یکی از ارزشهای کلیدی اصول اخلاق حرفهای در حکمرانی، وفای به عهد و پیمان است. از متعالیترین خصلتهای زیبای انسانی، تعهد در برابر وعدهها و وفای به عهد و پیمان است. چنین خصلتی برای ادامه زندگی و حیات و موفقیت انسان ضروری است؛ لذا انسان فطرتاً از وفای به عهد و وفاداری لذت میبرد و از پیمان شکنی و نقض عهد متنفر است.
اصولاً مبنای ارتباطات و تعامل اجتماعی در همه سطوح خانوادگی، اجتماعی، سازمانی، ملی و بینالمللی مبتنی بر عهد و پیمان است و آنچه موجب قوام، استحکام و زیست بشری است متکی بر قراردادها، عهدنامهها و سوگندنامه هاست. در غیراینصورت سنگ روی سنگ بند نمیشود و جامعه دچار فروپاشی خواهد شد.
عهد و پیمان در فرهنگ ما ایرانیان از گذشتههای دور ریشه و مبنا دارد و یکی از اصول مهم اندیشه ایرانی پایبندی به عهد و پیمان است. نام ایزد پیمان و قانون و پشتیبانی نظم اجتماعی، "مهر و یا میترا" بود. مهر، فرشته پیمان و دوستی و ایزدی است که وظایف بسیاری از ایزدان دیگر را بر عهده دارد و قدیمیترین معنای مهر "پیمان" است و برجستهترین ویژگی ایزدمهر "پاسداری از پیمان "میباشد؛ زیرا در آیین مهر هر پیمانی که بسته میشود محترم و شکستن پیمان به هیچ بهانهای جایز نیست و مهر از سوی دیگر "دشمن پیمانشکنان" است.
در مبانی دینی ما اعم از آیات قرآن کریم و روایت و سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی بالاخص در آثار و سیره امیر مؤمنان علی (ع) و در نامه شیوه حکمرانی به مالکاشتر موضوع عهد و پیمان و وفاداری به عهد بسیار مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
خداوند در قران کریم بیش از 46 بار از عهد و پیمان سخن گفته و پیامبر اکرم (ص) شرط دینداری را وفای به عهد میداند و امیر مؤمنان وفای به عهد و پیمان را از"نشانههای مردم دیندار" بیان میدارد و میفرماید اصل دین بر دو چیز استوار است: 1- امانت داری 2- وفای به عهد.
جالب است بیان شود که فرمان امامعلی (ع) به مالکاشتر در قالب عهد نامه مکتوب ابلاغ شده و طولانیترین عهدنامه و جامعترین عهدنامهها است. جورج جرداق نویسنده معروف مسیحی در کتاب الامام علی صوالعدالیه الانسانیه مینویسد: بسیار مشکل است که انسان اختلافی در میان این عهدنامه و اعلامیه حقوق بشر بیابد، بلکه تمام نکات اساسی موجود در این اعلامیه در عهدنامه امام دیده میشود. اضافه بر این در این عهدنامه چیزی است که در اعلامیه حقوق بشر نیست و آن عواطف عمیقاً انسانی است که بر تمام این نامه سایه افکنده است.
دکتر مسعود پزشکیان در فرآیند انتخابات ریاست جمهوری و بعد از انتخاب، همیشه بر یک اصل تأکید و پافشاری داشتند و آن "وفاداری به عهد و پیمانی" که با مردم بسته است و میگوید گردنم را در گرو وعدههایم خواهم گذاشت و یا مهمترین عهد ما با شما صداقت است و من عهد میبندم که هیچگاه به شما دروغ نگویم.
و طی هفته گذشته در دیدار با اعضاء هیات رئیسه جبهه اصلاحات بار دیگر بیان داشتند: تلاش کردهام آنچه در انتخابات گفتهام (عهد بستهام) عمل کنم و بر عهدی که بستهام هستم.
