به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، ایجاد یک محیط جذاب و سرگرمکننده در فضای محدود شهرها کاری دشوار است که به کمک پارکلتهایی از فضای سبز آرام گرفته تا زمینهای بازی تسهیل میشود. پارکلتها نخستینبار پس از جنگ جهانی دوم در اروپا و بهدلیل کمبود منابع در دسترس و کمبود بودجه به وجود آمدند. بسیاری از شهرها سعی کردند تا ویرانهها را از صحنه حذف کنند و پارکهای عمومی کوچکی بسازند تا محلههای خود را احیا کنند و به گذشته آرام خود بازگردند.
در دهه ۱۹۵۰ این پارکها در شهرهای بزرگتری در سواحل شرقی اقیانوس اطلس همچون نیویورک، بالتیمور و فیلادلفیا شروع به ظهور کردند و هزینههای کمتر مرتبط با این پروژهها آنها را به گزینهای جذاب برای استراحت و آرامش در جوامع شهری تبدیل کرد.
ویژگیها و مزایای پارکلتها
این فضاهای کوچک علاوهبر ایجاد مکانی برای استراحت، مزایای اجتماعی و اکولوژیکی بسیاری دارند، برای مثال میتوانند پناهگاهی برای انواع موجودات باشند و از تنوع گونههای زیستی شهری حمایت کنند، به کاهش ازدحام در پارکهای بزرگتر کمک کنند و ارتباط بین مردم و طبیعت را تقویت کنند. کاربران محلی با ورود به این محیطهای کوچک امکان بیشتری برای برقراری ارتباطات اجتماعی دارند که حس تعلق به جامعه را میان آنها تقویت میکند.
مزایای زیستمحیطی، پتانسیل اقتصادی برای جذب کسبوکارهای محلی و ساکنان جدید، همچنین تأثیر مثبت پارکلتها بر بهداشت عمومی، بسیاری از برنامهریزان شهری و معماران منظر را به ایجاد این فضاها متمایل کرده است.
برابری در دسترسی به فضاهای سبز در مناطق شهری
دسترسی به فضاهای سبز در محیطهای شهری یک عامل حیاتی در تأثیرگذاری بر برابری اجتماعی است. نابرابریها در دسترسی به این فضاها منعکسکننده نابرابریهای گستردهتر در حوزههای اجتماعی و اقتصادی است که بر سلامت، رفاه و تابآوری جامعه تأثیر میگذارد. فضاهای سبز نهتنها برای ارتقای سلامت جسمی و روانی افراد اهمیت دارند، بلکه مکانی برای تعامل اجتماعی و فعالیتهای تفریحی شهروندان هستند که اگر همه افراد، بهویژه جوامع کمدرآمد و حاشیهنشین به این فضاها دسترسی نداشته باشند، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی تشدید میشود.
یکی از گامهای کلیدی در راستای تلاش برای دسترسی عادلانه به فضاهای سبز، ایجاد و حفظ پارکلتها در تمام مناطق شهری است. اجرای سیاستهای کارآمد برای افزایش دسترسی به این فضاها نیازمند همکاری بین دولت، جامعه و سازمانهای غیردولتی است. بهمنظور تضمین برابری در دسترسی باید نیازهای خاص جوامع مختلف در طراحی پارکلتها شناسایی و لحاظ شود و اقداماتی شامل برنامهریزی مناسب برای طراحی و مکانیابی، تأمین امنیت و نگهداری و ارائه امکانات رفاهی مناسب انجام شود.
نابرابری در فضاهای سبز شهری
بر اساس تحقیقات، محلههای کمدرآمد بهطور معمول دسترسی کمتری به فضاهای سبز دارند. مطالعات انجامشده در ایالات متحده نشان میدهد که محلههای شهری با درآمد پایین حدود ۲۶ درصد پوشش درختی کمتری دارند و میتوانند تا شش درجه فارنهایت گرمتر از محلههای ثروتمند باشند. این اختلاف دما بهویژه در روزهای گرم منجر به افزایش معضلات بهداشتی برای ساکنان این محلهها میشود و موجب بروز مشکلاتی همچون گرمازدگی و سایر بیماریهای مربوط به گرما میشود.
