به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شامگاه دوشنبه چهاردهم آبانماه، نشست «عصر نصرالله» با حضور اصحاب اندیشه و علوم انسانی به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در سالن سوره حوزه هنری، برگزار شد.
بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، در ابتدا با ادای احترام به روح تمام شهدایی که از ابتدای تاریخ در مقابل ظلم ایستادهاند، گفت: من برای تمام کسانی که در سراسر جهان در برابر ظلم و ستم قیام میکنند سر تعظیم فرود میآورم. من سخنان خود را حول سه محور بیان میکنم. اولین محور اهمیت سیدحسن نصرالله برای حزبالله، دومین محور بحث اهمیت حزبالله لبنان و جنبش مقاومت برای ما ایرانیان و آخرین فراز سخنان من هم آسیبشناسی جنبش مقاومت در ایران و در جهان اسلام است.
این استاد فلسفه در راستای محور اول بحث خود، گفت: همه میدانیم که حزبالله با رهبری سیدحسن نصرالله بود که بر آمادهسازی نیروهای مقاومت تأکید کرد. با تأکید او هستههای نظامی به وجود آمد و در عین حال او جدای از بحثهای نظامی به عنوان یک نیروی سیاسی در لبنان مطرح شد. سیدحسن نصرالله رشد نظامی حزبالله را تا آنجا رساند که بتوانند شمال اسرائیل را مورد هدف قرار دهند و در برابر حملات اسرائیل از ملت لبنان دفاع کنند. حزبالله با رهبری او توانست به اشغال ۱۸ ساله جنوب لبنان توسط نیروهای اسرائیلی پایان دهد. همین امر محبوبیت حزبالله و سیدحسن نصرالله را به عنوان یک نیروی یاریدهنده ملی بالا ببرد. حزبالله لبنان بر اساس رهنمودهای سیدحسن نصرالله بود که به درستی از بشار اسد در برابر نیروهای به ظاهر مخالف او و در واقع مدافع منافع آمریکا و اسرائیل حمایت کرد. حزبالله به رهبری او به درستی در کنار ما ایرانیان و مردم غزه ایستاد و جبهه مقاومت را در برابر آمریکا و اسرائیل تقویت کرد.
عبدالکریمی با طرح این پرسش که حزبالله و سید حسن نصرالله برای ما ایرانیان چه کرده و چه اهمیتی دارد؟، اظهار داشت: این شبهه وجود دارد که هلال شیعی با تأکید بر امتگرایی و به عنوان گروهی جزماندیش مقاومت را برای حفظ نظام و نه برای دفاع از منافع ملی ایجاد کرده است؟ این همان تحلیلی است که از زبان رسانههای اسرائیلی و آمریکایی خارج میشود و کاری کردهاند که متأسفانه بخشی از مردم و تأسفبارتر روشنفکرهای ما در زمین دشمن توپ بزنند. غربیها در حالی ما را به ناسیونالیسم دعوت میکنند که خود اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. به این سبب که میدانند یک ملت کوچک نمیتواند در برابر هژمونی آمریکا مقاومت کند. آنها ناچار بودند اتحادیه اروپا را تشکیل دهند. بلوک شرق هم پیمان ورشو را تشکیل داد که متأسفانه یا خوشبختانه نتوانست دوام بیاورد. در حالی که جهانیان همه بر روی اتحادیهها تکیه میکنند برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم و وطنخواهی سخن میگویند.
او افزود: ما برای اینکه به آبهای آزاد جهان در جهت منافع ملیِ خود دسترسی داشته باشیم، سه نقطه حساس را انتخاب کردیم. ما به واسطه حوثیها و تنگه بابالمَندَب در شاخ آفریقا میتوانیم به خلیج عدن، دریای عرب و اقیانوس هند دسترسی داشته باشیم. بخش بزرگی از اقتصاد جهان از این تنگه عبور میکند. ملت ما را به غلط علیه یمنیها میشورانند، بیخبر از آنکه یمن در کنار ما ایرانیها به دسترسی ما به آبهای آزاد و منافع ملی ما کمک میکند. تنگهٔ هرمز تنها مسیر آبیای است که خلیج فارس را به دریاها و اقیانوسهای آزاد وصل میکند. این گذرگاه یکی از راهبردیترین مسیرهای بینالمللی کشتی در جهان است. یک سوم گاز طبیعی جهان و تقریباً ۲۵ درصد مصرف جهانی نفت از تنگه هرمز عبور میکند. این تنگه یکی از مهمترین نقاط استراتژیک جهان است و برای تجارت جهانی یک اهمیت حیاتی دارد. الحشد الشعبی و نیروهای مقاومت عراق امکان دفاع از این تنگه را فراهم میکنند.
