۱- در انتخابات سال۲۰۰۴ بر اساس قاعده «چهره نو، حرف نو»، حزب دموکرات امریکا از معرفی مجدد الگور که در سال۲۰۰۰ با رأی دادگاه عالی، بازنده انتخابات شده بود، خودداری کرد، اما این قاعده در سال۲۰۲۴ برای اولین بار در تاریخ انتخابات امریکا زیر پا گذاشته شد و ترامپ (بازنده انتخابات۲۰۲۰) به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه وارد رقابتهای انتخاباتی شد و با وجود ۳۷پرونده مجرمانه و احکام قضایی سنگین در حوزههای مختلف اقتصادی و اخلاقی (که تنها در یک مورد به خاطر تعرض جنسی به پرداخت ۵میلیون دلار محکوم شده است)، به رغم چهرهای منفور، برنده انتخابات۲۰۲۴ شد.
۲- ترامپ در دوره قبل (۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰) با پیروی از نیکسون و انتخاب «تئوری مرد دیوانه» تلاش کرد با تظاهر به دیوانگی و تهدید به اقدامات دیوانهوار، نقش ناجی امریکای در حال غرق شدن را بازی و از فروپاشی نظام سیاسی امریکا جلوگیری کند و اهداف خود را در منطقه غرب آسیا محقق سازد.
۳- صرفنظر از مشکلات داخلی، در حال حاضر امریکا حداقل با سه مشکل بزرگ در سطح جهان مشتمل بر «چین»، «روسیه» و «ایران و محور مقاومت» روبهرو است. شواهد و قرائن نشان میدهد هیئت حاکمه امریکا در دوره جدید بر منطقه غرب آسیا تمرکز کرده است. به عبارت روشنتر انتخابات امریکا تحت تأثیر مستقیم محور مقاومت به پیروزی مجدد ترامپ منتهی شده و ترامپ آمده تا شاید بتواند کار ناتمام قبل را تمام کند و با پیگیری معامله بزرگ قرن و پیمان آبراهام، زمینه تحقق دالان و راهرو (کریدور) آیمک و در نهایت «تخلیه کامل غزه و دوبیسازی غزه»، «نابودی کامل محور مقاومت»، «تجزیه ایران و نابودی انقلاب اسلامی» و «ایجاد خاورمیانه جدید» را فراهم آورد.
۴- امریکا از نظر اقتصادی (و حتی سیاسی) با رقیب فوقالعاده بزرگ و قدرتمندی به نام چین مواجه است که عملاً در حال بلعیدن اقتصاد جهان و از رده خارج ساختن امریکا از صحنه جهانی است، از طرف دیگر جنگ اوکراین برای امریکا هم هزینههای سنگین دارد و هم مانع تمرکز و برنامهریزی امریکا بر مسئله فلسطین شده است. در چنین شرایطی امریکا برای تحقق اهداف مذکور، مجبور است (و چارهای هم جز این ندارد) که ابتدا مسئله «چین» و «روسیه» را با نوعی توافق نیمبند و موقت از سر راه خود بردارد و با فراغ بال بر مسئله فلسطین و محور مقاومت تمرکز کند. تردیدی نیست که حضور امریکا در نبرد تروریستهای صهیونیست در فلسطین و لبنان، مسئله بقا و «مرگ و حیات» است، از همین رو امریکا تلاش میکند با تمرکز بر منطقه غرب آسیا، با بازگشت به هژمون تقریباً متلاشیشده، سهم خود را از کیک قدرت در نظم جدید جهانی به دست آورد.
۵- ترامپ به ظاهر با انتخاب و دنبالکردن سیاست انزواطلبی، خود را پیرو راهبرد صلح نشان میدهد، در حالی که به گفته پروفسور مارتین جی، استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا رفتار ترامپ عوامفریبانه بوده است و هرگز در پی صلح نیست. سخنان مایک ایوانز، مشاور ارشد ترامپ در این باره قابل تأمل و عبرتآموز است، وی گفته: «ترامپ میخواهد اسرائیل تا ۲۰ژانویه (زمان حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید) کار را تمام کند، به این معنا که تا این تاریخ باید علاوه بر حذف حماس و حزبالله، تأسیسات نفتی ایران را برای فروپاشی اقتصاد این کشور هدف قرار دهد. گام بعدی ترامپ توافق تاریخی سازش میان ریاض و تلآویو (تحقق پیمان آبراهام) است.»
۶ - تیم اولیه ترامپ متشکل از «برایان هوک»، «مایکل والتز»، «لی زلدین»، «مارکو روبیو»، «کریستی نوم» و «الیز استفانیک» که همگی از عناصر افراطی و به شدت ضدایران هستند، به خوبی نشان میدهد ترامپ مطلقاً در پی اتخاذ راه و روش صلحآمیز با ایران نبوده، بلکه به عنوان یک قمارباز حرفهای از طرح مذاکره صرفاً برای فریب افکار عمومی جهان و تصمیمسازی برای دولتمردان ایران (با توجه به حضور گسترده عناصر غربگرا و مرعوب غرب در دولت دکتر پزشکیان) استفاده میکند.
۷- انجام وعدهصادق۳ و پشیمان ساختن صهیونیستها از هر گونه شرارت و تعرض به تمامیت ارضی کشور اقدامی ضروری و لازم است. هم اینک غربگرایان داخلی با وجود ضربات مکرر از طرح سازش با امریکا مجدداً ساز مذاکره با ترامپ را کوک میکنند و درپی تحمیل تعلیق عملیات وعدهصادق۳ هستند، در حالی که افتادن در این دام خطرناک نه تنها هیچ آوردهای ندارد، بلکه یقیناً سبب دوقطبی داخلی و جسارت بیشتر دشمن صهیونیستی و امریکای جنایتکار خواهد شد. در چنین شرایطی سخن مقام معظم رهبری درباره امریکا باید الگوی دولتمردان قرار گیرد که فرمودهاند: «مذاکره با امریکا هم حماقت است و هم خیانت».
سیدعبدالله متولیان
پیامدهای انتخاب ترامپ بر محور مقاومت
در انتخابات سال۲۰۰۴ بر اساس قاعده «چهره نو، حرف نو»، حزب دموکرات امریکا از معرفی مجدد الگور که در سال۲۰۰۰ با رأی دادگاه عالی، بازنده انتخابات شده بود، خودداری کرد، اما این قاعده در سال۲۰۲۴ برای اولین بار در تاریخ انتخابات امریکا زیر پا گذاشته شد
صاحبخبر -
∎