شناسهٔ خبر: 69747940 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

«زن، زندگی، آزادی» به عبری

نتانیاهو تلاش کرده است برای مردم ایران پیامی ضدجمهوری اسلامی بفرستد، اما آنچه در خلال این پیام عیان شد، حمایت بی‌قید و شرط تروریست‌های صهیونیست از جریان کذایی زن، زندگی، آزادی بود. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: نتانیاهو رو به دوربین برای حمایت از کسانی که آنها را مردم ایران خطاب می‌کند، با زبان فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» را تکرار می‌کند. از معدود دفعاتی که او می‌خواست عبارتی فارسی را بیان کند، اسم رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و نتوانست بی‌سرفه و تپق بگوید خامنه‌ای. «زن، زندگی، آزادی» را، اما خیلی خوب تلفظ می‌کند. 
نتانیاهو تلاش کرده است برای مردم ایران پیامی ضدجمهوری اسلامی بفرستد، اما آنچه در خلال این پیام عیان شد، حمایت بی‌قید و شرط تروریست‌های صهیونیست از جریان کذایی زن، زندگی، آزادی بود. 
«زن، زندگی، آزادی» عبارتی نیست که برای نتانیاهو بنویسند و او تکرار کند، بلکه شعاری است که او به دیگران دیکته کرد تا تکرار کنند، از همین رو است که آن را خیلی خوب به زبان فارسی بیان می‌کند. در واقع زبان اصلی این شعار عبری است و هر که آن را به زبان فارسی بیان کرد یا دیکته‌ای را که موساد گفته بود، نوشت یا ترجمه دلخواه خود از آن را گفت. 
روز‌های آغازین آشوب‌های پاییز ۱۴۰۱ در ایران، صحبت از دخالت موساد در شکل‌گیری و ادامه‌داربودن این آشوب‌ها که به بهانه فوت یک دختر جوان در مقر پلیس اتفاق افتاد، بدبینی و توهم توطئه تعبیر می‌شد، کم‌کم، اما پرده برافتاد و بخشی از آنچه نهاد‌های امنیتی از پشت پرده دریافته بودند، عیان شد. 

 اسرائیل در وسط میدان «زن، زندگی، آزادی»
رسانه‌های اسرائیلی در جریان این آشوب‌ها مستقیم به میدان آمدند و از آشوب دفاع کردند. این رسانه‌ها کارشناسان امنیتی و سیاسی صهیونیست را مهمان برنامه‌های خود می‌کردند تا از کف خیابان‌های ایران به زبان عبری بگویند. تصور آنها این بود که این بار تلاش‌های‌شان برای تغییر نظام در ایران نتیجه می‌دهد، بنابراین شاید برخی ملاحظات سیاسی و امنیتی را هم در سرعت حوادث مهر ماه ۱۴۰۱ رعایت نکردند. ورود اکانت رسمی توییتر ارتش دفاعی اسرائیل به فارسی به موضوع حوادث پس از مرگ مهسا امینی در ایران یکی از این موارد بود. یک مورد مهم دیگر را می‌توان به نقل از یک رسانه نوشت که: «ترند‌شدن هشتگ‌های مهسا امینی مستقیماً از سرزمین‌های اشغالی صورت می‌گرفت و آی‌پی‌های اکانت‌هایی که هشتگ‌ها را ترند می‌کردند، مستقیماً به سرزمین‌های اشغالی می‌رسید.»
با بهبود روابط ایران و عربستان، ایران‌اینترنشنال بیش از قبل و البته رسمی‌تر رابطه با صهیونیست‌ها را عیان کرد، چنانچه در جریان حملات وحشیانه ارتش صهیونی به مردم غزه، این تروریست-رسانه به حمایت از تروریسم عیان صهیونیست‌ها پرداخت و از اشغالگری، تجاوز و جنایت دفاع کرد. از منظری هم شاید طبیعی بود؛ اینترنشنالی‌ها از همانی دفاع کردند که نان و آب‌شان را می‌داد. 
تابستان پس از آشوب‌های زن، زندگی، آزادی بود که رضا پهلوی به عنوان شاید اصلی‌ترین لیدر جریان برانداز - در فقدان یک لیدر واقعی- راهی تل‌آویو شد تا بتواند به پیوند پنهانی میان جریان براندازی و دولت جعلی اسرائیل رسمیتی علنی ببخشد. او البته چندان مورد استقبال مقامات صهیونیست قرار نگرفت، چه آنکه عقل شیطانی موساد می‌دانست که برخلاف کف و هوراکشیدن‌های سلطنت‌طلب‌های توهمی، ولیعهد ناکام پهلوی برای تغییر نظام در ایران، توان تأثیرگذاری چندانی در میدان ندارد، افکار عمومی ایرانیان هم با او همراه نیست، در میان براندازان هم مخالفان جدی و حامیان کم‌تعداد دارد. اما در هر حال حضور این فرد در تل‌آویو، یعنی صهیونیست‌ها از ضعیف‌ترین ابزار‌ها هم برای اعمال فشار بر ایران نمی‌گذرند. 
اسرائیل با حمایت‌های مالی، رسانه‌ای و سیاسی از آشوب در ایران در وسط میدان براندازی ایستاده است و البته براندازان هم که حمله نظامی به ایران و کشتار مردم را تنها راه پیروزی خود می‌بینند، دل به جنگ‌طلبی و قساوت نتانیاهو بسته‌اند تا به زعم آنها برای‌شان جمهوری اسلامی را براندازی کند!

