در گفتوگو با آیتالله سید مجتبی نورمفیدی، استاد برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم، به تحلیل معنای این حدیث و جایگاه حضرت فاطمه(س) بهعنوان اسوهای جامع در تمامی ابعاد زندگی پرداختهایم. ایشان با استناد به قرآن کریم و روایات اهلبیت(ع) توضیح میدهد چگونه حضرت زهرا(س) نه تنها در زندگی فردی بلکه در روابط اجتماعی و حتی برخورد با سختیها، برای همه مسلمانان الگویی بینظیر به شمار میآید.
آیتالله نورمفیدی در این گفتوگو تأکید میکند شخصیت حضرت صدیقه طاهره(س) متعلق به همه تاریخ و بشریت، الی یوم القیامه است. این انسان کامل میتواند علم و پرچمی برای هدایت انسان به سوی قلههای کمال باشد.
با عرض تسلیت ایام فاطمیه، بفرمایید اینکه امام زمان(عج) میفرماید «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ الله اُسوَةٌ حَسَنةٌ» به چه معناست؟
با عرض تسلیت ایام شهادت حضرت صدیقه شهیده(س) اگر بخواهم درباره روایتی که از حضرت ولی عصر امام زمان(عج) نقل کردید توضیحی بدهم باید به عنوان مقدمه عرض شود وجود مبارک رسول گرامی اسلام(ص) به تصریح قرآن، اسوه حسنه است. (احزاب:21) اما این اسوه حسنه برای چه منظور و هدفی است؟ این الگو و سرمشق نیکو برای کسی است که دنبال خداست، «حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللهَ وَاليَومَ الآخِر». پس اسوه و الگو بودن رسول خدا(ص) جهت و مسیرش «يَرجُو اللهَ وَاليَومَ الآخِرَ» است، یعنی خدا و روز جزا. روشن است این اسوه بودن یعنی اگر میخواهید به خدا نزدیک شوید، به لقای خدا برسید و به مقام قرب حق تعالی نائل شوید، راهش این است در این دنیا این بزرگواران را الگو و اسوه قرار دهید.
حال درخصوص حضرت صدیقه طاهره(س) که حجت خدا بر سایر حجتهای الهی، مادر ائمه(ع) و محبوبه خداوند و راز خلقت در روایات شمرده شدهاست، وقتی امام زمان(عج) میفرماید آن حضرت اسوه نیکویی برای ایشان است؛ به طریق اولی، اسوه برای همگان است. اسوه و الگو برای کسانی است که دنبال خدا هستند «حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ».
برای خوانندگان رواق بفرمایید منظور از اسوه و الگو بودن چیست؟
اسوه قرار دادن یعنی تنظیم زندگی براساس سبک زندگی آنها. الگو قرار دادن فقط به این نیست که به زبان از آنان یاد و مجالسی به نام و یاد آنها برگزار کنیم و دیگر در متن زندگی ما رنگ و بویی از حضور این سرمشقها نباشد. الان اگر بخواهیم الگوپذیری و سرمشق پذیری را تصویر کنیم، خیلی راحت در اطراف خود شاهد هستیم. کسی که خواسته یا ناخواسته با مطالعه و بیمطالعه جذب الگویی میشود، اصلاً سبک و روش زندگی و رنگ و بوی زندگی او تغییر میکند. یک جوان که مثلاً یک هنرپیشه یا ورزشکاری را سر مشق خود قرار میدهد، از نوع حرف زدن، مو، پوشش، حرکات و سکناتش گرفته تا غایت زندگیاش و آنچه در این دنیا برای رسیدن به آن تلاش میکند همه را با آن تنظیم میکند. یعنی هدفش به هدف او، حرکتش به حرکت او و وضع ظاهریاش به وضع ظاهری او نزدیک میشود؛ معنای واقعی سرمشق و الگو این است. بنابراین اگر امام عصر(عج) میفرماید در دختر رسول خدا(ص) برای من اسوه حسنه است و اگر خداوند میفرماید «لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ» یعنی زندگی شما در همه ابعاد رنگ و بوی اینها را به خود بگیرد.
