علی ودایع، کارشناس مسائل بینالملل، در ابتدای برنامه گفتوگوی سیاسی رادیو گفت و گو، به چرخش میدانی جریان مقاومت از حالت دفاعی به تهاجمی اشاره کرد و اظهار داشت که این تغییر استراتژی حزبالله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی بهخصوص پس از ترور فرماندهان حزبالله، به نقطه عطفی در مقابله با این رژیم تبدیل شده است.
وی بیان کرد که یکی از خطاهای محاسباتی مهم رژیم صهیونیستی در تحلیل موقعیت حزبالله، نادیدهگرفتن بُعد اجتماعی و مقبولیت این گروه در جامعه لبنان است.
ودایع افزود: «حزبالله لبنان توانسته پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد و جایگاه خود را در میان مردم منطقه تقویت کند.» او همچنین به نقل از تجربه شخصیاش از سفر به لبنان و دیدار با مردم، از محبوبیت و جایگاه بالای حزبالله در میان فلسطینیها یاد کرد.
سابقه مبارزاتی حزبالله لبنان، یک سرمایه راهبردی در تقابل با اسرائیل است
ودایع سپس به سابقه مبارزاتی حزبالله اشاره کرد و گفت: «این گروه از همان ابتدا در مواجهه با رژیم صهیونیستی فعالیت داشته و این تجربه، آنها را در مواجهه با تهدیدات اسرائیل، از جمله ترورهای هدفمند، مقاومتر و منسجمتر کرده است.» او افزود: «حزبالله از روزهای نخست تشکیل، در تقابل با اسرائیل قرار داشته و این امر باعث شده که همواره آمادگی و ساختار نظاممندی برای جایگزینی فرماندهان به شهادت رسیده داشته باشد.»
تخصص حزبالله در جنگهای نامنظم و عنصر غافلگیری، قدرتی فراتر از انتظار اسرائیل
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین به تخصص حزبالله در جنگهای نامنظم یا پارتیزانی اشاره کرد و تصریح کرد که حزبالله لبنان توانسته با استفاده از عنصر غافلگیری، قابلیتها و تواناییهای خود را در سطحی بالا به نمایش بگذارد.
او گفت: «حزبالله، شهرهای موشکی و پهپادهای خود را به نمایش گذاشته و از این ابزارها برای مقابله با رژیم صهیونیستی بهره میگیرد.»
وی تأکید کرد که این نمایش قدرت برای رژیم صهیونیستی غیرقابلپیشبینی است و روزنامه نیویورک تایمز نیز اخیراً به این تهدید اشاره کرده بود.
ژئوپلیتیک جنوب لبنان، امتیازی مهم برای حزبالله در مقابله با اسرائیل
ودایع در ادامه به موقعیت ژئوپلیتیکی جنوب لبنان پرداخت و گفت که این موقعیت جغرافیایی به نفع حزبالله بوده و آنها را در جایگاه برتری قرار داده است.
او تصریح کرد که حزبالله لبنان با بهرهگیری از تجربههای خود در جنگهای نامنظم و تکیه بر برتریهای ژئوپلیتیکی، در مقابل رژیم صهیونیستی در وضعیت برتری قرار دارد.
او در ادامه با اشاره به تلاشهای چندین ساله رژیم صهیونیستی برای تضعیف حزبالله، گفت که این رژیم برای ترور فرماندهان حزبالله برنامهریزی طولانیمدتی داشته است.
دست برتر جغرافیایی لبنان و استفاده از عنصر غافلگیری در مبارزه با اسرائیل
نقیبزاده در ابتدای صحبتهایش به وضعیت ژئوپلیتیکی جنوب لبنان و تغییرات به نفع حزبالله اشاره کرد. او بیان کرد که در شرایط کنونی با توجه به پیشرفت تکنولوژی، دست برتر جغرافیایی در مقابله با اسرائیل از اهمیت کمتری برخوردار شده و باید تمرکز بیشتری بر عمق استراتژیک و استفاده از محیط طبیعی لبنان مانند کوهها و پوششهای گیاهی برای پناهگیری داشت.
