شناسهٔ خبر: 69769998 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

فرونشست زمین در ایران؛ ۵ استان در وضعیت خطر

براساس مشاهدات اخیر، در سال ۱۴۰۳ فرونشست در ۳۰۰ متری تخت جمشید و در فاصله ۱۰ تا ۱۵ متری نقش رستم رخ می‌دهد. علاوه بر این در سال ۱۴۰۳ نقش رستم به‌ویژه کعبه زرتشت در معرض نشست خاک دستی و تسطیح محوطه قرار گرفته است. این مشاهدات نگرانی‌هایی را در مورد پایداری این مکان‌های باستانی مهم ایران ایجاد می‌کند.

صاحب‌خبر -

مهدی زارع در هم میهن نوشت: فرونشست زمین تا سال ۱۴۰۳ حدود ۳/۵ درصد از مساحت ایران را تحت تاثیر قرار داده است که اگر مساحت دشت‌ها را حدود ۱۵ درصدِ مساحت کل درنظر بگیریم، حدود ۲۳ درصد از دشت‌های ایران – یک‌چهارم - درگیر فرونشست زمین هستند.

توجه کنیم که حدود ۱۰ درصد از دشت‌هایی که در آنها فرونشست زمین گزارش شده، دشت‌هایی هستند که با سرعت بیش از ۱۰ سانتی‌متر در سال در حال فرو رفتن است: حدود ۴۵ دشت بحرانی ایران از حدود ۴۰۰ دشت که در آنها فرونشست گزارش شده است.

استان‌های تهران، اصفهان، فارس، خراسان رضوی و کرمان از مهمترین مناطقی است که بیشترین میزان فرونشست در آنها گزارش شده است. اولین گزارش فرونشست به دشت رفسنجان مربوط است که در سال ۱۳۵۶ فرونشست زمین در آن ثبت و گزارش شده و در بخش‌هایی از آن در سال ۱۴۰۲ فرونشست با ۳۷ سانتی‌متر در سال تجربه می‌شود.

استان البرز و شهرستان‌های ساوجبلاغ و نظرآباد به ترتیب ۲۹ و ۲۷ سانتی‌متر در سال فرونشست را تجربه می‌کنند. علت اصلی فرونشست زمین در ایران برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی برای مصارف آبیاری در کشاورزی و مصارف صنعتی و شهری است. این امر منجر به تخلیه سفره‌های زیرزمینی و کاهش دسترسی به آب برای مصارف خانگی و کشاورزی شده است.

فرونشست زمین آثار تاریخی ایران از جمله میدان نقش‌جهان اصفهان، مساجد باستانی، تخت جمشید و مجموعه نقش رستم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. فرونشست زمین بر زیرساخت‌های ایران از جمله فرودگاه‌ها، جاده‌ها و راه‌آهن نیز تأثیر گذاشته است.

مهمترین اقدامی که می‌تواند به رفع یا کاهش سرعت فرونشست زمین کمک کند، کاهش برداشت از آب‌های زیرزمینی است. به این منظور بهبود برنامه‌ریزی کاربری اراضی، فرونشست در مناطق دارای میراث غنی تاریخی و باستان‌شناسی به یک نگرانی مهم تبدیل شده است. بسیاری از بنا‌های تاریخی ایران مانند تخت جمشید، نقش رستم، کاخ گلستان و مساجد و بازار‌های مختلف از مصالحی ساخته شده‌اند که ممکن است در برابر نشست زمین قابل توجهی، مقاومت نکنند.

بسیاری از مکان‌ها ارزش تاریخی قابل توجهی برای شهر‌های و استان‌های میزبان‌شان هستند و بخش مهمی از هویت ملی آن منطقه هستند. پروژه‌های مرمت باید همزمان با حفظ اصالت تاریخی، تقویت ساختاری را در برابر فرونشست آینده در نظر بگیرند که به دانش تخصصی چندین رشته از جمله مهندسی، باستان‌شناسی و علم حفاظت نیاز دارد.

براساس مشاهدات اخیر، در سال ۱۴۰۳ فرونشست در ۳۰۰ متری تخت جمشید و در فاصله ۱۰ تا ۱۵ متری نقش رستم رخ می‌دهد. علاوه بر این در سال ۱۴۰۳ نقش رستم به‌ویژه کعبه زرتشت در معرض نشست خاک دستی و تسطیح محوطه قرار گرفته است. این مشاهدات نگرانی‌هایی را در مورد پایداری این مکان‌های باستانی مهم ایران ایجاد می‌کند.

فرونشست می‌تواند باعث ایجاد ترک‌ها و شکاف‌هایی شود که یکپارچگی این بنا‌ها را به خطر می‌اندازد. خسارت مشهود در نقش رستم، شامل شکاف‌ها به عمق‌های مختلف گاه تا ۵۰ سانتی‌متری است. به‌رغم تلاش برای پر کردن آنها با شن و ماسه، مشاهده شده که این ترک‌ها گسترش یافته‌اند. تداوم این شکاف‌ها نشان می‌دهد که شرایط زیربنایی در حال بدتر شدن است که در نهایت می‌تواند منجر به آسیب شدیدتر به کعبه زرتشت شود. اهمیت فرهنگی تخت جمشید و نقش رستم قابل اغراق نیست چراکه مؤلفه‌های حیاتی هویت تاریخی ایران هستند.

