به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، حیاط عمارت ساکت بود، انگار نه انگار که سالیان دور اینجا برای خودش بروبیایی داشت و خان و خانزاده در آن رفتوآمد داشتند و کلی خدم و حشم در این راهروها و پلهها و اتاقها رفت و آمد میکردند.
قلعه چالشتر زمانی محل آمدوشد خانهای دوره قاجار بود اما حالا سکوت و تنهایی از در و دیوار این عمارت شُره میکند، دورتادور حیاط اتاقهایی با دربهای چوبی قرار دارد برخی از این اتاقها و دالانها تبدیل به موزه مردمشناسی شده و در ایام تعطیلات پذیرای گردشگران است، اتاقهای جلویی قلعه در اختیار چند نفر از هنرمندان قرار گرفته است تا همین کور سوی باقیمانده از هنر این منطقه از بین نرود.
صدای سابیدن فلز از بیرون حجرهاش به گوش میرسید، دَر باز بود، سرمای هوا خودنمایی میکرد، آفتاب بیجان پاییزی نیز در تکاپوی گرم کردن ساکنان نیمکره شمالی زمین بود اما کار چندانی از دستش برنمیآمد.
به آستانه در ورودی که رسیدم، مردی را با موهای جوگندمی و کت طوسی رنگ دیدم، سرش حسابی گرم کار بود، دور اطرافش پر از فلز و ابزار کار بود، هراز چندگاهی سرش را بالا میآورد و سمباده بر فلز میکشید و مجدد آن میله را بر وسیله کاری که مقابلش روی میز کوچکی نصب شده بود، میسابید.
استاد بهرامی؟
بدون اینکه سرش را بالا بگیرد گفت: «بفرمائید خود هستم.»
خودم را معرفی کردم، بفرمایی زد و من هم از خدا خواسته به داخل حجره قدم گذاشتم، فرش دستباف کوچکی که حسابی پا خورده بود، کنار بخاری گوشه اتاق پهن بود، به گرمای بخاری پناه بردم و همان جا نشستم، هنوز مشغول کار بود، گوشیام را در حالت هواپیما قرار دادم و ضبط صدایش را روشن کردم و با دستانی لرزان آرام روی میز کوچکش هُل دادم.
خودش را نعمتالله بهرامی متولد ۱۳۴۲ معرفی کرد که در سال ۱۳۹۵ بازنشست شده است، او به دلیل علاقهای که از دوران نوجوانی به قفلسازی داشت و با توجه به پیشینه منطقه چالشتر رو به یادگیری این هنر آورد.
ساخت قفل خانه خدا به دست هنرمند چالشتری
استاد بهرامی میگوید: قدمت قفلسازی در منطقه چالشتر به بیش از ۳۰۰ سال پیش برمیگردد، حاجعبدالله ریاحی که در زمان صفویه میزیست، بنیانگذار قفل چالشتر است، قفل خانه خدا را نیز در سفری که به مکه داشت، ساخته است که هماکنون این قفل در یکی از موزههای عربستان نگهداری میشود.
یک نفس از عمق جانش میکشد و ادامه میدهد: چه فایدهای دارد چند صباحی دیگر این هنر از بین میرود، این روزها دیگر کسی سراغ این رشتههای هنری سخت نمیآید که پول چندانی نیز در آن نیست، قطعات قفل چالشتر از فولاد است، یکی یکی ساخته میشود و در کنار یکدیگر قرار میگیرد و در کوره زغالی جوش میخورد و بعد از بیرون آوردن سوهانکاری و ساخت کلید انجام میشود، یک فنر داخل این قفل جوش میخورد و کلید داخل آن فنر میچرخد و هیچ سارقی نمیتواند آن را باز کند و فقط با کلید خودش باز میشود و همین ویژگی سبب شده است تا ایمنترین قفل جهان نام بگیرد.
وی درباره نحوه ساخت قفل چالشتر میگوید: برای ساخت این قفل از ابزار ساده استفاده میکنیم، برای سابیدن فلز را روی گیره قرار میدهیم و برای بریدن از اره دستی استفاده میشود، برای اینکه فلزها کنار هم جوش بخورد، از کوره زغالی استفاده میکنیم که به صورت سنتی و با ابعاد ۲۰ سانتیمتر در ۲۰ سانتیمتر ساخته میشود و یک لوله دمنده دارد که حرارت را کنترل میکند.
