شناسهٔ خبر: 69669185 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

«دیپلمات در سایه» ایران کیست؟

صاحب‌خبر - روزنامه هم میهن به موضع گیری محمدجواد ظریف پس از انتخاب ترامپ پرداخت. در این یادداشت که با عنوان «دیپلمات در سایه» منتشر شده آمده است: اگر بخواهیم لیست دارایی و سرمایه‌های ملی را ردیف کنیم، فهرست بلندبالایی از منابع هیدروکربوری تا ذخایر و معادن گران‌سنگ و مزیت‌های جغرافیایی و اتمسفر بی‌نظیر طبیعی و میراث تاریخی و جاذبه‌های توریستی و… را می‌توانیم نام ببریم که کمتر کشوری در جهان برخوردار از این وسعت و جامعیت اندوخته‌های گرانبهاست. اما معمولاً کمتر کسی در وهله نخست سراغ مهمترین مزیت و قابلیت ملی می‌رود که چیزی نیست جز سرمایه‌های انسانی کشور که در عرصه‌های مختلف می‌توانند بالاترین آورده و ارزش افزوده را برای کشور رقم بزنند و به‌طور معمول مغفول می‌مانند. محمدجواد ظریف، دیپلمات ۶٧ساله و اصفهانی‌الاصل یکی از این سرمایه‌هاست که این روزها همه چیز دست به دست هم داده تا نقش و جایگاهی ممتاز و متمایز در راستای منافع ملی ایفا کند. نقل است یکی از سناتورهای آمریکایی در دهه ۱۹۹۰میلادی گفته بود من در ابتدا که ظریف را در جلسات و محافل سیاسی می‌دیدم، گمان کردم او کاندیدای ریاست‌جمهوری ایالات متحده است. آقای دیپلمات شاید بهتر از خیابان‌های تهران و محافل سیاسی داخلی، با پیچ و خم‌های سیاست‌ورزی در واشنگتن و نیویورک آشنا باشد و این مزیتی است که هیچ سیاستمدار و دیپلمات ایرانی از آن برخوردار نیست و در بزنگاهی که یکبار دیگر شاهد حضور ترامپ در کاخ سفید خواهیم بود، می‌تواند بسیار به کار آید. عموم مقامات رسمی و چهره‌های شاخص سیاسی با انتخاب مجدد ترامپ ترجیح داده‌اند در قالب جمله کلیشه‌ای «برای ما فرقی نمی‌کند که چه کسی رئیس‌جمهوری آمریکا باشد» از کنار این موضوع گذر کنند؛ که البته هم با توجه به حساسیت موجود پیرامون این مقوله و عقبه و سابقه طی‌شده، شاید بتوان به آنان حق داد که چنین واکنشی از خود نشان دهند اما تنها کسی که در این میان واکنشی متفاوت از خود نشان داد، دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین و معاون راهبردی رئیس‌جمهوری در دولت چهاردهم بود که در قالب یک پست در شبکه ایکس با مخاطب قرار دادن ترامپ و ونس، معاون اول وی، به آنان موضوع شعارهای انتخاباتی‌شان درباره پرهیز از جنگ و تنش‌افزایی را گوشزد کرد. در ادامه نیز، صبح روز گذشته در حاشیه برگزاری همایش مکتب نصرالله، ظریف یکبار دیگر پیامی را خطاب به ترامپ، ارسال کرد و گفت: «آقای ترامپ باید نشان بدهد که سیاست‌های غلط گذشته را دنبال نمی‌کند.حتماً ترامپ متوجه شده است که سیاست فشار حداکثری که ایشان شروع کرد، باعث شد که ایران غنی‌سازی‌اش از ۵/۳ درصد به ۶۰ درصد برسد و تعداد سانتریفیوژها نیز افزایش پیدا کند.» معاون راهبردی رئیس‌جمهوری در ادامه نیز خاطرنشان کرد: «خود ایشان اهل محاسبه است، باید محاسبه‌ای بکند، چرتکه‌ای بیاندازد، ببیند که سود و زیان آن سیاست چه بوده و آیا کماکان می‌خواهد آن سیاست زیان‌بار را ادامه بدهد یا عوض کند.» این پالس‌های ارسالی از سوی ظریف که توأمان بیم و انذار می‌دهد و عواقب تکرار سناریوهای خصمانه گذشته را گوشزد می‌کند و درعین‌حال به ترامپ یادآور می‌شود که شرایط متفاوت این برهه را لحاظ و زمینه‌ای برای تغییر رویکرد را مهیا کند، نشان می‌دهد که ظریف با درک درست از جایگاه ممتاز و ویژه خود در این برهه حساس و خطیر به جای انفعال و بی‌عملی و سخنان کلیشه‌ای به دنبال زمینه‌سازی برای گره‌گشایی در این کلاف سردرگم و هزینه‌کرد از آبرو و حیثیت سیاسی خود در راستای روزنه‌گشایی و راه‌گشایی در برابر دیواری به سختی ترامپ است. ظریف در دوران وزارت امورخارجه خود همزمان با روی کارآمدن ترامپ نیز بیکار ننشست و نشان داد که در قالب یک دیپلمات عملگرا از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی‌ورزد. او نه‌تنها به گفته وزیرخارجه اسبق ایالات متحده، سناتور جان کری، چند دیدار غیررسمی در چارچوب سفرهایش به نیویورک داشت بلکه با سناتور دموکرات «کریس مورفی» در حاشیه اجلاس مونیخ نیز دیدار و رایزنی کرد و حتی در تیرماه سال۱۳۹۸ و همزمان با اوج‌گیری تنش‌ها با آمریکا در خاورمیانه با سناتور جمهوریخواه «رند پال» نیز نشستی غیررسمی داشت. ظریف به‌خصوص در سال‌های ابتدایی روی کار آمدن ترامپ با چهره‌های مختلف و پرنفوذ آمریکایی دیدار و رایزنی و لابی‌گری داشت. حال البته او در مقام وزارت امورخارجه نیست و سمت رسمی در این حوزه ندارد؛ اما این درست همان چیزی است که در این شرایط به کار دستگاه دیپلماسی ایران می‌آید. او قیدوبندهای دیپلمات‌های رسمی را ندارد و می‌تواند با فراغ بال راحت‌تری آن چیزی را که نشان داده استاد متبحری در آن است، به میدان بیاورد. ظریف بارها نشان داده در حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای به‌خصوص در حوزه آمریکا با توجه به شناخت تمام‌عیار و چندده‌ساله با چم‌وخم‌های حوزه سیاست خارجی ایالات متحده و بازیگران مهم و تعیین‌کننده آن، می‌تواند نقشی معادله‌ساز و متوازن‌کننده ایفا کند؛ نکته‌ای که دیپلمات‌های رسمی امکان ورود آسان و کم‌تنش به آن را ندارند و از طرف دیگر، طرف مقابل هم شناخت مستقیم و بی‌واسطه‌ای از آنان ندارد و به طور طبیعی عطف به آن سابقه و عقبه گفته شده، حرف ظریف در هیئت حاکمه آمریکا بیشتر مورد توجه و التفات خواهد بود. ظریف در ۶۷سالگی نه طمعی به قدرت دارد و نه تمایلی به شناخته شدن. اما او ظرفیت بالقوه‌ای دارد که می‌تواند در این بزنگاه به کار ملک و ملت بیاید و نقش دیپلمات در سایه را به بهترین وجه ایفا کند. یادمان باشد که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در پایان‌بخشی به جنگ ٨ساله چه نقش راهگشا و موثری داشت و در برهه‌ای که می‌توانستیم از ظرفیت خاتمی در عرصه بین‌المللی استفاده کنیم، با برخی تنگ‌نظری‌ها فرصت‌سوزی بزرگی رقم زدیم. این دو مدل پیش روی ماست و ظریف هم این بار همان سرمایه انسانی خاص و ویژه‌ای است که می‌توان از پتانسیل بالقوه او در راستای منافع‌ملی بهره گرفت. اظهارات چند روز اخیر او پس از پیروزی ترامپ نیز نشان‌دهنده آن است که وی با همه مخاطرات و ناملایمات محتمل آماده این نقش‌آفرینی و ایفای رسالت تاریخی خود است و کاش این ظرفیت را قدر بدانیم و استراتژی هدفمند و عمل‌گرایانه‌ای را در این زمینه پی‌ریزی و پیگیری کنیم.