سیاوش بسطامی، عضو کانون وکلای گلستان، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
انتخاب استانداران به اندازه، شايد هم بيشتر از انتخاب رييسجمهور برای مردم استانها از اهميت برخوردار است، مردمی كه با انتخاب خود نشان دادند كه طرفدار كدام جريان سياسی و فرهنگی و اقتصادی هستند. اگر چه رييسجمهور در تعامل با قوه مقننه مجبور به پذيرش بعضی نظرات نمايندگان است اما در انتخاب استانداران قطعا و يقينا نظر و رای مردم بيشتر از هر لابی گری و نفوذ از اهيمت برخوردار است.
مساله تاسف آور و بغرنج در استان گلستان، در امتداد کشمکش گروه ها و جریانات سیاسی که اغلب به صورت محفلی و گروهی فعالیت می کنند؛ رفتار گُنگ و بی برنامگی نمایندگان نسبت به مساله مهم تعیین شاخص و نصاب برای معرفی استاندار جدید گلستان است. وظایف و مسئولیت نمایندگان در استان محروم و توسعه نیافته ای مثل گلستان چندین برابرِ استان های دیگر نمود پیدا می کند. با حدود سپری شدن بیش از سه ماه از شکل گیری ترکیب دولت چهاردهم، متاسفانه نمایندگان گلستان علاوه بر بی توجهی به گفتمان انتخاب شده توسط اکثریت مردم در حوزه های انتخابیه خود، هیچگونه ارتباط موثر و تعیین کننده ای با نخبگان سیاسی، اجتماعی و فعالان مدنی و صنفی در عالم واقع نداشته اند و بلعکس این شائبه پیش می آید که در تمام این مدت با پیگیری های انفرادی و خارج از برنامه مدون به دنبال یارگیری در بین گزینه های مطرح و یا حذف بعضی گزینه های دیگر به دلیل عدم همراهی با خواسته ها و انتظارات احتمالی خود بوده اند.
آیا نمایندگان گلستان میزان عقب افتادگی، توسعه نیافتگی، اتلاف سرمایه های طبیعی و انسانی استان، و از دست رفتن فرصت های سرمایه گذاری در حوزه های انتخابیه خود را نمی بینند؟ آیا چه آنانی که دور اولی هستند و چه آنانی که اکنون دارای سابقه نمایندگی می باشند، تفاوت رفتار حرفه ای همکاران خود در مجلس در سرنوشت استان های دیگر را درک نمی کنند و متوجه این تفاوت ها نمی شوند؟ آیا نمایندگان گلستان امکان ارائه گزارش از نحوه رایزنی ها و چگونگی بررسی گزینه های تصدی استانداری گلستان را به مردم حوزه های انتخابیه خود دارند؟
نمایندگان گلستان اگر نمایندگی نمی کنند حداقل آزاده باشند! اثرات رفتار، تصمیم گیری ها و مواضع آنان در تاریخ گلستان ثبت و درج خواهد شد.
تعيين استاندار خارج از خواست اكثريت مردم كه همان تغيير در سيستم مديريتی و سياسی كشور است، بهطور يقين اثرات جبرانناپذيری بر اعتماد عمومی وارد میكند، زیرا اگر بعد از اين انتخابات كه با همه مشکلات، نارسایی ها و قهر بخش قابل توجهی از واجدین شرایط با صندوق رای و قطع امید از بهبود و اصلاح وضعیت سیاسی، اجتماعی و معیشتی در دو مرحله که حاوی پيامهای روشنی به حاكميت و نظام بود؛ تصمیمات خارج از اراده و خواست مردم قطعا منجر به چالش های جدی تر در انتخابات های بعدی خواهد شد.