فرونشست زمین نه‌تن‌ها ساختار‌های فیزیکی، بلکه نقش برجسته‌های سنگی و مقبره‌های ارزشمندی را که قدمت آنها به پادشاهان هخامنشی مانند داریوش بزرگ و خشایارشا می‌رسد را در درازمدت تهدید می‌کند. از آنجایی که این سایت‌ها به دلیل عوامل محیطی مانند بارندگی و کاهش سطح آب‌های زیرزمینی با خطرات فزاینده‌ای روبه‌رو هستند، حفظ آنها به طور فزاینده‌ای ضروری است.

کمبود منابع مالی و مشکلات مدیریتی برای حفاظت در حالت بحرانی این سایت‌ها، تلاش‌ها برای اجرای تعمیرات یا اقدامات پیشگیرانه در برابر فرونشست‌های بیشتر را با مشکل مواجه کرده است. تیم‌های تخصصی برای نظارت و تلاش‌های مرمت در این سایت‌ها از این محوطه‌ها بازدید کرده‌اند. با توجه به مقیاس فرونشست زمین که مناطق وسیعی را در ایران، از جمله مناطق اطراف استان فارس که تخت جمشید و نقش رستم در آن قرار دارند، تحت تاثیر قرار داده است، نیاز به یک برنامه کلان و منسجم برای کنترل وضعیت احساس می‌شود.

شیوه‌های مدیریت آب پایدار: توقف برداشت از چاه‌های عمیق و روش‌های کنترل استخراج آب‌های زیرزمینی شامل نظارت بر سطح آب و ایجاد محدودیت در مورد میزان آب قابل استخراج است. ترویج تکنیک‌های برداشت آب باران می‌تواند به کاهش اتکا به منابع آب زیرزمینی کمک کند. احیای جنگل و حفاظت از خاک با کاشت پوشش گیاهی در اطراف این مکان‌های تاریخی می‌تواند به تثبیت ساختار خاک، کاهش فرسایش و بهبود حفظ آب در خاک کمک کند.

پویش‌های آگاهی‌رسانی عمومی در مورد اهمیت شیوه‌های توسعه و مدیریت پایدار می‌تواند مشارکت جامعه را در تلاش‌های حفاظتی تقویت کند. همچنین درگیر کردن اهالی منطقه از طریق کارگاه‌ها یا برنامه‌های آموزشی، درک و همکاری بهتر را در میان بخش‌های مختلف خانه‌سازی، کشاورزی، دامپروری، عمران روستایی و صنعت ارتقا می‌دهد.

اجرای مقررات سختگیرانه در مورد آمایش سرزمین در نزدیکی مناطق باستانی تخت جمشید و نقش رستم حداقل به رساندن تأثیرات انسانی از سوی وزارت میراث فرهنگی کمک می‌کند. وزارت میراث فرهنگی و گردشگری این کار نظارتی را انجام داده ولی در جلوگیری از گسترش فرونشست در محوطه‌های باستانی نیاز فوری به همکاری چندین وزارتخانه از جمله وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی بوده که در این زمینه تقریباً کاری انجام نشده است.

اجرای قوانین علیه برداشت غیرقانونی آب‌های زیرزمینی برای پایداری طولانی‌مدت کار مهم وزارت نیرو و وزارت کشور است. پروژه‌های مرمت از سوی وزارت میراث فرهنگی باید با رعایت پروتکل‌های تعمیر مناطق آسیب‌دیده ناشی از فرونشست آغاز شود. همکاری با سازمان‌های بین‌المللی برای پشتیبانی فنی در تلاش‌های مرمت می‌تواند با به اشتراک گذاشتن دانشمندان بین‌المللی به مرمت آثار ایران کمک کند.

پژوهش‌های دانشگاهی که هم‌اکنون نیز در حال انجام است باید مورد حمایت مستقیم مالی و فنی قرار گیرند تا راه‌حل‌های نوآورانه برای مدیریت فرونشست زمین، و توسعه فناوری‌های جدیدی به شکل راه‌حل‌های محلی به موضوع کمک کند. مشارکت با دانشگاه‌ها یا مؤسسات تحقیقاتی می‌تواند انتقال دانش در مورد بهترین شیوه‌ها را در سطح جهانی تسهیل کند.

ارتقاء زیرساخت‌های موجود برای مقاومت در برابر تغییرات احتمالی ناشی از فرونشست، هم از سایت‌های میراث فرهنگی و هم از جوامع محلی محافظت می‌کند. همکاری بین‌المللی می‌تواند چارچوب‌هایی را برای حفظ این مکان‌های ارزشمند و در عین حال رسیدگی به نگرانی‌های زیست‌محیطی فراهم کند.

ضمناً مشارکت جوامع محلی در فرآیند‌های تصمیم‌گیری مرتبط با مدیریت زمین تضمین می‌کند که راه‌حل‌ها از نظر فرهنگی مناسب و به‌طور گسترده پذیرفته شده‌اند. برنامه‌های داوطلبانه متمرکز بر تلاش‌های حفاظتی می‌توانند حس مالکیت را در بین ساکنان نسبت به مکان‌های تاریخی خود تقویت کنند.