شناسهٔ خبر: 69704972 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مسیر اقتصاد | لینک خبر

فرصتی برای جبهه مقاومت

اختلال در زنجیره تامین انرژی، اقتصاد رژیم صهیونیستی را فلج می‌کند

وابستگی شدید رژیم صهیونیستی به منابع انرژی خارجی و تمرکز تاسیسات حیاتی در مناطق محدود، آن را در برابر حملات آسیب‌پذیر کرده است. بنادر حیفا، اشدود و عسقلان به عنوان شاهرگ‌های اقتصادی رژیم و پالایشگاه‌های حیفا و اشدود به عنوان قلب تپنده صنعت و انرژی آن، اهداف مهمی برای مقاومت محسوب می‌شوند. همچنین، خط لوله باکو-تفلیس-جیحان که بخش قابل توجهی از نفت مورد نیاز رژیم را تامین می‌کند، یک نقطه ضعف استراتژیک دیگر است. هرگونه اختلال در این زیرساخت‌ها می‌تواند به فلج شدن اقتصاد رژیم منجر شود.

صاحب‌خبر -

مسیر اقتصاد/ زیرساخت‌های حیاتی در سرزمین‌های اشغالی، آسیب‌پذیر بوده و نقاط ضعف متعددی دارند. با توجه به تحولات اخیر، جبهه مقاومت می‌تواند این گزینه‌ها را به عنوان اهداف نظامی مشخص و اولویت‌دار در نظر گیرد و عملیات‌های آتی را بر اساس ضربه زدن به این زیرساخت‌ها طراحی کند.

بندرهای حیاتی رژیم صهیونیستی در تیررس جبهه مقاومت

رژیم صهیونیستی عمدتا از دو مسیر دریایی برای تامین اقتصاد خود استفاده می‌کند. یک مسیر از خلیج عدن، تنگه باب‌المندب، دریای سرخ و بندر ایلات که تحت تهدید مستقیم حملات انصارالله یمن قرار دارد و عملا ۸۵ درصد از کارایی این مسیر مختل شده است. مسیر دیگر از طریق دریای مدیترانه و بنادر عسقلان، حیفا و اشدود است که این مسیر نیز در معرض تهدیدات حزب‌الله لبنان، سوریه و حتی مقاومت عراق قرار دارد.

رژیم اشغالگر دو نقطه حساس و چهار بندر اصلی دارد که از طریق آن‌ها اقتصاد سرزمین‌های اشغالی تأمین می‌شود. بندر ایلات در جنوب، از طریق خلیج عدن، باب‌المندب و دریای سرخ به بنادر اشدود، حیفا و عسقلان در دریای مدیترانه متصل است. این بنادر در تیررس گروه‌های مقاومت قرار دارند و می‌توانند به عنوان اهداف مهم آن‌ها در نظر گرفته شوند. بندرهای حیفا، اشدود و عسقلان به عنوان شاهرگ‌های حیاتی اقتصاد رژیم صهیونیستی شناخته می‌شوند. هرگونه حمله به این بنادر، ضربه‌ای مهلک به اقتصاد این رژیم وارد کرده و آن را با چالش‌های جدی روبرو خواهد کرد.

تامین بیش از ۴۰ درصد نفت اسرائیل از خط لوله باکو-تفلیس-جیحان

رژیم صهیونیستی برای تامین نفت مورد نیاز خود از منابع متنوعی استفاده می‌کند. این منابع شامل کشورهای حاشیه دریای خزر مانند آذربایجان (باکو) و قزاقستان، کشورهای آفریقایی نظیر نیجریه و گابن و همچنین کشورهای آمریکای جنوبی مانند برزیل می‌شود. البته باید به این نکته اشاره کرد که در گذشته، کردستان عراق نیز یکی از تأمین‌کنندگان مهم نفت رژیم بود اما به دلیل درگیری‌های داخلی این منطقه، این منبع تأمین نفت موقتا قطع شده است. این تنوع در منابع نفتی، رژیم را قادر ساخته است که در شرایط تحریم، به تأمین سوخت مورد نیاز خود ادامه دهد.

بخش قابل توجهی از نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی (بیش از ۴۰ درصد) از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیحان تامین می‌شود. این خط لوله، نفت خام کشورهای قزاقستان و آذربایجان را از طریق خاک این کشورها و گرجستان به بندر جیحان در ترکیه منتقل می‌کند. در ادامه، نفت از طریق نفتکش‌ها به بنادر حیفا و اشدود در اسرائیل ارسال می‌شود. شایان ذکر است که پس از بندر جیحان، مسیر انتقال نفت به صورت دریایی بوده و خط لوله دیگری وجود ندارد.

