شناسهٔ خبر: 69771197 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

کتاب «مبانی نظری و عملی طب ایرانی تا پایان قرن پنجم هجری» منتشر شد

کتاب «مبانی نظری و عملی طب ایرانی تا پایان قرن پنجم هجری» اثر زهرا حسین هاشمی، مسعود کثیری و اصغر منتظر القائم روانه بازار نشر شد.

صاحب‌خبر -

کتاب «مبانی نظری و عملی طب ایرانی تا پایان قرن پنجم هجری» اثر زهرا حسین هاشمی، مسعود کثیری و اصغر منتظر القائم است که در پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۴۴۱ صفحه به چاپ رسید.

طب ایرانی بر پایه فلسفه و مبانی خاص خود، مجموعه‌ای از علوم نظری و عملی است که حکمای ایرانی در قرون مختلف با هدف حفظ سلامت و پیشگیری و درمان بیماری‌ها به کار گرفته‌اند. طب ایرانی در دوره تمدن اسلامی به ویژه سده‌های چهارم تا ششم قمری با ظهور مشاهری همچون علی بن سهل طبری، محمد بن زکریای رازی، علی بن عباس اهوازی، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و حکیم اسماعیل جرجانی به شکوفایی علمی منحصر به فردی رسید. طب ایرانی را با دارا بودن بنیان‌های فلسفی مستقل، مبانی نظری و عملی خاص، منابع مستقل، روش و سبک آموزشی خاص و استادان بنام که هر کدام افزون بر تألیفات اثرگذار، از حوزه‌های آموزشی فراگیر برخوردار بودند، می‌توان یک مکتب طبی مستقل دانست.

ساختار اثر

این کتاب در چهار فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان «کلیات پژوهش» شرح و بیان مسئله، اهمیت و ارزش تحقیق، پرسش‌ها و فرضیه‌ها را بررسی کرده و روش تحقیق، پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق و معرفی و نقد منابع را به نگارش درآورده است.

نویسنده در فصل دوم با عنوان «مروری بر پیشینه تاریخ پزشکی تمدن‌های جهان باستان» ضمن تبیین پیشینه تاریخ پزشکی بین‌النهرین، پیشینه تاریخ پزشکی یونان و پیشینه تاریخ پزشکی مصر باستان، به بررسی پیشینه تاریخ پزشکی مراکز سریانی، پیشینه تاریخ پزشکی هندوستان پیشینه تاریخ پزشکی چین و پیشینه تاریخ پزشکی ایران پرداخته است.

«مبانی نظری طب ایرانی» عنوان سومین فصل از کتاب حاضر است که در آن تعریف طب، امور طبیعیه و ارکان(عناصر) بیان شده، مزاج‌( مزاج از لحاظ جنس، مزاج اعضا و شاخص‌های تعیین مزاج)، پیدایش اخلاط(تقسیمات اخلاط: خون، صفرا، بلغم، سودا)، اندام‌ها(اعضا) و ارواح و قوا شرح داده شده و افعال، امراض و اسباب حفظ سلامتی و تندرستی(هوا، تغییرات فصلی و مزاج آنها، تأثیر ستارگان، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و اعراض نفسانی) به رشته تحریر درآمده است.

چهارمین و آخرین فصل از این کتاب با عنوان «مبانی عملی طب ایرانی» طب عملی و تدابیر حفظ سلامتی(هوا، حرکت و سکون، خواب و بیداری، خوردن و آشامیدن، اعراض نفسانی و احتباس و استفراغ) را تشریح کرده و بررسی محتوایی کتاب و سابقه تاریخی واژه و مفهوم مکتب را مورد تأکید قرار داده است.

برشی از اثر

* شاخص‌های تعیین مزاج

با توجه به اینکه مزاج هر فرد بسیاری از خصوصیات جسمی، روحی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، جهت تعیین مزاج هر فرد و تعیین جایگاه او در یکی از گروه‌های نُه‌گانه مزاجی باید همه خصوصیات بررسی شود تا بر اساس برآیند آنها مزاج فرد به دست آید. ابن سینا به صورت جامع در قانون تقسیم بندی از شاخص‌های تعیین مزاج ارائه داده است که به ترتیب شامل موارد زیر می‌باشند: ۱. لمس کردن(ملمس)؛ ۲. گوشت و چربی(هیکل)؛ ۳. خصوصیات مو؛ ۴. رنگ بدن؛ ۵. ابعاد بدن؛ ۶. چگونگی تأثیرپذیری بدن از کیفیت‌های چهارگانه؛ ۷. وضعیت خواب و بیداری؛ ۸. افعال صادر شده از بدن؛ ۹. کیفیت مواد دفعی؛ ۱۰. حالات نفسانی.

در کتاب‌های منصوری فی طب، کامل الصناعه و ذخیره خوارزمشاهی نیز به این شاخص‌ها به طور پراکنده پرداخته شده است و تقسیم بندی مرتبی را انجام نداده‌اند. طب ایرانی، خصوصیات جسمی و روحی هر انسان را منحصر به فرد دانسته و متناسب با این ویژگی‌ها، تدابیر لازم برای هر فرد را در نظر می‌گیرند. حکما همچنین علاوه بر انسان‌ها، برای همه موجودات این عالم نیز مزاج قائل‌اند.

