به گزارش خبرنگار ایلنا، قتل آنی که شروع آن با درگیری لفظی است و در نهایت با تصمیمات لحظهای قربانی میگیرد. افزایش آمار درگیری و نزاع و وقوع قتلها به گونه ای است که روزانه شاهد چنین قتلهایی هستیم و براساس گزارشهای اعلامشده از مراجع مربوطه این حوادث زنگ خطری برای جامعه محسوب میشود.
«درگیری در یکی از محلههای شیراز منجر به قتل شد»، «درگیری منجر به قتل دو برادر در یکی از مناطق شهرستان خرامه»، «پدری به دلیل اختلافات خانوادگی پسرش را کشت»، «قتل به دلیل اختلافات ملکی» و«همدستی زن و شوهر در قتل ۴ نفر از اعضای یک خانواده در لارستان»، «راننده با چاقو شاگرد خود را به قتل رساند»، «قاتل حین دستگیری به زندگی خود پایان داد»... اینها بخشی از تیترهای خبری وقوع قتل در بازه زمانی اخیر در استان فارس است.
وقوع قتل در بازه زمانی مهر و آبان
گریزی به گزارشهای ارسال شده از مرکز پلیس در دو ماه گذشته حاکی از بالارفتن درگیریهای منجر به قتل است. براساس اعلام مرکز فوریتهای پلیس ١١٠ در پنجم مهرماه امسال درگیری منجر به قتل در یکی ازمناطق شهرستان خرامه که بین دو بردار رخ داده بود منجر به قتل یکی از آنها شد.
سیزدهم مهرماه، وقوع یک فقره درگیری منجر به قتل مردی ٣٣ساله در یکی از محلههای شیراز گزارش شد.
آنطور که پلیس فارس چهاردهم مهرماه گزارش داده است فردی ٣٨ساله به علت درگیری با فردی در منطقه قرهباغ شیراز از ناحیه گردن و قلب با شی برنده مورد جراحت قرار گرفت و بعد از آن فوت شد.
پانزدهم مهرماه، مرکز فوریتهای پلیس از دستگیری فردی در شهرستان پاسارگاد خبرداد که دو سال پیش دوست خود را با ضربات چاقو در کازرون به قتل رسانده بود.
شانزدهم مهرماه، قاتلی که با همکاری همسرش، ۴ نفر از اعضای یک خانواده را در لارستان به قتل رسانده بودند، دستگیر شد.
هفدهم مهرماه، یک فقره درگیری در یکی از روستاهای شهرستان کوه چنارمجر به قتل مردی ٦٠ساله شد.
نوزدهم مهرماه، راننده ٤٣ ساله در شهرستان لطیفی لارستان با ضربات چاقو شاگرد خود را به قتل رساند.
بیست و دوم مهرماه، قاتلی که از حضور مامورین برای دستگیری خودش مطلع شده بود از خودرو پیاده و خود را به جلو یکدستگاه کامیون انداخت و به زندگیش پایان داد.
بیست و ششم مهرماه، قاتل با هویت جعلی پس از ابتلا به بیماری سرطان فوت و در این زمینه ۷ فقره قتل به همراه ۲قبضه سلاح جنگی کشف شد.
بیست و هشتم مهرماه، فردی که به علت اختلافات ملکی مردی ۵١ساله را به قتل رساند در همان مکان دستگیر شد؛ در همین تاریخ نزاع و درگیری منجر به قتل در یکی از محلههای شهرستان کوار گزارش شد؛ همچنین در تاریخ یادشده فرمانده انتظامی زرقان از دستگیری قاتل ٢٤سالهای خبر داد که با ضربات چاقو مردی ٣۵ساله را به قتل رسانده بود.
پنجم آبان، در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیس یک فقره درگیری منجر به قتل در یکی از مناطق شهرستان خرامه اطلاعرسانی شد.
سیزدهم آبان، فرمانده انتظامی شیراز از دستگیری قاتل و همدستش که مردی ۳۳ساله را در محله سلطان آباد این شهرستان به قتل رسانده بودند خبرداد.
پانزدهم آبان، مردی که ٢ سال پیش دوست خود را با ضربات سلاح سرد در شهرستان کازرون به قتل رسانده و متواری بود، در شهرستان پاسارگاد دستگیر شد.
هفدهم آبان، فرمانده انتظامی شهرستان کوه چنار از دستگیری قاتلی که فردی ۶۰ساله را به قتل رسانده بود، در کمتر از ۳ ساعت خبرداد.
نوزدهم آبان، در پی وقوع یک فقره نزاع و درگیری منجر به قتل با سلاح سرد در یکی از محلات شهرستان خرامه قاتل بعد از ١٢ سال دستگیرشد.
مسائل اجتماعی در بروز خشونت و افزایش رفتارهای خشن بیتاثیرنیست
افزایش آمار نزاع، درگیری و قتل نشان میدهدسطح تحمل مردم کاهش یافته و گرایش به خشونت وابراز خشم افسارگسیخته افزایش پیدا کرده است.
آنطور که کرامت الله راسخ، جامعهشناس دراینباره میگوید: مسائل اجتماعی جامعه در بروز خشونت و افزایش رفتارهای خشن بیتاثیر نیست و در جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی صاحبنظرانی مانند رابرت کی. مرتون شرایط اجتماعی را موثر دانستهاند.
