شناسهٔ خبر: 69714445 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نگاهی به کتاب «عایده»/ روایتی از مادری که فرزندش را برای شهادت پرورش داد

شنیدن ماجرای شهادت پسری جوان از زبان مادر برای ما روایت تازه‌ای نیست، روایتی که از هر جغرافیا و فرهنگی نقل شود؛ آشناپنداری در ذهن ایجاد خواهد شد.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: کتاب «عایده» خاطرات مادر شهید علی عباس اسماعیل است به قلم محبوبه سادات رضوی‌نیا که توسط انتشارات سوره مهر و به همت دفتر ادبیات بیداری حوزه هنری منتشر شده است. عایده سرور زنی لبنانی و شیعه است که در شرایط ناموافق، وارد بخش بانوان حزب‌الله شده و بر اساس همین عقاید ازدواج کرده و فرزندانش را تربیت کرده است. در این کتاب خاطرات عایده را از کودکی تا اندکی پس از شهادت علی، فرزند دومش، می‌خوانیم. 

همانطور که نویسنده کتاب در مقدمه نوشته است؛ در ابتدا به نظر می‌رسد زندگی جوانی که در هفده سالگی به شهادت رسیده است فراز خاصی برای روایت ندارد. من هم با خودم نجوای ذهنی داشتم که حوادثی از این دست مگر در خاورمیانه کم است؟ همه با اندکی تفاوت شبیه هم هستند. تازه مگر در دیار خودمان مدافع حرم با همین ترکیب جوان ناکام پر از شور زندگی و عشق مادر کم داریم که برای ثبت خاطرات برویم سراغ شهدای لبنان؟ کمی اقتصادی‌تر هم به قضیه نگاه کردم که هزینه صفر تا صد نوشتن این کتاب باید خیلی زیاد شده باشد صرفه اقتصادی ندارد! راستش برای همه این تردیدها، پاسخی در متن کتاب، نه در مقدمه و توضیح نویسنده، یافتم؛ و چه خوب است که کتاب و روایت خود بسنده باشد.

یک شاعر یا نویسنده وقتی سوژه‌ای ناب پیدا می‌کند دلش می‌خواهد حتما با نگاه خودش آن را انجام ندهد این قضیه گمانم درباره حوزه هنری هم صادق بوده است که با وجود سختی‌ها تصمیم گرفته به جای اینکه بنشیند تا نویسنده‌ای عرب زبان آن را بنویسد و اثر را ترجمه کند؛ خودش وارد گود شود. 

کتاب یک روایت شخصی از تاریخ حوادث لبنان، مناسبات و کنش‌های حزب‌الله و گروه‌هایی که در لباس مدافع خیانت کرده‌اند؛ ارائه می‌دهد. روایت‌های شخصی و خاطرات، به دلیل نزدیکی صمیمانه به موضوع و گاه نگاهی از زوایای دیگر خاص و جذاب‌تر از روایات رسمی هستند که نتوانسته به پس‌کوچه‌ها و کنج‌های پنهان تاریخ وارد شود. 

یکی از راه‌های شناخت جزئیات فرهنگی بدون واسطه و بدون کانالیزه شدن ذهن، مستندنگاری و نانفیکشن است. درست است که ادبیات داستانی می‌تواند بستر خوبی برای مطالعه فرهنگی باشد ولی نویسنده انتخاب می‌کند و به شکلی آگاهانه یا حتی ناخودآگاه، اما سازماندهی شده از نماد‌های فرهنگی استفاده کند. در مقابل، راوی‌ها کاری به این مناسبات ندارند؛ آنها دارند مستنداتشان را روایت می‌کنند. با همین قاعده در یک رمان ممکن است نویسنده برای نشان دادن غذای مورد علاقه ایرانیان نامی از قرمه سبزی ببرد، اما راوی در یک شهر ممکن است بگوید ما برای این غذا از لوبیای رشتی استفاده می‌کنیم. یک تاریخ رسمی ممکن است بگوید تاریخ تحولات و جذب نیرو در حزب‌الله چگونه بوده است، اما در کتاب عایده گویا خواننده همراه دخترکی جسور و البته کنجکاو شده که نوع نگاه همسایه خود را (اگرچه شیعه) به حجابش نشان می‌دهد. از بخش‌های شیرین کتاب عایده، پیش کشیدن موضوع تنوع دین و مذهب در لبنان است و اینکه انسان‌ها پیرو هر دینی باشند باز ممکن است با هم‌کیش خود برخورد خوبی نداشته باشند. خاطرات عایده، تصورات لطیف ما را درباره اینکه که در لبنان هر کس با هر عقیده‌ای به دیگری احترام می‌گذارد و در کنار هم به خوشی زندگی می‌کنند می‌شکند.