غافلگیری و تاکتیکهای تاریخی در مبارزات حزبالله
وی افزود: «عنصر غافلگیری که حزبالله از آن بهره میبرد، ریشهای تاریخی دارد؛ مشابه تاکتیکهای پارتیزانی که در تاریخ به عنوان حربههای اشکانیان برای مقابله با رومیان شناخته میشد.» به گفته او، حتی در مناظرات ریاستجمهوری آمریکا، اوباما اشارهای به این استراتژی تاریخی ایرانیان داشت.
جنگ روانی و تلاش اسرائیل برای تضعیف حزبالله
نقیبزاده به تاثیرات رسانهای نیز پرداخت و بیان کرد که اسرائیل و کشورهای همپیمانش تلاش دارند تا با جنگ روانی و تحریمهای مختلف، بنیه اجتماعی حزبالله و حمایت مردمی آن را تضعیف کنند. به عنوان مثال، او به محدودیتهایی که شبکههای اجتماعی همچون توییتر و اینستاگرام بر پستهایی که حاوی پیامهایی از سید حسن نصرالله یا شهید حاج قاسم سلیمانی هستند، اعمال میکنند، اشاره کرد.
ضرورت جنگ چند سطحی برای مقابله با دشمن قدرتمند
نقیبزاده در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر فرمایشات مقام معظم رهبری، به ضرورت آمادگی در برابر دشمن قدرتمند اشاره کرد و گفت که مقاومت باید نبردی چند سطحی را در پیش گیرد. در این راستا، هم قدرت سخت و هم قدرت نرم و هوشمند به کمک اندیشمندان و جوانان نخبه تقویت شده است.
نقش تکنولوژی و مردم در مستندسازی و تقویت قدرت نرم مقاومت
او همچنین به نقش مردم عادی و خبرنگاران در مستندسازی وقایع جنگی اشاره کرد و افزود که امروزه مردم لبنان و غزه با استفاده از ابزارهای تکنولوژی همچون تلفن همراه، به خبرنگارانی فعال تبدیل شدهاند و این یکی از سطوح قدرت نرم و هوشمند است که به نفع محور مقاومت عمل میکند.
تحلیل رفتار اسرائیل و موازنه قدرت در جنگ غزه
ودایع در صحبتهای خود به تحلیل رفتار اسرائیل در بحرانهای اخیر و همچنین تغییرات موازنه قدرت در جنگ غزه پرداخت. وی به اهمیت نگاه به مسائل از زاویه دید رژیم صهیونیستی برای درک بهتر اقدامات این رژیم اشاره کرد و گفت: «قبل از ماجرای حمله حماس در هفتم اکتبر، گزارشهایی از سوی سازمان سیا به شاباک هشدار داده بود که احتمال دارد حماس دست به عملیاتی بزرگ بزند.»
اختلال در موازنه قدرت میان حماس و اسرائیل
ودایع ادامه داد که موازنه قدرت میان حماس و اسرائیل به دلیل بحرانهای داخلی در رژیم صهیونیستی و اختلافات بین بنیامین نتانیاهو و یائیر لاپید دچار اختلال شده بود. او افزود: «در همان زمان، گزارشهایی از درون اسرائیل منتشر شد که نشان میداد نتانیاهو نتواسته هیچ دستاوردی در مواجهه با بحرانها به دست آورد.» به گفته وی، این اختلال در موازنه قدرت موجب شد تا رژیم صهیونیستی از تاکتیک بحران در بحران، برای بازگرداندن قدرت خود استفاده کند.
تاکتیک بحران در بحران و حمله به کنسولگری ایران
ودایع به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق اشاره کرد و گفت: «نتانیاهو طبق الگوریتم ذهنی خود، برای مقابله با بحرانهای داخلی و خارجی، اقدام به تشدید تنشها و حمله به کنسولگری ایران کرد.» وی افزود که رژیم صهیونیستی با این اقدام تلاش داشت تا از بحرانهای داخلی خارج شود و یک بحران بزرگتر خلق کند.
موازنه قدرت در جنگ غزه و ورود نیروهای مقاومت
ودایع در ادامه به تحولات میدانی جنگ غزه و موازنه قدرت در آن اشاره کرد و گفت: «با ورود گروههای مقاومت نظیر حوثیها و مقاومت عراق، موازنه قدرت به نفع محور مقاومت تغییر کرده است.» او همچنین به اشتباه محاسباتی برخی از کارشناسان داخلی اشاره کرد که پیشبینی کرده بودند ایران باید به سرعت واکنش نشان دهد، در حالی که جبهه مقاومت بهطور فعال در حال کنشگری بود.
