گاهی جای میزبان و مهمان تغییر میکند و خواننده میزبان برنامه در شهر و زادگاه خود میشود. سامان ارسخان چند سالی است اجرای برنامههای مختلفی را برعهده دارد؛ ازجمله برنامههای:هفتترانه، خوشا شیراز، عید ایرانی و چشم شما روشن. وی تهیهکنندگی واجرای با ترانه رابرعهده دارد که درگفتوگو باجامجم درپاسخ به این سؤال که آیا این برنامه ادامه «هفت ترانه» است یا نه، توضیح میدهد: با ترانه ادامه هفت ترانه نیست. برنامه هفت ترانه برنامهای بود که در استودیو تولید میشد و آثار خوانندگان را که از قبل تولید سیما بود، پخش میکردیم؛ ولی در برنامه با ترانه در هر قسمت میزبان یک خواننده هستیم که با او به شهرهای مختلف ایران سفر میکنیم. فعلا سه شهر یزد، شیراز و اصفهان قطعی شده و ضبط برنامه را در آنجا انجام دادهایم.
صنایع دستی در مقابل دوربین
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره استودیوی برنامه که مدام در شهرها متغیر است هم میافزاید: این برنامه پرتابل است؛ مثلا با یک خواننده از صبح تا بعدازظهر در بافت تاریخی شهر یزد قدم میزنیم و به آثار تاریخی میپردازیم و غذاها و صنایعدستی را میبینیم که توسط دوربین به مخاطب نشان داده میشود. همچنین به نقاط مختلفی که میرسیم، مثلا یک ابنیه تاریخی که در شهر یزد است، خواننده یکی از کارهای معروفش را پلیبک میکند؛ یعنی خواننده مهمان آن شهر میشود. مثلا آقای امیر تاجیک را به شهر یزد دعوت کردیم. میتوانم بگویم استودیوی ما همان کوچهپسکوچههای تاریخی و ابنیههای شهر است؛ مثلا استودیوی ما میتواند حافظیه و سعدیه یا باغ ارم شیراز باشد که یک کار سخت و پرچالش است. ارسخان درباره ایده اصلی و طرح برنامه هم عنوان میکند: ایده اولیه برنامه را آقای دکتر لنگرودی، قائممقام شبکه نسیم مطرح کرد و این ایده را پردازش کردیم و به آن پروبال دادیم. چون این برنامه سنگین است و فقط صبح تا شب ضبطمان طول میکشد، در هفته یک پخش با چند بازپخش داریم. از آنجایی که در این برنامه گروه به شهرهای مختلف سفر میکنند، وی در اینباره توضیح میدهد: فعلا در شهر یزد هستیم و در این هفته دو برنامه دیگر در این شهرضبط میکنیم وکلا پنج برنامه را میگیریم. بعد از آن عازم شیراز میشویم و احتمالا پنج شش برنامه در شیراز ضبط میکنیم و بعد هم به اصفهان میرویم و سفرهای ما همینگونه ادامه خواهد داشت.
