به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه شرایط زیستمحیطی زمین برای تمام دنیا مورد توجه است، زیرا تغییرات اقلیمی، افزایش دما، کاهش منابع آبی، خشکسالی و بیابانزایی مسائل بسیار مهمی است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی انسان تأثیر دارد، بخشیدن چهرهای انسانی به مسائل زیستمحیطی، توانمندسازی مردم برای تبدیل شدن به فعالانی در توسعه پایدار و متوازن، ارتقای بینش عمومی در جوامع به سمتوسوی بازنگری نگرشها درباره محیطزیست و نقش محوری آن و ترویج مشارکت هدفمند همه ملتها در رسیدن به آیندهای امن و پایدار است.
لازم است بدانیم در سالهای اخیر موضوعهای زیست محیطی از جمله تغییرات آب و هوا، حفاظت از گونههای در حال انقراض، کاهش آلودگی آب و هوا و حفاظت از جنگلها و بیابانها مطرح است و میطلبد تمرکز جوامع در راستای حفظ محیط زیست روی این موضوعات قرار گیرد، همچنین احیای زمین بر عهده انسانها است، نه تنها به این دلیل که طبیعت اهمیت دارد، بلکه همه انسانها برای حمایت از مشاغل، معیشت، سلامتی، بقا و خوشبختی خود به زمینی سالم نیاز دارند، سلامت یک سیاره یک گزینه انتخابی نیست، برعکس ضرورتی است که باید مورد توجه قرار گیرد، از اینرو آب، یکی از عناصر ضروری و اولیه حیات زمین، هسته اصلی توسعه پایدار و لازمه توسعه اجتماعی و اقتصادی، تولید انرژی، غذا و سالم ماندن اکوسیستم است؛ اما کمبود آب، خشکسالیهای متوالی و رشد فزاینده بیابانزایی، نگرانی فزایندهای در سراسر جهان به حساب میآید که همه را به تلاش برای رفع این بحران واداشته است.
به گفته پژوهشگران و محققان کمبود بارندگی و پراکنش نامنظم زمانی و مکانی آن، بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی، خشکسالیهای متوالی، استفاده غیراصولی از معادن موجود در این مناطق منجر به فرسایش و تشدید بیابانزایی میشود، زیرا بیابانزایی به معنی تخریب زمین ناشی از شرایط اقلیمی و عامل انسانی است، بنابراین بیابانزایی به مناطق خشک محدود نشده و تغییر اقلیم و عامل انسانی، بیابانزایی را به مناطق نیمه مرطوب و کوهپایهای نیز کشانده به طوری که مساحت جنگلهای شمال ایران به یک میلیون هکتار کاهش یافته است.
در واقع، برای نشان دادن اهمیت موضوع تخریب سرزمین در افکار عمومی از واژه بیابانزایی استفاده میشود، وگرنه بیابان یک زیستبوم منحصر به فرد است که قابلیتهای ویژه و حیات گیاهی و جانوری خاص خود را دارد، اما به باور کارشناسان وقتی عوامل انسانی همچون برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی همراه با خشکسالی بروز پیدا میکند، اثر این پدیده بر طبیعت بیشتر و باعث میشود بخشهایی از طبیعت را از دست بدهیم به نحوی که در ترسالیها هم امکان احیای آن فراهم نیست.
شاید اولین و مهمترین آسیبهای خشکسالی، ضعیف شدن پوشش گیاهی است که اختلال جدی در زنجیره غذای حیات وحش به وجود میآورد، زیرا بنا بر پژوهشها، خشکسالی و کاهش سطح آبهای زیرزمینی، ورود بیرویه دام به مرتعها و جنگلها، نابودی پوشش گیاهی، توسعه بیضابطه صنایع، کشت غیراصولی و کشاورزی سنتی از مهمترین عاملهای بیابانزایی است که نقش اول همه این عاملها، به انسان و رفتار آن بازمیگردد.
طبق گزارش سازمان ملل متحد میزان بیابانزایی ۳۰ برابر سریعتر از گذشته در حال افزایش است و بهطور میانگین بین ۱۲ تا ۱۴ میلیون هکتار در هر سال به مساحت بیابانها افزوده میشود و در هر روز تخریب اراضی با بیابانی شدن برای بشر حدود سه میلیارد دلار هزینه دارد، آمارها حاکی از این است که تا سال ۲۰۴۵ حدود ۱۳۵ میلیون نفر ممکن است به علت بیابانزایی آواره شوند.
