جوان آنلاین: هنر میتواند خون تازهای در رگهای زندگی باشد و همواره به حیات، عمق و معنای باشکوهتری ببخشد، اگر خود دچار کهنگی و یکنواختی و اسیر کلیشهها نشود. این روزها مقاومت و شهادت، خون تازهای در رگهای هنر جاری کرده است؛ کسی فکرش را نمیکرد، نشستن بر مبل نماد ایستادگی و عزت شود؛ در چوبدست تا این حد «مآربأُخری» باشد و پای گوشواره و النگو به ادبیات جهاد و پایداری باز شود؛ حالا عاشقانهسراها تا قرنها میتوانند از زن و شوهری بسرایند که یکی چشمانش را به دیگری هدیه داده بود و...
در عالم هنر و بهصورت خاص در جهان گرافیک، این امر سادهای نیست که چیزی تبدیل به نماد عمومی شود و بیانگر موضوع و موضعی خاص باشد تا به محض دیدن آن، معنایش در ذهن مخاطب حاضر شود؛ داستان فلسطین و مقاومت، اما بهخاطر موقعیت تاریخی خودش، هر حرکتش چنان قدرتمند است که قابلیت این را پیدا کرده تا از خیلی از آنها، نمادی بسازد برای مقابله با رژیم صهیونیستی؛ بهعنوان مثال نمادهای سنتی فلسطین مانند چفیه، زیتون، کبوتر، کلید و حتی هندوانه و... از نمادهایی است که هرکدام به نحوی مقاومت را به ذهن متبادر میکنند.
نگارنده پیشتر در یادداشتی به «روایت چشمها» در قاب هنر پرداخته بود، در این وجیزه اما، به همین بهانه و با نگاهی به آثار گرافیکی حاضر در نمایشگاه «همچنان طوفان» بهسراغ قصه بعضی از این نمادها و مفاهیم رفتهایم.
بعد از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، اسرائیل کرانه باختری و غزه را به اشغال خود درآورد و نمایش عمومی پرچم فلسطین را جرمانگاری کرد. اینجا بود که در ابتکاری شیرین، فلسطینیها هندوانهای را از وسط نصف میکنند؛ یکی از دو نیمه را که شبیه رنگهای پرچمشان است، بالا میآورند و از این پس «هندوانه» تبدیل به سمبل برجسته مقاومت، حداقل در طول انتفاضه اول میشود.
۱۴ می۱۹۴۸، روزی که رژیم اشغالگر قدس صدها هزار فلسطینی را از سرزمین مقدس بیرون راند (روزی که بعدها به «یومالنکبه» معروف شد)، مردان فلسطینی با خود، مدارک و سند خانهها و زنان فلسطینی کلید خانههایشان را بردند؛ حال، زنان این کلیدداران امید ۸۰سال است، کلید خانههایشان را با خود همه جا میبرند و وقت رفتن از این دنیا، کلید را برای نسل بعدی ارث میگذارند چراکه ایمان دارند، روزی به سرزمین مقدس برمیگردند و در خانههایشان زندگی را جاری میکنند. امیدی که «کلید» را از همان روزهای سیاه، به نشانهای روشن برای مقاومت تبدیل کرد.
نمای دوربین، POV مجاهدی از سرزمین فلسطین است؛ ذکری زیر لب زمزمه میکند و یکباره از زمین بلند میشود و میدود به سمت تانک اسرائیلی؛ برای لحظهای تصویر میایستد و مثلث قرمز برعکسی، روی هدف نشان داده میشود و بعد صدای انفجار تانک چهارمین ارتش دنیا بهگوش میرسد. از آن روز به بعد این صحنهها چندباره تکرار میشود. بهگونهای که دیگر «مثلث قرمز» تبدیل به نمادی میشود برای تحقیر رژیم صهیونیستی؛ خود مثلث به خاطر تیز بودن گوشه اضلاعش، تداعی صلابت و خشونت دارد و زمانی که به رنگ قرمز درمیآید، بهنحو مضاعفی تداعیکننده خشم، بغض و نفرت نسبت به دشمن میشود. از طرفی دیگر، مثلث قرمز با تاریخ و پرچم فلسطین نیز نسبت دارد. این امر باعث شده، تا دستوبال هنرمندان در بهکارگیری این نماد بازتر باشد و خلاقانه به سراغ استفاده از آن بروند. تصویر مثلث قرمز آنقدر قدرتمند، الهامبخش، حماسی و غرورآفرین بود که توانست نمادی برای غلبه بر دشمن شود.
«حالا که به ما غذا و دارو نمیدهید، کفن بدهید!»؛ چند روز قبل «منیر البرش»، مسئول وزارت بهداشت فلسطین در غزه در گفتگو با «الجزیره» با اشاره به ممانعت رژیم اشغالگر از ورود دارو، آب و غذا به نوار غزه و از کمبود پارچه برای کفنکردن شهدا، خبر داد. «کفن» هم سوژه مشترک بسیاری از آثار گرافیکی با موضوع فلسطین است.
«همچنان طوفان» عنوان نمایشگاهی است که به همت مرکز هنرهای تجسمی حوزههنری و با نمایشگاهگردانی صابر شیخرضایی در محل گالری خانه حوزههنری در حال برگزاری است. در این نمایشگاه بیش از ۳۰۰ اثر از ۸۰ هنرمند داخلی و خارجی در حیطه طراحی گرافیک و در شاخههای طراحی پوستر و تصویرسازی جمعآوری شده که عمدتاً واکنش هنرمندان به وقایع و اتفاقات متعدد سال اخیر را نشان میدهد که در بازه زمانی سحرگاه عملیات «طوفان الأقصی» در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا سحرگاه عملیات «وعده صادق» در اکتبر ۲۰۲۴ رخ داده است.
همچنان طوفان
نگارنده پیشتر در یادداشتی به «روایت چشمها» در قاب هنر پرداخته بود، در این وجیزه اما، به همین بهانه و با نگاهی به آثار گرافیکی حاضر در نمایشگاه «همچنان طوفان» بهسراغ قصه بعضی از این نمادها و مفاهیم رفتهایم.
صاحبخبر -
∎