شناسهٔ خبر: 69707180 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی | لینک خبر

در نشست «خواندن؛ معناها، سیاست‌ها و آینده‌ها» مطرح شد؛

آیا استعاره «جهان به‌عنوان کتاب» در دوران مدرن هم معتبر است؟

امین متولیان در نشست «خواندن؛ معناها، سیاست‌ها و آینده‌ها» به تاریخ‌نگاری کتاب و مطالعه، به ویژه در زمینه تحولات فرهنگی و علمی دوران رنسانس، اشاره کرد و آن را بسیار جالب و قابل توجه خواند و گفت: پرسش اصلی‌ای که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که آیا می‌توان استعاره «جهان به‌عنوان کتاب» را در دوران مدرن نیز معتبر دانست یا خیر؟

صاحب‌خبر -

به گزارش ستاد خبری سی‌ودومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، نشست تخصصی «خواندن؛ معناها، سیاست‌ها و آینده‌ها» سه‌شنبه (۲۲ آبان ۱۴۰۳) با حضور جمعی از متخصصان و صاحب‌نظران این حوزه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

 در این نشست، سخنرانانی چون احمد شاکری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در موضوع «کسب و کار نشر بین‌الملل: سیاست، حمایت و نظارت»، امین متولیان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در موضوع «رنسانس و آرمان «عشق مطالعه» از سواد تا معنا» و سیامک محبوب، عضو هیأت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، با موضوع «خواندن از منظر اقتصاد توجه» به سخنرانی پرداختند و دیدگاه‌های خود را در خصوص وضعیت کنونی و آینده کتابخوانی و نشر مطرح کردند. 

 بحران «اقتصاد توجه» در صنعت نشر ایران

 سیامک محبوب در این نشست گفت: چرا بسیاری از کتاب‌ها در شمارگان پایین منتشر می‌شوند و به چاپ دوم نمی‌رسند؟ این پرسشی است که باید در صنعت نشر به آن پاسخ داد. میانگین تیراژ کتاب‌ها در ایران تنها حدود ۹۵۰ نسخه است. بسیاری از این کتاب‌ها حتی در چاپ اول خود هم به فروش مناسبی نمی‌رسند و چاپ دوم را تجربه نمی‌کنند. در نهایت، از آن ۹۵۰ نسخه شاید ۲۰۰ نسخه به فروش برسد.

 وی افزود: این وضعیت ناشی از سیاست‌های نادرست در نشر و عدم توجه به نیازها و خواسته‌های مخاطبان است. در بسیاری از موارد، ناشران تنها به دنبال چاپ تعداد بیشتری کتاب و رسیدن به آمار بالاتر هستند، بدون اینکه به نیاز واقعی بازار و مخاطبان توجه کنند.

 محبوب در ادامه سخنان خود بر لزوم توجه به مفهوم «اقتصاد توجه» تأکید کرد و ادامه داد: اقتصاد توجه یعنی وقتی کسی برای خواندن یک کتاب زمان می‌گذارد، آن وقت می‌شود وقت و انرژی، که این خودش نوعی سرمایه است. اگر یک کتاب نتواند توجه خواننده را جلب کند و خواننده زمان خود را به آن اختصاص دهد، در واقع هیچ‌چیزی به دست نخواهد آورد. او این مفهوم را به عنوان یک شاخص مهم در ارزیابی کتاب‌ها و میزان تأثیرگذاری آنها مطرح کرد.

 وی اضافه کرد: در دنیای امروز، توجه و زمان افراد به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع در نظر گرفته می‌شود، بنابراین اگر کتاب‌ها نتوانند به درستی جلب توجه کنند، در رقابت با سایر محتواهای موجود شکست خواهند خورد. در واقع، اقتصاد توجه نشان می‌دهد که اگر نویسنده، ناشر یا حتی کتاب نتوانند توجه مخاطب را جلب کنند، هیچ‌چیزی نصیب آنها نخواهد شد.

 محبوب در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات ساختاری و مدیریتی در صنعت نشر اشاره کرد و ادامه داد: یکی از مشکلات عمده در صنعت نشر ایران، استفاده ناشران از یارانه‌های دولتی و معافیت‌های مالیاتی است. این‌ها باعث شده است که برخی ناشران بیشتر به دنبال چاپ کتاب‌های بیشتر با هدف کسب یارانه و امتیازات مالیاتی باشند تا به کیفیت کتاب‌ها و رضایت خوانندگان. این سیاست‌ها در نهایت منجر به کاهش کیفیت کتاب‌ها شده است و بسیاری از ناشران به جای تمرکز بر ارتقای محتوا، به دنبال کاهش هزینه‌ها و افزایش تیراژ کتاب‌ها هستند. در این شرایط، تلاش برای تأمین منابع مالی از طریق یارانه‌ها به جای تمرکز بر تولید کتاب‌های با کیفیت، نتیجه‌ای جز رکود فرهنگی به همراه ندارد.