خروج از جنگ سایهها و تحلیل اقدامات تهران
وی در خصوص تغییرات استراتژی ایران در واکنش به حملات اسرائیل اظهار داشت: «پس از حمله به کنسولگری ایران و وقوع وعده صادق یک، تهران توانست موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد.» ودایع همچنین به صبر استراتژیک ایران اشاره کرد و افزود: «در حالی که برخی رسانهها تلاش میکردند که ایران را وارد جنگ مستقیم کنند، ایران با حفظ استراتژی صبر و اقدام متوازن به مقابله با اسرائیل پرداخت.»
تقویت قدرت حزبالله و جنگ رسانهای اسرائیل
ودایع در ادامه سخنان خود به قدرت بازدارندگی و آفندی حزبالله اشاره کرد و گفت: «حزبالله در کنار موقعیت جغرافیایی خود در جنوب لبنان، دست برتر را در جنگ با اسرائیل دارد.» وی افزود: «در این میان، اسرائیل تلاش دارد با جنگ رسانهای و پیامهایی که نتانیاهو به لبنان و ایران ارسال میکند، شکافهای داخلی در این کشورها را تقویت کند و در جنگ روایتها سرمایهگذاری نماید.»
چشمانداز جنگ حزبالله با اسرائیل و تحلیل وضعیت نتانیاهو
نقیب زاده در ادامه صحبتهای خود به چشمانداز جنگ حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی و تأثیر آن بر وضعیت نتانیاهو و امنیت سرزمینهای اشغالی پرداخت. وی با اشاره به وضعیت بحرانی نتانیاهو در داخل اسرائیل گفت: «نتانیاهو در شرایط فعلی با اپوزیسیون قوی مواجه است و حتی اگر جنگ را خاتمه دهد، این اقدام به نوعی دو سر باخت برای او خواهد بود.»
چالشهای امنیتی اسرائیل و پایان رویای نتانیاهو
نقیب زاده ادامه داد که وضعیت کنونی نشاندهنده پایان رویای نتانیاهو برای ایجاد امنیت در سرزمینهای اشغالی است: «حتی اگر جنگ را به پایان برساند، اسرائیل همچنان با بحران داخلی و ضعف در مدیریت مواجه خواهد بود.» وی بر این باور است که بحرانها و اعتراضات داخلی رژیم صهیونیستی به دلیل ناکامی نتانیاهو در مقابله با مشکلات مختلف، وضعیت او را پیچیدهتر کرده است.
موازنه قدرت در جنگ و ضرورت تقویت محور مقاومت
نقیب زاده همچنین به اهمیت تقویت محور مقاومت به ویژه حزبالله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: «حزبالله باید در ابعاد مختلف، از جمله قدرت سخت و نرم، سرمایهگذاری کند تا در برابر جنگهای نامتقارن و تاکتیکهای جدید اسرائیل مقاوم باشد.» وی همچنین به استفاده از فناوریهای جدید در نبردهای نظامی تأکید کرد و افزود: «محور مقاومت باید سامانههای موشکی و پهپادی را بهطور مؤثر به کار گیرد تا هزینههای زیادی را بر دشمن تحمیل کند.»
پشتیبانی بینالمللی و دیپلماسی عمومی
وی در ادامه به اهمیت جلب پشتیبانی بینالمللی و دیپلماسی عمومی اشاره کرد و گفت: «محور مقاومت باید از طریق رسانهها و دیپلماسی عمومی، ظلم و ستمی که بر مردم منطقه روا داشته میشود را روایت کند تا حمایت جهانی را جلب نماید.» نقیب زاده همچنین تأکید کرد که محور مقاومت باید آماده رونمایی از سلاحهای جدیدی باشد که قادر به تغییر موازنه قدرت در منطقه باشد.
وضعیت داخلی اسرائیل و بحرانهای جدید نتانیاهو
نقیب زاده به تحلیل وضعیت داخلی اسرائیل نیز پرداخت و گفت: «نتانیاهو به دلیل فساد شخصی و مشکلات داخلی، به دنبال ایجاد بحرانهای جدید است تا توجه افکار عمومی را از ضعفهای خود منحرف کند.» وی افزود: «همانطور که در بحران کرونا و اعتراضات جهانی دیدیم، بحرانهای جدید میتوانند به پوشش ضعفهای داخلی کمک کنند، و نتانیاهو به همین دلیل ممکن است بحران جدیدی ایجاد کند تا از این طریق از فشارهای داخلی رهایی یابد.»
ترور شخصیتها و ادامه راه مقاومت
نقیب زاده در ادامه بر این نکته تأکید کرد که ترور شخصیتهای مهم در محور مقاومت نمیتواند به پایان این جریان منجر شود: «اگر چه ترور شخصیتهایی مانند سید حسن نصرالله برای دشمنان یک هدف مهم است، اما محور مقاومت نماینده یک جریان گستردهتر است و در صورت فقدان هر یک از این افراد، جریان مقاومت همچنان ادامه خواهد داشت.» وی افزود که حزبالله لبنان و دیگر گروههای مقاومت در منطقه از تواناییهای زیادی برخوردارند و نمیتوانند با حملات فردی به پایان برسند.
تحلیل طرح صلح ابراهیم و راهبردهای آمریکا در بحران خاورمیانه
ودایع در ادامه صحبتهای خود به تحلیل وضعیت جاری در خاورمیانه و ارتباط آن با طرح صلح ابراهیم و سیاستهای ایالات متحده پرداخت. وی با اشاره به مقالهای از اکونومیست که در آن تصویری از یک پروانه با دو بال یکی پرچم اسرائیل و دیگری پرچم فلسطین بود، گفت: «این تصویر به نوعی نماد بحث دو کشوری است که بهعنوان یک راهکار برای ایجاد امنیت در منطقه مطرح شده است.»
طرح دو کشوری و تأثیر آن بر امنیت منطقه
ودایع با اشاره به روندهای سیاسی و رسانهای در یک سال گذشته تأکید کرد: «حضور یک خط خبری و رسانهای خاص و مواضع برخی کشورهای عربی منطقه که خواهان آتشبس و تحقق طرح دو کشوری بودند، نشاندهنده تلاشها برای دستیابی به امنیت از طریق این راهکار است.» وی سپس به سخنان مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اشاره کرد که طوفان الاقصی را ضربهای به وعده صلح ابراهیم دانستند و افزود: «این نشان میدهد که طرح صلح ابراهیم در معرض چالشهای جدی قرار دارد.»
سیاست ایالات متحده و حمایت از رژیم صهیونیستی
ودایع به رویکرد ایالات متحده در حمایت از اسرائیل پرداخت و گفت: «فارغ از اختلافات داخلی بین جمهوریخواهان و دموکراتها، سیاست ایالات متحده در نهایت به تأمین منافع رژیم صهیونیستی معطوف است.» وی افزود:رئیس جمهور آمریکا هر کسی که باشد، خود را ملزم به حمایت از اسرائیل میداند.»
مداخله ترامپ و تلاش برای کنترل نتانیاهو
ودایع سپس به سیاستهای ترامپ در قبال نتانیاهو پرداخت و گفت: «دولت ترامپ بهویژه در تلاش خواهد بود که جنگطلبی بنیامین نتانیاهو را کنترل کند، موضوعی که جو بایدن در تحقق آن ناموفق بوده است.» وی ادامه داد که آمریکا و اسرائیل بهدنبال ایجاد منطقه حائل در مرز لبنان و سرزمینهای اشغالی هستند و این طرح را بخشی از برنامههای صلح ابراهیم دانست.
دستکاری در قطعنامه ۱۷۰۱ و فشار به حزبالله لبنان
ودایع به سفر اخیر فرستاده ویژه بایدن به لبنان اشاره کرد و افزود: «آمریکاییها در تلاشند تا قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل را دستکاری کنند تا بتوانند به ایجاد منطقه حائل در مرز لبنان و اسرائیل کمک کنند.» وی همچنین بر این نکته تأکید کرد که رژیم صهیونیستی در حالی که مقامات حزبالله را ترور کرده است، هنوز نتواسته به پیروزی راهبردی دست یابد.