رنگارنگی اقوام در با ترانه
یکی از نکات مثبت این برنامه حضور خوانندههایی است که با گویشها و لهجههای مختلف اجرا میکنند که ارسخان در اینباره عنوان میکند: سعی میکنیم در کنار خوانندههای سرشناس و شناخته شده، به موسیقی اقوام هم سر بزنیم. مثلا در این سه قسمتی که آماده شده، با آقای محسن میرزازاده که خواننده کرمانج است و آقای امیر تاجیک و همچنین غلامرضا صنعتگر همراه شدیم که آقای صنعتگر را بهعنوان یک خواننده جنوبی میشناسند. البته شبکه خیلی روی بحث معرفی خوانندههای استانهای مختلف تاکید دارد و با همکاری واحد موسیقی سیما در حال شناسایی خوانندههای لر، ترک، کرد و... که در شهرهایشان خیلی خوب کار میکنند، هستیم و بسیاری از مهمانان را آنها به ما معرفی میکنند. مثلا آقای حسین میری یک خواننده شیرازی است و ما در شیراز مهمان ایشان شدیم؛ ولی بعضی اوقات خواننده در برنامه میآید و آنجا شهر خودش نیست. یکی از دلایلی که این کار را میکنیم این است که بگوییم همه زبانها و موسیقیهای محلی اقوام کشورمان در هر نقطهای از کشور طرفدار دارد؛ بهعنوان مثال آقای میرزازاده که برنامهشان را در یزد ضبط کردیم، وقتی در مجموعه امیر چخماق میخواند، عدهای از افراد دورش جمع شدند و با او عکس گرفتند و کسانی که اصالتا خراسانی بودند، ایشان را شناختند و تصاویر آنها را در حین برنامه پخش میکنیم. میتوانم بگویم برخورد مردم با چهره سرشناس مهمان خیلی برایمان جذاب بود. وی در پاسخ به این سؤال که آیا مهمان برنامه صرفا در بناهای تاریخی قطعه موسیقی اجرا میکند هم میگوید: هر آنچه که زیباست را ما به مخاطب نشان میدهیم. مثلا وقتی در شیراز هستیم ممکن است با مهمان از حافظیه تا باغ دلگشای شیراز قدم بزنیم. البته با کمک محققی به نام خانم دکتر عاطفه رنجبر این اماکن را شناسایی میکنیم که ایرانشناس هستند. اینطور نیست که خودمان برویم؛ شاید مخاطب فکر کند بهطور اتفاقی وارد مکانی میشویم. ولی ما از قبل برنامهریزی کردهایم که کجا برویم و در حین رسیدن به این ابنیه تاریخی، اطلاعاتی از آنجا به مخاطب هم ارائه میکنیم؛ مثلا اینجا باغی است که متعلق به ۵۰۰ سال پیش است و فلان اتفاق افتاده و یک فرمول گردشگری هم در دل این برنامه هست و به همین خاطر همیشه تاکید دارم این برنامه موسیقیایی گردشگری است؛ موسیقیهایی که به دل تاریخ ایران میروند. با توجه به ساختاری که این برنامه دارد، قطعا تولید آن با چالشهایی مواجه بوده که وی دراینباره بیان میکند: از آنجا که با ترانه کار سنگینی است، همه با ما همکاری میکنند؛ مثلا الان که در شهر یزد هستیم فرمانداری و میراث فرهنگی استان یزد برای مجوزها همکاری کرده است. چون ما در هیچ جای ثابتی نیستیم و دوربین روی دست تصویربردار حرکت میکند و با مهمان قدم میزند و معمولا در جایی نمینشینیم، مگر اینکه استثنایی باشد که نشسته صحبت کند. بنابراین کار برای گروه هم چندان راحت و بدون چالش نیست. ما صندلی و دکور ثابت نداریم و این کار را خیلی سخت و سنگین میکند؛ ولی قدمی است که برداشتهایم و امیدواریم این مسیر را تا آخر به بهترین شکل پیش ببریم. ارسخان همچنین میافزاید: کل برنامه در ۴۰ قسمت طراحی شده است. اگر بخواهیم فازها را استان به استان کنیم باید هر هشت قسمت به یک استان برویم که دو ماه بشود؛ اما کل ساختار برنامه طی این فصلی که با شبکه قرارداد داریم ۴۰ قسمت است. البته ما ۳۳ استان با هنرمندان بسیاری داریم. ما دوست داریم در فصل زمستان امسال به سمت جنوب کشور برویم و مستلزم این است که شبکه همکاری کند و اسپانسرینگ اتفاق بیفتد. مثلا اینکه بتوانیم در خلیجفارس روی کشتی اجرا داشته باشیم؛ چون تاکید واحد موسیقی سیما و شخص من این است که برنامه ایرانمحور باشد و تمام خوانندگانی که میآیند حداقل یک کار که درباره ایران خواندهاند را در این رنامه اجرا کنند. این خیلی برایمان اهمیت دارد. مثلا اینکه آقای صنعتگر دو کار ایرانشان را برایمان در برنامه اجرا کرد.
