شناسهٔ خبر: 69778737 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در رونمایی از «جنگ بی‌تعارف» مطرح شد؛

عجیب‌ترین خلبان جنگ که ارتش با او نامهربان بود/ جنگ را با کفش جنگ تحلیل کنید

صادق وفایی گفت: در میان ارتشی‌ها هم مظلوم داشتیم و آن خلبان محمود اسکندری است. خلبانی که عجیب غریب‌ترین ماموریت‌ها را در زمان جنگ انجام داد و سال‌های بعد به نوعی از او تقدیر و تشکر شد. اما به حدی علیه او جوسازی کردند که تا مدت‌ها کسی جرئت نداشت اسمش را بر زبان بیاورد

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «جنگ بی‌تعارف» نوشته صادق وفایی در فرهنگسرای رسانه با حضور گلعلی بابایی، نویسنده و پژوهشگر، صادق وفایی، پژوهشگر و صادق علیزاده، فعال فرهنگی رونمایی شد.

صادق وفایی، پژوهشگر و مولف گفت: حاج قاسم سلیمانی درباه همت می‌گوید محبوبیتش از مظلومیتش است و آن ظلم و ستمی که بر او رفت نه از طرف عراقی‌ها بلکه از طرف خودی‌ها؛ فرماندهان رده بالا، آنهایی که جنگ را اداره می‌کردند. حالا این موضوع دیگری است و من وارد آن نمی‌شوم چون خیلی مفصل است، اما مظلومیت یک فرمانده که حرف حق را می‌زند و می‌گوید به این شکل نمی‌شود جنگید اما از بالا به او تکلیف می‌کنند و او هم فرماندهی را در راستای حرف امام می‌داند و کار را انجام می‌دهد، در واقع مظلومیتش بالاخره ثمر می‌دهد و محبوبیتی در پی دارد.

او افزود: در میان ارتشی‌ها هم مظلوم داشتیم و آن خلبان محمود اسکندری است. خلبانی که عجیب غریب‌ترین ماموریت‌ها را در زمان جنگ انجام داد و سال‌های بعد به نوعی از او تقدیر و تشکر شد. اما به حدی علیه او جوسازی کردند که تا مدت‌ها کسی جرات نداشت اسمش را بر زبان بیاورد. آن هم چه فردی، کسی که یک ایران مدیون این فرد است با آن همه خدماتی که برای ایران انجام داد. حالا من مانند یک عده به سمت افراط و تفریط نمی‌روم که بگویم آزادی خرمشهر مدیون اوست، چون آزادسازی این شهر نتیجه سلسله عملیاتی بود که انجام شد، اما اگر خلبان اسکندری پل را نمی‌زد، شهر آزاد نمی‌شد.

این پژوهشگر عنوان کرد: در زمینه تاریخ‌نگاری جنگ باید تلاش کنید راستش را بگویید. من همیشه یکی از نگرانی‌هایی که دارم این است اگر فلان ماجرا از فلان عملیات را بگوییم، شاید باعث سوءاستفاده دشمن بشود. اما در نهایت باید در تاریخ راستش را گفت، چون این راستگویی در تاریخ ارزشمند و ماندگار است. برای همین در تلاشم همیشه راست بگویم. درباره ماجرای خلبان اسکندری که گفت‌وگوهایی با خلبانان همرزمش انجام دادم و پس از آن کتاب «بیگانه با ترس» را تالیف کردم، بی.بی. سی از آن سوءاستفاده‌هایی کرد، اما چون ارتش با شخص اسکندری نامهربانی کرده بود، ماجرای او این ظرفیتش را داشت که در رسانه‌های خارجی بازتاب داشته باشد، اما در سپاه این ماجراها کمتر است.

صادق وفایی گفت: در کتاب «جنگ بی‌تعارف» تلاش کردم نکاتی درباره جنگ بگوییم که در کتاب‌های دیگر کمتر بیان شده است. به همین دلیل با سماجت از گلعلی بابایی سوال کردم که چه اتفاق افتاد؟ او برایم شرح داد و حتی گاهی برخی سوالات را جواب دادند اما فقط برای خودم نه انتشار. من سخنان مگو را دارم اما به نظرم جامعه تشنه ناگفته‌های جنگ است. اما من سعی دارم که امانتدار باشم.

او ادامه داد: یک نکته دیگر که باید متذکر بشوم، برخی در تلاشند که جا بیندازند ارتش برای خاک جنگید و سپاه برای اسلام. اما من ذکر مثال‌هایی می‌توانم خلاف این نکته را بگویم. برای نمونه شهید شیرودی یک ارتشی است و در فیلمی که از او موجود است این‌طور می‌گوید: «من سرباز اسلام هستم و برای اسلام می‌جنگم.» بر عکس شهید همت سپاهی است و انقلابی و طبیعتاً باید برای اسلام بجنگد. اما او در یکی از صحبت‌هایش در جمع نیروهایش به این نکته اذعان می‌کند که باید مواظب باشید حتی یک وجب از این خاک دست دشمن نماند.

خواندن جنگ بی‌تعارف از سر اتفاق

مجتبی دیده‌بان در ادامه برنامه رونمایی کتاب «جنگ بی‌تعارف» گفت: یادمان باشد که اگر قرار شد نقدی درباره جنگ انجام دهیم با کفش جنگ باشد. الان که آسوده و راحت اینجا نشستید نمی‌توانید درباره فضایی جنگ نظر بدهید که درک درستی از آن داشته باشید.

او ادامه داد: اکنون شما درباره فضایی نظر می‌دهید که آن موقع مثلاً در عملیات کربلای پنج به شما بادگیر سفید دادند و در عملیات بیت‌المقدس ۲ به شما بادگیر سورمه‌ای. تا کنون سراغ این موضوع نرفته است که این یعنی چه؟ حالا می‌خواهید تحلیل کنید؟ چطور می‌خواهید تحلیل انجام دهید وقتی هنوز به خیلی از جزئیات وارد نیستید؟!

این رزمنده جنگ تحمیلی اظهار کرد: به نظرم صادق وفایی با زیرکی تمام از گلعلی بابایی بهره گرفته برای تالیف کتاب «جنگ بی‌تعارف» که بر زیبایی کار افزوده است. هر چند من نه نویسنده هستم نه کتابخوان حرفه‌ای. این کتاب را از سر اتفاق دست گرفتم و خواندم.

دیده‌بان گفت: وقتی کتاب‌های گلعلی بابایی را می‌خوانید متوجه می‌شوید که او به دنبال برنده و بازنده نیست. خود مخاطب در آخر هر کتاب باید دریابد که چه کسی پیروز شده است چه کسی بازنده. تعارف نداریم کل کتاب‌ها نباید آخرش مشخص باشد، اما وقتی کتاب‌های گلعلی بابایی را تمام می‌کنید این حس را دارید که به صورت فردی پیروز میدان هستید. چون نگاه نویسنده به این شکل نیست که پیروزمحور باشد بلکه تکلیف محور است.

او ادامه داد: کشور نروژ در جنگ جهانی دوم اعلام بی‌طرفی کرد، اما آلمان قبول نکرد و این کشور دو میلیون کشته داد. یکی از آخرین بنادری که اسرا از اینجا به آشویتس فرستاده می‌شدند، هرلا (هدلا) در شمال غربی برگن قرار دارد. آن افرادی که کار روایت فتح انجام دادند، خوب است که این بندر را ببینند. در این شهر به شکل زمان جنگ نگه داشته است. وقتی از این بندر خارج می‌شوید دو جمله می‌گویند که دیر فهمیدیم حتی برای صلح هم باید جنگید.