کتاب «مبانی نظری و عملی طب ایرانی تا پایان قرن پنجم هجری» اثر زهرا حسین هاشمی، مسعود کثیری و اصغر منتظر القائم است که در پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۴۴۱ صفحه به چاپ رسید.

طب ایرانی بر پایه فلسفه و مبانی خاص خود، مجموعه‌ای از علوم نظری و عملی است که حکمای ایرانی در قرون مختلف با هدف حفظ سلامت و پیشگیری و درمان بیماری‌ها به کار گرفته‌اند. طب ایرانی در دوره تمدن اسلامی به ویژه سده‌های چهارم تا ششم قمری با ظهور مشاهری همچون علی بن سهل طبری، محمد بن زکریای رازی، علی بن عباس اهوازی، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و حکیم اسماعیل جرجانی به شکوفایی علمی منحصر به فردی رسید. طب ایرانی را با دارا بودن بنیان‌های فلسفی مستقل، مبانی نظری و عملی خاص، منابع مستقل، روش و سبک آموزشی خاص و استادان بنام که هر کدام افزون بر تألیفات اثرگذار، از حوزه‌های آموزشی فراگیر برخوردار بودند، می‌توان یک مکتب طبی مستقل دانست.

ساختار اثر

این کتاب در چهار فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان «کلیات پژوهش» شرح و بیان مسئله، اهمیت و ارزش تحقیق، پرسش‌ها و فرضیه‌ها را بررسی کرده و روش تحقیق، پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق و معرفی و نقد منابع را به نگارش درآورده است.

نویسنده در فصل دوم با عنوان «مروری بر پیشینه تاریخ پزشکی تمدن‌های جهان باستان» ضمن تبیین پیشینه تاریخ پزشکی بین‌النهرین، پیشینه تاریخ پزشکی یونان و پیشینه تاریخ پزشکی مصر باستان، به بررسی پیشینه تاریخ پزشکی مراکز سریانی، پیشینه تاریخ پزشکی هندوستان پیشینه تاریخ پزشکی چین و پیشینه تاریخ پزشکی ایران پرداخته است.

«مبانی نظری طب ایرانی» عنوان سومین فصل از کتاب حاضر است که در آن تعریف طب، امور طبیعیه و ارکان(عناصر) بیان شده، مزاج‌( مزاج از لحاظ جنس، مزاج اعضا و شاخص‌های تعیین مزاج)، پیدایش اخلاط(تقسیمات اخلاط: خون، صفرا، بلغم، سودا)، اندام‌ها(اعضا) و ارواح و قوا شرح داده شده و افعال، امراض و اسباب حفظ سلامتی و تندرستی(هوا، تغییرات فصلی و مزاج آنها، تأثیر ستارگان، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و اعراض نفسانی) به رشته تحریر درآمده است.

چهارمین و آخرین فصل از این کتاب با عنوان «مبانی عملی طب ایرانی» طب عملی و تدابیر حفظ سلامتی(هوا، حرکت و سکون، خواب و بیداری، خوردن و آشامیدن، اعراض نفسانی و احتباس و استفراغ) را تشریح کرده و بررسی محتوایی کتاب و سابقه تاریخی واژه و مفهوم مکتب را مورد تأکید قرار داده است.

برشی از اثر

* شاخص‌های تعیین مزاج

با توجه به اینکه مزاج هر فرد بسیاری از خصوصیات جسمی، روحی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، جهت تعیین مزاج هر فرد و تعیین جایگاه او در یکی از گروه‌های نُه‌گانه مزاجی باید همه خصوصیات بررسی شود تا بر اساس برآیند آنها مزاج فرد به دست آید. ابن سینا به صورت جامع در قانون تقسیم بندی از شاخص‌های تعیین مزاج ارائه داده است که به ترتیب شامل موارد زیر می‌باشند: ۱. لمس کردن(ملمس)؛ ۲. گوشت و چربی(هیکل)؛ ۳. خصوصیات مو؛ ۴. رنگ بدن؛ ۵. ابعاد بدن؛ ۶. چگونگی تأثیرپذیری بدن از کیفیت‌های چهارگانه؛ ۷. وضعیت خواب و بیداری؛ ۸. افعال صادر شده از بدن؛ ۹. کیفیت مواد دفعی؛ ۱۰. حالات نفسانی.

در کتاب‌های منصوری فی طب، کامل الصناعه و ذخیره خوارزمشاهی نیز به این شاخص‌ها به طور پراکنده پرداخته شده است و تقسیم بندی مرتبی را انجام نداده‌اند. طب ایرانی، خصوصیات جسمی و روحی هر انسان را منحصر به فرد دانسته و متناسب با این ویژگی‌ها، تدابیر لازم برای هر فرد را در نظر می‌گیرند. حکما همچنین علاوه بر انسان‌ها، برای همه موجودات این عالم نیز مزاج قائل‌اند.