شناسهٔ خبر: 69737167 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان صنعت | لینک خبر

اقتصاد ترامپی آغاز می‌شود

منتقدان دونالد ترامپ بر این باورند که او بیش از حد آشفته و بی‌نظم است تا بتواند کار زیادی انجام دهد. اما سرعت انتصابات اولیه او باید این دیدگاه را تغییر دهد. دولت بعدی او به نظر می‌رسد برنامه‌های جدی و اجرایی در پیش دارد.

صاحب‌خبر -

جهان صنعت نیوز : مجله اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان «چه چیزی در انتظار اقتصاد جهانی است؟» به تحلیل دور دوم ریاست جمهوری ترامپ از منظر اقتصادی پرداخت. منتقدان دونالد ترامپ او را به بی‌نظمی و آشفتگی متهم می‌کنند، اما انتصابات سریع و برنامه‌های او، از کاهش مقررات و آزادی هوش مصنوعی گرفته تا اخراج مهاجران غیرقانونی و اعمال تعرفه‌های سنگین بر چین، نشان‌دهنده عزم جدی او برای تغییرات گسترده است. در حالی که بازارها از کاهش مالیات و مقررات استقبال کرده‌اند، سیاست‌های مهاجرتی و تجاری او می‌تواند رشد اقتصادی را تهدید کند. با این حال، بسیاری از وعده‌های او با چالش‌های اجرایی و مقاومت‌های سیاسی روبرو خواهند شد. شخصیت غیرقابل پیش‌بینی ترامپ نیز ممکن است بر اجرای واقعی سیاست‌ها تاثیر بگذارد. در نهایت، هرچند آمریکا ممکن است از این تغییرات منفعت ببرد، پیامدهای جهانی آن، مانند تقویت دلار، افزایش بدهی‌ها در کشورهای در حال توسعه، و تنش‌های تجاری، برای اقتصاد جهانی نگران‌کننده خواهد بود.

بازارهای سهام و اوراق قرضه شرکتی به طور کلی از چشم‌انداز کاهش مقررات و کاهش مالیات در دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ خوشحال هستند. در مقابل، اکونومیست هشدار داده است که اخراج گسترده مهاجران و جنگ تجاری جهانی ممکن است آسیب‌های جدی وارد کند. خود انتصابات او نشان‌دهنده تمایل ترامپ به ایجاد اختلال، اتخاذ مواضع سخت‌گیرانه علیه چین و تاکید بر وفاداری مطلق است. با چنین نشانه‌های متناقضی، ممکن است از خود بپرسید که اقتصاد جهانی با چه چیزی روبرو خواهد شد.

پاسخ این پرسش را می‌توان در سه بخش بررسی کرد. بخش اول شامل نیت‌های ترامپ است. تعهد او به کاهش مقررات می‌تواند برای رشد اقتصادی مفید باشد. ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان، و ویوک راما‌سوامی، یک کارآفرین-سیاستمدار، به عنوان رؤسای سازمانی جدید با نام «دپارتمان بهره‌وری دولتی» (Department of Government Efficiency یا DOGE) منصوب شده‌اند. وعده ترامپ برای کاهش ۲ تریلیون دلار از بودجه سالانه دولت آشکارا اغراق‌آمیز است، اما آزادسازی قوانین به شیوه‌ای هوشمندانه می‌تواند مفید واقع شود. دولت جدید می‌تواند در همان روز نخست، روند تصویب قوانین مربوط به صدور مجوزها را که هم‌اکنون در کنگره مطرح است، سرعت ببخشد. ترامپ همچنین وعده داده است که هوش مصنوعی را آزاد کند. این فناوری به شدت منابع نیاز دارد. تصور کنید اگر قوانین آسان‌تر در زمینه برنامه‌ریزی بتواند انقلابی در این حوزه ایجاد کند.

متأسفانه ترامپ همچنین قصد دارد میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی را اخراج کرده و تعرفه‌هایی تا سقف ۶۰ درصد بر چین و ۱۰ تا ۲۰ درصد بر سایر کشورهای جهان اعمال کند. تمامی این سیاست‌ها برای رشد اقتصادی زیان‌بار خواهند بود. به عنوان مثال، هزینه‌های اخراج گسترده مهاجران ممکن است به صدها میلیارد دلار برسد. این مبلغ شامل بار اقتصادی ناشی از کمبود نیروی کار و افزایش سرسام‌آور قیمت مصرف‌کننده نمی‌شود. تقریباً نیمی از کارگران در مزارع آمریکا وضعیت قانونی ندارند.

بخش دوم پاسخ این است که تنش‌های موجود در برنامه‌های ترامپ با واقعیت‌های حکمرانی تعدیل خواهند شد. شعارهای پرشور او زمانی که با واقعیت‌های پیچیده اداره کشور مواجه شوند، ممکن است تغییر کنند. اجرای سیاست‌ها به قدری انرژی و زمان می‌برد که دولت او به سادگی قادر به اجرای همه وعده‌ها به طور همزمان نخواهد بود.

اعمال تعرفه‌های جهانی زمان‌بر خواهد بود زیرا نیازمند تصویب کنگره یا استفاده از اختیارات ریاست‌جمهوری است که پیش‌تر آزمایش نشده‌اند. قانون‌گذاران جمهوری‌خواه طرفدار تجارت آزاد ممکن است با تعرفه‌هایی که بر متحدان نزدیک آمریکا اعمال شود، مخالفت کنند. از طرف دیگر، استفاده از قوانین موجود برای اعمال تعرفه‌های جهانی به بهانه امنیت ملی احتمالاً با چالش‌های قضایی روبرو خواهد شد. به همین ترتیب، بازداشت، نگهداری و پردازش میلیون‌ها نفر یک کابوس لجستیکی است که نیازمند همکاری با مقامات ایالتی خواهد بود، بسیاری از آن‌ها ممکن است همکاری نکنند.