قدم زدن با هنرمندان در تاریخ
اصولا ساخت چنین برنامههایی سرشار از خاطرات است که ارسخان با اشاره به خاطرات پشتصحنه میگوید: ما هنوز روزهای اول تولید هستیم، ولی فکر میکنم روز به روز بهتر شود. جذابترین اتفاقش این است که مردم عادی و کوچه و بازار که از این موضوع اطلاع ندارند یکباره در بافت تاریخی مغازهشان را باز میکنند یا فردی که در یک هتل کار میکند، یکباره با هنرمندی روبهرو میشود که با او خاطره دارد و شاید خیلی از کارهایش را در محیط کارش گوش میدهد و رویارویی هنرمند بدون هیچ تشریفاتی و هیچگونه اطلاع قبلی با مردم، برایمان جذاب است و مردم هم که یکباره هنرمندان را میدیدند، غافلگیر میشدند. اتفاقا پشتصحنههای خیلی جالبی هم داریم و تلفات زیادی هم داشتیم؛ مثلا تصویربردار دوربینبهدست عقبعقب میرود و پایش به جدول کنار خیابان گیر میکند یا در حین ضبط گفتوگو فردی در ماشین بوق میزده که این بوق نشانه محبتش است، ولی ما مجبور شدیم کات بدهیم. بههرحال در دل شهر باید صبوری داشته باشیم؛ اما همیشه محبت مردم بوده و چیز منفی نبوده و مثلا اگر کسی بوق زده یا از آن سوی خیابان گفته فلانی دوستت دارم از محبتش بوده است. حتما در قسمت آخر یک باکس جدا از پشتصحنهها خواهیم داشت و اتفاقاتی که افتاده را پخش میکنیم.
ترانههایی از سراسر ایران
این برنامه میتواند در شهرها واستانهای بسیاری مقابل دوربین برود. ارسخان پیرامون این قضیه اشاره میکند: به غیر از یزد فعلا شیراز و اصفهان در دستورکار است و بعد از آن امکان دارد شبکه بعضی از استانها را بگوید و این مستلزم همکاریهایی است که قرار است انجام شود. چون ارگانهای مختلف باید برنامه را ببینند؛ مخصوصا وزارت میراث فرهنگی میتواند پای این کار باشد. بیشتر بحث شبکه این است که با یزد و شیراز شروع کنیم تا برنامه در بین مردم و ارگانهای مختلف و مسئولان دیده شود و احتمالا استانهای دیگر هم بخواهند این اتفاق بیفتد و سفارش کار بدهند و شبکه به ما مأموریت بدهد چند قسمت دیگر کار کنیم. برنامه میتواند بیشتر از ۴۰ قسمت باشد؛ ولی فعلا باید شروع کنیم تا ببینیم مخاطب چه استقبالی میکند. البته برنامه ریتم بالایی دارد؛ مثلا در یک برنامه ۳۰ دقیقهای که پخش میشود چهار ترک خواننده را میشنویم و گفتوگو میبینیم و با هر خوانندهای چالشهای متفاوتی داریم که اتاق فکر برنامه طراحی میکند. چالشها به استانها بستگی دارد؛ از چالش ورزشی گرفته تا چالش خوردن فلان غذای محلی و این چالشها را با هر مهمانی پیش میبریم.
برنامهای تعاملی
معمولا برنامههایی که در حوزه موسیقی است مسابقه و تعاملاتی با بینندهها دارند؛ این تهیهکننده و مجری جوان دراینباره میگوید: هفتترانه برنامه زنده بود و مردم میتوانستند درباره آهنگ اظهارنظر کنند. برنامه با ترانه تولیدی است؛ اما چون تولیدمان خیلی جلو نیست، در حین پخش برنامه و صفحه مجازی آن و بخشهای روابط عمومی سیما از مردم خواستهایم به ما بگویند چه خوانندگانی را دوست دارند و در صفحه مجازی برنامه سوالاتی از مردم خواستیم که این سوالات میتواند از هر خوانندهای پرسیده شود؛ مثلا چیزهایی که علاقه دارند بدانند یا خودشان به صدای چه خوانندههایی گوش میدهند. اینها سوالاتی است که تاریخ مصرف ندارد. بنابراین تعامل مردم در دعوت مهمانان خیلی اتفاق میافتد. میگوییم حالا که در شهر یزد هستیم، دوست دارید با آن خواننده به کجای شهر یزد بروید؟ این تعاملات خیلی میتواند به ما کمک کند.