تلاش برای کنترل جنگ در خاورمیانه و فشار به نتانیاهو
ودایع اظهار داشت که پیشبینی میشود با روی کار آمدن ترامپ، فشار بیشتری به نتانیاهو وارد شود تا طرح دو کشوری را بپذیرد و پذیرش این طرح ممکن است تحت فشارهای سازمان ملل و نیروهای یونیفل قرار گیرد. وی تأکید کرد که در این شرایط، رژیم صهیونیستی همچنان به کشتار مردم فلسطین و اعمال سیاستهای کوچ اجباری ادامه خواهد داد و جبهه مقاومت از نبرد تن به تن دست نخواهد کشید.
ترامپ و چشمانداز سیاستهای جهانی آمریکا
ودایع در ادامه بیان کرد که با روی کار آمدن ترامپ، سیاستهای آمریکا تغییر خواهد کرد و گفت: «ترامپ بر اساس منافع اقتصادی ایالات متحده و تلاش برای یکجانبهگرایی، به کنترل جنگها و بحرانها در خاورمیانه خواهد پرداخت. «وی افزود که پس از پایان جنگ در اوکراین، ترامپ احتمالاً به چالشهای چین خواهد پرداخت.
تحولات سیاسی ترامپ و محور مقاومت
نقیبزاده در ادامه سخنان خود با اشاره به تحولات اخیر در سیاستهای ترامپ و وضعیت محور مقاومت گفت: «ترامپ امیدوار است که با تغییرات در سیاستهای منطقهای، بتواند جنگها را متوقف کند، اما باید توجه داشت که محور مقاومت دیگر همان محور مقاومت سابق نیست. این تغییرات بهویژه در سطح استراتژیک و ژئوپلیتیکی قابل مشاهده است.»
وی افزود: «ترامپ در تلاش است تا پیمان آتلانتیک شمالی و سایر ائتلافهای غربی را منسجم کند و این تلاشها برای بزرگتر کردن خانواده غربی و متحد کردن قدرتهای مختلف در منطقه و جهان بهعنوان سرکرده مافیا و پلیس جهانی ادامه دارد. او سعی دارد روابط بینالملل را بهنفع خود ساماندهی کند، اما با توجه به افزایش تنشها و رقابتهای جهانی، این اهداف بهراحتی قابل تحقق نیست.»
نقیبزاده همچنین به تغییرات رویکرد ترامپ در مقایسه با گذشته اشاره کرد و اظهار داشت: «ترامپ در مقایسه با دورههای گذشته، ممکن است تغییراتی در رفتار خود داشته باشد. همانطور که در صحبتهای گذشتهاش دیدیم، او اکنون بهطور مکرر از تمایل خود برای حل مشکلات با ایران و کشورهای دیگر سخن میگوید. این نشاندهنده تغییراتی است که در سیاستهای او در حال وقوع است.»
نقیبزاده در ادامه افزود: «در دنیای امروز، قدرتهای جهانی به حدی از پویایی و تحولات رسیدهاند که دیگر نمیتوان به راحتی پیشبینی کرد که چه اتفاقاتی خواهد افتاد. به همین دلیل، ترامپ و دیگر رهبران جهانی باید از الگوهای گذشته عبور کنند و بهدنبال ایجاد استراتژیهای جدید باشند.»
وی بهطور خاص به صلح ابراهیم اشاره کرده و گفت: «این نوع صلحها و پیمانها بیشتر شبیه به یک بازی است که در آن کشورهای غربی بهدنبال تحمیل اراده خود بر دیگران هستند. از نظر من، محور مقاومت به این حد از پختگی رسیده که دیگر به این نوع توافقات بیمحتوا اهمیتی نمیدهد. هدف اصلی مقاومت، کمک به مردم مظلوم جهان و تحقق اهداف انسانی است که در راستای عدالت جهانی قرار دارد.»
نقیبزاده در پایان تأکید کرد: «اگرچه این ائتلافها و صلحها در ظاهر میتوانند موفق باشند، اما در نهایت هیچکدام نمیتوانند به تحقق عدالت واقعی کمک کنند. محور مقاومت با تلاشهای مستمر خود بهدنبال تحقق اهداف بزرگتری است که فراتر از توافقات و پیمانهای سطحی جهانی است.»