شناسهٔ خبر: 69683693 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه صبح‌نو | لینک خبر

دست‌اندازهای یک جاده هموار و زیبا

تمام چیزهایی که اجازه ندادند «صبحانه با زرافه‌ها» شاهکار باشد

صاحب‌خبر -

محمدعنبرسوز/ فیلم سینمایی «صبحانه با زرافه‌ها» دومین اثر سینمایی مهم سروش صحت در سال‌های اخیر، بعد از فیلم تحسین شده «جهان با من برقص» است. این فیلم با لحنی کاملا متفاوت، به شکل تازه‌ای از کمدی دست پیدا می‌کند که پیش از این فقط در آثار صحت شاهد آن‌ها بوده‌ایم. با وجود نقاط قوت پرتعداد که «صبحانه با زرافه‌ها» را در میان بهترین کمدی‌های سال‌های اخیر و حتی بهترین فیلم‌های سینمای ایران طی دو سه سال گذشته قرار می‌دهند، این فیلم خوش‌ساخت و خلاقانه، به دلایلی نمی‌تواند در حد شاهکار ظاهر شود. در ادامه به بررسی برخی از این موارد که به مثابه دست‌اندازهایی در مسیر اثر واقع شده‌اند، می‌پردازیم.
 تیم بازیگری ناهمگون
اگر «صبحانه با زرافه‌ها» را بیش از یک‌بار در سینما تماشا کنید، به تفاوت سطح بازیگران این مجموعه پی خواهید برد. پنج بازیگر اصلی در متن قصه این فیلم قرار دارند که قابل دسته‌بندی در سه گروه مختلف هستند. در دسته نخست، هوتن شکیبا و هادی حجازی‌فر قرار می‌گیرند که بهترین نقش‌آفرینان اثر به‌شمار می‌روند. شکیبا که در سال‌های اخیر یکی از درخشان‌ترین هنرپیشه‌های سینمای ایران بوده، در این فیلم هم بازی راحت و پرظرافتش را به خوبی جلوی دوربین می‌برد و حتی در سکانس‌های حرکات موزون نیز نشان می‌دهد که آمادگی و انعطاف بدنی او قابل مقایسه با رادان و بنفشه‌خواه نیست. در کنار شکیبا، هادی حجازی‌فر سورپرایز ترکیب بازیگران «صبحانه با زرافه‌ها» است؛ هنرمند چندوجهی و متفاوتی که این‌بار در نقش یک دکتر عیاش، کاراکتری کاملا شیرین و متفاوت را جلوی دوربین برده و در قالب شخصیتی که قرار است بخشی از بار کمدی را به دوش بکشد، به مراتب قدرتمندتر از بسیاری از مدعیان بازی کمدی در سینمای ایران ظاهر می‌شود.
در دسته دوم، بهرام رادان و بیژن بنفشه‌خواه، اگرچه تلاش زیادی از خود نشان می‌دهند؛ اما حاصل عملکردشان به خورد فیلم نمی‌رود و در خدمت قصه قرار نمی‌گیرد. بنفشه‌خواه با کمدی ناآشنا نیست؛ اما نوع کمدی او یکی، دو پله پایین‌تر از فضای کمدی خاص و روشنفکرانه «صبحانه با زرافه‌ها» قرار دارد و همین موضوع مانع آن می‌شود که بتواند در متن قصه تعیین‌کننده باشد. بهرام رادان نیز اساسا با موضوع کمدی غریبه به نظر می‌رسد و به جز ادای چند دیالوگ بامزه، کارکرد دیگری جز انجام وظایف روتین خود در درام، به‌عنوان یکی از نقش‌های معمولی قصه ندارد.
در این میان، پژمان جمشیدی به تنهایی در جایی بین این دو گروه قرار می‌گیرد و یک دسته سوم تک‌نفره را شکل می‌دهد. او بازیگری است که کمدی را می‌شناسد؛ اما در این اثر اساسا قرار نیست بار طنز را به دوش بکشد و در واقع، نه با کنش‌هایش، بلکه با واکنش‌های خود به دیوانگی‌های سایر شخصیت‌ها، در خدمت قصه قرار می‌گیرد و نمره متوسطی دریافت می‌کند. به این اعتبار، می‌توان گفت که تیم بازیگران «صبحانه با زرافه‌ها» یکدست نیست و اگر ترکیب به نحوی حرفه‌ای‌تر چیده می‌شود، حاصل کار می‌توانست به مراتب درخشان‌تر از این باشد.
 
