پریا برای جدایی از شوهرش دادخواست طلاق داده است. او سه سال قبل ازدواج کرد و حالا در آستانه جدایی است. این زن میگوید روزگار آنقدر بر او سخت گذشته که راهی بجز طلاق ندارد. پریا برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق میگوید.
*چرا میخواهی طلاق بگیری؟
احسان راهی برایم نگداشته، دیگر نمیتوانم با او زندگی کنم.
*دلیل اختلاف شما چیست؟
او به مشروب اعتیاد دارد و من به شدت از این مساله ناراحت هستم. حتی چند بار برای ترک اقدام کردیم اما باز هم به سمت مشروب میرود.
*از چه زمانی متوجه اعتیادش شدی؟
وقتی با هم آشنا شدیم، نمیدانستم در چنین وضعیتی است. بعد از ازدواج متوجه شدم چقدر مشروب میخورد.
*زمانی که آشنا شدید هم میدانستی مشروب میخورد؟
بله، میدانستم ولی فکر میکردم مثل خیلی افراد فقط در مهمانیها مشروب میخورد. نمیدانستم دائمالخمر است.
*چطور با هم آشنا شدید؟
ما در یک مهمانی آشنا شدیم. دوست یکی از دوستانم بود. بعد رابطه ما خصوصی شد و بعد هم ازدواج کردیم.
*شوهرت کار میکند؟
بله. در یک بنگاه کار میکند. متاسفانه دوستانش او را به این وضعیت انداختند. او همیشه مشروب میخورد و از خود بیخود میشود. چند بار هم من را کتک زده است.
*فکر میکنی با جدایی اوضاع بهتر میشود؟
دیگر دوستش ندارم. مردی که با همه احساسم به او بله گفتم، چند بار من را کتک زده و من دیگر او را دوست ندارم. برایم مهم نیست چه اتفاقی برایش میافتد.
*خودت بعد از طلاق چه میکنی؟
من ناخنکار هستم. درآمد خوبی دارم. برای خودم زندگی درست میکنم و ادامه میدهم. شاید هم برای مدتی به خانه خواهرم رفتم که تنها نباشم. من پدر و مادرم را از دست دادم و احسان هم روی همین موضوع حساب کرد و من را کتک زد اما تحمل نمیکنم و میروم.