شناسهٔ خبر: 69751980 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: گویانیوز | لینک خبر

» قتل خواننده لس آنجلسی در تهران

صاحب‌خبر -

singer.jpgمهرداد نیویورک، خواننده ثروتمند لس‌آنجلسی که آرزو داشت ۲۰ فرزند داشته باشد تا اموال ۴هزار میلیارد تومانی‌اش به آنها برسد برای رسیدن به آرزویش راهی ایران شد اما در تهران قربانی نقشه هولناکی شد که سرایدارش با همدستی یک سردفتر کشیده بودند

همشهری آنلاین؛ حوادث: اواخر سال گذشته ۳ زن جوان قدم در دادسرای سرپرستی تهران گذاشتند و از یک خواننده لس آنجلاسی شکایت کردند. یکی از آنها به قاضی سعید احمد بیگی، سرپرست وقت دادسرا گفت: چند وقت قبل یک خواننده لس‌آنجلسی معروف به مهرداد نیویورک از آمریکا به ایران آمد و برای اجاره رحم با ما قرارداد بست. او و همسرش می‌خواستند فرزندانشان را از طریق رحم اجاره‌ای به دنیا بیاورند و ما هم به خاطر پول قبول کردیم.

در این مدت مهرداد بیش از ۲ میلیارد تومان برای ما و فرزندانش خرج کرد و بی صبرانه منتظر تولد آنها بود اما حالا که چیزی تا به دنیا آمدن بچه ها نمانده، از مهرداد خبری نیست و ما نمی‌دانیم با بچه‌هایش چه کنیم.

***

رسانه‌ها در ایران از قتل مهرداد نیویورک با نام اصلی جعفر شریعتی در تهران خبر می‌دهند؛ فردی که بیشتر به‌عنوان یک خوانندهٔ لس‌آنجلسی شناخته می‌شد

رادیو فردا - براساس گزارش‌ این رسانه‌ها، قاتلانِ این خواننده که در تهران و در نزدیکی سیسنگان دارای ملک و مغازه‌های «میلیاردی» بود، اعتراف کرده‌اند او را برای تصاحب ثروت «چهار هزار میلیارد تومانی‌اش» به قتل رسانده و جسدش را سوزاندند.

آمران قتل این مرد ثروتمند، «یک سردفتر جوان و سرایدار خانهٔ ویلایی مهرداد» در یوسف‌آباد تهران معرفی شده‌اند که با همدستی یکدیگر و «اجیرکردن دو قاتل که یکی از آن‌ها مدیر تبلیغات مهرداد بود»، نقشهٔ خود را اجرا کردند.

با اعترافات متهمان، قاتلان اجیرشده نیز دستگیر شدند و اعتراف کردند که پس از قتل این خواننده، جسد او را مثله کرده و در بیابان‌های اطراف دماوند آتش زدند.

پلیس بخشی از جسد مهرداد نیویورک را پیدا کرده و برای انجام آزمایش دی‌ان‌ای در اختیار پزشکی قانونی قرار داده است.

یکی از متهمان به قتل در گفت‌و‌گو با همشهری آنلاین گفته است که همراه با جوان دیگری، «رفتیم به ویلای مهرداد در شمال. من به‌عنوان مأمور وارد شدم و با تزریق آمپول بیهوشی، او را بیهوش کردم. سپس... مهرداد را ربودیم و به تهران انتقالش دادیم. او را به دفترخانه بردیم. تقریبا ۱۰ روز در آن‌جا گروگان بود».

او افزوده: «در این مدت او را شکنجه کرده و مجبورش کردیم که اسناد خانه‌اش را به نام سردفتر منتقل کند. از او اقرارنامه و دستخط گرفتیم و او هم از ترس جانش تسلیم شد. اما بعد ترسیدیم که اگر آزادش کنیم، ما را لو بدهد. به همین دلیل او را خفه کردیم و جسد مثله‌شده‌اش را در اطراف دماوند آتش زدیم تا شناسایی نشود.»

گزارش‌ها حاکی است عاملان جنایت ادعا کرده‌اند بعد از سوزاندن جسد مهرداد نیویورک، پنج پلاتین شماره‌دار را که در زمان تصادف مهرداد نیویورک در آمریکا در بدنش کار گذاشته شده بود، برداشته و بین زباله‌ها انداختند که به‌گفتهٔ پلیس، «همین نشان از درستی اعترافات قاتلان است».

یکی از تصاویری که از مهرداد نیویورک منتشر شده است
یکی از تصاویری که از مهرداد نیویورک منتشر شده است

ماجرا چطور لو رفت؟

اواخر سال ۱۴۰۲، سه زن جوان با مراجعه به دادسرای سرپرستی تهران، از مهرداد شکایت کردند که برای اجاره‌کردن رحم آن‌ها قرارداد بسته، اما حالا که چیزی به دنیا آمدن بچه‌ها نمانده، خبری از او نیست.

با شکایت این سه زن و تنظیم شکایت مردی که خود را خواهرزادهٔ مهرداد نیویورک معرفی می‌کرد مبنی بر ناپدیدشدن دایی خود، تحقیقات این پرونده آغاز شد.

خبرگزاری رکنا نیز نوشته پلیس برای یافتن ردی از این خواننده به سراغ همسرش سارا رفت و او به آن‌ها گفت: «مهرداد املاک و مغازه‌های زیادی در ایران دارد. من مستأجر یکی از مغازه‌هایش بودم و وقتی به ایران آمد، به من پیشنهاد ازدواج داد. او می‌گفت که دوست دارد فرزندان زیادی داشته باشد. می‌خواست اموال زیادی که داشت به فرزندانش ارث برسند و برای همین تصمیم گرفت از طریق رحم اجاره‌ای چند فرزند به دنیا بیاورد.»

در ادامهٔ بررسی‌ها معلوم شد که به‌تازگی مقدار زیادی از اموال و املاک مهرداد به نام سردفتری در غرب تهران ثبت شده، اما سردفتر مدعی می‌شود که «در دوبی با پرداخت دلار به مهرداد، املاک وی را به صورت قانونی خریداری کرده است».

نهایتاً در ادامهٔ بررسی‌ها مشخص می‌شود که سردفتر جوان با سرایدار خانهٔ ویلایی مهرداد در یوسف‌آباد تهران تماس‌های «مشکوکی» داشته و «مقداری پول به حساب یکدیگر واریز کرده‌اند».

پس از بازداشت این دو و ارائه شواهد پلیس، هر دو به برنامه‌ریزی برای قتل مهرداد به‌خاطر تصاحب اموال او اعتراف کردند.

از آهنگ‌های معروف او می توان به آهنگ «میون این همه خوشگل کیو انتخاب کنم» اشاره کرد که در دههٔ هشتاد طرفداران زیادی پیدا کرد.