همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد: محمدرضا باهنر، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در گفت و گو با همشهری تأکید می‌کند که اهل پارتی بازی نیست. او در باره سبک زندگی مسئولان و شایعاتی که درباره آنها منتشر می شود می‌گوید:« بسیاری از این حرف و حدیث‌ها واقعی نیست، اما سبک زندگی معدودی از مسئولان موجب شده تا برخی مردم نسبت به آنها و فرزندانشان نگاه مثبتی نداشته باشند.»
مهندس باهنر، درباره شرایط زندگی، تحصیلات و شغل فرزندان خود می‌گوید: «۶فرزند دارم؛ ۴ دختر و ۲ پسر. ۵فرزندم دهه شصتی هستند و پسر آخرم، سال آخر دبیرستان و دهه هشتادی است. هیچ‌کدام از ۵فرزند ارشدم پست مدیریتی ندارند. ۲دخترم فوق‌لیسانس مدیریت IT و عمران دانشگاه تهران و خانه‌دار هستند. یک دخترم فوق‌لیسانس مدیریت IT دانشگاه تهران و کارشناس شرکت ایرانسل است. یک دخترم هم فوق‌لیسانس عمران دانشگاه تهران و کارشناس با قرارداد ساعتی در شرکت مهاب قدس مشغول به تدریس است. پسر بزرگم فوق‌لیسانس مکانیک دانشگاه تهران است و با دوستان دانشگاهی خود یک کارگاه خصوصی دایر کرده‌اند.»
توصیه معکوس برای خانواده‌ام!
محمد رضا باهنر می گوید اهل توصیه و سفارش برای اعضای خانواده اش نیست و اگر هم توصیه ای کرده، معکوس بوده است! وقتی از او می خواهیم تا ماجرای توصیه معکوس را برایمان تعریف کند، می گوید: «شاید گفتن این صحبت‌ها خیلی خوب نباشد و مردم هم احتمالا باور نکنند و بگویند این صحبت‌ها برای ریاکاری است، ولی خب واقعیت این است که بچه‌های من با اینکه در دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر و در رشته‌های مهندسی تحصیل کرده‌اند، اما هیچ‌کدام وارد دستگاه دولتی نشدند. بد نیست خاطراه‌ای هم از سفارش‌های معکوس برای شما تعریف کنم. یکی از دامادهای من در ایران‌خودرو کار می‌کرد. دکترای پلیمر از دانشگاه امیرکبیر دارد و جوان بااستعدادی است. دوره‌ای که من نایب‌رئیس مجلس بودم متوجه شدم مدیر کارخانه به‌صورت پی در پی مسئولیت و رتبه داماد من را بالا می‌برد. با مدیر ایران خودرو که رفیقم بود، تماس گرفتم و گفتم که درسته ایشان بااستعداد است و توانمندی‌هایی دارد، اما این کار شما درست نیست و خیلی جدی به ایشان گفتم که دیگر این کار را تکرار نکند.»
شرط باهنر برای پذیرفتن معاونت استانداری کرمان
محمد رضا باهنر معتقد است از همان شروع انقلاب و مسئولیت‌هایی که در کرمان برعهده داشته اهل پارتی بازی نبوده است. یکی از خاطراتش مربوط به اوایل انقلاب را این گونه روایت می‌کند: «زمانی که آقای ساوه استاندار کرمان بودند از من خواست تا پست معاونت استانداری را قبول کنم. برادر بزرگتر من که اکنون ۸ سال است مرحوم شده، آن زمان تا چهارم دبیرستان درس خوانده بود و کار آزاد داشت. شغلش نقاش بود. در کرمان به کسی که کارش در ارتباط با طرح و نقش قالی است، نقاش می‌گویند. استاندار، برادرم را به سمت بخشدار شهداد منصوب کرده بود. به آقای استاندار گفتم برای قبول کردن معاونت استانداری، یک شرط دارم. شرطم هم این است که برادرم را از این سمت بردارید و به عنوان کارشناس در استانداری منصوب کنید. چون معتقد بودم برای پذیرفتن مسئولیت بخشداری، تجربه لازم را ندارد و زود بود که این مسئولیت به او سپرده شود. استاندار هم با اصرار من، این شرط را قبول کرد.»
باهنر در ادامه می گوید: «اعتقاد من این است که حتی افراد مستعد، از نظر مدیریتی باید پله پله مدارج را طی کنند. آدم وقتی از نردبان هم می‌خواهد بالا برود باید پله پله برود، نه اینکه بگویند فلانی جوان بااستعدادی است و یک دفعه معاون وزیر شود! معتقدم اگر جوانی بااستعداد است، اول کارشناس یک بخش شود، بعد عضو هیأت مدیره یک شرکت کوچک و اگر گل کاشت و در کارش موفق بود، به او مسئولیت بالاتری بدهند.»