استاد بهرامی با بیان اینکه بارها شده به دلیل کم و زیاد شدن حرارت داخل کوره قطعات بهم جوش نخورده یا از بین رفته است از این رو تنظیم دمای کوره دقت زیادی میخواهد، میگوید: جنس قفل چالشتر میتواند از فولاد، برنج، مس و ترکیب این مواد باشد، در گذشته روی این قفل یک تاج کار میشد که کم کم حذف و تبدیل به یک دایره شد، در قسمت پایین قفل نقوش تخت جمشید و استوانه منشور کبیر قرار دارد.
وی گریزی به ثبت جهانی قفل چالشتر میزند و ادامه میدهد: این قفل سال ۲۰۰۸ توسط استاد خواجعلی در یونسکو به اسم چالشتر ثبت شده است، تمام صنایع دستی که در چهارمحالوبختیاری وجود دارد از مناطق دیگر به استان ما آمده است اما قفل چالشتر مختص این منطقه است، به گردشگران توصیه میکنم نماد استان را خریداری بکنند.»
این هنرمند چالشتری میگوید: من از سال ۱۳۹۵ تا الان بیش از ۵۰۰ قفل ساختهام که برای در مغازه، صندوق، جعبه و چمدان استفاده میشود اما الان و با توجه به مدرن شدن زندگیها و وجود انواع قفلهای صنعتی در بازار، قفل چالشتر دیگر به صورت تزئینی و گاهی به عنوان زیورآلات استفاده میشود، با توجه به شرایط اقتصادی و زندگی سخت مردم تعداد مشتریهایمان کم شده است.
قفلسازی صرفه اقتصادی ندارد
آقای بهرامی با بیان اینکه نشان ملی کشور را برای ساخت قفل گردنآویز کسب کردهام و همچنین یک قفل دو کلیده ساختهام اما به دلیل هزینههای زیاد نتوانستهام در گینس ثبت کنم، میگوید: رشته قفلسازی کار پُردردسر و دشواری است و جوابگوی نیازهای اقتصادی یک خانوار نیست، از این رو دیگر جوانان چالشتری علاقهای به این رشته ندارند و حیف است که این هنر چند صد ساله به این شکل از بین برود.
وی با ابراز گلایه از مسئولان صنایع دستی میگوید: این حجره را میراث فرهنگی رایگان در اختیار ما قرار داده است اما همچون استانهای دیگر برای صنایع دستی ما تبلیغ نمیشود، حضور در نمایشگاههای کشور با پرداخت هزینه امکان دارد و همین موضوع کار را سخت میکند، ما درآمد چندانی نداریم و پرداخت این هزینهها برای ما امکان ندارد.
این هنرمند میافزاید: داخل این قلعه دیگر اثری از خوانین نیست اما هنر سنگتراشان هنوز مانده است و این موضوع مصداق این شعر شاعر است: به غیر از هنر که تاج سر آفرینش است / دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
این هنرمند از مسئولان درخواست دارد که از هنرمندان صنایع دستی به خصوص قفل چالشتر حمایت کنند و با پخش برنامههای تلویزیونی از شبکههای پُربیننده، مردم کشور را با این هنر آشنا کند، کاری که برای هنرمندان این رشته دلگرمکننده است.
وی با تواضع و فروتنی تقاضا میکند تا به حجره روبهرویی هم سر بزنیم، میگوید کارگاه استاد اکبری از استادان رشته قفلسازی آن جاست که بسیار بر گردن این هنر حق دارند، از قضا خود استاد در حجره حضور ندارد و پسر جوانش به استقبال ما میآید.
رامین اکبری که خود از اساتید جوان رشته قفلسازی است، میگوید: به خاطر علاقه و حفظ اصالت و هویت قفلسازی وارد این رشته شدهام و هیچ درآمدی به غیر از فعالیت در رشته قفلسازی ندارم.
این هنرمند جوان ادامه میدهد: جوانان چالشتری علاقهمند به رشته قفلسازی هستند اما چون میخواهند زود پولدار شوند، این هنر جوابگوی نیازشان نیست.
صحبتهای این هنرمندان من را به فکر فرو میبرد گشتی در قلعه تاریخی چالشتر میزنم و به شعری که استاد بهرامی خواندند، میاندیشم: «به غیر از هنر که تاج سر آفرینش است / دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست»