شناسهٔ خبر: 69783527 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

روابط روسیه و چین؛ هم‌گرایی در کنار اختلافات استراتژیک

پیشینه تاریخی و انگیزه‌های هم‌گرایی روسیه و چین که سابقه‌ای بیش از دو قرن دارد همواره دستخوش تغییرات و چالش‌های گوناگونی بوده، اما در دهه‌های اخیر چندین عامل کلیدی به همگرایی روسیه و چین کمک کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در دهه‌های اخیر، روابط روسیه و چین به‌ واسطه نیازهای مشترک و اهداف بلندپروازانه‌ای که در عرصه جهانی دنبال می‌کنند، وارد مرحله‌ای جدید از همکاری شده است.

این دو کشور، به‌ رغم اختلافات تاریخی و چالش‌های استراتژیک، در بسیاری از عرصه‌ها به اتحاد و همگرایی نزدیک شده‌اند. از یک سو، فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب بر روسیه باعث شده که مسکو به‌ دنبال یافتن متحدان جدید در آسیا و به‌ویژه چین باشد و از سوی دیگر، رشد قدرت اقتصادی و نظامی چین به این کشور انگیزه داده تا با نزدیک شدن به روسیه، ساختار نظم جهانی را به نفع خود تغییر دهد.

این نوشتار به بررسی عوامل همگرایی، اختلافات استراتژیک، تاثیر این روابط بر موازنه قدرت و نهایتاً آینده‌ روابط میان روسیه و چین می‌پردازد.

پیشینه تاریخی و انگیزه‌های هم‌گرایی روسیه و چین که سابقه‌ای بیش از دو قرن دارد همواره دستخوش تغییرات و چالش‌های گوناگونی بوده است. از جنگ‌های تاریخی بر سر مرزها و رقابت‌های ایدئولوژیک دوران شوروی و چین کمونیستی گرفته تا اختلافات بر سر نفوذ در آسیا، این دو کشور به‌شکل دوره‌ای دچار تنش شده‌اند. اما در دهه‌های اخیر، چندین عامل کلیدی به همگرایی روسیه و چین کمک کرده است.

 

عوامل همگرایی

 مقابله با نفوذ آمریکا و متحدان غربی؛ هر دو کشور با اعمال فشار و تحریم‌های اقتصادی غرب، به‌ویژه از سوی آمریکا مواجه شده‌اند و این امر آنها را به‌سوی تقویت اتحاد استراتژیک سوق داده است.

نیاز روسیه به بازارها و سرمایه‌گذاری خارجی؛ در پی تحریم‌های غرب علیه روسیه، این کشور به‌دنبال گسترش بازارهای خود در آسیا و یافتن سرمایه‌گذاران جدید است و چین به‌عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان گزینه‌ای مناسب برای همکاری است.

نیاز چین به منابع انرژی و مواد خام؛ چین به‌عنوان یکی از بزرگترین مصرف‌کنندگان انرژی، نیاز فزاینده‌ای به منابع نفت و گاز روسیه دارد که در کنار منابع معدنی و کشاورزی، به عامل اصلی همگرایی اقتصادی تبدیل شده است.

این سه عامل به شکل قابل‌توجهی بر سیاست‌های داخلی و خارجی هر دو کشور تاثیر گذاشته و شرایط را برای شکل‌گیری نوعی اتحاد استراتژیک در برابر نفوذ غرب فراهم کرده است.

محورهای اختلاف

با وجود این همگرایی، چالش‌ها و اختلافات استراتژیکی نیز وجود دارد. این اختلافات به‌ویژه در حوزه‌های جغرافیایی و اقتصادی مانند آسیای مرکزی و خاور دور بروز کرده است.

آسیای مرکزی؛ این منطقه برای هر دو کشور از اهمیت حیاتی برخوردار است. برای روسیه، آسیای مرکزی بخشی از حوزه نفوذ سنتی است که از زمان شوروی به‌عنوان حیاط خلوت خود به آن نگاه کرده است. اما چین، با طرح ابتکاری «یک کمربند، یک راه»، در صدد تقویت نفوذ اقتصادی خود در این منطقه و ایجاد مسیرهای تجاری جدید است. این امر باعث شده که دو کشور به‌طور غیرمستقیم با یکدیگر رقابت کنند؛ در حالی که روسیه سعی در حفظ کنترل سیاسی و نظامی خود دارد، چین به سرمایه‌گذاری اقتصادی و تامین مالی زیرساخت‌ها روی آورده است.