براساس تحقیقات کارشناسان و صاحبنظران، ایران با مساحتی نزدیک به ۱۶۴ میلیون هکتار با وجود برخورداری از تنوع اقلیمی، در کمربند خشک جهان قرار دارد و بر پایه آمارها حدود ۶۱ درصد از مساحت این کشور اقلیم خشک و فراخشک دارد و ۳.۰۸ درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است، طبق بررسیها در دهه اخیر ۲.۵ میلیون هکتار به بیابانها در کشور افزوده شده که این مساحت در گذشته بیابان نبود و یکی از مصادیق این پدیده ۱۶۴ هزار هکتار از اراضی حاشیه دریاچه ارومیه است، همچنین ۳۵۰ هزار هکتار در خوزستان، ۳۰۰ هزار هکتار در جازموریان و در سالهای اخیر اراضی جنوب شرق قزوین هم به این فهرست اضافه شده است.
طبق نظر متخصصان امر، در حال حاضر پدیده بیابانزایی در ایران رو به گسترش است، بهطوری که خشکیدگی جنگلهای بلوط در غرب کشور و جنگلهای شمشاد در شمال، پدیده فرسایش بادی و ریزگردها از نواحی جنوبشرق کشور تا مناطق جنوب و جنوبغرب و مناطق داخلی، شور شدن خاک و بحران منابع آب (سطحی، زیرزمینی و آلودگی رودخانهها) نشانههایی از تشدید پدیده خطرناک بیابانزایی در کشورمان است، در این میان وجود ریزگردها در بیشتر شهرها و استانهای کشور نشان از بحرانی شدن این پدیده طبیعی دارد.
افزایش سالانه یک میلیون هکتار به بیابانهای کشور / هدفگذاری احیای ۱۰۰ هزار هکتار از عرصههای بیابانی
آنگونه که وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اعلام کرده است که سالانه یک میلیون هکتار به بیابانهای کشور افزوده میشود که از میانگین جهانی بالاتر هستیم، نحوه مدیریت آب، کشاورزی و نوع آمایش سرزمین، اثرات مستقیم بر روی روند بیابانزایی دارد و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور برنامهها و اقدامات ویژهای را برای جلوگیری از بیابانزایی در دست دارد.
وی در بیستوچهارم خرداد سال گذشته اعلام کرده بود که یادمان نرود که ایران یک کشور آسیبپذیر در حوزه تخریب سرزمین و بیابانزایی است و نیازمند ملاحظات متعددی است که اگر به درستی صورت نگیرد، نمیتوانیم منابع طبیعی خود را حفظ کنیم. در سرزمین ما نگاه همزیستی مسالمتآمیز با طبیعت در طول تاریخ وجود داشته و با نگاه اساتید و دانشمندان به این موضوع، ظرفیتهای متنوعی را برای این مهم، به دست آوردهایم.
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور پیرامون برنامهریزیها و صرف هزینههای بالا به منظور مقابله با ریزگردها، اظهار کرد که در راستای برنامه ششم توسعه، سالانه در ۳۰۰ هزار هکتار از کانونهای بیابانی فعالیتهای خوبی برای مدیریت ریزگردها را انجام دادهایم و در ۱۰۰ هزار هکتار از کانونهای طوفانی، در راستای سند مشارکت مناطق بیابانی، فعالیتهایی انجام شده است و فصل جدیدی در بخش مشارکت با بخش خصوصی برای حفاظت، احیا و توسعه عرصههای طبیعی شروع شده است؛ به طوری که در سال ۱۴۰۰ حدود ۸۵ هزار هکتار از عرصههای بیابانی احیا شد و احیای ۱۰۰ هزار هکتار نیز در سال جاری در دستور کار قرار دارد.
بزرگترین بیابانهای جهان در کجا قرار دارند؟ / پدیده بیابانی شدن ایران را جدی بگیرید
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی ایران با بیان اینکه منطقه بیابانی به مکانهایی گفته میشود که بارش در آنها کم و از نظر پوشش گیاهی فقیر است در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: براساس موقعیت جغرافیایی منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، غرب هند تا شمال غرب چین مهمترین کمربندهای خشک و بیابانی کره زمین است.
