حشمتالله فلاحتپیشه نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایلنا، در خصوص پیشبینی خود از برنامههای رییسجمهور جدیدالانتخاب ایالات متحده آمریکا نسبت به خاورمیانه و برقراری ثبات و آتش بس در این منطقه، تصریح کرد: به نظر میرسد که ارزیابی عملکرد دولت آینده آمریکا، یعنی دولت ترامپ، نباید بر اساس سخنرانیهای گذشته افرادی که به عنوان تیم مشاوران ایشان معرفی میشوند، انجام گیرد. افرادی مانند آقای مارک روبیو و دیگران که به عنوان اعضای تیم دولت ایشان مطرح هستند، بیشتر در نقد مواضع و سیاستهای حزب دموکرات سخنرانی کردهاند. همچنین، برخی از این افراد سابقه مخالفت با طرحهای حمایت از اسرائیل را نیز در کنگره ایالات متحده داشتهاند.
آمریکا در خاورمیانه به دنبال جنگ نخواهد بود
وی ادامه داد: بنابراین، نمیتوان سیاست خارجی ایران را صرفاً بر مبنای سخنرانیهای گذشته اطرافیان ترامپ شکل داد. در حدود دو ماه آینده، ترامپ به ریاستجمهوری خواهد رسید و او بر اساس مقتضیات منافع ملی آمریکا عمل خواهد کرد. اولویت اصلی او احتمالاً رقابت تجاری با چین خواهد بود و سعی خواهند کرد در جاهایی که آمریکاییها قابلیت سودآوری تجاری دارند، از درگیری و جنگ دوری کنند. لذا، به همین دلیل اولویت آمریکا در خاورمیانه جنگ نخواهد بود.
چالش آمریکا با ایران برای جمهوریخواهان سودی ندارد اما لغو تعهدات در ناتو و اوکراین سودآور خواهد بود
این کارشناس سیاست بینالملل با اشاره به اهمیت موضوع درگیریهای میان روسیه و اوکراین، گفت: موضوع روسیه و اوکراین یک حوزه تقابلی جدید را برای ترامپ ایجاد خواهد کرد که به همان نسبت توجه ایشان را از خاورمیانه کاسته و به سمت این حوزه جدید معطوف خواهد کرد. این مسئله چالش اصلی رییسجمهور آمریکا در یک میدان عملی خواهد بود. در دوره نخست، ترامپ با اعضای اروپایی ناتو دچار اختلافهایی در خصوص بودجه و کاهش تعهدات آمریکا نسبت به کشورهای اروپایی شد، این اختلافات فکری در دوران بایدن به یک میدان عملی تبدیل شد. جنگ اوکراین که منجر به هزینهکرد بیش از یکصد میلیارد دلار از بودجه دولت آمریکا شده است، یکی از انتقادات اصلی ترامپ و اطرافیانش به همین جنگ است. اگر چالش آمریکا با ایران برای جمهوریخواهان از نظر مالی اهمیتی ندارد، اما پایان دادن به تعهدات آمریکا در ناتو و اوکراین به طور حتم برای دولت تاجر ترامپ از نظر اقتصادی سودآور خواهد بود. این نکته یک بحث اساسی است که باید به آن توجه ویژهای شود.
ممکن است ایران در جنگ اوکراین محل تبانی قدرتهای غرب و شرق شود
فلاحتپیشه در رابطه با نقش پایان جنگ اوکراین در روابط میان ایران و آمریکا، تصریح کرد: من معتقدم که بخش عمدهای از توجه آقای ترامپ و تیم ایشان معطوف به کاهش تعهدات در جنگ اوکراین خواهد بود و تلاش خواهند کرد تا با کاهش کمکها، زلنسکی را وادار به دستیابی به توافقی با آقای پوتین کنند. پس از رسیدن به این توافق، ایران باید تحولات را با نگاهی واقعگرایانه بررسی کند. چرا که یکی از نقاط ضعف ایران زمانی است که روسیه به خاطر پایان دادن به جنگ اوکراین به سود خود، حتی از برگ ایران نیز بهرهبرداری کند. در آن صورت، منافع کشور ما ممکن است دوباره به محل تبانی قدرتهای غرب و شرق تبدیل شود.
روابط ترامپ با اسرائیل به گونهای نخواهد بود که نتانیاهو ادعا میکند
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه درباره تغییر نگرش ترامپ در روابطش با نخست وزیر رژیم صهیونیستی، عنوان کرد: ما شاهد بازیگری به نام اسرائیل هستیم اما مناسبات آقای ترامپ با اسرائیل به گونهای نخواهد بود که نتانیاهو در حال حاضر مطرح میکند. به هر حال، نتانیاهو در داخل اراضی اشغالی نیز با چالشهای جدی مواجه است. یکی از این چالشها، شکلگیری دو گروه اصلی بعد از هفت اکتبر در اطراف دولت نتانیاهو و خارج از آن است؛ گروههای نفوذ و قدرت و گروههای ایدئولوژیک و ارتودوکس. گروه اول چالش را ایدئولوژیک میبینند و هدفگذاری آنها بر ضمیمه کردن کرانه باختری است. این گروه، دعوا را در فلسطین به شکل ایدئولوژیک مینگرند و برای خود رسالتی قائل هستند که عملاً کشوری به نام فلسطین را از بین ببرند.