بخش سوم پاسخ، شخصیت خود ترامپ است. او تمایل دارد که ابتدا افراد مورد علاقه خود را انتخاب کرده و سپس کنار بگذارد. او به هیچ‌کس وابسته نیست. با وجود انتصاب استفان میلر، یکی از وفاداران قدیمی و فردی که مواضع سخت‌گیرانه‌ای در زمینه مهاجرت دارد، ترامپ ممکن است رشد اقتصادی را در اولویت قرار دهد. در این صورت، ممکن است با ایجاد سر و صدای زیاد درباره اخراج مهاجران، تأثیرات واقعی این سیاست را محدود کند. همین موضوع در مورد ایلان ماسک نیز صادق است. بازارها حس می‌کنند که ممکن است ماسک امتیازات ویژه‌ای دریافت کند. اما آیا این رابطه دوام خواهد آورد؟ تنها نیروی بازدارنده رئیس‌جمهوری که با نادیده گرفتن توصیه کارشناسان اطراف خود به چنین موفقیتی دست یافته، همان بازارها خواهند بود. ترامپ به قیمت سهام به عنوان معیاری برای موفقیت، اهمیت زیادی می‌دهد.

نتیجه‌ای که بازارها به نظر می‌رسد به آن رسیده‌اند این است که اوضاع به خوبی پیش خواهد رفت. با این که آن‌ها نسبت به خطرات تورم و سرمایه‌داری رفاقتی (Cronyism) آگاه هستند، سرمایه‌گذاران شرط بسته‌اند که تعرفه‌ها و اخراج‌ها آسیب جدی وارد نخواهند کرد. در عوض، کاهش مالیات‌ها ممکن است منجر به رونق کوتاه‌مدت شود و مقررات‌زدایی نیز به رشد بلندمدت کمک کند.

حتی اگر این پیش‌بینی در مورد آمریکا درست باشد—که هنوز جای تردید دارد—برای سایر نقاط جهان بیش از حد خوش‌بینانه است. با افزایش استقراض، افزایش تعرفه‌ها و رشد اقتصادی در آمریکا، دلار تقویت خواهد شد. این موضوع تجارت را کاهش داده و منجر به افزایش نرخ بهره و فشار بیشتر بر بدهی‌های دلاری در کشورهای در حال توسعه خواهد شد.

برخی از دولت‌ها مستقیماً تحت تأثیر این سیاست‌ها قرار خواهند گرفت، به ویژه اگر ترامپ تهدید کند که تعرفه‌ها را فراتر از نرخ جهانی افزایش می‌دهد. مکزیک آسیب‌پذیرترین کشور است، زیرا سیاست مهاجرتی ترامپ به دلیل عبور بسیاری از مهاجران غیرقانونی از مرز مکزیک با آمریکا، این کشور را هدف قرار خواهد داد. همچنین، سیاست تجاری ترامپ نیز به دلیل وجود کارخانه‌هایی در مکزیک که کالاهای خود را تحت توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) به شمال صادر می‌کنند، این کشور را در معرض خطر قرار می‌دهد.

ترامپ به نظر می‌رسد خصومت ویژه‌ای با رهبران اتحادیه اروپا دارد. بسیاری از جمهوری‌خواهان معتقدند که با پرداخت هزینه نیروهای آمریکایی در اروپا به عنوان بخشی از ناتو، آمریکا عملاً برای رفاه اروپا هزینه می‌کند. برای ترامپ، مازاد تجاری عظیم اتحادیه اروپا با آمریکا، این زخم را عمیق‌تر می‌کند. اروپا باید منتظر پرداخت هزینه باشد.

هدف اصلی سیاست‌های اقتصادی خصمانه ترامپ، چین خواهد بود. مارکو روبیو در وزارت خارجه و مایک والتز به عنوان مشاور امنیت ملی، هر دو خواهان آن هستند که رقابت بین دو اقتصاد بزرگ جهان در مرکز سیاست‌های آمریکا قرار گیرد. با خروج شرکت‌ها از زنجیره تأمین چین، ممکن است برخی کشورها سود ببرند. با این حال، جدایی اقتصادهای آمریکا و چین به طور کلی تأثیرات مخربی خواهد داشت.

کشورها باید برای مقابله با آنچه در پیش است آماده شوند. اتحادیه اروپا اعلام کرده که ده‌ها میلیارد یورو به حوزه دفاعی اختصاص خواهد داد. اما در حوزه هوش مصنوعی عقب افتاده و مدت زیادی است که تقویت بازار داخلی خود را به تأخیر انداخته است. چین در موقعیت بهتری قرار دارد اما با تأخیر در تحریک تقاضای داخلی خود، اشتباهی بزرگ مرتکب شده است.

اگر ترامپ موجی از تعرفه‌ها را آغاز کند، وسوسه پاسخ تلافی‌جویانه افزایش خواهد یافت، به ویژه برای نشان دادن قدرت. اما این اقدام یک خودزنی خواهد بود. معدود کشورهایی مانند آمریکا وجود دارند که بازار داخلی بزرگی دارند و می‌توانند در برابر شوک‌های تجاری مصون باشند. بهتر است کشورها از جنبه مثبت سیاست‌های اقتصادی ترامپ استفاده کرده و مقررات را کاهش دهند. اگر ترامپ بخواهد زمین بازی را کج کند، بهترین راه برای مقابله رقابتی‌تر شدن است.