جامعههای کمدرآمد بهدلیل کمبود این فضاها در معرض چالشهای بیشتری در زمینه سلامت جسمی و روحی و انسجام اجتماعی قرار میگیرند، بنابراین بهبود دسترسی به فضاهای سبز در این مناطق یکی از اقدامات ضروری برای کاهش نابرابریهای اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان است.
فضای سبز عمومی مزایای بهداشتی قابلتوجهی را برای افراد بهویژه گروههای آسیبپذیر ارائه میدهد. تحقیقات نشان میدهد که دسترسی به پارکهای عمومی و فضاهای سبز بهعنوان محیطی برای پیادهروی و فعالیتهای بدنی علاوهبر بهبود در سلامت جسمی، تأثیرات به مراتب بیشتری در سلامت روحی افراد بهویژه برای افرادی با وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین دارد. این افراد از فوایدی همچون کاهش استرس، کاهش حس انزوا و بهبود سلامت روان بیشتر از افراد ثروتمند بهرهمند میشوند.
فضاهای سبز بهعنوان ابزاری مؤثر برای پیشبرد برابری در سلامت جامعه به شمار میآیند. جوامع کمدرآمد بهطور معمول با چالشهای مرتبط با دسترسی به خدمات بهداشتی و سلامت مواجه هستند و وجود پارکها و پارکلتها میتواند بهعنوان یک منبع حیاتی برای ارتقای کیفیت زندگی و بهبود سلامتی آنها عمل کند و راهکاری برای کاهش نابرابریهای بهداشتی و تسهیل دسترسی به تسهیلات سلامتی باشد.
بهمنظور ایجاد تغییرات مثبت، مسئولان شهری و برنامهریزان باید اقداماتی را برای افزایش دسترسی به فضاهای سبز در محلههای کمدرآمد اتخاذ کنند که میتواند شامل ایجاد پارکلتها، بهبود فضاهای موجود و همچنین توجه به طراحی شهری متوازن باشد که امکاناتی را برای تمام ساکنان فراهم آورد. برنامهریزی شهری عادلانه باید دسترسی برابر به فضاهای سبز را در اولویت برنامههای خود قرار دهد و ملاحظات برابری اجتماعی را در ابتکارات جنگلهای شهری و زیرساختهای سبز لحاظ کند.
درگیر کردن و مشارکت دادن اعضای جامعه در فرایندهای برنامهریزی شهری راهکاری مؤثر برای بهبود دسترسی و برابری در جامعه است. بهعنوان مثال، شهرهایی همچون بلومینگتن و مینهسوتا از نظرات بخش گستردهای از شهروندان در توسعه پارک استفاده کردند تا اطمینان حاصل کنند که نیازهای منحصربهفرد گروههای مختلف مورد توجه قرار میگیرد. شهرها برای حمایت از برنامهریزی سبز شهری عادلانه، در حال کاوش مدلهای تأمین مالی جدید هستند. اوراق قرضه و دیگر ابزارهای مالی میتواند به تأمین مالی پروژههای فضای سبز در مناطق کمبرخوردار کمک کند در حالی که از تغییر کاربری و جابهجایی ساکنان محلی جلوگیری میکند.
آینده فضاهای سبز شهری
چالش مداوم نابرابریهای شهری نیاز به تحقیقات بیشتری در مورد نیازهای مخصوص جمعیتهای به حاشیهراندهشده در زمینه دسترسی به فضاهای سبز دارد. مطالعات آینده باید بر مواردی همچون تحلیل تأثیر فضاهای سبز بر گروههای جمعیتی مختلف، توسعه روشهای ارزیابی جدید برای اندازهگیری میزان دسترسی و کاوش در ارتباط بین برابری فضاهای سبز و عوامل محیطی همچون دما و خطرات سیلاب تمرکز داشته باشد.
