عربی و انگلیسی دو زبان رایج برای یادگیری در مدارس هستند که نظر به همه جهات، برآیندی نزدیک به صفر دارند و از این آموزشها، هیچگاه یادگیری واقعی برنیامده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تابناک؛ در ایران، زبانهای مختلفی برای یادگیری محبوبیت دارند و دلایل این علاقه نیز به نیازهای تحصیلی، شغلی و مهاجرتی یا دسترسی به منابع علمی و فرهنگی جهانی بستگی دارد. همچنین در سالهای اخیر، آموختن زبان دوم به عنوان ابزاری جهت بالا بردن توان مغزی مطرح شده است، و قریب به اتفاق همه این آموزشها در جایی غیر از مدارس انجام میشود. اگر آموزش و پرورش باعث دلزدگی از یادگیری زبانهای خارجی نشود، شاهکار کرده است.
نقش آموش و پرورش؛ تقریبا هیچ
سؤال مهمی در این بین سرگردان است و دیگر حتی کسی به ذهنش خطور نمیکند که اصولاً باید این سؤال را پرسید و نهادهای مربوطه را وادار به پاسخگویی کرد. ثمره همه آموزشهای زبانی در آموزش و پرورش چه بوده است؟ مخصوصاً درباره زبان عربی که در واقع از اولین سالهای آموزشی و با اهمیت دادن به یادگیری قرآن مجید به دانشآموز ارائه میشود، چه مقدار علاقهمندی را برانگیخته است؟ شواهد و قرائن نشان میدهد اتفاقاً هر چه دوره آموزش یک زبان در مدارس طولانیتر بوده، عدم تمایل بیشتری را برانگیخته است. اینجاست که نیاز به تجدیدنظر در شیوه آموزش زبان دوم در کشور ضروری به نظر میرسد.
یکی از چالشهای اصلی در آموزش زبان در ایران، کمبود منابع آموزشی و عدم دسترسی به متون و مواد آموزشی بهروز است. همچنین، برخی معلمان ممکن است به دلیل عدم فرصتهای کافی برای تمرین زبان در محیطهای واقعی، در مهارتهای گفتاری و شنیداری دچار ضعف باشند.
نوع نگاه برخی از مسئولین به زبانهای خارجی نیز در این داستان تاثیر زیادی داشته است. در سالهای گذشته، حذف زبان انگلیسی از مدارس و پرداختن به زبان عربی در آموزش و پرورش مطرح شد که نشان می دهد زاویه هایی نسبت به زبانهای دیگر مخصوصا زبانهای غربی همچنان در کشور وجود دارد.
میزان تسلط دانشآموزان به زبان انگلیسی
عدد دقیق درباره میزان تسلط دانشآموزان به زبان انگلیسی بهعنوان پرمخاطبترین زبان خارجی وجود ندارد. اما با این حال، کارشناسان و مدیران آموزشگاهها معتقدند حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از دانشآموزان ایرانی میتوانند نیازهای روزمره خود را به زبان انگلیسی رفع کنند. این شامل توانایی برقراری ارتباط در موقعیتهای ساده مانند خرید، پرسش درباره مسیرها و تعاملات اجتماعی است.
اما مسئله مهم این است که در این میزان از توانمندی، نقش چندانی برای آموزش و پرورش قائل نمیشوند. آموزشها عموماً از طریق آموزشگاهها و هزینههای شخصی انجام میگیرد. نهایتاً یک مدرسه و معلم موفق میتوانند نقش مشوق را ایفا کنند.
همچنین با توجه به تأثیر تحولات اخیر، مانند بحث مهاجرت و تعاملات بینالمللی و تجارت، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از ایرانیان میتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند. میزان تسلط این افراد در سطوح متعدد قابل بررسی است، اما آنها میتوانند در نهایت یک سفر معمولی را با میزان تسلطشان به زبان انگلیسی به سرانجام برسانند.
در چنین شرایطی، دانشآموزان همچنان بسیار جلوتر از مدارس هستند و هنوز اتفاق علمی جدیدی برای تحول یادگیری زبانهای خارجی در مدارس رخ نداده است. نهایتاً میتوان به ابتکاری از سوی برخی از معلمان مواجه بود که تلاشی کاملاً فردی و قابل ستایش است.
همچنین نپرداختن به آموزش زبانها و گویشهای رایج در کشور، که اتفاقاً دربرگیری بالایی در مناطق متعدد دارند، قطعاً در میزان علاقهمندی یا بیعلاقگی به زبانهای دیگر تأثیر دارد. اما عدد و رقم مشخصی در این باره وجود ندارد. مسئله مهم این است که آموزش زبانهای رایج در کشور، تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز هست که در سالهای گذشته تعطیل بوده است.
