شناسهٔ خبر: 69676082 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

هدیه هزینه های ازدواج طلبه جوان به جبهه مقاومت + فیلم

یک زوج جوان دهه هشتادی در نزدیکی‌های عروسی کار خیلی بزرگی انجام دادند و تصمیم گرفتند که هزینه های برگزاری مراسم عروسی را صرف کاری خیر کنند و با موافقت خانواده های آنها این کار خیر صورت گرفت.

صاحب‌خبر -

یک زوج جوان دهه هشتادی در نزدیکی‌های عروسی یک کار خیلی بزرگی انجام دادند؛ ازدواج حجت الاسلام میلاد امیر یوسفی با طهورا نکویی قرار بود به سبک سنتی انجام شود؛ این زوجین جوان تصیم گرفتند مخارج عروسی را صرف کار خیر کنند و با توافق خانواده ها این کار خداپسندانه به وقوع پیوست؛ خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با این زوجین در این رابطه گفت‌وگویی داشته که متن صحبت ها در ادامه خواهد آمد:

حجت الاسلام امیریوسفی: بنده میلاد امیر یوسفی هستم و در شام ولادت حضرت حجت به دنیا آمدم و هم اکنون در مدرسه فقه اصولی قائم مشغول تحصیل، تبلیغ، تدریس و پژوهش هستم.

نکویی: طهورا نکویی، متولد ۱۳۸۱ و دانشجوی رشته روانشناسی دانشکده هدی هستم و فعالیت‌های فرهنگی مانند کارهای فرهنگی بسیج دانشگاه و کارهای فرهنگی خادمین شهدا را انجام می‌دهم، ازدواج ما به سبک سنتی و اصولی بود.

حجت الاسلام امیریوسفی: ما در روز ولادت امیرالمومنین ۱۳ رجب عقد کردیم و همسرم دائما می گفت کی مراسم عقد و عروسی بگیریم و من چون طلبه بودم و هزینه‌های ازدواج زیاد بود برگزاری مراسم عروسی را حواله به غیب ‌دادم و گفتم انشالله مراسم می‌گیریم ولی هیچ آینده روشنی برایم قابل تصور نبود، قرار بود قبل از اینکه یک سال از تاریخ عقدمان بگذرد زندگی مشترک را آغاز کنیم ولی با کوهی از وحشت روبرو بودم زیرا هیچ چیزی مهیا نبود.

نکویی: ما ابتدا بحث خانه را پیگیری کردیم تا وسیله هایی که گرفتیم را داخل خانه بچینیم و در مرحله دوم پیگیر عروسی بودیم و تصمیم گرفتیم مراسم عقد یا عروسی جشن خوبی باشد، جشن عقد را یک جشن ساده خانوادگی برگزار کردیم و برنامه‌ این بود که برای عروسی جشنی در تالار گرفته شود و پیگیری ها تا جایی بود که پدر همسرم تالار را انتخاب کردند و پیگیر ریز جزئیات مانند آتلیه، آرایشگاه و ماشین عروس بودند، خانواده همسرم به قم آمدند تا تاریخ دقیق عروسی مشخص شود روز قبل از تشکیل جلسه برنامه ریزی جشن عروسی من و همسرم بیرون بودیم یک لحظه به ذهنم خطور کرد هزینه ازدواج را به جبهه مقاومت کمک کنیم؛ از آنجا که مادرم گوشواره های خود را به جبهه مقاومت اهدا کرده بود من خیلی دوست داشتم این کار را انجام دهم، زمانیکه فکر همسرم کلیپی از بچه‌های غزه را نشان داد که یک دبه آب را با هزار زحمت حمل کردند آنچه به ذهنم در مورد کمک به جبهه مقاومت بود را با همسرم در میان گذاشتم.

حجت الاسلام امیریوسفی: زمانیکه همسرم می خواست کل هزینه های عروسی را به جبهه مقاومت اهدا کنیم گفتم مطمئن هستی؟ گفت بله ولی من این حرف را به حساب احساسات دخترانه گذاشتم که فروکش می کند و حقیقتا زیاد توجه نکردم تا زمانیکه خانواده ها جمع شدند و خانمم منتظر بود که من آن مسئله را مطرح کنم.

نکویی: من در آن جلسه گفتم بخش اعظمی از هزینه های ازدواج را به جبهه مقاومت اهدا می‌کنم.