 محبوب در بخش پایانی سخنان خود پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت نشر و ارتقای کیفیت کتاب‌ها در ایران ارائه داد. او بر لزوم تغییر نگاه سیاست‌گذاران و ناشران تأکید کرد و گفت: اگر هدف فقط افزایش تعداد کتاب‌های منتشر شده باشد، کیفیت کتاب‌ها کاهش خواهد یافت و در نتیجه تأثیر آنها بر جامعه کم خواهد شد. سیاست‌گذاران باید شاخص‌های دیگری برای ارزیابی موفقیت صنعت نشر در نظر بگیرند و به جای تمرکز صرف بر تیراژ و تعداد کتاب‌های منتشر شده، به کیفیت، محتوا و تأثیرگذاری واقعی کتاب‌ها توجه کنند. باید به جای اینکه فقط به تعداد کتاب‌ها نگاه کنیم، به تأثیر آنها در جامعه و بر زندگی مردم توجه کنیم. برای بهبود وضعیت نشر و کتابخوانی، باید به جای سیاست‌های نادرست و تمرکز بر کمیت، بر کیفیت و توجه به نیازهای واقعی مخاطبان تمرکز کرد. این تغییر نگاه می‌تواند باعث بهبود وضعیت صنعت نشر و در نتیجه، افزایش کیفیت کتاب‌ها و ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه شود.

 آیا می‌توان استعاره کتاب در دنیای مدرن را نیز به‌عنوان ابزاری برای درک در نظر گرفت؟

 امین متولیان یکی دیگر از سخنرانان این نشست در بخش آغازین کلامش به تاریخ‌نگاری کتاب و مطالعه، به ویژه در زمینه تحولات فرهنگی و علمی دوران رنسانس، اشاره کرد و آن را بسیار جالب و قابل توجه خواند و گفت: پرسش اصلی‌ای که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که آیا می‌توان استعاره «جهان به‌عنوان کتاب» را در دوران مدرن نیز معتبر دانست یا خیر. این سوال به تحلیل عمیق‌تری در خصوص تحول معنای «کتاب» و نقش آن در اندیشه انسان منجر می‌شود.

 وی افزود: در دوران میانه، به‌ویژه در جوامع مسیحی، کتاب مقدس به‌عنوان متنی مقدس و حامل معانی معنوی، تنها ابزار ارتباط با حقیقتی فراتر از کلمات محسوب می‌شد. در این دوران، کتاب به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به معنا و حقیقتی بالاتر از آنچه که در واقعیت دیده می‌شود، مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما در دوران رنسانس، نگرش انسان به کتاب و مطالعه به‌طور بنیادی تغییر کرد. کتاب دیگر فقط به دنیای دین محدود نمی‌شد؛ بلکه به ابزاری برای کشف حقیقت در عرصه‌های مختلف علمی و فلسفی تبدیل شد و در این راستا، این پرسش مطرح می‌شود که آیا می‌توان استعاره کتاب در دنیای مدرن را نیز به‌عنوان ابزاری برای درک و آگاهی در نظر گرفت؟ تحولات علمی و کیهان‌شناسی این تغییرات را ممکن ساخت. به‌ویژه معرفی مدل خورشیدمحوری توسط کوپرنیک، انسان را از جایگاه مرکز کیهان خارج ساخت و او را به جایگاه جدیدی در جهان پیچیده و در حال تغییر سوق داد.

 متولیان ادامه داد: این مباحث، به‌ویژه در خصوص «عشق به کتاب» و تحول آن در دوران‌های مختلف، نشان‌دهنده تغییرات اساسی در درک انسان از علم، معنویت و موقعیت خود در جهان است. این تحلیل‌ها می‌تواند به درک بهتر تعامل انسان با دانش و کتاب در دنیای مدرن کمک کند و در نهایت افق‌های جدیدی را برای مفهوم کتاب و مطالعه در عصر حاضر باز کند.

 ادبیات ایران برای حضور جهانی نیازمند حمایت و زیرساخت‌های قوی است

 احمد شاکری نیز در این نشست صحبت خود را با ضرورت توجه به اسناد بالادستی مانند «سند ملی خواندن و ترویج مطالعه مفید» آغاز کرد و گفت: این اسناد معمولاً به عنوان راهبردهایی برای تقویت فعالیت‌های فرهنگی و ایجاد بستر مناسب برای رشد صنعت نشر در کشور ارائه می‌شوند، اما چالش‌هایی در نحوه اجرایی شدن و تحقق اهداف آنها نیز وجود دارد. این دیدگاه آلبرتو موریانو که فرایند نوشتن و خواندن بخشی از یک چرخه معنایی است، حائز اهمیت است. آیا کتاب چاپ شده واقعا به هدفی که نویسنده یا جامعه از آن انتظار داشته، دست می‌یابد؟ این پرسش مهمی است که در بحث‌های مختلف فرهنگی و علمی، پاسخ‌های متفاوتی به آن داده شده است.

