علی و همسرش زهره بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفتهاند. این تصمیم را علی گرفته و حالا زهره هم درخواست مهریه کرده است. علی برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق میگوید.
*شما مدت زمان زیادی است که با هم زندگی میکنید. چرا میخواهی از همسرت جدا شوی؟
او همه ویژگیهایی را که ممکن است مردی را ناراحت کند، دارد.
*مثلاً چه ویژگیهایی؟
زهره، بدرفتار است. بداخلاق و تندخوست. دستپخت بدی دارد. همیشه خانه نامرتب است. بچه از دست مادرش کلافه است و آبروی من را پیش همه میبرد.
*همسرت از اول چنین ویژگیهایی داشت؟
از روزی که ازدواج کردیم من متوجه عصبی بودنش شدم اما فکر نمیکردم تا این حد پیش برود. بعد از زایمانش و به دنیا آمدن بچه شرایط بدتر شد.
*یعنی از عوارض زایمان بود؟
چند باری هم دکتر رفتیم و قرار شد دارو مصرف کند اما این کار را نکرد.
*فکر نمیکنی این وضعیت را با کمی صبوری بتوان درست کرد؟
چقدر صبوری؟ من ۱۲ سال صبر کردم. زهره وقتی عصبانی میشود اصلاً توجه نمیکند که چه کسی در خانه است. جلوی همه به من فحش میدهد. به پدر و مادرم توهین میکند. به بچه فحش میدهد. غذا درست نمیکند یا وقتی درست میکند آنقدر بدمزه است که کسی نمیتواند بخورد. هیچوقت خانه را تمیز نمیکند. من از صبح تا شب سر کار هستم. وقتی برمیگردم تازه ظرفهایی را که در سینک جمع شده، میشویم و وسایل بچه را برای مدرسه فردا آماده میکنم.
*فرزندتان چه میگوید؟
دخترم هم از این وضعیت کلافه شده. مادرش را دوست دارد اما نمیتواند این شرایط را هم تحمل کند. دخترم به شدت دچار افت تحصیلی شده بود. حالا شش ماه است که در خانه مادرم است. همه چیز بچه سر جایش است. خواهرم هم به درسهایش رسیدگی میکند و این بچه پیشرفت خیلی خوبی داشته. ناراحتکننده است اما اصلاً سراغ مادرش را نگرفته است.
*همسرت درخواست مهریه کرده، میتوانی بدهی؟
سه دانگ از خانهام مهریه همسرم است که به او میدهم. من حتی قبول کردم خودم و دخترم در خانه مادرم زندگی کنیم و همسرم فعلاً در خانهای که متعلق به هر دوی ماست بماند، چون میدانم با پدر و مادر خودش هم رابطه خوبی ندارد و آنها را هم اذیت میکند. ضمن اینکه او مادر دختر من است و هر طور شده، من میخواهم دخترم راحت باشد وقتی مادرش را یک روز در هفته میبیند، حداقل آوارگی او را نبیند.