حجت الاسلام امیریوسفی: من به خانمم گفتم که مطمئنی؟ و بعد نگویید که چرا مراسم عروسی نگرفتید؟ جمله ای گفت که بعد از آن جرأت نکردم حرفی بزنم.

نکویی: گفتم همه اینها تمام می شود ولی چیزی که می ماند این کار خیر است و من نمی خواستم با امنیت و آرامش در تالار مراسم عروسی بگیرم ولی مردم مظلوم فلسطین و لبنان در جنگ باشند.

حجت الاسلام امیریوسفی: تصمیم همسرم باعث تعجب بنده بود وقتی از اطمینان همسرم مطلع شدم به یاد جمله زمان عقد افتادم که گفت من بخاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه با تو ازدواج کردم و تاثیر این حرف در تمام تصمیمات زندگی نشان داده شد؛  گاهی تصمیم ها در شرایط خاص صدها برابر ارزشمندتر می شود، تصمیم همسرم در این شرایط خاص که تمام دشمنان برعلیه جمهوری اسلامی کار کرده اند تا جوانان را از اسلام جدا کنند این پیام را رساند که ما پای کار ولایت فقیه و امام زمان(عج) هستیم و تا آخر می مانیم.

نکویی: می خواستم که برای این تصمیم رضایت خانواده باشد و با پدر همسرم این تصمیم را در میان گذاشتم و گفتم اگر یک درصد رضایت قلبی نداشته باشید منصرف می شوم، پدر همسرم گفت در این شرایط حساس این کار را مقدس می دانم؛ خدا را شاهد می گیرم از روزی که این کار را کردیم انگار در شور و نشاط عروسی هستیم؛ مادرم در آن لحظه با بغض گفت قرار بود جانمان را بدهیم و هزینه عروسی سهل است.

حجت الاسلام امیریوسفی: من در خانواده ساده ای متولد شده ام و پدرم برقکار ساختمان بود و می توانستم روزی در دانشگاه علوم پزشکی درس بخوانم اما چیزی که برایم مهم بود این مطلب بود که اکسیر انقلاب به هرکس بخورد تبدیل به حاج قاسم یا سید حسن نصرالله تبدیل می شود و این اکسیر به ما نیز خورد و گفتمان امامین انقلاب بر ما تاثیرگذار بود و ما مبلغ این گفتمان شدیم و انشاءالله بتوانیم فرزندانی تربیت کنیم که در این مسیر جان بدهند و خودمان نیز جانمان را در این راه فدا کنیم، ما مدیون امامین انقلاب هستیم که مس درون ما را طلا کردند.

نکویی: واقعا کار خودمان را بزرگ نمی دانیم شاید در ظاهر کمک به جبهه مقاومت است ولی در واقع کمک اصلی آنها به ماست که بتوانیم لبخند رضایت امام زمان(عج) را کسب کنیم.

تعداد بازدید : 9
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
<div id="video-display-embed-code_808830" ><script type="text/JavaScript" src="https://rasanews.ir/fa/news/play/embed/768953/808830?width=555&height=300"></script></div>

یک زوج جوان دهه هشتادی در نزدیکی‌های عروسی یک کار خیلی بزرگی انجام دادند؛ ازدواج حجت الاسلام میلاد امیر یوسفی با طهورا نکویی قرار بود به سبک سنتی انجام شود؛ این زوجین جوان تصیم گرفتند مخارج عروسی را صرف کار خیر کنند و با توافق خانواده ها این کار خداپسندانه به وقوع پیوست؛ خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با این زوجین در این رابطه گفت‌وگویی داشته که متن صحبت ها در ادامه خواهد آمد:

یک زوج جوان دهه هشتادی در نزدیکی‌های عروسی یک کار خیلی بزرگی انجام دادند؛ ازدواج حجت الاسلام میلاد امیر یوسفی با طهورا نکویی قرار بود به سبک سنتی انجام شود؛ این زوجین جوان تصیم گرفتند مخارج عروسی را صرف کار خیر کنند و با توافق خانواده ها این کار خداپسندانه به وقوع پیوست؛ خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با این زوجین در این رابطه گفت‌وگویی داشته که متن صحبت ها در ادامه خواهد آمد: سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا

حجت الاسلام امیریوسفی: بنده میلاد امیر یوسفی هستم و در شام ولادت حضرت حجت به دنیا آمدم و هم اکنون در مدرسه فقه اصولی قائم مشغول تحصیل، تبلیغ، تدریس و پژوهش هستم.