عهد و پیمان و وفاداری به گفتهها و تعهدات و تلاش برای تحقق آن، از اصول حکمرانی اخلاقی است وفای به عهد، سرمایههای دیگران را به سوی انسان سرازیر کرده و حتی سبب رونق زندگی فرد در جهات مادی میشود. به همین دلیل تمام دولتهای جهان برای رهایی از انزوا و برای آنکه بتوانند از رونق اقتصادی خوبی برخوردار گردند سعی میکنند به عهد و پیمانهای خود پایبند باشند، حتی در کشورهایی که انقلاب رخ میدهد و نظام جامعه به کلی دگرگون میشود، انقلابیونی که زمام کشور را بهدست گرفتهاند، اعلام میکنند که بر تمام عهد و پیمانهایی که نظام پیشین داشته، وفا دارند، هر چند عهد و پیمانها بر خلاف سلیقه و تشخیص آنها باشد، چرا که اگر راهی جز این بروند اعتماد ملی و بینالمللی را از دست خواهند داد.
این مسئله درباره افراد و اشخاص نیز صادق است. افزون بر این، اصل عدالت که از بدیهیترین اصول اخلاقی است، بدون وفای به عهد و پیمان اجرایی نمیشود و پیمان شکنان همواره در صف ظالمان و جبارانند و هر انسانی با فطرت خداداد خویش، چنین افرادی را ملامت، سرزنش و تحقیر میکند و این نشان میدهد که لزوم وفای به عهد یک امر فطری است. در حکمرانی اخلاقی، عهد و پیمان را میتوان در چند سطح بیان و بررسی نمود:
سطح اول: عهد و پیمان با مردم
نخستین اصل در حمکرانی خوب و اخلاقی، انجام تعهدات و تحقق وعدهها و قول و قرارها با مردم است. باید دولت آقای پزشکیان ساختار دولت و حتی حاکمیت را برای انجام تعهدات و وعدههای داده شده، متعهد و ملتزم نماید. آنچه اهمیت دارد درک این مهم است که از ابتدای پیروزی انقلاب خلف وعدهها و بدعهدیهای فراوانی توسط نظام حکمرانی انجام شده و مردمی که با 98% جمهوری اسلامی را برگزیدند، هم اینک بیش از 70% آنان به حکومت بی اعتمادند و 50% مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردند و بیش از 70% مردم نهادهای حاکمیتی را فاقد کارائی میدانند. این موارد و نمونهها بسیاری نتیجه خلف وعدهها و پایبند نمودن نظام حکمرانی به قول و قرارهایی که با مردم داشته و بی توجهی که به حقوق مردم شده و کاسه صبر آنان را لبریز کرده است. دولت با مردم عهدی بسته، خدا هم با ما عهد بسته است. باید همه به عهد خود وفادار باشیم.
امام علی (ع) میفرماید اگر عهدی ببندید و رعایت نکنید، خیانت کردهاید. وفای به عهد بالاترین درجه اخلاق است. خیانت در وفای به عهد ممکن است در کوتاه مدت نفعی داشته باشد؛ اما در بلند مدت موجب ضرر برای همه است.
امام علی (ع) توصیه دارند که عهدی نبندید که ابهام داشته و قابل تفسیر باشد. ما بلدیم اشکالات خود را توجیه کنیم در حالیکه گرفتاری ما از همین جا شروع میشود. امام (ره) هشدار میدهند که مراقب این توجیهگری باشید. امام میفرماید حق نداری درباره عهدی که بستهای مصلحت سنجی کنید، بلکه باید محکم پای آن عهد بمانید.
بنابراین دولت آقای پزشکیان باید مراقبت نماید که مرتکب اشتباهات گذشتگان در بد عهدی با مردم نشود. باید به طور مستمر با مردم از قاب تلویزیون سخن بگوید. موانع و محدودیتها را در کنار فرصتها و راهکارها به اطلاع مردم برساند. مردم را امین و وفادار نگه دارد تا بر عهدی که بسته است، استوار بماند. تاکنون غفلتهایی در این میثاق انجام شده، امید است در آینده نزدیک جبران گردد.
سطح دوم: عهد و پیمان با خود
یکی از ریشههای ایجاد و استحکام اعتماد مردم به یکدیگر، پایبندی به «وفای به عهد» در جامعه میباشد. عهدی که دو یا چند نفر با هم میبندند چه به صورت شفاهی باشد و چه کتبی، باید بر اساس «صداقت» باشد و هیچکدام از طرفین به فکر فریب، سوءاستفاده، زیاده خواهی، دور زدن، کلاهبرداری، منفعت طلبی یکجانبه و... نباشند.
