پانزدهم بهمن سال 1401 گزارش یک تیراندازی در غرب تهران به مرکز فوریتهای پلیسی اعلام شد.
روزنامه ایران نوشت: پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و بعد از ورود به خانهای که در آن تیراندازی صورت گرفته بود با جسد زن جوانی در پشت فرمان خودرو و همچنین پیکر خونین مردی در کف پارکینگ روبهرو شدند.
اجساد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات درباره این پرونده آغاز شد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که قربانیان زن و شوهر بودهاند و از مدتها قبل با هم اختلافات شدیدی داشتهاند. مأموران با بررسی دوربینهای مداربسته دریافتند که مرد پیش از حضور همسرش به داخل پارکینگ رفته بود و انتظار او را میکشید تا اینکه زن با خودرو وارد پارکینگ شده و پس از جر و بحث شدید ناگهان مرد با کلتی که از پشت کمرش بیرون کشید یک گلوله به همسرش شلیک کرد و سپس در خودرو را باز کرده و دو گلوله دیگر هم به او شلیک میکند. بعد از آن هم اسلحه را روی سر خودش گذاشته و با یک گلوله خودکشی میکند.
با مشخص شدن این موضوع دختر خانواده با حضور در دادسرا اعلام کرد حالا که پدر و مادرم هر دو کشته شدهاند خواهان بستن پرونده هستم.
اما چند ماه پس از این ماجرا دختر جوان بار دیگر به همراه مادربزرگش در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و اظهار داشت خواهان دریافت دیه مادرش است.
بعد ازاین شکایت رسیدگی به پرونده به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران سپرده شد.
در این جلسه دختر جوان به قضات گفت: من روزی که رضایت دادم نگفتم دیه نمیخواهم بلکه فقط گفتم در مورد کاری که پدرم انجام داده رضایت میدهم. آن هم به خاطر این بود که پدرم از دنیا رفته بود و من در آن روزها حال و روز خوبی نداشتم و به اعمالم مسلط نبودم. اما با گذشت چند ماه از این ماجرا در حال حاضر با مادر بزرگم زندگی میکنم و به لحاظ اقتصادی بشدت دچار مشکلات مالی هستم هم من و هم مادربزرگم درخواست دریافت دیه از صندوق بیتالمال را داریم.
پس از اظهارات این دختر و تأیید آن از سوی مادربزرگش قضات برای صدور رأی واردشور شدند.
نظرات کاربران