حجت الاسلام امیریوسفی: بنده میلاد امیر یوسفی هستم و در شام ولادت حضرت حجت به دنیا آمدم و هم اکنون در مدرسه فقه اصولی قائم مشغول تحصیل، تبلیغ، تدریس و پژوهش هستم.

نکویی: طهورا نکویی، متولد ۱۳۸۱ و دانشجوی رشته روانشناسی دانشکده هدی هستم و فعالیت‌های فرهنگی مانند کارهای فرهنگی بسیج دانشگاه و کارهای فرهنگی خادمین شهدا را انجام می‌دهم، ازدواج ما به سبک سنتی و اصولی بود.

نکویی: طهورا نکویی، متولد ۱۳۸۱ و دانشجوی رشته روانشناسی دانشکده هدی هستم و فعالیت‌های فرهنگی مانند کارهای فرهنگی بسیج دانشگاه و کارهای فرهنگی خادمین شهدا را انجام می‌دهم، ازدواج ما به سبک سنتی و اصولی بود.

حجت الاسلام امیریوسفی: ما در روز ولادت امیرالمومنین ۱۳ رجب عقد کردیم و همسرم دائما می گفت کی مراسم عقد و عروسی بگیریم و من چون طلبه بودم و هزینه‌های ازدواج زیاد بود برگزاری مراسم عروسی را حواله به غیب ‌دادم و گفتم انشالله مراسم می‌گیریم ولی هیچ آینده روشنی برایم قابل تصور نبود، قرار بود قبل از اینکه یک سال از تاریخ عقدمان بگذرد زندگی مشترک را آغاز کنیم ولی با کوهی از وحشت روبرو بودم زیرا هیچ چیزی مهیا نبود.

حجت الاسلام امیریوسفی: ما در روز ولادت امیرالمومنین ۱۳ رجب عقد کردیم و همسرم دائما می گفت کی مراسم عقد و عروسی بگیریم و من چون طلبه بودم و هزینه‌های ازدواج زیاد بود برگزاری مراسم عروسی را حواله به غیب ‌دادم و گفتم انشالله مراسم می‌گیریم ولی هیچ آینده روشنی برایم قابل تصور نبود، قرار بود قبل از اینکه یک سال از تاریخ عقدمان بگذرد زندگی مشترک را آغاز کنیم ولی با کوهی از وحشت روبرو بودم زیرا هیچ چیزی مهیا نبود.

نکویی: ما ابتدا بحث خانه را پیگیری کردیم تا وسیله هایی که گرفتیم را داخل خانه بچینیم و در مرحله دوم پیگیر عروسی بودیم و تصمیم گرفتیم مراسم عقد یا عروسی جشن خوبی باشد، جشن عقد را یک جشن ساده خانوادگی برگزار کردیم و برنامه‌ این بود که برای عروسی جشنی در تالار گرفته شود و پیگیری ها تا جایی بود که پدر همسرم تالار را انتخاب کردند و پیگیر ریز جزئیات مانند آتلیه، آرایشگاه و ماشین عروس بودند، خانواده همسرم به قم آمدند تا تاریخ دقیق عروسی مشخص شود روز قبل از تشکیل جلسه برنامه ریزی جشن عروسی من و همسرم بیرون بودیم یک لحظه به ذهنم خطور کرد هزینه ازدواج را به جبهه مقاومت کمک کنیم؛ از آنجا که مادرم گوشواره های خود را به جبهه مقاومت اهدا کرده بود من خیلی دوست داشتم این کار را انجام دهم، زمانیکه فکر همسرم کلیپی از بچه‌های غزه را نشان داد که یک دبه آب را با هزار زحمت حمل کردند آنچه به ذهنم در مورد کمک به جبهه مقاومت بود را با همسرم در میان گذاشتم.

