مریم سلیمی، پژوهشگر سواد رسانهای و دکترای علوم ارتباطات در یادداشتی به بررسی عوامل پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا پرداخته است:
این روزها تحلیلهای بسیاری در خصوص دلیل پیروزی ترامپ منتشر میشود از رای جوانان، کارگران و اسپانیایی تبارها به او تا غفلت هریس از تحولات به وجود آمده در رای دهندگان و رویکردها و دغدغههای آنها و تمرکز صرف کاملا بر روشها و الگوهای سنتی.
واقعیت این است که بر انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا عوامل پیدا و پنهان بسیاری موثر بودند که همگی میتوانند به طور مستقل مورد بحث و تحلیل قرار بگیرند، ولی از شاخصترین آنها شاید بتوان چنین یاد کرد:
حمایت تمام قد ماسک از ترامپ از جمله این دلایل بود که برای رئیس جمهور فعلی آمریکا چهار امکان مهم به همراه داشت، بهره گیری از رسانههای اجتماعی و حجموسیع داده ها، داده کاویها و روشهای موثر اثرگذاری بر مخاطبان، استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی در کمپینهای تبلیغاتی و... و نیز حمایت جدی جامعه کریپتو، در ادامه حمایت ماسک از ترامپ.
واقعیت آن است اقتصاد دیجیتال، کریپتوها، بلاکچین، هوش مصنوعی، دادههای بزرگ و همگرایی بین این ها، ترسیمی دیگر از سرنوشت آمریکا رقم زدند که نتیجه آن را میتوان در بازخوردهای رمزارزها به پیروزی ترامپ شاهد بود.
ترامپ در حالی برنده رقابتهای انتخاباتی شد که او را باید "ترامپ به اضافه فناوری" در برابر هریس با تکیه عموما بر روشهای سنتی رقابتی دانست.
در نگاهی به نظرات جامعه کریپتو، آنها معتقدند، رمز ارزها و قدرت آنان در این دوره، رئیس جمهور آمریکا را تعیین کرد، چراکه جوانان قشر زیادی از این جامعه را تشکیل میدهند و آینده خود و رمز ارزها را در پیوند با ترامپ مییافتند. هرچند تک عامله نباید به این مساله نگریست.
*پیروزی سلبریتیهای فناوری
یکی از بزرگترین جلوههای نبرد در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را باید در میان، سلبریتیهای فناوری در مقابل سایر سلبریتیهای پرطرفدار در دیگر حوزهها جستجو کرد که پیروزی سلبریتیهای فناوری را در پی داشت.
*ماسک پیروز واقعی انتخابات
آنچه ترامپ را به پیروزی رساند، الگویی از روش پیروزی برای انتخابات شکل داده و آن این که پیروزی در گروی بهره گیری از فناوریها و رسانههای نوین، رمز ارزها، دادهها و هوش مصنوعی است.
واقعیت این است که در یک نگاه کلان پیروز انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا، ایلان ماسک است نه ترامپ. به عبارت دیگر، شانس پیروزی ترامپ بدون ماسک بسیار کمتر بود. کما اینکه با حمایت تمام قد او، پشتیبانی تمام عیار کلیه ظرفیتها و امکانات رسانهای و غیررسانهای ماسک در خدمت ترامپ بود.
اینجا هم به نوعی شاید بتوان گفت این قدرت فناوری بود که ترامپ را برنده کرد، این هم نگاهی تک عامله و تک بعدی است و باید نگاهی وسیعتر به این پازل داشت.
*الگوی تحولات آمریکا
از این پس نیز انتظار میرود مسیر تحولات در آمریکا، بیش از پیش رویکرد فناورانه و تجاری به خود بگیرد و در نتیجه باید منتظر سرعت گرفتن تحولات حوزههای فناورانه، ارتباطی، رمزارزها، هوش مصنوعی و ظرفیتهای بهره گیری از دادهها در مسیر انواع اهداف بود.