وی میافزاید: بر اساس مطالعات صورت گرفته، بزرگترین بیابانهای جهان در عرضهای جغرافیایی از جنوب دریای مدیترانه (شمال آفریقا) به سمت شرق منطقه خاورمیانه شامل بخش وسیعی از کشور ایران، کویت، عربستان، کشورهای عربی جنوب ایران و نواحی بیابانهای اردن، سوریه و نواحی شرق مدیترانه تا بخشهایی از پاکستان، ترکمنستان است که با عبور از صحرایهای چین و منطقه بیابانی تار در شمال غربی هند، جزو مناطق کویری و کمربند بیابانی دنیا به حساب میآیند.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی ایران پیرامون اینکه مناطق بیابانی به دلیل کمبارشی و خشکسالیهای مفرط به ویژه طی دهههای گذشته گسترش پیدا کرده است، عنوان میکند: در سالهای اخیر به منظور جلوگیری از گسترش پدیده بیابانزایی در ایران و سایر کشورهای درگیر با این پدیده اقداماتی اجرایی شده است، اما اینگونه رویکردها کافی نیست و همچنان روند توسعه بیابانها را شاهد هستیم.
گسترش وسعت بیایانهای دنیا با کاهش بارندگی و افزایش دما
وی کاهش بارندگیها و افزایش دمای هوا را از علل اصلی و مهم گسترش وسعت بیایانهای دنیا میداند و تاکید میکند: با افزایش دما در سطح زمین، فرایند تبخیر یا ظرفیت تعرق سیر صعودی پیدا میکند، بنابراین با خشکی بیشتر مناطق و نابودی و ضعیفتر شدن پوشش گیاهی، کاهش دسترسی گیاهان به منابع آبی، رشد بیرویه مصارف آب در جوامع انسانی در فعالیتهای متعدد شرب و کشاورزی مواجه خواهیم شد که ماحصل آن بستر خشک و بیآب دریاچهها و تالابها است که به منبع تولید گردوخاک و گسترش مساحت بیابانها تبدیل میشود.
وظیفه با اشاره به اینکه پدیده بیابانی شدن کشور باید جدی گرفته شود، ادامه میدهد: این مسائل را طی دو دهه اخیر در کاهش و خشک شدن سطح دریاچه ارومیه، دریاچه بختگان فارس، تالاب هامون سیستان و بلوچستان، تالاب گاوخونی جنوب اصفهان، دریاچه جازمویان هرمزگان و شرق سیستان و بلوچستان شاهد هستیم که با گسترش مساحت مناطق بیابانی به کانونهای گردوغبار و گردوخاک تبدیل شدند، چرا که طی سالها با عبور آبرفت، بستر خاک نرم این مناطق ضمن تهنشینی مواد و نداشتن چسبندگی به نمک موجود منابع آبی در حرکت بوده، اما اکنون خشک شدن آنها با پدیده فرسایش بادی به عنوان منشأ اصلی تولید گردوخاک مبدل شده است.
وی اضافه میکند: لازم است بدانیم که خیزش گردوخاک نیز عامل مضاعف بر گسترش بیابانی شدن است، چرا که با افزایش گردوخاک منافذ پوشش گیاهی و برگ درختان بسته میشود و به گیاه اجازه جذب اکسیژن و تولید دیاکسید کربن نمیدهد، بنابراین چنین عوامل طبیعی از دلایل اصلی از بین رفتن پوشش گیاهی و گسترش مساحت عرصههای بیابانی است.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی ایران نقش انسانها را یکی دیگر از علل توسعه بیابانها در اقصی نقاط دنیا به ویژه کشور ایران میداند و تصریح میکند: امروزه با روند رشد جمعیت، نیاز به تأمین منابع آبی و استخراج هرچه بیشتر ذخایر طبیعی به منظور مصارف انسانی در آب شرب و کشاورزی با شیب تندی در حال حرکت است و از سوی دیگر بسیاری از دشتهای ایران به عنوان دشتهای ممنوعه شناخته میشود، اما به دلیل برداشتهای بیرویه آبها و بالاتر از آستانه تحمل طبیعت با افزایش خشکیها و مناطق بیابانی مواجه هستیم.