نکویی: ما ابتدا بحث خانه را پیگیری کردیم تا وسیله هایی که گرفتیم را داخل خانه بچینیم و در مرحله دوم پیگیر عروسی بودیم و تصمیم گرفتیم مراسم عقد یا عروسی جشن خوبی باشد، جشن عقد را یک جشن ساده خانوادگی برگزار کردیم و برنامه‌ این بود که برای عروسی جشنی در تالار گرفته شود و پیگیری ها تا جایی بود که پدر همسرم تالار را انتخاب کردند و پیگیر ریز جزئیات مانند آتلیه، آرایشگاه و ماشین عروس بودند، خانواده همسرم به قم آمدند تا تاریخ دقیق عروسی مشخص شود روز قبل از تشکیل جلسه برنامه ریزی جشن عروسی من و همسرم بیرون بودیم یک لحظه به ذهنم خطور کرد هزینه ازدواج را به جبهه مقاومت کمک کنیم؛ از آنجا که مادرم گوشواره های خود را به جبهه مقاومت اهدا کرده بود من خیلی دوست داشتم این کار را انجام دهم، زمانیکه فکر همسرم کلیپی از بچه‌های غزه را نشان داد که یک دبه آب را با هزار زحمت حمل کردند آنچه به ذهنم در مورد کمک به جبهه مقاومت بود را با همسرم در میان گذاشتم.

حجت الاسلام امیریوسفی: زمانیکه همسرم می خواست کل هزینه های عروسی را به جبهه مقاومت اهدا کنیم گفتم مطمئن هستی؟ گفت بله ولی من این حرف را به حساب احساسات دخترانه گذاشتم که فروکش می کند و حقیقتا زیاد توجه نکردم تا زمانیکه خانواده ها جمع شدند و خانمم منتظر بود که من آن مسئله را مطرح کنم.

حجت الاسلام امیریوسفی: زمانیکه همسرم می خواست کل هزینه های عروسی را به جبهه مقاومت اهدا کنیم گفتم مطمئن هستی؟ گفت بله ولی من این حرف را به حساب احساسات دخترانه گذاشتم که فروکش می کند و حقیقتا زیاد توجه نکردم تا زمانیکه خانواده ها جمع شدند و خانمم منتظر بود که من آن مسئله را مطرح کنم.

نکویی: من در آن جلسه گفتم بخش اعظمی از هزینه های ازدواج را به جبهه مقاومت اهدا می‌کنم.

نکویی: من در آن جلسه گفتم بخش اعظمی از هزینه های ازدواج را به جبهه مقاومت اهدا می‌کنم.

حجت الاسلام امیریوسفی: من به خانمم گفتم که مطمئنی؟ و بعد نگویید که چرا مراسم عروسی نگرفتید؟ جمله ای گفت که بعد از آن جرأت نکردم حرفی بزنم.

حجت الاسلام امیریوسفی: من به خانمم گفتم که مطمئنی؟ و بعد نگویید که چرا مراسم عروسی نگرفتید؟ جمله ای گفت که بعد از آن جرأت نکردم حرفی بزنم.

نکویی: گفتم همه اینها تمام می شود ولی چیزی که می ماند این کار خیر است و من نمی خواستم با امنیت و آرامش در تالار مراسم عروسی بگیرم ولی مردم مظلوم فلسطین و لبنان در جنگ باشند.

نکویی: گفتم همه اینها تمام می شود ولی چیزی که می ماند این کار خیر است و من نمی خواستم با امنیت و آرامش در تالار مراسم عروسی بگیرم ولی مردم مظلوم فلسطین و لبنان در جنگ باشند.

حجت الاسلام امیریوسفی: تصمیم همسرم باعث تعجب بنده بود وقتی از اطمینان همسرم مطلع شدم به یاد جمله زمان عقد افتادم که گفت من بخاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه با تو ازدواج کردم و تاثیر این حرف در تمام تصمیمات زندگی نشان داده شد؛  گاهی تصمیم ها در شرایط خاص صدها برابر ارزشمندتر می شود، تصمیم همسرم در این شرایط خاص که تمام دشمنان برعلیه جمهوری اسلامی کار کرده اند تا جوانان را از اسلام جدا کنند این پیام را رساند که ما پای کار ولایت فقیه و امام زمان(عج) هستیم و تا آخر می مانیم.