این کریدور انرژی نقش حیاتی در تامین انرژی رژیم صهیونیستی دارد و بیش از ۴۰ درصد نفت مورد نیاز آن را تامین می‌کند. از نظر ارزش دلاری، این رقم ممکن است بسیار بالا به نظر برسد. اما اگر به مساحت سرزمین‌های اشغالی توسط رژیم صهیونیستی نگاه شود، مشاهده می‌شود که این منطقه بسیار کوچک‌تر از برخی استان‌های ایران است.

قطع شاهرگ حیاتی رژیم صهیونیستی؛ راهبرد جدید مقاومت

خط لوله باکو-تفلیس-جیحان (BTC) رگ حیاتی انتقال نفت از دریای خزر به بازارهای جهانی است. این خط لوله و نفتکش‌هایی که نفت را از بندر جیحان به سمت رژیم صهیونیستی حمل می‌کنند، برای تأمین سوخت سرزمین‌های اشغالی حیاتی هستند. جبهه مقاومت با توجه به توانایی‌های خود، می‌تواند در هر نقطه از این مسیر، از جمله خط لوله و نفتکش‌ها، عملیات‌هایی را انجام دهد که منجر به توقف کامل انتقال نفت به سرزمین‌های اشغالی شود.

توقف تامین سوخت به معنای قطع کامل سوخت‌رسانی به تمامی بخش‌ها، از جمله خودروهای شخصی تا ناوگان هوایی رژیم صهیونیستی است. رژیمی که مرتکب جنایات بزرگی علیه بشریت شده است. این اقدام می‌تواند به عنوان یک نقطه عطف در جنگ تلقی شود و جبهه مقاومت را به سمت عملیات‌هایی برای مختل کردن خطوط تامین نفت رژیم سوق دهد.

با توجه به حادثه اخیر در خط لوله نورد استریم که عامل آن مشخص نشده است، این اتفاق در مورد امنیت خطوط تامین انرژی رژیم صهیونیستی نیز وجود دارد. احتمال می‌رود گروه‌های مقاومت در آینده نزدیک به تأسیسات نفتی این رژیم، از جمله خط لوله و نفتکش‌هایی که از بندر جیحان به سمت بنادر اسرائیل حرکت می‌کنند، حمله کنند. در صورت وقوع چنین حملاتی، احتمالا هیچ گروهی مسئولیت آن را بر عهده نخواهد گرفت.

این مسیر تامین نفت، که عمدتا از طریق بندر عسقلان انجام می‌شود، روزانه حدود ۱۸۰ هزار بشکه نفت به سرزمین‌های اشغالی می‌رساند. این نفت پس از تخلیه در عسقلان، از طریق خط لوله به بنادر حیفا و اشدود منتقل می‌شود تا در بخش‌های مختلف، از جمله مصارف نظامی رژیم صهیونیستی، مورد استفاده قرار گیرد.

تیک‌تاک مرگبار برای رژیم صهیونیستی؛ پالایشگاه‌ها و بنادر، اهدافی در تیررس

بندرهای حیفا و اشدود در سرزمین‌های اشغالی، میزبان پالایشگاه‌های بزرگی هستند. این پالایشگاه‌ها، روزانه صدها هزار بشکه نفت خام را به سوخت تبدیل می‌کنند و نیازهای انرژی رژیم صهیونیستی را تأمین می‌کنند. این تأسیسات حیاتی، به دلیل موقعیت استراتژیک‌شان و اهمیتشان در اقتصاد رژیم، همواره در معرض تهدیدات جدی قرار دارند. گروه‌های مقاومت می‌توانند با هدف قرار دادن این پالایشگاه‌ها، ضربه سختی به زیرساخت‌های حیاتی رژیم صهیونیستی وارد کنند و آن را در وضعیت بحرانی قرار دهند.

بندر عسقلان با ذخیره بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت در ۲۲ مخزن، قلب تپنده تامین سوخت رژیم صهیونیستی است. هرگونه عملیاتی که این بندر را هدف قرار دهد، می‌تواند به یک فاجعه انرژی برای رژیم منجر شود و زنجیره تامین سوخت را در حیفا فلج کند. در واقع، بندر عسقلان یک نقطه ضعف حیاتی برای رژیم است که می‌تواند به یک هدف استراتژیک برای گروه‌های مقاومت تبدیل شود.