جنس و حجم شوخی‌ها
سروش صحت که قبلا سریال‌سازی را به نحو حرفه‌ای انجام داده، در طراحی شوخی‌های «صبحانه با زرافه‌ها» نیز تا حدی تحت تأثیر مدیوم سریال نشان می‌دهد. روش کاشت و برداشت که کارایی قابل‌توجهی هم در این فیلم دارد، اغلب زمانی که بیشتر از دو بار تکرار شود، فیلم را زمین‌گیر می‌کند. این در حالی است که سروش صحت گاهی شوخی‌های جذابش را چندباره تکرار می‌کند و همین موضوع از صلابت و وقار اثر می‌کاهد.
علاوه بر این، سکانس رستوران واقعا یک ایده تلویزیونی ساده و زیر متوسط است که نسبتی با قواره فیلمی با این میزان از خوش‌ساخت بودن ندارد. سروش صحبت باید قدر پلان به پلان فیلم جذابش را می‌دانست و اساسا از این نوع شوخی که بیشتر مناسب یک سریال خانگی متوسط است، پرهیز می‌کرد.
 
امضای شخصی فیلمساز
در لابه‌لای سکانس‌های «صبحانه با زرافه‌ها» دو ارجاع به شخص کارگردان وجود دارد. میان‌پرده‌هایی که به خواندن ترانه توسط کاراکترها در صحنه‌هایی زیبا و فانتزی اختصاص یافته و در «جهان با من برقص» و «مگه تموم عمر چند تا بهاره» نیز موارد مشابه آن را دیده‌ایم. اساسا این کار برای بار اولش جذاب بود و در «صبحانه با زرافه‌ها» بیشتر از اینکه امضای شخصی کارگردان باشد، یک تلاش بی‌فرجام برای دیده شدن است.
ارجاع به کتاب و جملات زیبا و پرمغز نیز دیگر ارجاع بیهوده‌ای است که گویی می‌خواهد به مخاطب یادآوری کند که سازنده این فیلم همان مجری محبوب برنامه «کتاب‌باز» است. ماجرا اما، از این قرار است که صحت آن‌قدر نویسنده و کارگردان خلاق و توانمندی هست که برای دیده شدن نیازی به این تمهیدات دم‌دستی نداشته باشد. صرف دیالوگ‌نویسی خاص او و شیوه پیش بردن قصه، هر مخاطبی را به یاد سبک منحصربه‌فرد سروش صحت می‌اندازد.
 
دوربین بازیگوش
با اینکه سروش صحت یکی از مطلع‌ترین هنرمندان ایرانی است و در نویسندگی و طراحی قصه چیره‌دست و پخته ظاهر می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد که او در کارگردانی هنوز کمی سهل‌انگار و خام است و مشخصا جای کاشتن و شکل بستن قاب دوربین، گاهی از دستش در می‌رود. تماشای دقیق «صبحانه با زرافه‌ها» نشان می‌دهد که فیلم بعضا به دام نماهای تلویزیونی می‌افتد و در سکانس دعوا نیز شکل دوربین اجتماعی فیلم‌های مهم سال‌های اخیر را به خود می‌گیرد. قاب‌بندی‌ها گاهی، احتمالا بدون استوری‌برد، صرفا در لحظه شکل می‌گیرند و همین موضوع باعث شده که برخی نماهای فیلم خالی از منطق و به دور از انسجام بصری به نظر برسند.
 
روی جدی سکه
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های «صبحانه با زرافه‌ها» و «جهان با من برقص» به جدی‌تر بودن فیلم قبلی سروش صحت و زیاد بودن درجه کمدی در فیلم اخیر او بازمی‌گردد. اینکه فیلمساز بخواهد در لابه‌لای انبوهی از لحظات کمدی، یک مفهوم جدی را بگنجاند و با پرهیز از شعار، به مخاطبش درباره آن تلنگر بزند، انتخابی شایسته تحسین و نشان‌دهنده بلوغ هنری سروش صحت است. بااین‌حال، تک‌سکانس جدی فیلم که سر یک میز و با حضور هوتن شکیبا و هادی حجازی‌فر برگزار می‌شود، شکل ملودرام به خودش می‌گیرد و همین موضوع اجازه نمی‌دهد که ایده اصلی فیلم پهنا بردارد. در واقع این سکانس، در کنار سکانس تک‌نفره پژمان جمشیدی در ماشین که تقریبا می‌توان آن را اووراکت دانست، دست‌اندازهایی جدی برای روند منسجم «صبحانه با زرافه‌ها» هستند. علاوه بر این، تکرار چندین‌باره ایده محوری فیلم در قالب دیالوگ‌ها، اثرگذاری آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند و به نظر از خط بیرون می‌زنند. قطعا «بخشش» یک مفهوم انسانی و اخلاقی ارزنده است؛ اما تکرار این کلمه در فیلمی با این مختصات و این حجم از ظرافت، نتیجه مثبتی را به همراه ندارد.
 
جمع‌بندی
با این همه، «صبحانه با زرافه‌ها» یکی از بهترین کمدی‌های سال‌های اخیر است که با کمی دقت می‌توانست جاودانه شود. هرچند بهترین فیلم هر کارگردانی، فیلم بعدی اوست و امید می‌رود که سروش صحت، همان‌طور که در سال‌های اخیر روز به روز پخته‌تر شده، بالاخره دیر یا زود یک شاهکار خلق کند و برای سینمای ایران به یادگار بگذارد.