به نظر شما آیا امت اسلام توانسته از پیامبر گرامی(ص) و دختر بزرگوار ایشان حضرت زهرا(س) به عنوان اسوه در زندگی اجتماعی خود الگوگیری کند؟
طبیعتاً در زندگی، برخی امور، اصلی و برخی امور، فرعی هستند. برخی امور تأثیر جدی بر عاقبت انسان دارند، چه از نظر روحی و چه از نظر مادی و بعضی امور اینچنین نیستند و چنین تأثیری ندارند. روشن است در الگوپذیری، هم امور اصلی و هم امور فرعی باید مطابق با الگو باشد، اما متأسفانه مسلمانان در طول تاریخ به یک بلیهای مبتلا شدند که بیش از آنکه در امور اصلی و حقیقی زندگی، رسول خدا(ص) و دختر رسول خدا(س) را اسوه قرار دهند، آنها را در امور فرعی اسوه قرار دادند.
این یک تالی فاسد دارد. تالی فاسدش این است امروز عدهای پیدا شوند که بگویند چگونه میتوانیم انسانی را که متعلق به هزارو400 سال پیش است الگوی امروز قرار دهیم؟ این شبهه و سؤالات و شبهاتی مانند این، ناشی از یک اشتباه، خطا و انحراف بسیار بزرگ است. تلاشهایی که برای معرفی این الگو صورت گرفته، بیشتر بر امور فرعی و ظاهری تکیه کرده است، در حالیکه در امور فرعی و ظاهری شاید حتی ضرورتی برای الگوپذیریشان نباشد، آن جوهره شخصیت حضرت زهرا(س) که متعلق به همه اعصار است باید به عنوان الگو معرفی شود که اگر چنین شود دیگر هیچ کسی نمیگوید این شخصیت برای هزارو400 سال پیش است و برای زمان ما نیست. همه اینها ناشی از این است که به ظواهر بسنده شده و اگر هم نمونهها و مواردی از زندگی آن بانوی بزرگ گفته شده، استفاده درست و بجا از آن به عمل نیامده است. تصویری از حضرت زهرا(س) ساخته شده که بانویی است که همیشه در حال خانهداری، بچهداری و نخریسی است و با یک لباس یا پوشش خاص. نه اینکه اینها نباید گفته شود، اما باید از آن برداشتها و استنباطهای درست شود. مشکل این است این ظاهربینی، تغییر اولویتها و جابهجایی اصل و فرع را در طول تاریخ اسلام میبینیم و یکی از معضلات اصلی جوامع اسلام نیز همین است. یعنی به جای اینکه افراد روح زندگی خود را مطابق با روح زندگی رسول خدا(ص) قرار دهند بیشتر در این متوقف شدهاند که چه میخورد و چه میپوشید. این جمود سبب مشکلات میشود.
وظیفه شیعیان در ایام فاطمیه درخصوص موضوع اسوه قرار دادن آن حضرت چیست؟
ما باید در ایام فاطمیه و ایامی مانند آن، این شخصیتها را بهدرستی برای مردم معرفی کنیم. باید جوهره اصلی این شخصیت که متعلق به تمامی عصرهاست، معرفی شود. اگر ایشان معرفی شود دیگر به ذهن کسی خطور نمیکند چگونه ممکن است انسانی که مربوط به هزارو400 سال پیش بوده الگوی من شود. این مشکل اصلی ماست. ما روحانیان، خطبا، نویسندگان، دستگاههای تبلیغاتی و رسانهها باید به این نکته و رسالت مهم توجه کنیم. وظیفه داریم این مجالس، محافل، ایام و عزاداریها به این سمت و سو حرکت کنند که اسوه بودن و الگو بودن را بیشتر تعمیق ببخشند.اینکه امام زمان(عج) میفرماید: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ الله ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» نشاندهنده این است نوع تأثیرپذیری امام زمان(عج) از حضرت زهرا(س) مثل نوع تأثیرپذیری امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) است. این شخصیت هیچ وقت کهنه نمیشود، این شخصیت متعلق به همه تاریخ و بشریت الی یوم القیامه است. این انسان کامل میتواند علم و پرچمی باشد برای اینکه انسان را به سوی قلههای کمال هدایت کند. فاطمه زهرا(س) شخصیتی است که در علم، عمل، اخلاق، تحمل، صبر، مظلومیت و... در قله است. باید ببینیم یک انسان چگونه در کشاکش دردها، غمها، بلاها و مصیبتها، استوار و محکم ایستاده و ارکان خانوادهاش را حفظ کرده و از همسرش پاسداری کرده است، از مقام ولایت پاسداری کرده و هستی خود را در این راه داده و وقتی در خانه است به حضرت علی(ع) میگوید: «البیت بیتک و الحرة زوجتک».(بحار الانوار، ج28، ص 303) خداوند همه ما را در الگوگیری از آن حضرت(س) موفق بدارد.
برنگار: مریم احمدی شیروان