عامل اصلی ایجاد بیابانهای جدید، انسانساز است
قنبر احدزاده، فعال و کارشناس محیطزیست و عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی پیرامون اینکه بیابانزایی در قرن حاضر با اثرات گسترده اکولوژیکی اجتماعی و زیستمحیطی به ویژه تخریب زمینها در مناطق خشک و نیمهخشک، بیشتر بهواسطه فعالیتهای انسانی و تغییرات آبوهوایی است، به خبرنگار ایمنا میگوید: عامل اصلی ایجاد بیابانهای جدید، انسانساز است که طی سالهای اخیر با برداشتهای بیرویه منابع آبی و نابودی مراتع با افزایش چرای دام، سبب نابودی پوشش گیاهی مناطق شدهاند.
وی میافزاید: سوءمدیریت منابع آبی، احداث سدهای بزرگ در بالادست، بیتوجهی به حقابههای عرصههای پاییندست، تغییر کاربریهای بیملاحظه، نبود برنامه روشن آمایش سرزمین و محدودیتهای اکوسیستمهای آسیبپذیر مناطق بیابانی و کشاورزی غیرحفاظت از عمده فعالیتهای انسانی تأثیرگذار بر بیابانزایی است، بنابراین حفاظت و پایش منابع آب شرب از اصول توسعه پایدار زیستمحیطی هر کشوری است.
فعال و کارشناس محیطزیست ادامه میدهد: طی دهههای گذشته پایشهایی بهمنظور بهرهبرداری از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی صورت گرفته است، اما اکنون با توجه به محدودیت منابع آب لازم است این پایشها هوشمند انجام شوند، بنابراین برای بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی میتوان با هوشمندسازی چاهها و میزان برداشت از ذخایر آب زیرزمینی میزان بهرهبرداری خود از منابع آب زیرزمینی را مدیریت کنیم.
وی با اشاره به اینکه بیش از ۸۰ درصد وسعت ایران در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک قرار گرفته که باید بازنگری در تمام اصول استفاده از آب در کشور انجام شود، میگوید: آمارهای سازمانها و وزارتخانههای متولی یا متأثر از منابع آبی کشور بیان کننده شرایط نامساعد و گاه خطرناک کشور در خصوص نبود توجه به آب و استفاده از آن است، این آمار به ویژه در آبخوانها، سفرههای آب زیرزمینی، چاههای مجاز و غیرمجاز یا فرونشست زمین بیشازپیش نگرانکننده است.
احدزاده با بیان اینکه خشکسالیهای دهههای اخیر که روند پوشش گیاهی را در بیشتر مناطق کشور کاهش داده است بر خشکی مراتع، تخلیه آبهای زیرزمینی و جریان نداشتن دائمی آب در تالابها بر منشأ گردوغبار کانونهای داخلی و گسترش بیابانزایی اضافه کرده است، تصریح میکند: در چند سال گذشته به دلیل کمبود بارش، خشکسالی، تغییرات کاربری اراضی و به طور کلی اقدامات انسان، پوشش گیاهی دچار بیابانزایی شده است، بنابراین به منظور کاهش آثار مخرب فرسایش بادی لازم است اقدامات پیشگیرانه و کنترلی در اراضی به ویژه حفاظت سطح خاک به وسیله باقیمانده محصول یا گیاهان در حال رشد صورت بگیرد.
وی متوسط بارندگی سالانه کشور ایران ۲۵۱ میلیمتر و متوسط تبخیر آن حدود ۷۲ درصد بارندگی سالیانه کشور به میزان ۲۹۶ میلیارد مترمکعب گزارش شده و ایران جز مناطق خشک و نیمه خشک دنیا است، میگوید: با توجه به مقدار کم بارندگی سالیانه و پراکنش نامناسب آن، برداشت از منابع آبهای زیرزمینی و کشاورزی باید با رعایت تمام اصول و موازین علمی کاشت نهال، بذر و بوته صورت گیرد و جهت حفظ و حراست منابع طبیعی، مراتع، جنگلها و عرصههای آبخوان که بستر و تأمینکننده اصلی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی هر کشور است تلاش مضاعفی شود.
