فیلمنامه‌نویسی نیاز دارند، بورسیه می‌کنیم. یعنی در کنار دریافت حقوق ثابت در یک دوره حداکثر دوساله، از کمک و راهنمایی مربی‌های فیلمنامه‌نویسی و برخی خدمات دیگر بهره‌مند می شوند. برای من این اتفاق یکی از جذاب‌ترین و کلیدی‌ترین کارهای مرکز فیلم جوان سوره است که در کشور هیچ نمونه دیگری هم ندارد. سومین کار هم تولید است. ما در این سه سال مجموعا حدود ۲۰۰ فیلم در سطوح مختلف نیمه‌حرفه‌ای و حرفه‌ای تولید کردیم که این فیلم‌ها در بسیاری از جشنواره‌های داخلی و خارجی حضور موفقی داشتند. اما کارکرد اصلی‌ برای ما شناسایی فیلمسازها، فیلمنامه‌نویس‌ها، تهیه‌کننده‌ها و استودیوهایی بود که می‌توانیم با آن‌ها کارهای حرفه‌ای‌تری تولید کنیم.

سختگیر هستیم اما ...

پیرهادی ضمن اشاره به سیاست اصلی این مرکز مبنی بر اینکه «هر کسی یک پله بالاتر برود»، توضیح داد: سیاست اصلی ما در مرکز فیلم جوان سوره و در تعامل با مخاطبان خود این است که «هر کسی یک پله بالاتر برود» و اصرار داریم هر گامی که بچه‌ها در کنار ما برمی‌دارند، آن ها را یک قدم به عالم حرفه‌ای و بازار واقعی سینما نزدیک‌تر کند. به همین دلیل شاید سخت‌گیرتر از نهادهای مشابه به نظر بیاییم و پروژه‌ها در مرکز ما کندتر جلو بروند ولی معتقدم فیلمساز شدن یک دوران طلایی گذار دارد و هر چه در آن دوران بیشتر به خود سخت بگیرند و بیشتر زحمت بکشند و بیشتر خود را در برابر امواج سهمگین انتقاد قرار بدهند، عیارشان بالاتر رفته و از بردار معمولی بودن فاصله می گیرند. در مرکز فیلم جوان سوره به سهم خود تلاش می‌کنیم تا در این مسیر رشد سخت‌گیر باشیم.

این مدیر سینمایی در بخش دیگری از صحبت های خود درباره شکل گیری ارتباط با مرکز فیلم جوان سوره بیان کرد: یک راه ارتباطی ما ایمیل مرکز فیلم جوان سوره به نشانی soureh.center@gmail.com است که طرح‌ها و فیلمنامه‌ها را در اینجا دریافت می‌کنیم. البته طبیعتا خیلی از فیلمسازها از مسیرهای شخصی برای ما کارهای خود را ارسال می کنند، ولی اولویت بررسی ‌ما به لحاظ زمانی‌ آثاری است که از مسیر ایمیل به دست ما می‌رسد. فراخوان دوره جدید «سفر قهرمان» هم به زودی اعلام می شود و دوستان فیلمنامه‌نویس حتما پیگیر آن باشند. فراخوان جشنواره «فیلم ۱۰۰» هم به‌زودی اعلام می شود که برای جوان‌ترها و کسانی که تازه می خواهند وارد عالم فیلمسازی شوند، شروع بسیار خوبی است.

وی ادامه داد: رزومه و سابقه کاری دوستان برای ما به اندازه ایده و فیلمنامه‌شان مهم است. در قدم اول، رزومه و نمونه‌ کارهای قبلی دوستان را بررسی می‌کنیم و براساس آن سطح همکاری را مشخص و به فرد اعلام می‌کنیم. بعد از آن طرح یا فیلمنامه را بررسی می‌کنیم ‌که طبیعتا رد و یا تایید یا نیاز به اصلاحات دارد و گام ‌به گام جلو می رویم. هزینه پروژه هم براساس سطح همکاری با فرد و اقتضائات فیلمنامه تعیین می شود. نکته مهم این است که پروژه‌ها تهیه‌کننده داشته باشند و در موارد خیلی معدودی حاضر می شویم با خود فیلمساز به عنوان تهیه‌کننده طرف بشویم، چون اصرار داریم که تهیه‌کننده به عنوان مدیر اصلی پروژه باید نقش جدی در کار داشته باشد و هم در تالیف، هم در تولید، هم پس از تولید نقش جدی ایفا کند. ما برای بحث تهیه‌کنندگی هم برنامه‌های خوبی داریم که به ‌زودی آن ها را کلید می‌زنیم.

