حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری
معتقدم کاری که تأمین اجتماعی درباره متناسبسازی انجام داد، بسیار قابل تقدیر است. نگاه ما هم این بود که متناسبسازی باید با تمرکز بر کاهش دریافتی مقطع بازنشستگی به نسبت حداقل دریافتی باشد که خوشبختانه این اتفاق افتاده است.
باید گفت از ابتدای دوره جدید مدیریت سازمان تأمین اجتماعی، بازنشستگان اعلام کردند که این فرمول بهتر از فرمول ارائه شده توسط مجلس است. خوشبختانه این طرح در تأمین اجتماعی بررسی شد و اگرچه در ابتدا مخالفتهایی با آن شد ولی نهایتاً پذیرفته و اجرایی شد. فرمولی که تأمین اجتماعی جایگزین فرمول نحوه محاسبه متناسبسازی قبلی کرده تقریباً همان فرمول ۱۳۹۹ است، با این تفاوت که حداقلبگیران را هم مشمول کرده و کمتر از حداقلبگیران هم به نسبت دریافتیشان، مشمول شدهاند.
اینکه مدیرعامل تأمین اجتماعی با شجاعت و بدون واهمه این طرح را اجرایی کرده، قابل تقدیر است و نشاندهنده این است که «سالاری» نگاه وسیع و دیدگاه اجتماعی عمیق و ژرفی دارد. با این که قدرت ریسک دارد ولی به دنبال سیاسیکاری نیست و از این رو شایسته جایگاهی است که در آن قرار گرفته است.
اجرای فرمول جدید نشان میدهد مدیرعامل سازمان بدون مطالعه و تعمق و تحقیق چنین کار بزرگی را شروع نکرده و مطمئناً جوانب کار دیده شده است. قصد ندارم عملکرد مدیران دورههای پیشین تأمین اجتماعی را زیر سوال ببرم ولی به نظر میرسد آنان در اجرای چنین طرحهایی تردید داشتند. شاید به این علت که به اندازه مدیرعامل فعلی تامین اجتماعی، نگاه اجتماعی به مسائل نداشتند و از این رو ریسکپذیر نبودند تا دنبال کارهای بزرگی که جامعه را منتفع میکند، باشند.
درباره منابع مورد نیاز برای طرح متناسبسازی و محل تأمین آن هم قطعاً مدیرعامل تأمین اجتماعی ابتدا منابع را در نظر گرفته و بعد متناسبسازی را اجرایی کرده است. بخشی از منابع طرح متناسبسازی به حوزه مطالبات تأمین اجتماعی از دولت برمیگردد. دولت خود را مکلف کرده که ۲۰۰هزار میلیارد تومان در قالب رد دیون در سال ۱۴۰۴ به تأمین اجتماعی پرداخت کند. از سوی دیگر، تمرکز مدیرعامل تأمین اجتماعی روی سودآور کردن حوزه شستاست و به خاطر همین مولفههایی برای شستا تعریف شده که آن را سمتی میبرد تا آوردههای بیشتری برای تأمین اجتماعی
داشته باشد.
از طرف دیگر به نظر میرسد دولت به دنبال این است تا سال آینده مطابق تورم واقعی، دستمزد بدهد و چشمانداز همافزایی و همفکری برای افزایش حداقل دستمزد در سال آتی را میتوان از الان دید. وقتی چنین اتفاقاتی بیفتد منابع لازم در حوزه بیمهای هم دیده میشود. این سه ضلع، یعنی وصول مطالبات از دولت، افزایش سرمایهگذاری و سودآوری شستا و واقعی کردن دستمزد، منابع لازم را برای این طرح فراهم خواهد کرد.
در مقطع قبلی هم که سالاری، مدیرعامل تأمین اجتماعی بود، دو نوبت متناسبسازی انجام و تأمین منابع شد. مطمئناً وی با توجه به شناختی که از جامعه و روابط و تعاملی که با دولت دارد (که میتواند منجر به متقاعد کردن شخص رئیسجمهور برای کمک در این حوزه شود) میتواند منابع این طرح را هم در سال جاری،
تأمین کند.
معتقدم سالاری جامعه را از نزدیک میشناسد و روی جامعه هدف که بازنشستگان هستند، کار کرده و میداند اقشار ضعیف و شکنندهای هستند و باید جانب احتیاط را رعایت کرده و این اقشار را حمایت کند. با این نگاه قطعا میتواند دولت را متقاعد و مطالبات تأمین اجتماعی را در قالب رد دیون بیشتر وصول کند. نکته دیگر اینکه در سال آتی اگر دولت اقدام به تهاتر بدهیهایش از محل داراییهای صندوقهای کشوری و فولاد کند، دغدغهای که تأمین منابع به مشکل بخورد
وجود ندارد.
در پایان باید گفت پرداختیهای این طرح از ابتدای سال جاری باید محاسبه شود که معوقه محسوب میشود ولی محاسبه این معوقات برای مرحله بعدی مذاکره گذاشته شده تا بر سر این که نحوه پرداخت به چه صورتی باشد، گفتوگو کنیم. نکته مهم این است که حضور سالاری در این سازمان منجر به افزایش داراییهای تأمین اجتماعی خواهد شد. طرز تفکر و تجربه و سابقه عملکردش نشان میدهد که او آیندهفروشی
نمیکند.
در دوره قبل حتی حاضر بود استقراض کند ولی اموال تأمین اجتماعی را نفروخت. به این علت که در اقتصاد تورمی ایران، ولو با سود بانکی ۲۸درصد، استقراض بهتر از این است که اموال و سهام تأمین اجتماعی فروخته شود که در آینده قیمت بسیار بیشتری
خواهند داشت.