پرداختن به نابرابریها در دسترسی به فضاهای سبز شهری برای پرورش جوامع سالمتر و تابآورتر ضروری است. شهرها میتوانند با اولویت دادن به توزیع عادلانه در برنامهریزی شهری و مشارکت دادن جمعیتهای محلی از فضاهای سبز بهعنوان ابزاری برای ارتقای برابری اجتماعی استفاده کنند. در ادامه نمونههایی از تلاشهای چند شهر در بهبود فضاهای سبز شهری بیان میشود.
فوژو، چین
فوژو از سال ۲۰۱۷ در حال ایجاد و گسترش یک شبکه منسجم از فضاهای آبی و سبز در سطح شهر است که توسط پیادهروهای کنار رودخانه و کمربندهای سبز شهری به هم متصل شدهاند و دسترسی به محیط طبیعی را برای ساکنان آسانتر میکنند. تا پایان ۲۰۲۰، فضاهای سبز بیش از ۴۲ درصد از مساحت ساختهشده در شهر را به خود اختصاص داد که شامل ۳۷۹ پارک است که توسط ۵۰۱.۷ کیلومتر پیادهراههای سبز کنار رودخانه به یکدیگر متصل شدند و نرخ پوشش پارکهای سبز (پوشش درختان و درختچهها) به ۹۴.۹۵ درصد رسید.
این طرح توسعه بهطور قابلتوجهی دسترسی ساکنان به طبیعت را بهبود بخشیده و به ارتقای بومشناسی شهری کمک کرده است. ادغام عناصر طبیعی در زیرساختهای شهری نهتنها جذابیت بصری را افزایش میدهد، بلکه به بهبود کیفیت هوا و تنوع زیستی کمک میکند و محیطی سالمتر برای همه شهروندان ایجاد میکند.
مینیاپولیس، مینهسوتا، ایالات متحده آمریکا
مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا به پارک گسترده و بسیار معروف خود به مساحت ۶۴۰۰ هکتار در جهان معروف است که بهگونهای طراحی شده است تا هر شهروند در فاصله شش بلوک از یک فضای سبز زندگی کند. سیستم پارک این شهر بهدلیل طراحی استراتژیک و نگهداری دقیق آن مشهور است و بهعنوان یکی از بهترین سیستمهای پارکی در ایالات متحده شناخته میشود. این شبکه پارکهای متصل، نقشهای متعددی را از ایجاد فرصتهای تفریحی گرفته تا مدیریت آبهای طوفانی و حفاظت از تنوع زیستی در جامعه ایفا میکند.
مینهسوتا با مدیریت مؤثر رواناب شهری از طریق زیرساختهای سبز، نهتنها کیفیت آب را حفظ میکند بلکه از اکوسیستمهای محلی نیز پشتیبانی میکند. تأکید بر برابری در دسترسی به پارکها و حفاظت از محیط زیست، ارتباطات جامعه را تقویت میکند و سلامت روانی ساکنان را ارتقا میبخشد.
پورتلند، اورگان، ایالات متحده آمریکا
پورتلند تعهد خود به فضاهای سبز شهری را با پارک جنگلی خود نشان داده است، یکی از بزرگترین جنگلهای شهری در ایالات متحده که بیش از پنج هزار هکتار وسعت دارد. تمرکز برنامههای شهری پورتلند بر ایجاد ارتباط بین پارکها و مناطق طبیعی است تا عملکردهای بومشناختی را افزایش دهد و فرصتهای تفریحی را برای ساکنان فراهم کند. این رویکرد جامع علاوهبر حفظ تنوع زیستی، مسیرهای وسیعی برای پیادهروی و دوچرخهسواری ایجاد کرده است که زندگی فعال و تعامل با طبیعت را میان ساکنان شهر ترویج میدهد.