پرطرفدارترین زبانهای خارجی
در سالهای اخیر، علاقه به یادگیری زبانهای خارجی در ایران بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. زبان انگلیسی بهعنوان زبان اول، با حدود ۵۰ درصد از زبانآموزان، در صدر قرار دارد. عربی و فرانسه نیز به ترتیب با ۲۰ و ۱۰ درصد در جایگاههای بعدی هستند. این در حالی است که زبانهایی مانند آلمانی و ترکی با ۸ و ۷ درصد و زبان روسی و چینی با ۵ درصد، در مقیاس کمتری مورد توجه قرار گرفتهاند. این اعداد به صورت تقریبی هستند و عدد آماری دقیقی نمی شود در این باره ارائه داد.
البته رشد یادگیری زبان چینی محسوس است و احتمالاً در سالهای آینده شاهد افزایش علاقهمندان به آن در ایران خواهیم بود. تسلط به زبانهای دیگر مانند فرانسه، آلمانی و اسپانیایی در بین ایرانیان کمتر رایج است. بهطور کلی، درصد افرادی که به زبانهای غیرانگلیسی تسلط دارند، بسیار پایینتر از زبان انگلیسی است.
پاسخ به یک سؤال رایج: استفاده از تراشه به جای آموختن زبان؟
یکی از موضوعاتی که در حوزه آموزش زبان دوم مطرح میشود، استفاده از تحولات دیجیتالی برای این کار است. حتی گاهی گفته میشود در آینده نزدیک، تراشههایی در مغز انسانها کار گذاشته میشود که بدون نیاز به آموختن، شروع به صحبت به زبان دوم کنند. شاید همین موضوع انگیزهبخش از دانشآموزان برای نرفتن به کلاسهای آموزش زبان باشد. اما درباره این موضوع واقعیت این است که ایده استفاده از تراشهها یا فناوریهای مشابه برای یادگیری زبان هنوز در مراحل نظری است. اگرچه تحقیقات در زمینه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی در حال پیشرفت است، اما فعلاً چنین تکنولوژیهایی در دسترس و عملی نیستند. با این حال، در آینده ممکن است با پیشرفتهای علمی، فناوریهایی ایجاد شوند که بهطور مستقیم اطلاعات زبانی را به مغز انسان منتقل کنند.
استفاده از فناوریهای نوین در یادگیری زبان ممکن است چالشهای اخلاقی و اجتماعی به همراه داشته باشد. مسائل مربوط به حریم خصوصی، دسترسی برابر به فناوری و تأثیرات روانی این نوع یادگیری باید مورد توجه قرار گیرد. در هر حال، تحولات دیجیتالی و هوش مصنوعی میتوانند بهطور قابلتوجهی نحوه یادگیری زبان را تغییر دهند. اگرچه ممکن است در آینده ابزارهایی برای یادگیری سریعتر و مؤثرتر زبانها وجود داشته باشد، اما نیاز به تعامل انسانی و تجربههای واقعی همچنان اهمیت خواهد داشت.
تاریخچه آموزش زبان خارجی در ایران
استارت آموزش جدی زبان خارجی در ایران به دوره قاجار برمیگردد. در این دوران، با ورود مدرنیته و تأسیس مدارس جدید، زبانهای خارجی (بهویژه فرانسه و انگلیسی) بهعنوان دروس مهم معرفی شدند. این دوره، آغاز آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزشی ایران بود.
در دوران پهلوی اول، زبان فرانسه بهعنوان زبان اصلی در مدارس و دانشگاهها تدریس میشد. در دوره پهلوی دوم، با توجه به گسترش روابط بینالمللی و نیاز به ارتباطات جهانی، زبان انگلیسی بهتدریج جایگاه بالاتری پیدا کرد و بهعنوان زبان اصلی در آموزش زبانهای خارجی شناخته شد.
پس از انقلاب اسلامی، توجه به آموزش زبانهای خارجی، بهویژه زبان انگلیسی، با چالشهایی مواجه شد. با این حال، نیاز به ارتباطات بینالمللی و پیشرفتهای علمی باعث شد که زبان انگلیسی همچنان در برنامههای آموزشی باقی بماند. در سالهای اخیر، با تأکید بر اهمیت زبان انگلیسی در دنیای امروز و نیاز به آن در زمینههای علمی، فناوری و اقتصادی، آموزش زبان انگلیسی بهعنوان یکی از دروس اصلی در مدارس و دانشگاهها قرار گرفته است.
همچنین، در برخی موارد، زبانهای دیگر مانند عربی، فرانسه و آلمانی نیز در برنامههای آموزشی گنجانده شدهاند، اما زبان انگلیسی همچنان اولویت اصلی است. آموزش زبانهای خارجی در ایران، بهویژه زبان انگلیسی، در طول تاریخ تحت تأثیر عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار داشته است. در حالی که زبان انگلیسی بهعنوان زبان اصلی آموزش زبانهای خارجی در مدارس شناخته میشود، چالشها و نگرانیهای فرهنگی نیز همچنان وجود دارد.