حجت الاسلام امیریوسفی: تصمیم همسرم باعث تعجب بنده بود وقتی از اطمینان همسرم مطلع شدم به یاد جمله زمان عقد افتادم که گفت من بخاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه با تو ازدواج کردم و تاثیر این حرف در تمام تصمیمات زندگی نشان داده شد؛  گاهی تصمیم ها در شرایط خاص صدها برابر ارزشمندتر می شود، تصمیم همسرم در این شرایط خاص که تمام دشمنان برعلیه جمهوری اسلامی کار کرده اند تا جوانان را از اسلام جدا کنند این پیام را رساند که ما پای کار ولایت فقیه و امام زمان(عج) هستیم و تا آخر می مانیم.

نکویی: می خواستم که برای این تصمیم رضایت خانواده باشد و با پدر همسرم این تصمیم را در میان گذاشتم و گفتم اگر یک درصد رضایت قلبی نداشته باشید منصرف می شوم، پدر همسرم گفت در این شرایط حساس این کار را مقدس می دانم؛ خدا را شاهد می گیرم از روزی که این کار را کردیم انگار در شور و نشاط عروسی هستیم؛ مادرم در آن لحظه با بغض گفت قرار بود جانمان را بدهیم و هزینه عروسی سهل است.

نکویی: می خواستم که برای این تصمیم رضایت خانواده باشد و با پدر همسرم این تصمیم را در میان گذاشتم و گفتم اگر یک درصد رضایت قلبی نداشته باشید منصرف می شوم، پدر همسرم گفت در این شرایط حساس این کار را مقدس می دانم؛ خدا را شاهد می گیرم از روزی که این کار را کردیم انگار در شور و نشاط عروسی هستیم؛ مادرم در آن لحظه با بغض گفت قرار بود جانمان را بدهیم و هزینه عروسی سهل است.

حجت الاسلام امیریوسفی: من در خانواده ساده ای متولد شده ام و پدرم برقکار ساختمان بود و می توانستم روزی در دانشگاه علوم پزشکی درس بخوانم اما چیزی که برایم مهم بود این مطلب بود که اکسیر انقلاب به هرکس بخورد تبدیل به حاج قاسم یا سید حسن نصرالله تبدیل می شود و این اکسیر به ما نیز خورد و گفتمان امامین انقلاب بر ما تاثیرگذار بود و ما مبلغ این گفتمان شدیم و انشاءالله بتوانیم فرزندانی تربیت کنیم که در این مسیر جان بدهند و خودمان نیز جانمان را در این راه فدا کنیم، ما مدیون امامین انقلاب هستیم که مس درون ما را طلا کردند.

حجت الاسلام امیریوسفی: من در خانواده ساده ای متولد شده ام و پدرم برقکار ساختمان بود و می توانستم روزی در دانشگاه علوم پزشکی درس بخوانم اما چیزی که برایم مهم بود این مطلب بود که اکسیر انقلاب به هرکس بخورد تبدیل به حاج قاسم یا سید حسن نصرالله تبدیل می شود و این اکسیر به ما نیز خورد و گفتمان امامین انقلاب بر ما تاثیرگذار بود و ما مبلغ این گفتمان شدیم و انشاءالله بتوانیم فرزندانی تربیت کنیم که در این مسیر جان بدهند و خودمان نیز جانمان را در این راه فدا کنیم، ما مدیون امامین انقلاب هستیم که مس درون ما را طلا کردند.

نکویی: واقعا کار خودمان را بزرگ نمی دانیم شاید در ظاهر کمک به جبهه مقاومت است ولی در واقع کمک اصلی آنها به ماست که بتوانیم لبخند رضایت امام زمان(عج) را کسب کنیم.

نکویی: واقعا کار خودمان را بزرگ نمی دانیم شاید در ظاهر کمک به جبهه مقاومت است ولی در واقع کمک اصلی آنها به ماست که بتوانیم لبخند رضایت امام زمان(عج) را کسب کنیم.
تعداد بازدید : 9
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
<div id="video-display-embed-code_808830" ><script type="text/JavaScript" src="https://rasanews.ir/fa/news/play/embed/768953/808830?width=555&height=300"></script></div>
تعداد بازدید : 9
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
<div id="video-display-embed-code_808830" ><script type="text/JavaScript" src="https://rasanews.ir/fa/news/play/embed/768953/808830?width=555&height=300"></script></div>
تعداد بازدید : 9
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
دانلود
فیلم اصلی
فیلم اصلی
فیلم اصلی
<div id="video-display-embed-code_808830" ><script type="text/JavaScript" src="https://rasanews.ir/fa/news/play/embed/768953/808830?width=555&height=300"></script></div>