عبدالکریمی گفت: از سوی دیگر دریای مدیترانه در مجاورت اقیانوس اطلس قرار دارد که موقعیتی بسیار راهبردی داشته و ما را از شمال به اروپا، از جنوب به آفریقا، از شرق به آسیا و از غرب به اقیانوس اطلس وصل میکند. حزبالله لبنان اجازه نمیدهد که دریای مدیترانه را بر ملت ما و منافع ملی ما ببندند. لبنان به لحاظ استراتژیک در جنوب فلسطین اشغالی در نقطه تلاقی مدیترانه و خاورمیانه قرار دارد. لذا لبنان برای ما بسیار اهمیت دارد. نیروهای مقاومت یمن، حزبالله لبنان و نیروهای عراق حافظ و همپیمانان ما در دفاع از منافع ملی ما هستند. غرب و آمریکا این مسئله را درک میکنند اما روشنفکران ما عموماً عاجز از درک این مسئله هستند و عموماً در زمین دشمن توپ میزنند. البته نباید فراموش کرد که حکمرانی ما هم گاهاً کنشهایی خلاف انسجام ملی انجام میدهد.
این پژوهشگر فلسفه در ادامه مطرح کرد: استراتژی دفاعی کشور از نظر من ناشی از یک نبوغ نظامی و استراتژیک است. نمیدانم این استراتژی کار کیست اما کار هر کسی که هست باید مجسمه آن شخص را ساخت و در میدانهای شهرهای این کشور قرار داد.
عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در راستای محور سوم بحث خود، گفت: اما برسیم به آسیبشناسی من از گفتمان انقلاب. خواهش کردم قبل از سخنرانی من ترانه خانم جولیا پطرس را بگذارند. چطور همه لبنانیها از شهید نصرالله حمایت میکنند. دخترانی که حجابی بر سر ندارند اما همه دست در دست هم در برابر اسرائیل و آمریکا از مقاومت حمایت میکنند. و ما در ایران با شکاف عظیمی مواجه هستیم. مقاومت مسئلهای نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد. قصه، قصه طولانیای است و ما بدون انسجام ملی نمیتوانیم خوش بدرخشیم. اگر در دفاع مقدس شهدای ما خوش درخشیدند به برکت حمایتی بود که ملت از مدافعان ما داشتند. ما باید به این انسجام ملی بیاندیشیم.
او افزود: من برای گفتمان انقلاب احترام قائلم و به این دلیل اینجا حاضر شدم که احترام قلبی خود را به ادب باطن بیان کنم. شما میدانید این دفاع من از گفتمان انقلاب برای من هزینههای بسیاری ایجاد میکند. من علیرغم این خودآگاهی به اینجا آمدم تا جبهه خودم را مشخص کنم. اما نمیتوانم آسیبشناسیها را نادیده بگیریم.
عبدالکریمی با اشاره به اینکه ما نمیتوانیم در مواجهه با غرب صرفاً به مبارزه نظامی اکتفا بکنیم، گفت: ما نیازمند جدالِ متافیزیکی هستیم. و عالم اسلام متاسفانه فاقد متافیزیک لازم برای مبارزه با متافیزیک غرب است. حوزههای علمیه ما عقبافتادهتر از آن هستند که در مقابل متافیزیک غرب حرفی برای گفتن داشته باشند. عالمیتِ عالمِ مدرن همه جانها را گرفته است. در یک چنین جهانی مقابله سادهاندیشانه درست نیست. من به عنوان یک دانشآموخته فلسفه فقدانِ یک نظام انتولوژیک، اپیستمولوژیک و آنتروپولوژیک را اعلام میکنم. نگاه سیاسی، ایدئولوژیک و فقهی جایگزین یک نگاه حکمی و فلسفی شده است. ما برای مقاومت نیازمند نگاه حکمی هستیم. فلسفه و عرفان اسلامی ما معاصرت پیدا نکرده است. گفتمان انقلاب در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد. ما نمیتوانیم صرفاً مواجهه پلیسی داشته باشیم. در کلِ گفتمان انقلاب من یک چهره فرهنگی نمیشناسم. منظورم این نیست که استاد و دکتر و اینها ندارد. کسی را نمیشناسم که در جانِ جوانان رسوخ کرده باشد و نگاه آنها را از غرب به سوی میراث تاریخی خودمان بگرداند. من در گفتمان انقلاب فردی شبیه به شریعتی نمیبینم. جوانان ما وقعی به سنت ما نمینهند به این خاطر که آموزش و پرورش ما یک هولوکاست انسانی بوده است. باید متوجه شویم که این تشکیلات گزینش، حراست، اخراج اساتید و … در مسیر مقاومت نیست. باید مسیر دیگری را رفت. سیاست داخلی ما همشأنِ سیاست خارجی ما نیست.
او در پایان با جمعبندی سخنان خود گفت: من در کنار حاکمیت سیاسی خود در راه مبارزه با اسرائیل و آمریکا هستم اما نمیتوانم به سیاست داخلی کشور نقد نکنم.
ما باید گفتمان انقلاب را از کوتولهها، عقبافتادهها و از هر آن کس که به این جبهه ضربه میزند تهی کنیم و بکوشیم انسانهای توانمند را اضافه کنیم. مبارزه انتولوژیک با غرب را اندیشمندان باید هدایت کنند. تفکر باید وارد صحنه شود. انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من در کنار مقاومت برای محقق شدن این آرمان میکوشم. انقلاب ما در عصر سکولار تمنای تجدید بیعت با امر دینی را داشت. من در این تمنا در کنار انقلاب هستم.