برنامهریزی پورتلند فناوریهای سبز و شیوههای پایدار را در توسعه پارکها ادغام میکند که به رشد مداوم جنگل شهری کمک میکند و در عین حال گرما و کیفیت هوا را بهبود میبخشد. تمرکز بر تعامل بین شهرنشینی و طبیعت، تعهد این شهر به زندگی پایدار و افزایش آگاهی زیستمحیطی را تقویت میکند.
کوریتیبا، برزیل
کوریتیبا در جهان بهعنوان مدل برنامهریزی شهری سبز شناخته میشود؛ این شهر دارای ۱۶ پارک مهم و تعداد زیادی فضای سبز عمومی است که نماد پایداری زیستمحیطی این شهر است. سیستم حملونقل عمومی بر پایه نوآوری این شهر با این فضاهای سبز گسترده ترکیب شده است و پیادهروی و دوچرخهسواری را میان ساکنان تشویق میکند. این رویکرد جامع مصرف سوخت را بهمیزان قابلتوجهی پایینتر از میانگین ملی رسانده است و نشان میدهد که طراحی شهری تأثیر بسزایی بر ادغام شیوههای حملونقل پایدار و مسئولیت زیستمحیطی دارد.
تأکید کوریتیبا بر دسترسی به فضاهای سبز به بهبود رفاه جامعه و تشویق سبک زندگی سالم و فعال کمک کرده و این شهر را به یک الگوی بینالمللی برای استفاده از برنامهریزی شهری بهمنظور ایجاد تعادل بین طبیعت و توسعه شهری تبدیل کرده است.
مادرید، اسپانیا
مادرید یک استراتژی فراشهری را برای زیرساختهای سبز به کار گرفته است که پارکهای حومه شهر را با شبکههای سبز شهری متصل میکند تا تلاشهای پایداری را تقویت کند. پروژههایی همچون شبکه سبز موستولس از نمونههای بارز این استراتژی هستند که بهمنظور غنیسازی تنوع زیستی و ادغام چشماندازهای طبیعی در تلاشهای برنامهریزی شهری ایجاد شدهاند. این شبکه سبز به ارتباط با مناظر طبیعی اطراف مادرید از جمله مناطق حفاظتشده و روستاهای نزدیک کمک میکند و هدف آن علاوهبر بهبود کیفی فضاهای سبز، افزایش قابلیت دسترسی ساکنان به این فضاها و تشویق آنان به استفاده از طبیعت برای تفریح و فعالیتهای اجتماعی و فراهم آوردن امکانات متنوعی همچون مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری، فضاهای ورزشی و مناطق آرامشبخش برای ساکنان است.
ابتکار مادرید به اهمیت فضاهای سبز بهعنوان داراییهای حیاتی برای سلامت اکولوژیکی و رفاه جامعه در این شهر اشاره دارد. رویکرد مادرید از طریق برنامههای آموزشی محلی و فعالیتهای اجتماعی حول محور حفظ و نگهداری از این فضاهای طبیعی، مشارکت عمومی را نیز ترویج میدهد که میتواند به تقویت روحیه اجتماعی و ایجاد احساس تعلق به جامعه کمک کند.
این شهرها قدرت تحولگرای شبکههای متصل پارکها و فضاهای سبز را به تصویر میکشند و با اولویت دادن به تابآوری اکولوژیک و مشارکت اجتماعی، محیطهای شهری را خلق کردهاند که برای ساکنان سالمتر، پایدارتر و دلپذیرتر است. ادغام طبیعت در برنامهریزی شهری نهتنها اهداف زیستمحیطی را تحقق میبخشد، بلکه انسجام اجتماعی را نیز تقویت میکند و کیفیت زندگی را در جوامع بهطور فزاینده شهریشده ارتقا میدهد.