قابی از خوانندگان
ارسخان در پایان درپاسخ به این سؤال که چراصرفا سراغ خوانندهها رفتهاند،درصورتیکه این امکان وجودداشت با موزیسینها و اهالی موسیقی در شهرهای مختلف گفتوگو شود هم بیان میکند: ماصرفاسراغ خوانندههامیرویم. مگر آهنگسازهایی که خواننده هم باشند؛ چون رکن اصلی پخش ما ترک خوانندههاست. البته شاید مدیران شبکه پیشنهاد بدهند بعضی از بازیگرانی که خواننده هستند را هم بعدا در برنامه دعوت کنیم. مثلا آقای کامران تفتی سه کار دارد که میتواند در برنامه ما اجرا کند.
صنایع دستی در مقابل دوربین
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره استودیوی برنامه که مدام در شهرها متغیر است هم میافزاید: این برنامه پرتابل است؛ مثلا با یک خواننده از صبح تا بعدازظهر در بافت تاریخی شهر یزد قدم میزنیم و به آثار تاریخی میپردازیم و غذاها و صنایعدستی را میبینیم که توسط دوربین به مخاطب نشان داده میشود. همچنین به نقاط مختلفی که میرسیم، مثلا یک ابنیه تاریخی که در شهر یزد است، خواننده یکی از کارهای معروفش را پلیبک میکند؛ یعنی خواننده مهمان آن شهر میشود. مثلا آقای امیر تاجیک را به شهر یزد دعوت کردیم. میتوانم بگویم استودیوی ما همان کوچهپسکوچههای تاریخی و ابنیههای شهر است؛ مثلا استودیوی ما میتواند حافظیه و سعدیه یا باغ ارم شیراز باشد که یک کار سخت و پرچالش است. ارسخان درباره ایده اصلی و طرح برنامه هم عنوان میکند: ایده اولیه برنامه را آقای دکتر لنگرودی، قائممقام شبکه نسیم مطرح کرد و این ایده را پردازش کردیم و به آن پروبال دادیم. چون این برنامه سنگین است و فقط صبح تا شب ضبطمان طول میکشد، در هفته یک پخش با چند بازپخش داریم. از آنجایی که در این برنامه گروه به شهرهای مختلف سفر میکنند، وی در اینباره توضیح میدهد: فعلا در شهر یزد هستیم و در این هفته دو برنامه دیگر در این شهرضبط میکنیم وکلا پنج برنامه را میگیریم. بعد از آن عازم شیراز میشویم و احتمالا پنج شش برنامه در شیراز ضبط میکنیم و بعد هم به اصفهان میرویم و سفرهای ما همینگونه ادامه خواهد داشت.
رنگارنگی اقوام در با ترانه
یکی از نکات مثبت این برنامه حضور خوانندههایی است که با گویشها و لهجههای مختلف اجرا میکنند که ارسخان در اینباره عنوان میکند: سعی میکنیم در کنار خوانندههای سرشناس و شناخته شده، به موسیقی اقوام هم سر بزنیم. مثلا در این سه قسمتی که آماده شده، با آقای محسن میرزازاده که خواننده کرمانج است و آقای امیر تاجیک و همچنین غلامرضا صنعتگر همراه شدیم که آقای صنعتگر را بهعنوان یک خواننده جنوبی میشناسند. البته شبکه خیلی روی بحث معرفی خوانندههای استانهای مختلف تاکید دارد و با همکاری واحد موسیقی سیما در حال شناسایی خوانندههای لر، ترک، کرد و... که در شهرهایشان خیلی خوب کار میکنند، هستیم و بسیاری از مهمانان را آنها به ما معرفی میکنند. مثلا آقای حسین میری یک خواننده شیرازی است و ما در شیراز مهمان ایشان شدیم؛ ولی بعضی اوقات خواننده در برنامه میآید و آنجا شهر خودش نیست. یکی از دلایلی که این کار را میکنیم این است که بگوییم همه زبانها و موسیقیهای محلی اقوام کشورمان در هر نقطهای از کشور طرفدار دارد؛ بهعنوان مثال آقای میرزازاده که برنامهشان را در یزد ضبط کردیم، وقتی در مجموعه امیر چخماق میخواند، عدهای از افراد دورش جمع شدند و با او عکس گرفتند و کسانی که اصالتا خراسانی بودند، ایشان را شناختند و تصاویر آنها را در حین برنامه پخش میکنیم. میتوانم بگویم برخورد مردم با چهره سرشناس مهمان خیلی برایمان جذاب بود. وی در پاسخ به این سؤال که آیا مهمان برنامه صرفا در بناهای تاریخی قطعه موسیقی اجرا میکند هم میگوید: هر