پنج باشگاه فیلم در پنج استان

محدثه پیرهادی درباره حضور در شهرهای دیگر با ایجاد مراکز توضیح داد: ما در پنج استان، پنج باشگاه فیلم یا نهاد پایدار فیلمسازی داریم که بخش عمده امکانات و توجه‌مان را آنجا سرمایه‌گذاری کردیم. باشگاه فیلم «رویش» در مشهد با مدیریت سجاد انتظاری یکی از مراکز ما است که از اواسط ۱۴۰۱ کار خود را آغاز کرده و تا امروز حدود ۴۰ اثر تولید کرده است و جمع فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسان استان را هم خیلی خوب فعال کرده است. مدرسه سینمایی «سلام» مرکز دیگری است که سال ۱۴۰۲ در استان گیلان و شهر رشت با مدیریت حسین رضایی‌فرد آغاز به کار کرد. «پرواز فیلم» قم هم در اواخر ۱۴۰۲ شکل گرفت و مدیریت آن با سیدعلی صالحی است که با بهره‌گیری از توان خوب تولیدی در استان قم، تولیدات خوبی را پیش می‌برد و علاوه بر آن کارگاه‌های پیشرفته فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی را هم برگزار می‌کند. مدرسه فیلم «۱۲۸» در استان یزد نیز با مدیریت سیدعلی میراللهی چهار دوره فشرده فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی برگزار کرده است. باشگاه فیلم «سمیر» هم در استان قزوین و با مدیریت مرتضی سازنده شکل گرفته و فیلم های خوبی در راه است. علاوه بر این نهادهای استانی، پاییز امسال یک کمپ فیلمسازی هم برای ۱۰ نفر از فیلمسازان برگزیده استانی برگزار می‌کنیم که جزییات آن را بعدا اعلام خواهیم کرد.

فیلم کوتاه بذر سینمای حرفه‌ای است

مدیر مرکز فیلم جوان سوره درباره حضورهای جشنواره ای آثار مرکز گفت: ما در ۲-۳ سال اخیر درگیر تاسیس بودیم و کار سختی هم داشتیم. تاسیس یک نهاد تربیتی و رشدی دشواری های ویژه خود را دارد. ما با یک ایده خام کلی شروع کردیم و کم‌کم باید ضمن پخته‌تر کردن ایده، ایجاد تمایز با نهادهای مشابه و پیدا کردن راهبردهای اصلی‌مان، کار را هم جلو می‌بردیم. با این اوصاف امسال حضور خوبی در جشنواره‌های داخلی و خارجی داشتیم. شیرین‌ترین بخش آن برای من حضور کار اولی‌ها در جشنواره‌ها بود. اینکه اولین تجربه فیلمسازی دوستان در کنار باتجربه‌ترها بود و در جشنواره‌های حرفه‌ای حضور پیدا کردند، خیلی دلگرم‌کننده بود. البته ما به‌طور اصولی بازار فیلم کوتاه را محدود به جشنواره‌ها نمی‌دانیم و به نظرم فیلم کوتاه هسته و بذر سینمای حرفه‌ای است و هرچه در این حوزه بکاریم، بعدا درو می‌کنیم‌. به همین دلیل ما سعی می‌کنیم چشم بچه‌ها صرفا به حضور در جشنوارها نباشد ولی طبعا از دیده شدن فیلم‌ها در جشنواره‌ها خوشحال می شویم.

ما صرفا دستگاه کارتخوان نیستیم

پیرهادی در پایان عنوان کرد: تمام فیلمسازان جوان و البته باتجربه را به ارسال رزومه و نمونه کار و طرح و فیلمنامه به ایمیل مرکز که نشانی‌اش را قبل‌تر گفتم، دعوت می کنم. طبیعتا ما با توجه به نسبتی که با حوزه هنری انقلاب اسلامی داریم، پذیرای فیلمسازانی هستیم که بین خودشان و انقلاب اسلامی نسبتی از جنس تعلق برقرار می‌دانند. دایره‌ ما نه آنقدر بسته است که فقط جمع نشانه‌دار محدودی در آن جا بشوند و نه آنقدر بزرگ که فقط در نقش دستگاه کارتخوان برای هر نوع فکر و ایده‌ای عمل کند. بهترین تعریف آن هم تعلق به انقلاب اسلامی و ایران است. برای ما فیلم ژانر خیلی جذاب است مخصوصا ژانرهای کمتر کار شده مثل موزیکال. کاری که مخاطبش کودک و نوجوان باشد نیز خیلی برایمان جذاب و در اولویت است و تاکید می کنم که مخاطبش کودک و نوجوان باشد و نه صرفا شخصیت‌هایش. هر قصه‌ای که متضمن مفهومی نزدیک به «رویای آینده» باشد هم برایمان جالب است. با این حال من درباره چیزهایی حرف زدم که برایمان جذاب‌تر است و این نافی بررسی آثار خارج از این موضوعات و رویکردها نیست. اولویت اول و آخر و خط قرمز ما «قصه‌گو» بودن است.