بدون توجه به عنوان کتاب، گمان می‌کردم قرار است خاطرات شهید علی را از زبان مادرش بشنویم، اما بعد متوجه شدم دقیقا قهرمان این کتاب مادر است و کاملا درست و به‌جا بوده که زندگی و خاطرات عایده از کودکی روایت شود. عایده فقط مادر شهید علی نیست، مادر محمدعلی و همسر عباس هم هست که هرکدام رزمندگان مقاومت هستند و او به خودی خود زنی ارزشمند است که برای پرورش خود و خانواده‌اش نقشه راه داشته است. 
در صفحات مختلف کتاب، چندین رمزینه (کیو. آر. کد) وجود دارد که با اسکن آنها می‌توان موسیقی، صدای ضبط شده و ویدئو‌هایی را که در خاطرات به آن اشاره شده است را شنید و دید.

عایده و علی هر یک به تنهایی برای دختران و پسران نوجوان می‌توانند الگو باشند، اما رابطه مادر و فرزندی آنها به شکلی واقعی و قابل اجرا در مرحله‌ای بالاتر اهمیت دارد. ما در این خاطرات با سه مادر مواجه هستیم. مادر عایده و عباس که یک شیوه دارند، مادربزرگ عایده که با وجود دوری از او و در چند ملاقات، در پرورش او بسیار موثر بوده است و عایده سرور. عایده مادری است که بلد است فرزندش را چه اندازه نگه دارد و چه اندازه رها کند. برای همین وقتی تتو می‌زند یا وقتی توی ساک رزمش ژل مو می‌گذارد، نمازش قضا می‌شود... عایده شیوه خود را دارد.

روانشناسان به والدین توصیه می‌کنند هر اتفاقی بین آنها و فرزندشان افتاد، رابطه بین آنها نباید خراب شود. به زبان ساده یعنی: همه چیز فدای رابطه.
این چنین است که ما می‌بینیم عایده فرزند شوخ و شنگی که اندکی هم سر به هواست را چگونه برای هدفی بزرگ آماده می‌کند.

اما چند نکته درباره نثر و ادبیات کتاب؛ خانم رضوی‌نیا نویسنده کتاب آنگونه که در مقدمه نوشته‌اند به همراه آقای محمدجواد مهدی‌زاده، زحمت زیادی برای پیاده‌سازی و تبدیل متن مصاحبه‌ها از عربی به فارسی کشیده‌اند. متن با اینکه مغلق نیست و نثر ساده‌ای دارد ولی همچنان دارای دست انداز است انگار خواننده ترجمه یک کتاب از زبان عربی را می‌خواند. رد پای ترجمه باید در متن نهایی سوهان‌کشی می‌شد تا بهتر به دل و ذهن خواننده بنشیند.

درباره تاریخ روز‌هایی که در کتاب یاد شده است؛ گمانم روال عکس آن درست‌تر بود. چون تقویم در لبنان به میلادی است بهتر بود در اصل متن به میلادی نوشته شده و در پانویس به شمسی تبدیل می‌شد. البته اگر تبدیل نمی‌شد هم کم‌کاری‌ای اتفاق نمیفتاد ولی برای نزدیک شدن به ذهن خواننده ایرانی کاری پسندیده انجام شده است.

پانوشت‌ها با دادن اطلاعات به اندازه، نه کم و نه زیاد کمک موثری به خواننده برای شناخت موقعیت جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی لبنان، کرده است.
کتاب عایده را که به دست بگیرید تا پایان از خود جدا نخواهید کرد، زیرا هر لحظه دلتان می‌خواهد حضور شخصیتی سرزنده، یعنی علی اسماعیل را حس کنید.