 وی افزود: به نظر می‌رسد که با توجه به شرایط مختلف در ایران و مسائل خاص این صنعت، بسیاری از چالش‌ها به نگرش‌های اجرایی و سیاست‌گذاری در حوزه فرهنگ و نشر باز می‌گردد که گاهی اوقات منجر به شکل‌گیری سیاست‌هایی می‌شود که با هدف‌های اولیه فرهنگ‌سازی و ترویج مطالعه مغایرت دارد. شاید در این زمینه، نیاز به بازنگری و توجه به رویکردهای نوین در سیاست‌گذاری فرهنگی و نشر وجود داشته باشد. اگر بخواهیم این بحث را ادامه دهیم، می‌توانیم به بررسی سیاست‌های اجرایی و چالش‌های خاص آنها در دوران‌های مختلف بپردازیم و نقش نهادها و افراد مختلف در این فرآیند را تحلیل کنیم.

 شاکری در بخش دیگری از سخنان خود به مسائل کلیدی نشر کتاب و چالش‌های بین‌المللی‌سازی ادبیات ایران پرداخت و دغدغه‌های خود را درباره کمبود زیرساخت‌ها و سیاست‌های کارآمد در این حوزه بیان کرد. او با تحلیل «حلقه‌های خواندن» و مدل‌های مختلف آن، نقش‌ حیاتی نویسنده، ناشر و توزیع‌ کننده را در مسیر کتاب، از نگارش تا رسیدن به دست مخاطب، را مهم خواند. نهادهای متعددی در این زنجیره تأثیرگذار هستند که هر کدام می‌توانند در تقویت یا تضعیف ادبیات کشور نقش داشته باشند.

 وی افزود: وضعیت فعلی نشر در ایران از چند بُعد نیازمند توجه و بازنگری است. این میان پرسش‌هایی بنیادینی وجود دارد که باید برای بهبود وضعیت نشر به آنها پاسخ داد. تعدادی از این پرسش‌ها چنین است؛ کتاب‌های ایرانی تا چه حد در داخل و خارج کشور خوانده می‌شوند؟ چرا حمایت‌های فرهنگی به شکلی ناکافی در زمینه نشر اعمال می‌شود؟ و چرا ادبیات ایران در سطح بین‌المللی جایگاه مناسبی نیافته است؟

 شاکری در ادامه با اشاره به الگوهای موفق برخی کشورها، وضعیت نشر در کشورهایی مانند چین، ترکیه و فرانسه را بررسی و به سیاست‌های حمایتگرانه آن‌ها اشاره کرد.

 این  پژوهشگر حوزه ادبیات ادامه داد: چین با استفاده از حمایت‌های دولتی و عضویت در نهادهای بین‌المللی، به دومین بازار بزرگ نشر جهان تبدیل شده است و برنامه‌های ترکیه از جمله طرح «تدا» نیز به موفقیت این کشور در عرصه جهانی کمک کرده است. همچنین، فرانسه با ایجاد شبکه‌ای جامع از حمایت‌ها برای نویسندگان، ناشران و حتی منتقدان، چرخه نشر کارآمدی را به وجود آورده که باعث شده ادبیات فرانسه حضوری قوی در بازارهای جهانی داشته باشد.

 از دیدگاه شاکری، یکی از مشکلات اساسی نشر ایران نبود استراتژی دقیق و هدفمند برای توسعه صادرات فرهنگی است. او با اشاره به اینکه قانون کپی‌رایت در ایران به‌درستی رعایت نمی‌شود، تأکید می‌کند که این نقص به نوعی موانع بزرگی برای حضور کتاب‌های ایرانی در بازارهای جهانی ایجاد کرده است. شاکری این موضوع را به‌عنوان یکی از دلایل عمده برای کم‌رنگ بودن آثار ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی بیان و بر ضرورت اجرای قوانین کپی‌رایت برای تشویق به انتشار جهانی تأکید کرد.

 او با نگاه انتقادی به ساختارهای حمایتی در داخل ایران، حلقه‌های نشر در کشور را «سیستم‌هایی ناکارآمد» توصیف کرد و گفت: نبود حمایت‌های کافی و ساختارهای کارآمد، مانعی برای دیده شدن ادبیات ایران در سطح جهانی ایجاد کرده است. با این اوصاف نهادهای سیاست‌گذار با اجرای اصلاحات اساسی، می‌توانند شرایط لازم برای ورود آثار ایرانی به بازارهای جهانی را فراهم کنند. تنها با وجود ساختارهای پشتیبان، حمایت‌های منسجم و همسویی با قوانین بین‌المللی، می‌توان به رشد ادبیات ایران در عرصه جهانی امید داشت و راهی را برای انتقال فرهنگ ایرانی به جهان باز کرد.

 سی‌ودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «خواندن برای همدلی» از بیست‌وسوم تا سی‌ام آبان (۱۴۰۳) برگزار می‌شود.