آنچه که زیباست را ما به مخاطب نشان میدهیم. مثلا وقتی در شیراز هستیم ممکن است با مهمان از حافظیه تا باغ دلگشای شیراز قدم بزنیم. البته با کمک محققی به نام خانم دکتر عاطفه رنجبر این اماکن را شناسایی میکنیم که ایرانشناس هستند. اینطور نیست که خودمان برویم؛ شاید مخاطب فکر کند بهطور اتفاقی وارد مکانی میشویم. ولی ما از قبل برنامهریزی کردهایم که کجا برویم و در حین رسیدن به این ابنیه تاریخی، اطلاعاتی از آنجا به مخاطب هم ارائه میکنیم؛ مثلا اینجا باغی است که متعلق به ۵۰۰ سال پیش است و فلان اتفاق افتاده و یک فرمول گردشگری هم در دل این برنامه هست و به همین خاطر همیشه تاکید دارم این برنامه موسیقیایی گردشگری است؛ موسیقیهایی که به دل تاریخ ایران میروند. با توجه به ساختاری که این برنامه دارد، قطعا تولید آن با چالشهایی مواجه بوده که وی دراینباره بیان میکند: از آنجا که با ترانه کار سنگینی است، همه با ما همکاری میکنند؛ مثلا الان که در شهر یزد هستیم فرمانداری و میراث فرهنگی استان یزد برای مجوزها همکاری کرده است. چون ما در هیچ جای ثابتی نیستیم و دوربین روی دست تصویربردار حرکت میکند و با مهمان قدم میزند و معمولا در جایی نمینشینیم، مگر اینکه استثنایی باشد که نشسته صحبت کند. بنابراین کار برای گروه هم چندان راحت و بدون چالش نیست. ما صندلی و دکور ثابت نداریم و این کار را خیلی سخت و سنگین میکند؛ ولی قدمی است که برداشتهایم و امیدواریم این مسیر را تا آخر به بهترین شکل پیش ببریم. ارسخان همچنین میافزاید: کل برنامه در ۴۰ قسمت طراحی شده است. اگر بخواهیم فازها را استان به استان کنیم باید هر هشت قسمت به یک استان برویم که دو ماه بشود؛ اما کل ساختار برنامه طی این فصلی که با شبکه قرارداد داریم ۴۰ قسمت است. البته ما ۳۳ استان با هنرمندان بسیاری داریم. ما دوست داریم در فصل زمستان امسال به سمت جنوب کشور برویم و مستلزم این است که شبکه همکاری کند و اسپانسرینگ اتفاق بیفتد. مثلا اینکه بتوانیم در خلیجفارس روی کشتی اجرا داشته باشیم؛ چون تاکید واحد موسیقی سیما و شخص من این است که برنامه ایرانمحور باشد و تمام خوانندگانی که میآیند حداقل یک کار که درباره ایران خواندهاند را در این رنامه اجرا کنند. این خیلی برایمان اهمیت دارد. مثلا اینکه آقای صنعتگر دو کار ایرانشان را برایمان در برنامه اجرا کرد.
قدم زدن با هنرمندان در تاریخ
اصولا ساخت چنین برنامههایی سرشار از خاطرات است که ارسخان با اشاره به خاطرات پشتصحنه میگوید: ما هنوز روزهای اول تولید هستیم، ولی فکر میکنم روز به روز بهتر شود. جذابترین اتفاقش این است که مردم عادی و کوچه و بازار که از این موضوع اطلاع ندارند یکباره در بافت تاریخی مغازهشان را باز میکنند یا فردی که در یک هتل کار میکند، یکباره با هنرمندی روبهرو میشود که با او خاطره دارد و شاید خیلی از کارهایش را در محیط کارش گوش میدهد و رویارویی هنرمند بدون هیچ تشریفاتی و هیچگونه اطلاع قبلی با مردم، برایمان جذاب است و مردم هم که یکباره هنرمندان را میدیدند، غافلگیر میشدند. اتفاقا پشتصحنههای خیلی جالبی هم داریم و تلفات زیادی هم داشتیم؛ مثلا تصویربردار دوربینبهدست عقبعقب میرود و پایش به جدول کنار خیابان گیر میکند یا در حین ضبط گفتوگو فردی در ماشین بوق میزده که این بوق نشانه محبتش است، ولی ما مجبور شدیم کات بدهیم. بههرحال در دل شهر باید صبوری داشته باشیم؛ اما همیشه محبت مردم بوده و چیز منفی نبوده و مثلا اگر کسی بوق زده یا از آن سوی خیابان گفته فلانی دوستت دارم از محبتش بوده است. حتما در قسمت آخر یک باکس جدا از پشتصحنهها خواهیم داشت و اتفاقاتی که افتاده را پخش میکنیم.