 اذعان اسرائیل به حمایت از آشوب‌های «ززا»
چندی قبل و در حالی که دو سال از آن آشوب‌ها می‌گذشت، صهیونیست‌ها سرانجام خیلی عیان و صریح به نقش‌آفرینی در ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ اعتراف کردند و یاکوف ناگول، مشاور پیشین امنیت ملی نتانیاهو در یادداشتی که در روزنامه صهیونیستی معاریو منتشر کرد، نوشت که اسرائیل پرونده پزشکی «مهسا امینی» را «هک» و «بدون پذیرش مسئولیت» آن را منتشر کرده است. 
او تلاش می‌کرد در نوشته خود مخاطب را قانع کند که برای تضعیف ایران باید مبارزه را در تمام حوزه‌ها مثل اقتصاد ایران و خدمات شهروندان و سیستم قضایی با کمک نیرو‌های اپوزیسیون و برنامه‌های کمکی (تأمین مالی، تأمین سلاح و اطلاعات) به همراه عملیات نفوذ و حمله سایبری در نظر گرفت و بعد نمونه موفقی را مثال می‌زند که موضوع مرگ مهسا امینی است. 
یکی از اصلی‌ترین جرقه‌های آشوب در سال ۱۴۰۱ را اینترنشنال، رسانه مورد حمایت اسرائیل زد که کارشناس این شبکه در قالب پزشک متخصص مغز و اعصاب، در آنتن این شبکه گفت که بررسی سی‌تی‌اسکن‌ها نشان می‌دهد به سر مهسا امینی ضربه وارد شده است؛ خبری که بعد‌ها معلوم شد دروغ بوده است و خود براندازان به آن اعتراف کردند. 

 وابستگی دوسویه اسرائیل و زن، زندگی، آزادی به یکدیگر
این موارد همگی وابستگی جریان زن، زندگی، آزادی به اسرائیل را نشان می‌دهد، اما نتانیاهو در پیام اخیر خود، تیر نهایی را شلیک کرد و شخصاً به میدان آمد تا وابستگی دوسویه صهیونیست‌ها و جنبش کذایی زن، زندگی، آزادی عیان شود؛ یک سو براندازان که از نتیجه‌بخشی تحریم‌های اقتصادی برای تغییر نظام در ایران ناامید شده‌اند، منتظر حمله نظامی به ایران هستند و در میان دولت‌های دشمن ایران هم کسی به بلاهت نتانیاهو نیست که امید داشته باشند به ایران حمله می‌کند، بنابراین آویزان جنایت‌های او شده‌اند و سوی دیگر نتانیاهو که در آستانه حمله موشکی دیگری از سوی ایران است و ترور‌ها و حملات خود را بازدارنده ندیده، امیدش آن است که از طریق آشوب داخلی و به کمک براندازان بتواند ایران را تضعیف کند. فضای جالبی است، کوری عصاکش کوری دگر!
چندی پیش بود که خبرنگار اینترنشنال روی دیوار‌های ویران‌شده غزه، شعار زن، زندگی، آزادی را نوشت و رد وابستگی این جریان به تروریست‌های صهیونیست را به همه دنیا مخابره کرد و لابد فکر می‌کرد این سطح وابستگی به صهیونست‌ها افتخاری برای جریان برانداز جمهوری اسلامی است، اما در واقعیت، جای اصلی آن شعار را نشان داد و ناخواسته نهایت شعاری را که موساد برای کشور‌های دیگر می‌سازد، نشان داد: اشغال، تجزیه، ویرانی مرگ!

 خیال خام
نتانیاهو البته می‌داند همانقدر که حمله موشکی صهیونیست به دیوار خورد، آشوب‌های پاییز ۱۴۰۱ هم موفق نبود و این برآورد خود صهیونیست‌ها در همان مهر ماه ۱۴۰۱ است، وقتی همان زمان کارشناس امنیتی صهیونیست در گفتگو با شبکه تلویزیونی آی ۲۴ اسرائیل با اشاره به اینکه «تعداد معترضان در ایران کم است و هیچ ایدئولوژی اعتراضی وجود ندارد»، گفت: «این اعتراضات به جایی نخواهد رسید.» او با تأکید بر اینکه «باید شرایط را درست تحلیل کنیم»، بیان کرد: «اغتشاشات در ایران به بلوغ، رهبری، برنامه‌ریزی و بینش سیاسی نیاز دارد و در حال حاضر ما هیچ‌کدام اینها را نداریم.» او در واکنش به اظهارات مجری شبکه اسرائیلی مبنی بر اینکه «تعداد معترضان خیلی کم است و برای همین به نظر نمی‌آید در آینده تغییری اتفاق بیفتد»، بیان کرد: «بله کاملاً درست است، در چشم‌انداز قابل‌مشاهده به خاطر نداشتن رهبر و بینش سیاسی تغییری اتفاق نخواهد افتاد. ما هنوز از لحاظ کمیت به آن مقداری که برای تغییر رژیم نیاز است، خیلی فاصله داریم.»
علاوه بر این، رسانه‌های صهیونیستی ششم مهرماه جاری گزارش دادند: «همه در اسرائیل از نزدیک وقایع ایران را دنبال می‌کنند و مؤسسه امنیتی اسرائیل نسبت به امکان موفقیت اعتراضات در ایران جهت ایجاد تغییر در این کشور بدبین است.»
نتانیاهو و براندازان ایرانی سرنوشت خود را به همدیگر گره زده‌اند و این پیوند و عیان‌شدن آن را باید به فال نیک گرفت، چه آنکه هر دو را باهم به اضمحلال خواهد کشاند.