گروه سیاسی: غلامرضا شریفی، نماینده آبادان در دوره دهم مجلس معتقد است که در پیش گرفتن رویکرد گزینش بومی در خوزستان تبلور خلاقیت و ذوق جدیدی در مسائل مدیریتی کشور است که از سوی رئیسجمهور در پیش گرفته شده است. او در گفتوگو با هممیهن توضیحاتی درباره شرایط خوزستان و انتخاب استاندار جدید آن داده است که در ادامه میخوانید.
انتخاب استاندار عرب و بومی در خوزستان را در تحقق شعار وفاق ملی دولت چهاردهم چقدر تاثیرگذار میدانید؟
بافت جمعیتی و قومیتی در خوزستان بسیار متفاوت است و اقوام ترک و لُر و قشقایی و بختیاری و عربها، تنوع قومیتی بالایی در این استان ایجاد کردهاند. اما غالب جمعیت را لُرها و عربها تشکیل میدهند. در علوم روانشناختی زمانی که نسبت به تعهدات اجتماعی صحبت میکنند، از دو انگیزه یاد میکنند؛ اول اینکه، میگویند یک فرد خودساخته باشد و تعهد اخلاقی، دینی و انسانی داشته باشد و یا بومی باشد تا دلش بسوزد و خدمت کند.
آنچه که الان خدا را شکر میکنیم حضور افراد بومی است که میتوانند وارد کارهای مدیریتی شوند و افرادی را هم داریم که تعهدات اخلاقی و دینی دارند. در هر صورت اگر آقای پزشکیان و شعار دولتی که ایشان برای پیشبرد اهداف دولت خود انتخاب کردند به خوبی کارشناسی شود و بعد به آن ورود کنند و عمل کنند، دست روی نقطه خیلی خوبی گذاشتهاند و شاید تبلور خلاقیت و ذوق جدیدی در مسائل مدیریتی کشور باشد.
قرار گرفتن در جایگاه استانداری خوزستان در چند دوره اخیر امری بیحاشیه نبوده و شرایط استان خوزستان به گونهای است که حداقل در چند دوره اخیر انتخابها منجر به توسعه استان و رفع مشکلات عدیدهای که با آن روبهرو شده، نبوده است. فکر میکنید استاندار خوزستان برای اینکه از این شرایط خاصی که در این استان وجود دارد خارج شود و از پس چالشهای استان بربیاید، باید چه رویکردی را در پیش بگیرد؟
یک استاندار حتی اگر متبحر هم باشد، صرفاً دلیلی بر اینکه از پس استانی همچون خوزستان با داشتن ویژگیهای خاص برآید، نیست. ببینید ما از استانی حرف میزنیم که 11 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را برعهده دارد، ویژگیهای طبیعی خاصی دارد و در تولیدات اساسی از جمله گندم، ذرت و جو رتبه اول کشور را دارد، یعنی شرایط آن استراتژیک است و این ویژگیهای استراتژیک نیاز به استانداری توانمند دارد که کارآشنا و دارای تجربههای مدیریتی موفق باشد.
حتی کسی که سابقه خوب مدیریتی ندارد هم به درد استان نمیخورد؛ ما نیاز به استانداری با کارنامه درخشان داریم. این کلیت موضوع است، اما استاندار نماینده سیاسی دولت است و با توجه به وجود شوراهای شهر که اعضای آن میتوانند بالهای پرنده یک فرماندار و استاندار با نظارتی که بر یک استان خواهند داشت، باشند، مشکلات موجود در خوزستان میطلبد که اجزای مدیریتی و نظارتی پررنگ شود، از اداره جزیرهای در استان پرهیز شود و به مسائل خوزستان ملی، فرااستانی و فراجناحی نگاه شود و اینها موضوعاتی است که استاندار باید در نظر بگیرد.
استاندار جدید خوزستان در دولت آقای خاتمی سفیر بودند، فکر میکنید این سمتی که در گذشته تجربه کردند میتواند کمکی به این استان با توجه به مناسبات مرزی که دارد بکند؟
مرزی بودن این استان میطلبد که استاندار یک رویکرد سیاسی بسیار قوی منطقهای داشته باشد؛ رویکردی که قطعاً کشور را نیز از منافع خود برخوردار خواهد کرد. اما متاسفانه یکی از ضعفهای بزرگ در حوزه سیاست بینالمللی کشور این است که متصدیان امور کشور در کشورهای دیگر، گَعده فرهنگی و اقتصادی قوی ندارند و با توجه به جایگاه مرزی خاص استان خوزستان لازم است که استاندار امکان رایزنیهای بینالمللی را نیز داشته باشد و این سابقه در صورتی که برای استان به کار گرفته شود، قطعاً اثرگذار خواهد بود.
