جوان آنلاین: عیسی کلانتری گفته که ما چه دستاوردی از قطع ارتباط با امریکا داشتیم و باید راه گفتگو در پیش بگیریم، همان طور که با صدام مذاکره کردیم. کلانتری البته به اینکه امریکا رابطه خود را با ایران قطع کرده و نه ایران با امریکا، اشاره نکرد‌ه است.
عیسی کلانتری گرچه معاون محیط زیست رئیس‌جمهور در دولت دوم حسن روحانی بود، اما همان زمان هم اغلب به اظهارنظرات شاذ سیاسی شناخته می‌شد و نه فعالیت خاص و تأثیرگذاری در حوزه محیط زیست. او این روز‌ها هم در یک گفتگو با روزنامه اعتماد، حرف‌های عامه‌پسند کف فضای مجازی درباره رابطه ایران و امریکا را تکرار کرده است. کلانتری گفته که «رؤسای جمهور امریکا طی چهار سال و هشت سال می‌آیند و می‌روند، اینها مهم نیستند مهم این است که ببینیم ما چه دستاوردی از این قطع ارتباط با امریکا داشته‌ایم. اگر دستاورد‌های ایران از هزینه‌هایش بیشتر بوده، اساساً نیازی به ایجاد ارتباط و مذاکره با ترامپ یا هر فرد دیگری نیست، اما اگر ملت ایران تحت فشار قرار گرفته و هزینه‌های بسیاری پرداخته‌اند باید در راهبردهایمان تجدیدنظر کنیم و راه تنش‌زدایی و گفتگو را در پیش بگیریم.»
در همین باره چند نکته قابل تأمل است:
اولاً رابطه با امریکا را ایران قطع کرد یا امریکا؟ دانشجویان ایرانی خواستار استرداد شاه خائن ایران به مردم انقلابی بودند، دولت امریکا زیر بار این خواسته بحق مردم نرفت و از سویی سفارتخانه امریکا در تهران هم به جای تلاش برای شنیدن حرف انقلاب اسلامی مردم ایران و برقراری رابطه با حکومت جدید، دنبال امور جاسوسی خودش بود تا انقلابی را که خواست مردم ایران بود، زمین بزند. ورود دانشجویان به سفارت امریکا به این دلیل بود و بعد از آن دولت امریکا با انتشار بیانیه رسمی، قطع روابط دیپلماتیک با ایران را اعلام کرد.
ثانیاً ممانعت از حضور جاسوس‌ها در ایران در قالب دیپلمات دستاورد نیست؟ کشف و بستن یک جاسوسخانه دستاورد نیست؟ کلانتری دنبال چه دستاوردی از تسخیر لانه جاسوسی می‌گردد؟
او در ادامه می‌گوید: «ایران می‌تواند همان راهبردی را که در زمان ریگان و کارتر و بوش و اوباما و بایدن در پیش گرفته بود، با ترامپ هم استفاده کند، اما آیا با این راهبرد، لقمه دندان‌گیری نصیب مردم شریف و مظلوم ایران می‌شود و گره‌ای از هزار توی پیچیده معیشت آنها باز می‌شود؟ خواسته مردم حل مشکلات اقتصادی و معیشتی، رفع محدودیت‌ها و بهبود رابطه با جهان است.»
آیا دانشجویان تسخیرکننده سفارت امریکا گفته بودند که با بستن این جاسوسخانه باعث رونق اقتصادی در ایران می‌شویم؟ یا مطابق ادبیات کلانتری، کسی در داخل ایران گفته با عدم مذاکره با ترامپ می‌توانیم لقمه دندان‌گیری دست مردم بدهیم؟ مغالطه کردن و ربط دادن همه مشکلات کشور به قطع رابطه با امریکا نامش ارائه تحلیل و راهکار سیاسی نیست.
کلانتری سپس گفته که «زمانی ایران با عراق و صدام در جنگ بود و صدام بسیاری از فرزندان و سرداران این کشور را به شهادت رساند، ولی در راستای منافع ملی‌مان با صدام مذاکره کرده و به توافق رسیدیم.»
نکته آن است که صدام نامه رسمی نوشت و درخواست پایان مخاصمات و عادی‌سازی روابط را داشت، در واقع از موضع خود عقب نشست. اما در مورد دولت امریکا هیچ گونه عقب نشینی از مواضع ضد ایرانی دیده نمی‌شود، چه در دوران ترامپ، چه بایدن و چه هر رئیس‌جمهور دیگری! توافق با امریکا در برجام هم اتفاق افتاد، اما ترامپ زیر آن زد و بایدن هم آن را اصلاح و جبران نکرد. اکنون هم درخواستی رسمی برای حل مخاصمات ندارند و حسن نیت و عقب نشینی دیده نمی‌شود، پس چرا کلانتری فکر کرده امریکایی‌ها فرش قرمز پهن کرده‌اند و منتظر مذاکره کنندگان ایرانی هستند و این ایران است که نمی‌خواهد؟
امثال کلانتری دنبال موج سواری روی فرش قرمزی هستند که وجود خارجی ندارد و ساخته و پرداخته اذهان متوهم است.
کلانتری روی کدام فرش قرمز اسکی می‌رود؟
صاحب‌خبر -
∎