نتانیاهو نسبت به چالش ایدئولوژیک همراهی کمتری دارد و به دنبال پیروزی استراتژیک است
وی با بیان اینکه چالش اصلی که نتانیاهو دنبال میکند، چالش استراتژیک است و نه ایدئولوژیک، اظهار کرد: او سعی دارد که جنگی را به سمت ایران سوق دهد، به شرطی که آمریکاییها با این جنگ همراهی کنند تا قابلیتهای ایران، بهویژه توان هستهای آن را در یک جنگ محدود تضعیف کنند. در این رابطه، به نظر میرسد که آقای نتانیاهو نسبت به چالش ایدئولوژیک همراهی کمتری خواهد داشت. کسانی که معتقدند چالش اصلی ایدئولوژیک و رسالت اصلی در منطقه، همان ادعای تصاحب کرانه باختری است، ممکن است دیدگاه متفاوتی داشته باشند. در بلندمدت، نتانیاهو نمیتواند جنگ در حوزه لبنان و از آن طریق در حوزه ایران را ادامه دهد، ضمن اینکه فشارهای بینالمللی جدیتری نیز برای ایجاد آتشبس در لبنان وجود دارد. اگر در لبنان آتشبس برقرار شود، به همان میزان امکان جنگ با ایران نیز کاهش مییابد و دیپلماتها میتوانند فعالتر شوند.
ایران نباید دیپلماسی را در قبال آمریکا تعطیل کند
فلاحتپیشه با اشاره به آنچه دولت باید در دستور کار اقدامات خود قرار دهد، بیان کرد: دولت فعلی بخشی از انرژی خود را که میتوانست در خدمت پیشبرد سیاست تنشزدایی قرار گیرد، صرف تعامل با افراطیون در داخل کرده است. این یکی از اشتباهات دولت محسوب میشود. از همان ابتدا، پس از برگزاری رأیگیری، میتوانستند انرژی انتخاباتی و پیروزی را پشت یک طرح تنشزدایی جدی قرار دهند که در آن، امکان نزدیکی عملیتر ایران با کشورهای عربی حفظ شود. همچنین، کانال بسته شده دیپلماتیک با آمریکا در عمان و در دیگر کشورهای همسایه فعال میشد و از گسترش تنش جلوگیری میگردید. این فرصتی بود که دولت پزشکیان از دست داد. اما در شرایط کنونی، با وجود دولت جدید در آمریکا، من معتقدم آقای ترامپ همزمان با طراحی طرح فشار حداکثری، سعی خواهد کرد کانالی دیپلماتیک با ایران ایجاد کند. به همین دلیل، ایران نباید دیپلماسی را در قبال آمریکا تعطیل کند.
ایران، عربستان و برخی کشورهای عربی باید یک کارگروه مشترک در خصوص مسئله فلسطین ایجاد کنند
این استاد روابط بینالملل در رابطه با دیدارهای اخیر مسئولان کشورمان با بن سلمان و احتمالی همکاری ایران و عربستان در موضوع آتشبس در منطقه، گفت: مهمترین اختلاف ایران و عربستان در همان مطلبی است که ایران به عنوان حق شرط به بیانیه پایانی اضافه کرد که به معنای مخالفت ایران با طرح دو کشور بود، هم ایران و هم ارتودوکسهای یهودی، با طرح دو کشوری مخالفت میکنند. در موضوع فلسطین هیچگونه همراهی جدی بین ایران و کشورهای عربی ایجاد نخواهد کرد، مگر اینکه ایران، عربستان و برخی کشورهای عربی دیگر یک کارگروه مشترک را ایجاد کنند و نظرات یکدیگر را به هم نزدیک نمایند. واقعیت این است که در تعریف موضوع فلسطین، غیر از مسائل جاری مانند مخالفت مسلمانان با کشتار در غزه، در موضوع سرنوشت فلسطین عملا مواضع ایران به مواضع ارتودوکسها نزدیک است. کشورهای اسلامی نیز روز به روز از هدف خود که همان تشکیل دو کشور بود، دور میشوند. چرا که ارتودوکسها با پیروزی نظامی در غزه دیگر حاضر نیستند زیر بار تشکیل دو کشوری بروند.
وی خاطرنشان کرد: اگر ایران و کشورهای عربی بخواهند در موضوع فلسطین به موضع واحدی برسند، باید کارگروه مشترک کارشناسی تعریف کنند که مواضع آنها را به هم نزدیک کند. تا زمانی که این کار صورت نگیرد، هیچگونه همافزایی بین ایران و اعراب در موضوع فلسطین شکل نخواهد گرفت و این موضوع تنها به سود اسرائیل تمام خواهد شد.