١- این نمایشگاه، که از قدیمیترین رویدادهای فرهنگی ونمایشگاهی کشور به شمار میآید، در سالهای اخیر با تغییراتی در زمان برگزاری مواجه بوده است؛ گاهی همزمان با نمایشگاه گردشگری، گاهی با نمایشگاه فرش و یا در آستانه نوروز برگزارمیشده تا نیازهای عیدانه بازدیدکنندگان را برآورده کند.
در این دوره انتخاب سالنهای نزدیک به هم این امکان را برای بازدیدکنندگان فراهم آورده بود که با صرف وقت کمتر، به راحتی از بخشهای مختلف بازدید کنند.
۲-پیش از برگزاری نمایشگاه،بیم آن میرفت که نظم و سازماندهی با وجود تحریم و عدم حضور ۴۰۰هنرمند به مشکل برخورد؛اما «مریم جلالی»- معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی- کشور،توانسته بود این ضعف را مدیریت کند.
استقبال بینظیر از نمایشگاه و حضور پرشور مردم، نشان از تبلیغات مؤثر و اطلاعرسانی دقیق داشت.
بازدید «مسعود پزشکیان»، رئیسجمهور از این رویداد، بر اهمیت و جایگاه صنایع دستی ایران تأکید بیشتری گذاشت و بر اعتبار نمایشگاه افزود.
۳-کیفیت بالای آثار و غرفهسازی حرفهای نیز از دیگر نکات قابل توجه این دوره بود. با این حال، برخی بازدیدکنندگان از نبود برچسب قیمت روی محصولات گلایه داشتند و نگران بودند که قیمتها ممکن است بسته به مشتری و غرفه متفاوت باشد.
۴- حضور استانهای مختلف کشور با محصولات متنوع، یکی دیگر از جذابیتهای این دوره بود. با این حال، گاهی ترکیب محصولات در برخی غرفهها به گونهای بود که در کنار آثار هنری زیبا یک استان، (استان جنوب غربی)محصولاتی مانند بطریهای یک لیتری یکبار مصرف «خیارشور» هم به چشم میخورد.
هر استان و شهر ایران بر اساس فرهنگ، تاریخ و هنر خود در رشتههای مختلف صنایع دستی شهرت دارد و باید این ویژگیها بهدرستی در نمایشگاه معرفی شوند تا بازدیدکنندگان، بهویژه کودکان و نوجوانان، با مفاهیم و هنرهای صنایع دستی آشنا شوند؛اما غرفههلی استانی همه چیز داشتند از قلم کاری ومنبت و سفال تا فروش زیورآلات زنانه،به دیگر سخن غرفههای استانی تخصصی و موضوعی شرکت نکرده بودند وشاید جنبه فروش آثار هنرمندان مد نظر بوده است.
۵-در این میان، غرفههای تکمحصولی که بر نوآوری و کارآفرینی تمرکز کرده بودند، توانستند توجه ویژهای را جلب کنند.اگرچه صنایع دستی باید نمایانگر تنوع و غنای فرهنگی کشور باشد، اما برخی آثار در این دوره، به نظر تکراری و فاقد خلاقیت میرسیدند. این موضوع نشان میدهد که شاید از هنرمندان نوآور حمایت کافی نشده و فضا برای ارائه آثار جدید و متفاوت محدود است. در زمینههایی که انتظار میرود صنایع دستی با نوآوریهای جدید همراه باشد، هنوز برخی آثار از نظر خلاقیت و تنوع نیاز به توجه بیشتری دارند.
۶-یکی از چالشهای این دوره، تأثیر تذکرات حجاب بر هنرمندان و غرفهداران بود. در برخی غرفهها، هنرمندان از پوشیدن لباسهای بومی و محلی خود فاصله گرفته بودند و استفاده از سربندهای محلی و روسریهای محلی خود را به دلیل محدودیت نمایشگاه کنار نهاده بودند و شاید این نگاه به پوشش وصله ناجوری بر هویت فرهنگی نمایشگاه گذاشت.
۷-از دیگر نقاط ضعف، نبود غرفهای خاص برای فروش سوغات بود. در حالی که در کنار نمایش آثار هنری، سوغات و شیرینیهای محلی نیز به فروش میرسید، این ترکیب باعث شد که فضا کمی نامنظم و پراکنده به نظر برسد. اختصاص غرفهای ویژه برای سوغات میتوانست به نمایشگاه نظم و هماهنگی بیشتری بدهد و تجربه خرید را برای بازدیدکنندگان جذابتر کند.
۸-اما نکتهای که در این دوره بسیار چشمگیر بود، گرایش بعضی از هنرمندان به کاربردی کردن صنایع دستی بود. این رویکرد قابل تقدیر است، زیرا این هنر را از حالت لوکس و تزئینی خارج کرده و به حوزههای کاربردی و روزمره وارد میکند. این تغییر، نه تنها صنایع دستی را بهروز میکند، بلکه نشاندهنده خلاقیت و توانمندی هنرمندان ایرانی در انطباق با نیازهای امروز جامعه است؛البته این نگاه تا رسیدن به ایده آل فاصله دارد.
۹-در نهایت، حضور استادکاران و هنرمندان برجسته در نمایشگاه، که در کنار آثار خود به هنرنمایی و توضیح فرآیند ساخت آثارشان پرداختند، یکی از جذابترین و ارزشمندترین بخشهای این رویداد بود. همچنین حمایت از زنان کارآفرین که توانسته بودند در حوزه صنایع دستی اشتغالزایی کنند و به اقتصاد محلی خود کمک کنند، نقطه روشن دیگری در این دوره بود که شایسته توجه و تقدیر است.
*روزنامهنگار
۴٧۴٧
.