باید اعتراف نماییم شرایط فعلی مردم جامعه ما، از حیث بد عهدی و آثار آن بسیار نگران کننده است. آمارهای بالای کلاهبرداری، رشوه و فساد در بخشهای مختلف کشور، اختلافات روزافزون در درون خانوادهها و حجم بسیار بالای پروندههای قضایی، طلاقها، عهد شکنی های بعد از ازدواج و گسترش بی اعتمادی در میان گروههای اجتماعی در جامعه و... که منشاء بسیاری از پیمان شکنی ها و خیانت در امانت بوده است، شرایط را برای حکمرانی بسیار سخت و پیچیده نموده است و اعتماد عمومی در میان مردم فروریخته است تا جایی که به حرفهای صادق باور ندارند و همه را فریب و دروغ نیرنگ برای دستیابی به قدرت و ثروت میدانند.
عهد و پیمان در روابط انسانی و اجتماعی میان مردم، پایه و اساس روابط حکمرانی خوب و اخلاقی است. ارزشهای اخلاقی در حکمرانی آنگاه زمینه تحقق و پیاده سازی فراهم میشود که وفای به عهد و پیمان در میان مردم نهادینه شده باشد. خمیر مایه هر «عهدی» باید با راستی و درستی سرشته شود، ملاک انسانیت در هر قرارداد، معامله، روابط دوستانه و ارتباطات سالم، رعایت همین نکات است. برای اجرای چنین روندی، از ابتدای ایجاد ارتباط، هرکدام از طرفین باید خواستهها، توقعات، تواناییها، داشتهها و اهداف خود را بیان کنند تا چیزی در آن محدوده، مخفی نماند. این قراردادها و ارتباطات، خواه قرارداد زناشویی باشد، خواه قرارداد کارگر و کارفرما، خواه معامله اجناس و کالاها و خدمات، خواه قرارداد شفاهی دوستانه برای تبادل عواطف و... باید در چارچوب این مانیفست جای گیرد.
سطح سوم: عهد و پیمان با نظام حکمرانی
عهد و پیمان یک امر دو طرفه و یک خواست متقابل است. همان گونه که نظام حکمرانی باید بر تعهدات و عهد وفای خود با مردم وفادار باشد، مردم نیز باید در چارچوب میثاق نامه ملی یا قانون اساسی باید بر عهد و پیمان خویش با نظام حکمرانی متعهد بمانند و چنانچه نظام حکمرانی از میثاق خود منحرف شد، او را در مسیر درست هدایت نماید.
اصل هشتم قانون اساسی در این زمینه میگوید: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند.
سطح چهارم: عهد و پیمان با نظام بینالملل
معاهده، عهدنامه، پیمان یا کنوانسیون، یک توافقنامه بینالمللی است که میان کشورها یا سازمانهای بینالمللی منعقد شده و مشمول حقوق بینالملل میباشد. وفای به عهد مبنا و اساسیترین مفهوم روابط حقوقی در حیات اجتماعی اعضای یک جامعه از جمله جامعه بینالمللی است. قاعدهای عقلی و حقوقی و قانونی که در همه جوامع بشری بر آن تأکید شده است. اگر وفای به عهد از جوامع بشری حذف شود، در واقع اساس و بنیان نظم اجتماعی و روابط اجتماعی و اقتصادی نیز نابود خواهد شد. یا نباید توافقی انجام داد و از ابتدا وارد آن نشد یا اگر توافقی بین اشخاص یا کشورها منعقد شد باید آن را با حسن نیت اجرا کرد. وفای به عهد و حسن نیت صرفاً توصیه یا قاعده اخلاقی نیستند؛ بلکه قواعد حقوقی الزام آوری هستند که عدم رعایت آنها در حقوق بینالملل ممکن است باعث مسئولیت بینالمللی دولتها گردد.