ترانههایی از سراسر ایران
این برنامه میتواند در شهرها واستانهای بسیاری مقابل دوربین برود. ارسخان پیرامون این قضیه اشاره میکند: به غیر از یزد فعلا شیراز و اصفهان در دستورکار است و بعد از آن امکان دارد شبکه بعضی از استانها را بگوید و این مستلزم همکاریهایی است که قرار است انجام شود. چون ارگانهای مختلف باید برنامه را ببینند؛ مخصوصا وزارت میراث فرهنگی میتواند پای این کار باشد. بیشتر بحث شبکه این است که با یزد و شیراز شروع کنیم تا برنامه در بین مردم و ارگانهای مختلف و مسئولان دیده شود و احتمالا استانهای دیگر هم بخواهند این اتفاق بیفتد و سفارش کار بدهند و شبکه به ما مأموریت بدهد چند قسمت دیگر کار کنیم. برنامه میتواند بیشتر از ۴۰ قسمت باشد؛ ولی فعلا باید شروع کنیم تا ببینیم مخاطب چه استقبالی میکند. البته برنامه ریتم بالایی دارد؛ مثلا در یک برنامه ۳۰ دقیقهای که پخش میشود چهار ترک خواننده را میشنویم و گفتوگو میبینیم و با هر خوانندهای چالشهای متفاوتی داریم که اتاق فکر برنامه طراحی میکند. چالشها به استانها بستگی دارد؛ از چالش ورزشی گرفته تا چالش خوردن فلان غذای محلی و این چالشها را با هر مهمانی پیش میبریم.
برنامهای تعاملی
معمولا برنامههایی که در حوزه موسیقی است مسابقه و تعاملاتی با بینندهها دارند؛ این تهیهکننده و مجری جوان دراینباره میگوید: هفتترانه برنامه زنده بود و مردم میتوانستند درباره آهنگ اظهارنظر کنند. برنامه با ترانه تولیدی است؛ اما چون تولیدمان خیلی جلو نیست، در حین پخش برنامه و صفحه مجازی آن و بخشهای روابط عمومی سیما از مردم خواستهایم به ما بگویند چه خوانندگانی را دوست دارند و در صفحه مجازی برنامه سوالاتی از مردم خواستیم که این سوالات میتواند از هر خوانندهای پرسیده شود؛ مثلا چیزهایی که علاقه دارند بدانند یا خودشان به صدای چه خوانندههایی گوش میدهند. اینها سوالاتی است که تاریخ مصرف ندارد. بنابراین تعامل مردم در دعوت مهمانان خیلی اتفاق میافتد. میگوییم حالا که در شهر یزد هستیم، دوست دارید با آن خواننده به کجای شهر یزد بروید؟ این تعاملات خیلی میتواند به ما کمک کند.
قابی از خوانندگان
ارسخان در پایان درپاسخ به این سؤال که چراصرفا سراغ خوانندهها رفتهاند،درصورتیکه این امکان وجودداشت با موزیسینها و اهالی موسیقی در شهرهای مختلف گفتوگو شود هم بیان میکند: ماصرفاسراغ خوانندههامیرویم. مگر آهنگسازهایی که خواننده هم باشند؛ چون رکن اصلی پخش ما ترک خوانندههاست. البته شاید مدیران شبکه پیشنهاد بدهند بعضی از بازیگرانی که خواننده هستند را هم بعدا در برنامه دعوت کنیم. مثلا آقای کامران تفتی سه کار دارد که میتواند در برنامه ما اجرا کند.