راسخ در گفت وگو با ایلنا با بیان اینکه دلایل قتل محدود به یک یا دو علت نیست، بلکه مجموعه عواملی هستند که به خشونت و قتل منجر میشوند،می افزاید: در سطح جامعه با بحران و تنشهای اجتماعی روبه رو میشویم که گاه به شکلهای مختلفی بروز میکند.
وی ادامه می دهد: تعارضات، زمانی ایجاد میشود که بین ارزشها شکاف ایجاد میشود و سلسله ارزشها و هنجارهای دیگر و بهنوعی مقررات غیر رسمی اضافه و تعارضات را ایجاد میکند.
مناسبات خانوادگی و خشونت
وی می گوید: در مناسابت خانوادگی نیز در جامعه نظام ارزشی و هنجاری حاکم است اما در بطن زندگی شخصی فرد، ارزش دیگری حاکم است که بهویژه در جامعه پدرسالانه این تعارضات را شاهد هستیم و در این حالت برای قدرت تحمیل هنجارها و ارزشها بر دیگری دست به سلسله اعمال خشن علیه افراد دیگر میزنند.
به گفته راسخ در مورد خشونت والدین علیه فزندان بایدجرم انگاری قوی باشد و درجامعهای که حق و حقوق را به پدر و ولی میدهد که او خود را محق میداند و در مقابل جامعه از هیچ ابزاری برای دفاع از خود در مقابل این نوع خشونت برخوردار نیست.
محرومیت نسبی؛ مبنایی برای درگیری واختلافات خانوادگی است
این جامعهشناس معتقد است که مورد دیگر محرومیت نسبی است که در این حالت فرد تلاش میکند داشتههایی برای رفع محرومیت داشته باشد و این به معنای فقر نیست و ممکن است فرد امکاناتی هم داشته باشد اما احساس محرومیت کند که این مبنایی برای درگیری و اختلافاتی در خانوادهها میشود.
راسخ میگوید: نظریه دیگری هم وجود دارد که دو ساختار اجتماعی را از هم تفکیک میکند و آن ساختار اجتماعی جامعهای و ساختار اجتماعی جماعتی است.
به گفته وی خیلی از الگوهای رفتاری و اجتماعی و الگوهای فرهنگی و سیاسی در این دو ساختار متفاوت است؛ ساختار جماعتی از ارزشها و الگوهای رفتاری جماعتی پیروی میکند و مبارز بودن و خشن بودن و استفاده از ابزارسرکوب در آن ارزش است که این الگوی فکری ارزشها و هنجارهای جماعتی دربرخی از جوامع فعال است.
وی با اشاره به تاثیر مسائل اقتصادی در بروز خشونت و قتل میگوید: مشکلات اقتصادی میتواند فروپاشی به بار آورد، وقتی خانواده دچار پریشانی اقتصادی و مالی میشود، مستعد هر نوع خشونتی میشود، چه خشونت خانوادگی و چه خشونت خارج از خانواده.
نقش رفاه عمومی در کاهش خشونت
این جامعهشناس معتقد است که برای این موضوع باید راهکارهای راهبردی کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم و راهبردهای درازمدت باید در سیاست کلان دیده شود و رفاه عمومی افزایش یابد.
وی با اشاره به اینکه جنبه دیگر رابطه خود مردم با هم است که در سازمانهای مدنی خودیاور میتوانند کمککننده باشند، خاطرنشان میکند: نمونه آن مانند مواردی است که در زمینه اعتیاد شکل گرفت و نهادهای رسمی باید از سازمانهای مدنی استقبال کنند تا در موارد مختلف ازجمله کاهش خشونت، درگیری و قتل با آموزش اقشار مختلف جامعه وارد شوند راسخ معتقد است لزوم وجود سازمانهای مدنی به تعادل و توازن اجتماعی کمک میکند و در مقابل جامعه نامتوازن در بخشهای مختلف میتواند در ایجاد و گسترش تعارضات اجتماعی موثر باشد.
در مقابل خردهفرهنگ جوانان چشماندازتعریف شود
این جامعهشناس درخصوص کاهش سن خشونت در جوانان نیز میگوید: جوانان فرهنگ خاص خود را دارند و دوره جوانی دوره مهمی است. در حال حاضر با دوره جوانی از ١٢ تا ٢٦سالگی روبه رو هستیم و باید برای آن برنامه داشت و با آن آشنا بود.
راسخ ادامه میدهد: از جوانان و نوجوانان انتظار داریم از کودکی ارزشها و هنجارهای ما را بپذیرند و یا تقلید کنند درحالی که دنیا امروز متفاوت است و این نگرش دیگر جوابگو نیست.
به گفته وی نمیتوان ارزشهای خود را به فرزندان تحمیل و اجبار به رعایت کرد و در مقابل باید برنامهها و امکانات را برای جوانان در نظر گرفت.
راسخ با اشاره به اینکه جوانان در این حالت خردهفرهنگ تشکیل میدهند و حتی در نوع صحبت کردن و الگوهای رفتاری این متفاوت است، یادآور میشود: در کنار این، نداشتن چشمانداز موثر است و فرد حتی از جوانی به میانسالی چشماندازی ندارد که همگی باید مدیریت شود.
وى در پایان متذکر مى شود: خشونت در جامعه از لحاظ سیاسى و امنیت،کاهش کارایى اقتصادى ،اثرات زیان بار فرهنگى ، گسترش بیمارى هاى روحى و روانى و حتى فیزیکى مى تواند تهدیدى براى سلامت جامعه باشد.