ایرانیان بهصورت تاریخی همواره نسبت به نظام بینالمللی، نظم آن و قوانین آن بدبین بودهاند. البته این بدبینی بیمورد نیست و ناشی از تجربیات تلخی است که ایرانیان از قدرتهای خارجی در طول تاریخ دارند؛ اما ایران تنها کشوری نیست که چنین تجربیاتی را از سر گذرانده است. بسیاری از کشورهای جهان سوم تجربیات مشابه و بهمراتب تلختر از ما داشتهاند؛ ولی توانستهاند بهنحوی این تجربیات را در حافظه تاریخی خود انباشته و نوع تعامل خود را با نظام بینالمللی به اقتضای منافع ملی خود در هر زمان تنظیم کنند. در زمان حاضر که جهان هر چه بیشتر پیوسته و وابسته است، چنین روشی پاسخگوی منافع ملی هیچ کشوری نیست و برای تأمین منافع ملی نیاز به تفکر و پیچیدگی بیشتر وجود دارد. باید اعتراف نماییم که کارنامه جمهوری اسلامی در رعایت توافقات بینالمللی و تنظیم روابط بر اساس حقوق بین الملل قابل دفاع نیست. گویا افکاری در داخل ایران همچنان به دنبال تغییر نظام بینالملل با شعار استکبار ستیزی است و این رویکرد روابط ایران با جهان خارج را متزلزل و ناپایدار ساخته، جای خرسندی است که آقای دکتر پزشکیان تلاش همه جانبه ای برای تغییر این رویکرد و تعامل با جهان بهجای تقابل را انتخاب نموده است و این یک اصل اخلاقی در حکمرانی خوب است که دولتها خود را متعهد و ملتزم به عهدنامههای بینالمللی بدانند و اقدامات عملی فراتر از حرف برای تحقق این مهم را فراهم آورند.
سطح پنجم: عهد و پیمان با خدا
عالم محضر خداست و همه ما در محضر خدا هستیم. وفای انسان به عهد خود با خدا، شرط وفا کردن خداوند به عهد خود با وی است. خداوند در قرآن میفرماید که نعمتم را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و در این راه تنها از من بترسید و یا در جای دیگر میفرماید به پیمان من وفا کنید (اوفوا بعهدی) و یا در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند و یا کسانی که به عهد الهی وفا میکنند، پیمان را نمیشکنند و قرآن آنانی که بر عهد با خداوند استوار هستند و پیمان نمیشکنند، آنها را از خردمردان میدانند.
خلاصه میتوان گفت که خداوند از انسان عهد گرفته که جز او را پرستش نکنند و مراقب شیطان باشند و بر پیمان خود استوار بمانند؛ زیرا رستگاری انسانها در دنیا و آخرت در وفای به عهد است. همچنان که گمراهی و تباهی انسان در بد عهدی و شکست پیمانها است و خداوند عذابی عظیم و مجازاتی سنگین برای کسانی که عهد الهی را شکستند بیان نموده است و به اهل ایمان تأکید دارد که عهد و پیمان که با هرکه بستید ولو کافر باشد بر پیمان خویش وفادار بمانید و در هیچ شرایط نقض عهد نکنید که بزرگترین گناه است.
بنابراین در اصول حکمرانی اخلاقی بالاخص در دولت آقای پزشکیان باید مراقبت تضییع حقوق دیگران باشیم و نگذاریم به بهانههای مختلف حقوق شهروندان نادیده گرفته شود. همچنان که حقوق بسیاری از اقلیتهای قومی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی در نظام حکمرانی به فراموشی سپرده شده است. هر چند تلاشهای مؤثری از سوی دولت ایشان در حال انجام است؛ اما شرط حکمرانی اخلاقی آن است که به وعدههای داده شده پایدار بمانید و همه تلاش دولت و حتی حاکمیت باید بر مبنای وعده ای داده شده و عهدهای پیشین جمهوری اسلامی ایران باشد.
شرط موفقیت آقای دکتر پزشکیان تحقق وعدهها و پیمانهایی است که با مردم بسته شده و بر اجرای آن تأکید گردیده است، باید این عبارت را بر سر درب همه اتاقهای خدمت دولت پزشکیان نوشته و برجسته شود که "برعهدی که بستهایم هستیم". والسلام
-------------------------------------------------------------------------------
*عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان