شناسهٔ خبر: 69605388 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

«گزارش شفقنا از همایش بین المللی جعفر بن ابیطالب (ع)»؛ حضرت آیت الله سبحانی: چرا گروهی از مهاجران پس از هجرت پيامبر(ص) به مدينه، هفت سال ديگر در حبشه ماندند؟! / استاد رفیعی: «جعفر بن ابیطالب» نخستین مبلغ بین الملل بود/ وزیر ارشاد: الگوبرداری از شخصیت های درخشان تاریخی نباید در دایره نخبگانی باقی بماند

صاحب‌خبر -

شفقنا- همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» صبح امروز به همت پژوهشکده سیره و تاریخ اهل بیت (ع) جامعة المصطفی العالمیه در مجتمع آموزش عالی امام خمینی برگزار شد.

گزارش تصویری: همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین»

گزارش شفقنا از این مراسم را می خوانید:

حضرت آیت الله سبحانی در همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» تبیین کردند: چرا گروهی از مهاجران پس از هجرت پيامبر(ص) به مدينه، هفت سال ديگر در حبشه ماندند؟! 

حضرت آیت الله سبحانی گفتند: كاروانى مؤلف از ۸۳ نفر از زن و مرد به عزم حبشه بندر جده را ترك گفتند اين مهاجرت قريب ۱۵ سال طول كشيد در اين مدت نه تنها گرايشهاى منفى رخ نداد بلكه توانستند با اعمال ور فتار خود در دربار حبشه اثر مثبت بگذارد.

به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله سبحانی در همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» که در جامعة المصطفی العالمیه در حال برگزاری است، سخنانی ایراد کردند که مشروح آن در ادامه می آید:

«تاريخ بشريت در دامن خود شخصيت هائى را در قلمرو مختلف پرورش داده و همگى در حافظه تاريخ محفوظ مى باشند و هر كدام براى خود خصيصه و ويژگى دارد و جناب جعفر بن ابى طالب نمونه بارزى از آنها است و شايسته است تاريخ نگاران واقع گرا از طريق تبيين نكات برجسته در زندگانى او، چهره روشنى از فعاليت ها و خدمات بزرگ او ترسيم كنند.

  1. حضرت جعفر جزئى از «السابقون» است

قرآن مجيد نخستين گروندگان آيين مقدس اسلام را به عنوان (والسابقون السابقون اولئك المقربون)([۱]) ياد مى كند. و از نظر تقرب به مقام ربوبى برتر از «اصحاب اليمن» مى داند.

خوشبختانه جناب جعفر از گروه نخستين است كه به گواه تاريخ: روزگارى در خانه هاى مكه فقط دو نفر به آيين اسلام مشرف شده بودند و همراه رسول خدا نماز مى گزاردند اميرمؤمنان وضع آن روز را چنين توصيف مى كند «لم يجمع بيت واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه وخديجة وأنا»([۲]) يعنى در سراسر مكه فقط يك خانه بود كه اسلام بر سر آنها سايه افكنده بود و در آن سه نفر جز رسول خدا و من و خديجه كسى نبود; در چنين شرايط ابوطالب به فرزندش جعفر چنين گفت «صلّ جناح ابن عمّك وصلّ معه» در كنار پسر عمويت «نبىّ مكرم» نماز بگزار. بنابراين اميرمؤمنان در سمت راست و حضرت جعفر سمت چپ و حضرت خديجه پشت سر آنها قرار مى گرفت.

اين حديث گواه روشن بر اين است كه وى از جمله افراد السابقون السابقون هستند.

  1. مهاجرت به حبشه

از نكات مهم در زندگانى وى مهاجرت او از مكه به حبشه است آن هم همراه با بيش از ۸۰ نفر از زن و مرد.

در نخستين سالهاى بعثت پيامبر، سخت گيرى قريش نسبت به مؤمنان بسيار بالا بود تا آنجا كه آل ياسر را با شكنجه كشتند و بلال بى كس و ياور را روى ريگهاى داغ و سوزان شكنجه مى كردند. در چنين شرائط گروهى براى رهايى از وضع غير قابل تحمل محيط، راهى حبشه شدند حركت اين گروه در پنجمين سال بعثت پيامبر بود ولى چيزى نگذشت بر اثر رسيدن خبر دروغين به حبشه كه قريش از اعمال خود دست برداشته اند آنان به مكه بازگشتند اما متأسفانه ديدند كه وضع همان است كه قبلاً بود و يكى از ضايعات اين سفر اين بود كه عبيد اللّه بن جحش همسر ام حبيبه دختر ابوسفيان مرتد شد و مسيحى گشت.

  1. مهاجرت دوم به حبشه

مهاجرت دوم به رهبرى جعفر بن ابى طالب انجام گرفت و كاروانى مؤلف از ۸۳ نفر از زن و مرد به عزم حبشه بندر جده را ترك گفتند اين مهاجرت قريب ۱۵ سال طول كشيد در اين مدت نه تنها گرايشهاى منفى رخ نداد بلكه توانستند با اعمال ور فتار خود در دربار حبشه اثر مثبت بگذارد كه به تفصيل خواهد آمد.

  1. موضوعات قابل توجه در اين مهاجرت

الف. آمادگى اين گروه براى طى مسافت بين جده و حبشه با وسائل آن روز (كشتى هاى بادى) حاكى از جانبازى آنان است كه آماده شدند براى حفظ دين و ايمان به چنين سفرى تن دهند و زندگى در غربت را بر وطن ترجيح دهند.

ب. عزم بر چنين سفر طولانى در گرو داشتن امكان مالى بود كه آنان را در اين سفر و پس از رسيدن به مقصد يارى كند كه بتوانند تا مدتى در حبشه آبرومندانه زندگى كنند و در شأن آنان نبود كه در كشور متمدنى در كوچه و خيابان رحل اقامت افكنند و اين حاكى از آن است كه قبل از مسافرت براى اين موضوع تدارك خوبى ديده بودند.

ج. تبليغات كشيشان و صداى ناقوس هاى روز يكشنبه جاذبه خاصى داشت بايد در ميان اين جمع عامل بازدارنده اى باشد كه آنان را از هر نوع لغزش و گرايش به مسيحيت بازدارد.

د. در اين ۱۵ سال احكامى از واجبات و محرمات از طريق وحى الهى به پيامبر رسيده و حضرتش به نشر آنها پرداخته بود بالأخص پس از مهاجرت به مدينه فرائض و محرماتى ابلاغ شد طبعاً در اين مدت وسيله اى در كار بود كه مهاجران را از احكام الهى آگاه مى ساخت بالاخص فريضه روزانه و روزه ماه رمضان، و اين گروه ۷ سال تمام از هجرت پيامبر در حبشه به سر بردند و امكان نداشت كه آنان از اين مسائل آگاه نباشند.

  1. آگاهى قريش از وضعيت نيك مهاجران در حبشه

سران قريش از وضع زندگانى مهاجران آگاه شدند و گزارش رسيد كه آنان از نظر مادى و معنوى در وضع بسيار خوبى به سر مى برند و حكومت حبشه از انجام وظائف دينى آنان جلوگيرى نمى كند.

از اين جهت خواستند با اعزام نمايندگانى حرفه اى مانند عمر و عاص و غيره آن هم همراه هدايايى براى ملك و اطرافيان، موقعيت مهاجران را در نظر ملك بد جلوه دهند و قرار شد نخست با اطرافيان ملك ديدار كنند و با تقديم هدايا موافقت آنان را جلب كنند سپس همراه آنان به ديدار ملك رفته و مهاجران را به عنوان انسان هاى كم عقل و بى خرد معرفي نمايند و از ملك بخواهند كه آنها را تسليم نمايد.

ملك گفت بايد با نماينده اين گروه ديدار كنم سپس درباره آنان تصميم بگيرم.

  1. مهاجران اتفاق كردند كه حضرت جعفر به نمايندگى از آنان سخن بگويد.

ملك رو به جعفر گفت: چرا از آيين نياكان خود بازگشته ايد و به آيين جديد كه نه با ايين ما تطبيق مى كند و نه با كيش پدران خود گرويده ايد؟

پاسخ حضرت جعفر:

ماه گروهى بوديم نادان و بت پرست; از مردار اجتناب نمى كرديم، پيوسته به گرد كارهاى زشت بوديم، همسايه ما پيش ما احترام نداشت، ضعيف و افتاده محكوم زورمندان بود، با خويشاوندان خود به ستيزه و جنگ برمى خاستيم. روزگارى به اين منوال بوديم، تا اين كه يك نفر از ميان ما كه سابقه درخشانى در پاكى و درست كارى داشت، برخاست و ما را به فرمان خدا يعنى به توحيد و يكتاپرستى دعوت كرد و ستايش بتان را نكوهيده شمرد و دستور داد در رد امانت بكوشيم و از ناپاكى ها اجتناب ورزيم و با خويشاوندان و همسايگان، خوش رفتارى كنيم و از خون ريزى و آميزش هاى نامشروع و شهادت دروغ، خيانت در اموال يتيمان و نسبت دادن زنان به كاراى زشت، دور باشيم. او به ما دستور داد:

نماز خوانيم، روزه بگيريم، و ماليات ثروت خود را بپردازيم. ما به او ايمان آورده، به ستايش و پرستش خداى يگانه برخاستيم و آنچه را حرام شمرده بود، حرام و حلال هاى او را حلال دانستيم، ولى قريش در برابر ما قيام كردند و روز شب ما را شكنجه دادند، تا ما از آيين خود دست برداريم و بار ديگر سنگ ها و گل ها را بپرستيم، ما مدت ها در برابرشان مقاومت كرديم تا آن كه تاب و توانايى ما تمام شد. براى حفظ آيين خود، دست از مال و زندگى شسته به خاك حبشه پناه آورديم. آوازه دادگرى زمام دار حبشه، بسان آهن ربا ما را به سوى خود كشانيد و اكنون نيز به دادگرى او اعتماد كامل داريم.([۳])

  1. تأثير سخنان حضرت جعفر در روحيه ملک 

بيان شيرين و سخنان دلنشين «جعفر» به اندازه اى مؤثر افتاد كه شاه با چشمانى گريان از او خواست تا مقدارى از كتاب آسمانى پيامبر خود را بخواند. جعفر، آياتى چند از آغاز سوره «مريم» را خواند و به خواندن آيات اين سوره ادامه داد و نظر اسلام را درباره پاكدامنى مريم و موقعيت عيسى روشن ساخت. هنوز آيات سوره به آخر نرسيده بود كه صداى گريه شاه و اسقف ها بلند شد و قطره هاى اشك  محاسن و كتابهايى را كه در برابرشان بود، تر نمود.

پس از مدتى، سكوت مجلس را فرا گرفت و زمزمه ها خوابيد; شاه به سخن در آمد و گفت:

گفتار پيامبر اينها و آنچه از عيسى آورده است، از يك منبع نور سرچشمه مى گيرد،([۴])برويد، من هرگز اينها را به شما تسليم نخواهم كرد.

  1. نتايج اين ديدار

اين ديدار نه تنها به نفع مهاجران تمام شد بلكه سبب شد كه ملك با حضرت جعفر ارتباط مستمرى داشته باشد تا آنجا كه يك نوع نامه نگارى بين ملك و رسول خدا انجام گرفت و سرانجام وى به آيين اسلام رو آورد.

روزى كه خبر مرگ وى به پيامبر رسيد از همان نقطه دور بر او نماز ميت گزارد.

ما در اينجا دامن سخن را كوتاه كرده و تفاصيل بعدى را به كتاب فروغ ابديت واگذار مى كنيم البته در اينجا رشته سؤالى است كه گويندگان و پديد آوردندگان اين همايش به پاسخ آن خواهند پرداخت و آن اين كه چرا اين گروه پس از هجرت پيامبر به مدينه هفت سال ديگر در حبشه ماندند و روزى به مدينه وارد شدند كه مسلمانان با فتح خيبر شادمان بودند و پيامبر با ديدن مهاجران و حضرت جعفر فرمود نمى دانم به كدام يك از اين دو جريان خوشحال شوم فتح خيبر و يا ديدار جعفر. خلاصه علت تأخير آنها چه بوده است با اينكه مدينه محل امن و امانى بود.

اينجانب با اين نامه كوتاه خواستم در عداد خريدار يوسف زمان باشم از برگزار كنندگان اين همايش بالاخص جناب دكتر رفيعى سپاسگزارم.

پی نوشت:

[۱] . واقعة: ۸ ـ ۱۱.

[۲] . نهج البلاغة: خطبه ۱۹۲، بقره ۱۲۲.

[۳] . الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۴ ـ ۵۵; وتاريخ طبرى، ج ۲، ص ۷۳.

[۴] . ان هذا و ما جاء به عيسى ليخرج من مشكاة واحدة.»

استاد رفیعی: «جعفر بن ابیطالب» نخستین مبلغ بین الملل بود

رئیس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی گفت: حضرت جعفر طیار با شناخت زبان و در راس مهاجران به حبشه رفت و برای نخستین بار در ابعاد بین المللی به تبلیغ اسلام پرداخت.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی در همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» که به همت پژوهشکده سیره و تاریخ اهل بیت (ع) جامعة المصطفی العالمیه در مجتمع آموزش عالی امام خمینی برگزار شد، با تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) و گرامیداشت سالروز شهادت جعفر بن ابی طالب(علیه السلام) اظهار داشت: فردا سالروز شهادت سه سردار بزرگ اسلام از جمله جعفر بن ابی طالب در سرزمین موته است. جعفر بن ابی طالب رئیس مهاجران به حبشه، شبیه به رسول اکرم خَلقا و خُلقا، صمیمی با رسول اسلام، ذوالجناحین و ذوالهجرتین، بنیان گذار اسلام در افریقا و نخستین شهید آل ابوطالب، فرمانده رشید اسلام، با سخاوت و با عقلانیت، زمان شناس و شیوا در بیان است و جا دارد در ایامی که ما نیز سردارانی را از دست داده ایم، بیشتر به این شخصیت ها بپردازیم.

وی ادامه داد: در ذیل بیش از سی آیه قرآن کریم نام جعفر طیار آمده است. در سوره حجرات از کسانی که دارای ویژگی ایمان و مجاهدت با مال و جان برخوردار هستند، تجلیل شده است که در روایات مصادیق آن حضرت حمزه عموی پیامبر، امیرالمومنین و جعفر بن ابیطالب(علیهم السلام) هستند.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی خاطرنشان کرد: حضرت جعفر طیار با شناخت زبان و در راس مهاجران به حبشه رفت و برای نخستین بار در ابعاد بین المللی به تبلیغ اسلام پرداخت.

رئیس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی با اشاره به تلاش این مجتمع برای تجلیل از شخصیت های مظلوم و مدافع ولایت در تاریخ اسلام، خاطرنشان کرد: کارهای علمی بسیار خوبی در این همایش صورت گرفته است و خوشبختانه نتایج و آثار علمی بسیار ارزشمندی پیرامون این شخصیت تاریخی جهان اسلام عرضه خواهد شد.

وزیر ارشاد در همایش «جعفر بن ابیطالب»: الگوبرداری از شخصیت های درخشان تاریخی نباید در دایره نخبگانی باقی بماند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: الگوبرداری از این شخصیت های درخشان تاریخی (جعفر بن ابیطالب) نباید تنها در دایره نخبگانی باقی بماند و باید با استفاده از ظرفیت های گسترده حوزه علمیه و شهر مقدس قم، نسبت به نشر این فرهنگ معنوی در سطح جامعه اقدام گردد.

به گزارش شفقنا، دکتر سید عباس صالحی در همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» که در مجتمع آموزش عالی امام خمینی برگزار شد، به مقطع هجرت مسلمانان به حبشه پرداخت و درباره علل این هجرت خاطرنشان کرد: این هجرت سهم بزرگی در تاریخ اسلام، جامعه سازی اسلامی و رقم خوردن مسیر اسلام داشته است. سال های اولیه بعثت به شکل سری طی گردید؛ اما زمانی که رسالت پیامبر عمومی تر گشت، اذیت و آزار یاران پیامبر و مسلمانان نیز آغاز شد. طبیعتا یک هدف از هجرت، رها شدن مسلمانان از این فشار بوده است.

وی هدف دوم هجرت را صیانت از اسلام مسلمانان نوپا دانست و افزود: درباره عامل بعدی که کمتر به آن اشاره شده است، به نظر می آید پیامبر به دنبال گشودن جبهه دیگری برای مسلمانان بود تا اگر در مکه مسلمانان تحت فشار مشرکان سرکوب شدند، جبهه دیگری برای اسلام باقی بماند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بیان دلیل انتخاب حبشه برای هجرت مسلمانان، اظهار داشت: سرزمین حبشه از نظر جغرافیایی از گستردگی برخوردار بود و کار مهاجران را آسان تر می کرد. ضمن اینکه حبشه در گذشته نیز مقصد سفر تجاری قریش بود و سرزمین ناشناخته ای به شمار نمی آمد. همچنین پادشاهی در حبشه حاکم بود که به تعبیر پیامبر از عدل و داد برخوردار بود.

وی ادامه داد: در میان مهاجران، شخصیت های بسیار بزرگی حضور داشتند اما دلیل انتخاب جعفر طیار برای سرپرستی مهاجران به برخی ویژگی های ایشان بازمی گردد. سرپرستی چنین جمعیت مهاجر در یک فضای جدید که پانزده سال نیز طول می کشد از اهمیت فراوانی برخوردار است. حضرت جعفر بن ابی طالب بر اساس روایات دومین مردی است که دعوت رسول خدا را پذیرفت. عمق فضائل اخلاقی در حضرت جعفر پیش از بعثت موجب شد اسلام وی را بجای دگرگونی، کامل نماید. ویژگی های شخصی جعفر بن ابی طالب، نقش یک فرمانده عرصه بین الملل را متجلی می سازد.

وی، هوش سرشار، شجاعت، سعه صدر و بردباری جعفر طیار را از مهم ترین ویژگی هایی دانست که موجب شد رسول اسلام(صلی الله علیه و آله) وی را به عنوان سرپرست مهاجران انتخاب نماید.

وی با اشاره به تلاش مشرکان قریش برای بازگرداندن مهاجران از حبشه، اظهار داشت: افرادی همچون عمر وعاص به نمایندگی از مشرکان به حبشه اعزام شدند تا نجاشی و درباریانش را متقاعد به بازگرداندن مهاجران نماید و در این راه از هدایا و ارتباط دوستانه قبلی میان قریش و حکومت حبشه نیز استفاده نمودند. در این جلسه عمر وعاص با لحنی زیرکانه تلاش نمود از نظر اعتقادی مسلمانان را در برابر مسیحیان قرار دهد. اما جناب جعفر بن ابی طالب با درایت و هوشمندی مسیر گفت وگوها را به نفع مسلمانان تغییر داد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از رهاوردهای سرپرستی حضرت جعفر بن ابیطالب را صیانت از اسلام مهاجران دانست و اظهار داشت: مهاجرت گروهی از نومسلمانان از یک جامعه نسبتا بدوی به جامعه ای متمدن با حفظ و صیانت از عقاید آنان، دستاورد مهم و کار بسیار دشواری بود که جعفر بن ابی طالب به خوبی از عهده آن برآمد.

وی در پایان با تاکید بر لزوم امتداد اجتماعی این همایش، خاطرنشان کرد: الگوبرداری از این شخصیت های درخشان تاریخی نباید تنها در دایره نخبگانی باقی بماند و باید با استفاده از ظرفیت های گسترده حوزه علمیه و شهر مقدس قم، نسبت به نشر این فرهنگ معنوی در سطح جامعه اقدام گردد.

حضرت آیت الله سبحانی گفتند: كاروانى مؤلف از ۸۳ نفر از زن و مرد به عزم حبشه بندر جده را ترك گفتند اين مهاجرت قريب ۱۵ سال طول كشيد در اين مدت نه تنها گرايشهاى منفى رخ نداد بلكه توانستند با اعمال ور فتار خود در دربار حبشه اثر مثبت بگذارد.

به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله سبحانی در همایش «جعفر بن ابیطالب؛ ذوالجناحین» که در جامعة المصطفی العالمیه در حال برگزاری است، سخنانی ایراد کردند که مشروح آن در ادامه می آید:

«تاريخ بشريت در دامن خود شخصيت هائى را در قلمرو مختلف پرورش داده و همگى در حافظه تاريخ محفوظ مى باشند و هر كدام براى خود خصيصه و ويژگى دارد و جناب جعفر بن ابى طالب نمونه بارزى از آنها است و شايسته است تاريخ نگاران واقع گرا از طريق تبيين نكات برجسته در زندگانى او، چهره روشنى از فعاليت ها و خدمات بزرگ او ترسيم كنند.

  1. حضرت جعفر جزئى از «السابقون» است

قرآن مجيد نخستين گروندگان آيين مقدس اسلام را به عنوان (والسابقون السابقون اولئك المقربون)([۱]) ياد مى كند. و از نظر تقرب به مقام ربوبى برتر از «اصحاب اليمن» مى داند.

خوشبختانه جناب جعفر از گروه نخستين است كه به گواه تاريخ: روزگارى در خانه هاى مكه فقط دو نفر به آيين اسلام مشرف شده بودند و همراه رسول خدا نماز مى گزاردند اميرمؤمنان وضع آن روز را چنين توصيف مى كند «لم يجمع بيت واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه وخديجة وأنا»([۲]) يعنى در سراسر مكه فقط يك خانه بود كه اسلام بر سر آنها سايه افكنده بود و در آن سه نفر جز رسول خدا و من و خديجه كسى نبود; در چنين شرايط ابوطالب به فرزندش جعفر چنين گفت «صلّ جناح ابن عمّك وصلّ معه» در كنار پسر عمويت «نبىّ مكرم» نماز بگزار. بنابراين اميرمؤمنان در سمت راست و حضرت جعفر سمت چپ و حضرت خديجه پشت سر آنها قرار مى گرفت.

اين حديث گواه روشن بر اين است كه وى از جمله افراد السابقون السابقون هستند.

  1. مهاجرت به حبشه

از نكات مهم در زندگانى وى مهاجرت او از مكه به حبشه است آن هم همراه با بيش از ۸۰ نفر از زن و مرد.

در نخستين سالهاى بعثت پيامبر، سخت گيرى قريش نسبت به مؤمنان بسيار بالا بود تا آنجا كه آل ياسر را با شكنجه كشتند و بلال بى كس و ياور را روى ريگهاى داغ و سوزان شكنجه مى كردند. در چنين شرائط گروهى براى رهايى از وضع غير قابل تحمل محيط، راهى حبشه شدند حركت اين گروه در پنجمين سال بعثت پيامبر بود ولى چيزى نگذشت بر اثر رسيدن خبر دروغين به حبشه كه قريش از اعمال خود دست برداشته اند آنان به مكه بازگشتند اما متأسفانه ديدند كه وضع همان است كه قبلاً بود و يكى از ضايعات اين سفر اين بود كه عبيد اللّه بن جحش همسر ام حبيبه دختر ابوسفيان مرتد شد و مسيحى گشت.

  1. مهاجرت دوم به حبشه

مهاجرت دوم به رهبرى جعفر بن ابى طالب انجام گرفت و كاروانى مؤلف از ۸۳ نفر از زن و مرد به عزم حبشه بندر جده را ترك گفتند اين مهاجرت قريب ۱۵ سال طول كشيد در اين مدت نه تنها گرايشهاى منفى رخ نداد بلكه توانستند با اعمال ور فتار خود در دربار حبشه اثر مثبت بگذارد كه به تفصيل خواهد آمد.

  1. موضوعات قابل توجه در اين مهاجرت

الف. آمادگى اين گروه براى طى مسافت بين جده و حبشه با وسائل آن روز (كشتى هاى بادى) حاكى از جانبازى آنان است كه آماده شدند براى حفظ دين و ايمان به چنين سفرى تن دهند و زندگى در غربت را بر وطن ترجيح دهند.

ب. عزم بر چنين سفر طولانى در گرو داشتن امكان مالى بود كه آنان را در اين سفر و پس از رسيدن به مقصد يارى كند كه بتوانند تا مدتى در حبشه آبرومندانه زندگى كنند و در شأن آنان نبود كه در كشور متمدنى در كوچه و خيابان رحل اقامت افكنند و اين حاكى از آن است كه قبل از مسافرت براى اين موضوع تدارك خوبى ديده بودند.

ج. تبليغات كشيشان و صداى ناقوس هاى روز يكشنبه جاذبه خاصى داشت بايد در ميان اين جمع عامل بازدارنده اى باشد كه آنان را از هر نوع لغزش و گرايش به مسيحيت بازدارد.

د. در اين ۱۵ سال احكامى از واجبات و محرمات از طريق وحى الهى به پيامبر رسيده و حضرتش به نشر آنها پرداخته بود بالأخص پس از مهاجرت به مدينه فرائض و محرماتى ابلاغ شد طبعاً در اين مدت وسيله اى در كار بود كه مهاجران را از احكام الهى آگاه مى ساخت بالاخص فريضه روزانه و روزه ماه رمضان، و اين گروه ۷ سال تمام از هجرت پيامبر در حبشه به سر بردند و امكان نداشت كه آنان از اين مسائل آگاه نباشند.

  1. آگاهى قريش از وضعيت نيك مهاجران در حبشه

سران قريش از وضع زندگانى مهاجران آگاه شدند و گزارش رسيد كه آنان از نظر مادى و معنوى در وضع بسيار خوبى به سر مى برند و حكومت حبشه از انجام وظائف دينى آنان جلوگيرى نمى كند.

از اين جهت خواستند با اعزام نمايندگانى حرفه اى مانند عمر و عاص و غيره آن هم همراه هدايايى براى ملك و اطرافيان، موقعيت مهاجران را در نظر ملك بد جلوه دهند و قرار شد نخست با اطرافيان ملك ديدار كنند و با تقديم هدايا موافقت آنان را جلب كنند سپس همراه آنان به ديدار ملك رفته و مهاجران را به عنوان انسان هاى كم عقل و بى خرد معرفي نمايند و از ملك بخواهند كه آنها را تسليم نمايد.

ملك گفت بايد با نماينده اين گروه ديدار كنم سپس درباره آنان تصميم بگيرم.

  1. مهاجران اتفاق كردند كه حضرت جعفر به نمايندگى از آنان سخن بگويد.

ملك رو به جعفر گفت: چرا از آيين نياكان خود بازگشته ايد و به آيين جديد كه نه با ايين ما تطبيق مى كند و نه با كيش پدران خود گرويده ايد؟

پاسخ حضرت جعفر:

ماه گروهى بوديم نادان و بت پرست; از مردار اجتناب نمى كرديم، پيوسته به گرد كارهاى زشت بوديم، همسايه ما پيش ما احترام نداشت، ضعيف و افتاده محكوم زورمندان بود، با خويشاوندان خود به ستيزه و جنگ برمى خاستيم. روزگارى به اين منوال بوديم، تا اين كه يك نفر از ميان ما كه سابقه درخشانى در پاكى و درست كارى داشت، برخاست و ما را به فرمان خدا يعنى به توحيد و يكتاپرستى دعوت كرد و ستايش بتان را نكوهيده شمرد و دستور داد در رد امانت بكوشيم و از ناپاكى ها اجتناب ورزيم و با خويشاوندان و همسايگان، خوش رفتارى كنيم و از خون ريزى و آميزش هاى نامشروع و شهادت دروغ، خيانت در اموال يتيمان و نسبت دادن زنان به كاراى زشت، دور باشيم. او به ما دستور داد:

نماز خوانيم، روزه بگيريم، و ماليات ثروت خود را بپردازيم. ما به او ايمان آورده، به ستايش و پرستش خداى يگانه برخاستيم و آنچه را حرام شمرده بود، حرام و حلال هاى او را حلال دانستيم، ولى قريش در برابر ما قيام كردند و روز شب ما را شكنجه دادند، تا ما از آيين خود دست برداريم و بار ديگر سنگ ها و گل ها را بپرستيم، ما مدت ها در برابرشان مقاومت كرديم تا آن كه تاب و توانايى ما تمام شد. براى حفظ آيين خود، دست از مال و زندگى شسته به خاك حبشه پناه آورديم. آوازه دادگرى زمام دار حبشه، بسان آهن ربا ما را به سوى خود كشانيد و اكنون نيز به دادگرى او اعتماد كامل داريم.([۳])

  1. تأثير سخنان حضرت جعفر در روحيه ملک 

بيان شيرين و سخنان دلنشين «جعفر» به اندازه اى مؤثر افتاد كه شاه با چشمانى گريان از او خواست تا مقدارى از كتاب آسمانى پيامبر خود را بخواند. جعفر، آياتى چند از آغاز سوره «مريم» را خواند و به خواندن آيات اين سوره ادامه داد و نظر اسلام را درباره پاكدامنى مريم و موقعيت عيسى روشن ساخت. هنوز آيات سوره به آخر نرسيده بود كه صداى گريه شاه و اسقف ها بلند شد و قطره هاى اشك  محاسن و كتابهايى را كه در برابرشان بود، تر نمود.

پس از مدتى، سكوت مجلس را فرا گرفت و زمزمه ها خوابيد; شاه به سخن در آمد و گفت:

گفتار پيامبر اينها و آنچه از عيسى آورده است، از يك منبع نور سرچشمه مى گيرد،([۴])برويد، من هرگز اينها را به شما تسليم نخواهم كرد.

  1. نتايج اين ديدار

اين ديدار نه تنها به نفع مهاجران تمام شد بلكه سبب شد كه ملك با حضرت جعفر ارتباط مستمرى داشته باشد تا آنجا كه يك نوع نامه نگارى بين ملك و رسول خدا انجام گرفت و سرانجام وى به آيين اسلام رو آورد.

روزى كه خبر مرگ وى به پيامبر رسيد از همان نقطه دور بر او نماز ميت گزارد.

ما در اينجا دامن سخن را كوتاه كرده و تفاصيل بعدى را به كتاب فروغ ابديت واگذار مى كنيم البته در اينجا رشته سؤالى است كه گويندگان و پديد آوردندگان اين همايش به پاسخ آن خواهند پرداخت و آن اين كه چرا اين گروه پس از هجرت پيامبر به مدينه هفت سال ديگر در حبشه ماندند و روزى به مدينه وارد شدند كه مسلمانان با فتح خيبر شادمان بودند و پيامبر با ديدن مهاجران و حضرت جعفر فرمود نمى دانم به كدام يك از اين دو جريان خوشحال شوم فتح خيبر و يا ديدار جعفر. خلاصه علت تأخير آنها چه بوده است با اينكه مدينه محل امن و امانى بود.

اينجانب با اين نامه كوتاه خواستم در عداد خريدار يوسف زمان باشم از برگزار كنندگان اين همايش بالاخص جناب دكتر رفيعى سپاسگزارم.

پی نوشت:

[۱] . واقعة: ۸ ـ ۱۱.

[۲] . نهج البلاغة: خطبه ۱۹۲، بقره ۱۲۲.

[۳] . الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۴ ـ ۵۵; وتاريخ طبرى، ج ۲، ص ۷۳.

[۴] . ان هذا و ما جاء به عيسى ليخرج من مشكاة واحدة.»