تأثیر تغییرات اقلیمی بر بیابانزایی
عضو کمیته سبز آثار طبیعی ملی ایران با بیان اینکه سرانه فضای سبز در کشور پایین است و از سوی دیگر بسیاری از جنگلهای طبیعی به تدریج در حال از بین رفتن هستند، میگوید: در چنین شرایطی، چارهای نداریم جز اینکه به طبیعت بازگردیم و از طریق کشت نهال و گیاهان مقاوم، زمین تخریب شده را دوباره احیا کنیم و سرزمینمان را از تهدید افزایش بیابان نجات دهیم.
وی با بیان اینکه تغییرات اقلیمی، آب و هوای کره زمین را دچار تغییرات شگرف کرده است، بیان میکند: ایران از جمله مناطقی است که تحتتأثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی قرار گرفته، دما نسبت به سالهای گذشته افزایش داشته و متوسط بارش در کشور نیز کاهش یافته است، از این رو اینکه چه گیاه و درختی بکاریم که هم آب کم بخواهد و مقاوم به تنشهای گرمایی و اقلیمی باشد و در برابر آلودگی هوا بتواند تابآوری خود را حفظ کند، سوالی است که سالها است، مطرح میشود.
احدزاده با تاکید بر اینکه درختانی با کمترین نیاز آبی باید کاشت شود، زیرا یکی از مشکلات موجود محدویتهای منابع آبی و تأمین آب است، اظهار میکند: بیش از درختکاری باید به نگهداری و به تعبیری درختداری توجه کنیم و درختان غیربومی و مهاجم برای حفظ تنوع زیستی کشور از طبیعت ایران حذف شود، از اینرو وقتی حرف از گونههای بومی است باید گونههایی بکاریم که حداقل ممکن نیاز آبی را داشته باشند و اگر گونه با منطقه سازگار باشد، به کمترین آب نیاز دارد.
وی میافزاید: امروزه با بحران کمبود منابع آبی و تأمل انسانها به صنعتی شدن شهرها با حفظ محیط زیست و توسعه فضای سبز، بازچرخانی پساب تصفیهخانههای فاضلاب بهعنوان راهی برای گریز از شرایط کمآبی و خشکسالی با کارایی بیشتر و استفاده از هر قطره آن برای نسلهای آینده، لزوم برنامهریزی جهت بهرهوری بهینه از منابع آب متعارف و نامتعارف را از اهمیت فراوانی برخوردار کرده است.
فعال و کارشناس محیطزیست خاطرنشان میکند: حفظ محیط زیست از مباحث مهم در پایداری حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی امروزی است و توسعه فضای سبز، بخش جدانشدنی شهرسازی و نیازهای اولیه زندگی شهری و یکی از شاخصهای مناسب شهرها برای زندگی تعریف میشود؛ بنابراین کاربرد فاضلابهای تصفیه شده با احداث تصفیهخانههای بزرگ و رعایت ضوابط زیست محیطی برای بهرهبرداری از بخشی از آن برای مصرف در توسعه و آبیاری فضای سبز با انجام مراحلی با کنترل و کیفیت استانداردهای لازم مورد بهرهبرداری بوده است که محور این قوانین بر حفظ سلامتی انسان، حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آلودگی خاک و آب استوار است که در دورههای زمانی مشخصی مورد بازنگری قرار میگیرد.
بر این اساس، طبق مطالعات انجام شده سالانه یکمیلیون مترمربع از خاک ایران به بیابان تبدیل میشود، بدینترتیب با توجه به مساحت یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۶ کیلومتر مربعی ایران، ایجاد یک میلیون هکتار بیابان در سال بدین معنی است که کشور طی ۱۶۴ سال آینده به «بیابانی کامل» تبدیل میشود، پدیدهای که دستکم ۱۷ استان کشور را درگیر کرده و سرعت گسترش بیابانها بیش از سه برابر اقدامات انجام شده برای مقابله با آن است، بنابراین مسئله بیابانزایی و لزوم جلوگیری از آن باید به عنوان یک مسئله چندوجهی و توسط نهادهای بین بخشی مدیریت شود و در کشور خشک و کمآبی همچون ایران، بیگمان اصلاح شیوه مدیریت منابع آب، اولویت نخست در میان تمام اقدامات لازم برای مقابله با بیابانزایی به حساب میآید.