مساحت بسیار کوچک سرزمین‌های اشغالی، باعث شده است که نقاط حساس و حیاتی آن در محدوده‌ای کوچک متمرکز شوند. این تمرکز جغرافیایی، آسیب‌پذیری رژیم صهیونیستی را در برابر هرگونه حمله‌ای به شدت افزایش داده است. هرگونه ضربه به این نقاط حیاتی، می‌تواند تبعات گسترده‌ای برای رژیم در ابعاد مختلف اقتصادی، نظامی و اجتماعی داشته باشد.

تامین برق رژیم صهیونیستی به شدت متمرکز بر پنج نیروگاه اصلی روتنبرگ، هواف، گزر، هاگیت و اشکلون است. این نیروگاه‌ها به عنوان شاهرگ‌های حیاتی زیرساخت‌های این رژیم محسوب می‌شوند و هرگونه اختلال در عملکرد آنها می‌تواند به شدت بر امنیت و اقتصاد آن تأثیر بگذارد.

پالایشگاه‌های حیفا و اشدود دو رکن اصلی پالایش نفت رژیم صهیونیستی

سه میدان گازی کاریش، تامار و لویاتان در سرزمین‌های اشغالی، نقش حیاتی در تامین گاز رژیم صهیونیستی و صادرات آن ایفا می‌کنند. هرگونه آسیب به این تاسیسات، به ویژه میدان لویاتان، می‌تواند تاثیرات مخرب و پایدار بر اقتصاد این رژیم داشته باشد و توانایی آن را در تامین انرژی داخلی و صادرات گاز به شدت کاهش دهد.

پالایشگاه‌های حیفا و اشدود دو رکن اصلی پالایش نفت در رژیم صهیونیستی هستند. به‌ویژه پالایشگاه حیفا که در تیررس مستقیم گروه‌های مقاومت قرار دارد. با توجه به توانایی‌های نظامی اخیر حزب‌الله در نفوذ به عمق خاک فلسطین اشغالی، خطر حمله به این پالایشگاه‌ها بسیار جدی است.

در صورت هدف قرار گرفتن پالایشگاه حیفا، رژیم صهیونیستی با چالش‌های جدی روبرو خواهد شد. از جمله این چالش‌ها می‌توان به فلج شدن نیروی هوایی، اقتصاد، صنعت و حمل‌ونقل اشاره کرد. وابستگی شدید رژیم به سوخت تولید شده در این پالایشگاه‌ها، هرگونه اختلال در عملکرد آن‌ها را به یک بحران جدی تبدیل خواهد کرد. به‌عبارت دیگر، پالایشگاه حیفا قلب تپنده اقتصاد و زیرساخت‌های نظامی رژیم صهیونیستی است و نابودی آن می‌تواند این رژیم را به فروپاشی نزدیک کند.

تنگه‌های انرژی؛ نقطه ضعف استراتژیک رژیم صهیونیستی و فرصتی برای مقاومت

۷۱ درصد برق رژیم اشغالگر از طریق میدان‌های گازی بزرگی مانند لویاتان، کاریش، تامار و به ویژه لویاتان تامین می‌شود. هرگونه اختلال در این منابع حیاتی، به ویژه میدان گازی لویاتان، می‌تواند منجر به بحران جدی انرژی در سراسر سرزمین‌های اشغالی شود و رژیم را به زانو درآورد.

جبهه مقاومت باید امنیت انتقال انرژی رژیم صهیونیستی را دچار مخاطره جدی و چالش جدی کند. موقعیت جغرافیایی حساس منطقه خلیج فارس و دریای سرخ، این مناطق را به یکی از مهم‌ترین کریدورهای انرژی جهان تبدیل کرده است. تنگه هرمز، تنگه باب‌المندب و کانال سوئز به عنوان گلوگاه‌های اصلی این مسیر، از اهمیت راهبردی بالایی برخوردارند.

با توجه به تنش‌های موجود در منطقه و توانایی گروه‌هایی مانند انصارالله یمن در تهدید امنیت دریایی، احتمال اختلال در تردد کشتی‌های نفت‌کش در این مسیرها همواره وجود دارد. هرگونه وقفه در جریان انرژی از این مسیرها می‌تواند تبعات اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای برای جهان داشته باشد. از آغاز درگیری‌ها، کریدورهای حیاتی انتقال انرژی و نفت در منطقه به شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. این کریدورها که شریان حیاتی اقتصاد جهانی محسوب می‌شوند، در تیررس جبهه مقاومت قرار دارند.

انتهای پیام/ دولت و حکمرانی