به همان نسبت که این تحولات فرصت ساز خواهند بود به همین نسبت نیز با تهدیدها و ریسکهایی روبرو خواهند بود.
*جنگهای فناورانه
شاید بتوان گفت، زبان مواجههها و رویاروییها نیز در حوزه جنگهای رسانهای و جنگهای هوش مصنوعی و در نگاه کلان جنگهای فناورانه، تغییر یافته و ارتقا خواهد یافت و برآیند آنها یعنی هر نوع مواجهه ای، مهارت و توان فناورانه بیشتری را طلب خواهد کرد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در عصری برآمده از همگراییها بین حوزهها و پلتفرمهای مختلف به سرمی بریم و این یعنی ارتقای سطح پیچیدگی تحلیلی و تصمیم گیری.
امروز دیگر نمیشود بدون دادهها برنامه ریزی کرد و تصمیم گرفت.
به نظرم تحلیل معادلات پیروزی ترامپ یک ضرورت است و باید بررسی و موشکافانهای شود، عاری از اینکه چقدر انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ برای ما مهم است یا خیر.
عاری از اینکه انتخاب ترامپ چه تاثیراتی بر سرنوشت ایران و جهان خواهد گذاشت که با تجربه و پیشینه قبلی، بوی خوشی از آن به مشام نمیرسد.
*نظرسنجی دادهای
یکی از تکرار تجارب گذشته در انتخابات آمریکا بحث نظرسنجیها بود (نظرسنجیها موفقیت هیلاری و کاملا را آدرس میدادند و نتیجه جز آن شد) که در کل انتقادهایی بر آنها وارد بود. از جمله اینکه نظرسنجی با الگوها و معیارها و روشهای سنتی انجام میشوند و با تحولات همگام نشده اند و نماینده مناسبی از واقعیت نیستند.
به نظر میرسد نظرسنجیها نیز باید وارد فاز جدیدی شوند و ...... یکی از نکاتی که نیازمند تامل عمیق است بحث همگرایی و تلاقی حکمرانی است. غولهای فناوری پیشتر به حکمرانی دنیای مجازی بسنده میکردند و اکنون چتر حکمرانی را وسعت بخشیده و به سهم خواهی از کیک قدرت روآورده اند. این یعنی باید منتظر آمیختگی حکمرانی و قدرت نمایی بیش از پیش غولهای فناوری و کسب مجوزهای لازم فعالیتی آنها بود. این بار آنها نه در برابر دولت که در دل دولت عمل میکنند و این مهم، معادلات بسیاری را تغییر خواهد داد. اینکه سهم و جایگاه ماسک در این دوره چه باشد، در نتیجه مورد بحث، تغییری ایجاد نخواهد کرد چراکه سایه حکمرانی فضای مجازی و فناورانه بر دولت ترامپ خواهد بود.
با این اوصاف، باید برای فصل جدیدی از تحولات در حوزههای ارتباطی و فناوری، بین الملل، سیاسی و... آماده شد که انتخابات آمریکا، نشانههایی از آن بود.
و، اما نکته آخر، ماسک به عنوان یک پدیده رسانهای و فناورانه و به عنوان کسی که رسانه و عمده حوزههای نوآورانه و پیشران را میشناسد و به آنها شکل و جهت داده و تاثیرگذار است، باید بیش از پیش زیر رصد جامعه ارتباطی و رسانهای قرار گیرد و روشها و تکنیکهای موثر وی مورد بحث و تحلیل قرارگیرد. ادامه فعالیت او این بار با نفوذ دولتی که مییابد میتواند به تحولات جدید رسانهای و فناورانهای منجر شود که عبور از موانع قانونی را برایش سرعت بخشد یا طرحی نو حتی در قوانین، شیوهها و دستورالعملها دراندازد. این اتفاقات، سیری جدید و پر سرعت به ارتباطات نوین جهانی (با ملاحظات خاص آن) خواهد بخشید.