 خاور دور و سیبری؛ در بخش خاور دور روسیه که دارای منابع طبیعی فراوانی است، چین به توسعه روابط تجاری و دسترسی به منابع طبیعی تمایل دارد. در عین حال، روسیه نگران است که تسلط اقتصادی چین به‌ویژه در این منطقه منجر به وابستگی اقتصادی و حتی فشار جمعیتی از سوی چین شود.

اختلافات استراتژیک میان روسیه و چین، با وجود همکاری گسترده، یک موضوع پنهان ولی جدی است که در صورت وقوع بحران، می‌تواند روابط را به سمت رقابت سوق دهد.

موازنه قدرت جهانی

روابط مستحکم میان روسیه و چین به‌ویژه در برابر نظم موجود بین‌المللی، به تغییرات عمده‌ای در موازنه قدرت جهانی منجر شده است. این همکاری به‌ویژه در حوزه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی، نظم جهانی به رهبری آمریکا را به چالش کشیده است. به چند نمونه از این تاثیرات اشاره می‌کنیم.

تضعیف نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا؛ اتحاد چین و روسیه به آنها امکان داده تا با کاهش وابستگی به دلار آمریکا، تجارت دوجانبه خود را تقویت کنند و به‌تدریج نظم مالی جهانی را تغییر دهند. این دو کشور، به‌ویژه در قالب پیمان‌های چندجانبه و گروه‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای، به‌دنبال ایجاد یک سیستم چندقطبی در جهان هستند که قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا را محدود کند.

تقویت حضور نظامی در مناطق حساس؛ روسیه و چین در تلاش هستند تا با افزایش تمرینات نظامی مشترک و تقویت حضور نظامی خود در مناطق کلیدی (مانند دریای جنوب چین و اقیانوس آرام شمالی)، جبهه متحدی در برابر نفوذ نظامی غرب ایجاد کنند.

تغییر در موازنه قدرت در آسیا؛ نفوذ فزاینده چین در آسیای مرکزی و همکاری با روسیه، شرایط جدیدی را برای بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، مانند ایران، هند، ژاپن و اتحادیه اروپا ایجاد کرده که باید با افزایش نفوذ دو کشور سازگار شوند.

آینده روابط روسیه و چین

آینده روابط روسیه و چین به‌دلیل پیچیدگی‌های سیاسی و اقتصادی، کاری دشوار است. این روابط ممکن است با توجه به سناریوهای مختلف، با چالش‌های جدیدی روبرو شود یا حتی دچار تغییراتی غیرقابل پیش‌بینی شود. با این حال، چندین سناریو محتمل به نظر می‌رسد.

 تداوم همکاری استراتژیک به‌رغم اختلافات؛ در صورت ادامه تحریم‌ها و فشارهای غرب، چین و روسیه ممکن است همچنان همکاری استراتژیک خود را تقویت کنند و حتی به سمت اتحادهای نظامی و اقتصادی گسترده‌تری پیش بروند.

احتمال رقابت پنهان و تشدید اختلافات؛ با افزایش نفوذ اقتصادی چین در مناطق سنتی روسیه مانند آسیای مرکزی، امکان بروز رقابت پنهان و کاهش همکاری‌های استراتژیک وجود دارد. در این سناریو، روسیه ممکن است به‌دنبال افزایش نفوذ نظامی و تقویت روابط با کشورهای دیگر آسیای مرکزی برود.

 تاثیرگذاری تغییرات داخلی؛ تحولات داخلی در هر یک از این دو کشور نیز می‌تواند بر روابط دوجانبه تاثیرگذار باشد. اگر سیاست‌های داخلی چین یا روسیه تغییر کند و یا نخبگان سیاسی این کشورها به سمت سیاست‌های ملی‌گرایانه بیشتر گرایش پیدا کنند، احتمال بروز تنش‌های جدید افزایش می‌یابد.

به طور کلی روابط روسیه و چین، نمونه‌ای از همگرایی و اختلافات در سیاست بین‌الملل است که نه‌تنها بر موازنه قدرت جهانی، بلکه بر معادلات منطقه‌ای نیز تاثیرگذار است.

هرچند که این دو کشور به‌دلیل فشارهای خارجی و منافع اقتصادی به هم نزدیک شده‌اند، اما اختلافات استراتژیک و منافع متعارض آنها، چالشی اساسی برای پایداری این روابط به‌شمار می‌آید.

به‌نظر می‌رسد که آینده روابط روسیه و چین به ترکیبی از همکاری و رقابت بستگی داشته باشد و نتیجه آن، شکل‌گیری نظمی چندقطبی با بازیگران مستقل خواهد بود.

معصومه محمدی کارشناس مسائل روسیه

انتهای پیام/