رييسجمهور محترم تا پيش از انتخاب از نظر و خواست مردم صحبت می کردند، بعد از انتخابات با كليد واژه وفاق افرادی در قالب كابينه معرفی شده اند كه از همان ابتدا موجب رنجش فعالان سیاسی ستادهای سراسر کشور شده است. انتظار میرود رییس جمهور، هیات وزیران و وزارت کشور با انتخاب استاندارانی از جنس خواسته مردم، در مسير آشتی ملی قدم برداشته و اميد به تغيير، پيشرفت و تحول در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سياسی را در جامعه زنده نگاه دارند.
استان گلستان سال های زیادی در بین ۵ استان محروم و توسعه نیافته کشور بوده که دلایل آن کاملا مشخص است. پس از تراژدی شهادت نمایندگان گلستان در سقوط هواپیمای یاک ۴۰ عملا توسعه گلستان متوقف و استان نوپای ما از طرح های کلیدی و موثر تهی شد و تا مدت ها جریانات سیاسی موجود قادر به بازیابی توانایی ها و برنامه ریزی اساسی و معرفی افراد مفید و کارآمد جهت حل مشکلات استان نبودند.
استاندار گلستان بايد دارای ويژگی های متعددی باشد كه او را قادر به مديريت اين استان با شرایط ویژه که تماما حکایت از عقب افتادگی ها، کمبود ها و بی برنامگی ها دارد نماید. از مهمترين اين شاخص ها توانایی در برقراری ارتباطات ملی جهت جذب حداکثری حمایت و منابع گسترده است. استان گلستان بارها از انتصاب آماتور ها آسیب دیده است و عملا در دولت های نهم و دهم محل کارآموزی منصوبین دولتی بوده است. اداره، ایجاد تحول و توسعه استان گلستان با شرایط فعلی نیازمند انتصابی دقیق، و دارای سوابق تخصصی مرتبط می باشد. در میانه جدال های گروه های سیاسی که در گلستان عمدتا بدون مطالعه و برنامه ریزی دقیق اقداماتی جهت رسیدن به اهداف خود انجام می دهند، و رفتار غیر حرفه ای نمایندگان گلستان این شهروندان گلستانی به ویژه ساکنین بخش ها و روستاهای کم برخوردار هستند که بیشترین آسیب و محرومیت را تجربه می کنند. مردم گلستان از سوء مدیریت ها و اشتباهات خسته و رنج دیده هستند.
به برخی از ويژگی های ضروری استاندار گلستان می توان به این موارد اشاره کرد: دانش اقتصادی و تجربه مديريتی، توانايی جذب سرمايهگذاری های کلان، اقتدار لازم جهت نهایی سازی مرز و حدود جغرافیایی گلستان و مازندران، تسلط و اشراف کافی به مسائل و معضلات امنیتی-اجتماعی در شرایط فعلی و احتمالی پیش رو، توسعه اساسی زيرساختها، ارتباط قوی با بخش خصوصی، توجه به گردشگری و ظرفیت های محلی و بسیاری از موارد دیگر که با کمی تامل و تحقیق در آمارهای استان می توان آنها را تبیین نمود.
با لحاظ اين ويژگی ها، استاندار گلستان می تواند نقش موثری در توسعه اقتصادی و اجتماعی استان ايفا كند و به بهبود كيفيت زندگی مردم كمك كند.
اگر در انتخاب استاندار گلستان منافع شهروندان در اولويت قرار بگیرد و سهمخواهی های سیاسی و فشارهای افراد حقيقی و حقوقی كه موجب تضييع حقوق مردم استان می شود محلی از اعراب نداشته باشد، و رييسجمهور و هیات وزيران توسعه و پيشرفت استان را مدنظر قرار بدهند نه رضايت افراد و گروههایی که سالیان اخیر با نداشتن برنامه مدون، عدم بلوغ کافی سیاسی که در سالیان اخیر باعث عقب افتادگی های جبران ناپذیر استان گلستان شده اند؛ می توان در آينده به كارنامهای قابل قبول برای دولت چهاردهم در قبال وضعیت استان گلستان امیدوار بود.
انتهای پیام