∎
انتخاب استاندار عرب و بومی در خوزستان را در تحقق شعار وفاق ملی دولت چهاردهم چقدر تاثیرگذار میدانید؟
بافت جمعیتی و قومیتی در خوزستان بسیار متفاوت است و اقوام ترک و لُر و قشقایی و بختیاری و عربها، تنوع قومیتی بالایی در این استان ایجاد کردهاند. اما غالب جمعیت را لُرها و عربها تشکیل میدهند. در علوم روانشناختی زمانی که نسبت به تعهدات اجتماعی صحبت میکنند، از دو انگیزه یاد میکنند؛ اول اینکه، میگویند یک فرد خودساخته باشد و تعهد اخلاقی، دینی و انسانی داشته باشد و یا بومی باشد تا دلش بسوزد و خدمت کند.
آنچه که الان خدا را شکر میکنیم حضور افراد بومی است که میتوانند وارد کارهای مدیریتی شوند و افرادی را هم داریم که تعهدات اخلاقی و دینی دارند. در هر صورت اگر آقای پزشکیان و شعار دولتی که ایشان برای پیشبرد اهداف دولت خود انتخاب کردند به خوبی کارشناسی شود و بعد به آن ورود کنند و عمل کنند، دست روی نقطه خیلی خوبی گذاشتهاند و شاید تبلور خلاقیت و ذوق جدیدی در مسائل مدیریتی کشور باشد.
قرار گرفتن در جایگاه استانداری خوزستان در چند دوره اخیر امری بیحاشیه نبوده و شرایط استان خوزستان به گونهای است که حداقل در چند دوره اخیر انتخابها منجر به توسعه استان و رفع مشکلات عدیدهای که با آن روبهرو شده، نبوده است. فکر میکنید استاندار خوزستان برای اینکه از این شرایط خاصی که در این استان وجود دارد خارج شود و از پس چالشهای استان بربیاید، باید چه رویکردی را در پیش بگیرد؟
یک استاندار حتی اگر متبحر هم باشد، صرفاً دلیلی بر اینکه از پس استانی همچون خوزستان با داشتن ویژگیهای خاص برآید، نیست. ببینید ما از استانی حرف میزنیم که 11 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را برعهده دارد، ویژگیهای طبیعی خاصی دارد و در تولیدات اساسی از جمله گندم، ذرت و جو رتبه اول کشور را دارد، یعنی شرایط آن استراتژیک است و این ویژگیهای استراتژیک نیاز به استانداری توانمند دارد که کارآشنا و دارای تجربههای مدیریتی موفق باشد.
حتی کسی که سابقه خوب مدیریتی ندارد هم به درد استان نمیخورد؛ ما نیاز به استانداری با کارنامه درخشان داریم. این کلیت موضوع است، اما استاندار نماینده سیاسی دولت است و با توجه به وجود شوراهای شهر که اعضای آن میتوانند بالهای پرنده یک فرماندار و استاندار با نظارتی که بر یک استان خواهند داشت، باشند، مشکلات موجود در خوزستان میطلبد که اجزای مدیریتی و نظارتی پررنگ شود، از اداره جزیرهای در استان پرهیز شود و به مسائل خوزستان ملی، فرااستانی و فراجناحی نگاه شود و اینها موضوعاتی است که استاندار باید در نظر بگیرد.
استاندار جدید خوزستان در دولت آقای خاتمی سفیر بودند، فکر میکنید این سمتی که در گذشته تجربه کردند میتواند کمکی به این استان با توجه به مناسبات مرزی که دارد بکند؟
مرزی بودن این استان میطلبد که استاندار یک رویکرد سیاسی بسیار قوی منطقهای داشته باشد؛ رویکردی که قطعاً کشور را نیز از منافع خود برخوردار خواهد کرد. اما متاسفانه یکی از ضعفهای بزرگ در حوزه سیاست بینالمللی کشور این است که متصدیان امور کشور در کشورهای دیگر، گَعده فرهنگی و اقتصادی قوی ندارند و با توجه به جایگاه مرزی خاص استان خوزستان لازم است که استاندار امکان رایزنیهای بینالمللی را نیز داشته باشد و این سابقه در صورتی که برای استان به کار گرفته شود، قطعاً اثرگذار خواهد بود.